ماهان شبکه ایرانیان

وعده‌های فرهنگی دولت یازدهم در حدشعار باقی ماند/ فشارها بر صداوسیما بی‌سابقه است/ تولید آثار مسئله‌دار تبدیل به رویه شده است

وزیر اسبق ارشاد در ارتباط با سیاست‌های فرهنگی دولت یازدهم گفت: با وجود تاکیدات فراوان رهبری بر حمایت از فیلم‌هایی با رویکرد اسلامی و انقلابی و تکریم نیروها و آثار ارزشی، در عمل اقدام درخوری صورت نمی گیرد و شرایط به گونه‌ای است که عناصر دلسوز با زبان بی‌زبانی متوسل به ضرب المثل معروف «ما را به خیر تو امید نیست...» می‌شوند!

سید محمد حسینی

سرویس فرهنگی فردا؛ محمد مهدی شیخ‌صراف، حانیه سادات مومنی؛ احسان سالمی: فرارسیدن آخرین سال دولت یازدهم بهانه‌ای شد تا به سراغ برخی از کارشناسان برویم و در ارتباط با عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه فرهنگ در این چهار سال به گفت‌گو بنشینیم. آنچه که در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌گوی بیش از دو ساعته ما با سیدمحمدحسینی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دهم است؛ چهره‌ای که تجربیات زیادی را در حوزه فرهنگ و هنر پشت سرگذاشته و علاوه بر تجربه حضور چهارساله در راس اصلی‌ترین نهاد فرهنگی کشور، سابقه حضور چندین ساله در صداوسیما را نیز در کارنامه خود دارد.

لزوم حمایت ارشاد از آثار مهمی همچون «امپراطور جهنم»

فردا: آقای دکتر، حالا که از فضای وزارت ارشاد دور شده‎اید هنوز هم اخبار فرهنگی به ویژه سینما را دنبال می‌کنید؟ به نظرتان جشنواره فیلم فجر امسال چطور بود؟

بله. بنده هنوز هم کم‌ و‌ بیش اخبار و رخدادهای فرهنگی و هنری کشور را با علاقه و نیز دغدغه دنبال می‌کنم، از جمله جشنواره‌ها و همانند هر سال نقدهایی نیز دارم. به عنوان مثال فیلم «امپراطور جهنم» را که از ابتدا در جریان تولید آن بوده و فیلمنامه را هم دیده بودم کار ارزشمندی دیدم که سوژه و فیلمنامه خوبی دارد و در ارتباط با موضوعی مهم و راهبردی است که به سرنوشت کشورهای اسلامی در عصر حاضر گره خورده است و برای ساخت چنین فیلم‌هایی باید دستگاهی مثل وزارت فرهنگ حمایت همه جانبه کند. مع الاسف حمایت مالی و پشتیبانی که نمی شود حتی سنگ اندازی هم می‌شود و از حضور آن در بخش سودای سیمرغ به بهانه های واهی جلوگیری می شود در حالی که به برخی فیلم‌های ضعیف و نازل این فرصت داده می شود!

دکتر سید محمد حسینی

شرایط به ‌گونه‌ای شده که نیروهای ارزشی متوسل به ضرب المثل «ما را به خیر تو امید نیست...» شده‌اند!

فردا: فکر می کنید علت این ضعف‌ها چیست؟

اصلی‌ترین دلیل آن نوع نگاه حاکم بر فرهنگ کشور است، نگاهی که به نیروهای متعهد و مومن ارزشی قائل نیست و به افرادی که با مبانی و اصول انقلاب و اسلام زاویه دارند و یا خالق آثار خنثی و زرد هستند؛ توجه بیشتری صورت می‌گیرد! 

با وجود تاکیدات فراوان رهبری بر حمایت از فیلم‌هایی با رویکرد اسلامی و انقلابی و تکریم نیروها و آثار ارزشی، در عمل اقدام درخوری صورت نمی گیرد و شرایط به گونه‌ای است که عناصر دلسوز با زبان بی زبانی متوسل به ضرب المثل معروف «ما را به خیر تو امید نیست...» می‌شوند!

در زمینه تئاتر وضعیت خوبی نداریم

فردا: به نظر شما در حوزه فرهنگی بیشتر در عرصه داخلی موفق بودیم یا بین المللی؟

این حوزه‌ها را نمی‌شود با هم مقایسه کرد و باید به طور جداگانه بررسی کرد. در همه حوزه‌ها توسعه کمی و کیفی داشته ایم، برای مثال قبل از انقلاب یا سال‌های اول انقلاب اگر سالانه 500 تا هزار عنوان کتاب منتشر می‌شد، حالا حدود70 هزار عنوان کتاب درسال منتشر می‌شود. کتابهای آن زمان بیشتر ترجمه‌ای بود در حالی که الان کتاب‌های ارزشمند و ماندگاری تالیف می‌شود. البته چون وظیفه حمایتی و نظارتی در سالهای اخیر به درستی انجام نمی‌شود، کتابهای مسئله دار و غیراخلاقی هم لابلای آنها منتشر می شود که زیبنده فرهنگ اصیل ما نیست.

در دیگر حوزه‌ها هم ضعف هایی داریم از جمله در حوزه تئاتر به جایگاهی که شایسته است نرسیده ایم. یکی از دلایل عدم تربیت نیروی متعهد و باورمند به اندازه کافی است. از نظرکمی مراکز آموزشی هنر و دانشکده‌ها توسعه چشمگیری دارند ولی در اینکه تحول مطلوب انجام شده باشد تردید جدی وجود دارد.

یکی از ضعف‌ها وجود رسوباتی از گذشته در این حوزه است که عده ای در طول سال‌های پس از انقلاب به کمک جریانات خارج از کشور به دنبال بازگردندن وضعیت فرهنگی به همان دوران قبل از انقلاب هستند. البته اشاره به اشکالات تئاتر به این معنا نیست که در حوزه‌های دیگر تحول ایده ال صورت گرفته است بلکه این اشکال به مراتبی دردیگرعرصه ها هم خودنمایی می کند.

باید برای ترجمه آثار ارزنده به زبان‌های دیگر برنامه‌ریزی کرد

فردا: دلیل اصلی طرح این سوال بیشتر از این بابت بود که بعضی از کشورها موفقیتشان را در سینما یا موسیقی می‌دانند اما مثلا توسط گرافیک در دنیا شناخته می‌شوند.

قطعا در حوزه فیلم و سینما در دنیا مطرح هستیم و توانایی رقابت با دیگران را داریم. در سایر حوزه‌ها نیز موفقیت‌هایی داشته‌ایم، اما شاید سینما بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. مثل فوتبال که در رشته‌های ورزشی نقش برجسته‌تری دارد، سینما هم در هنر چنین نقشی در خارج و داخل کشوردارد. مثلا در شعر و ادب رشد کمی وکیفی خیلی خوبی داشته ایم و در قصه‌نویسی، رمان و داستان کارهای ارزشمند و خوبی انجام شده است؛ اما اینکه چقدر موفق بودیم تا این‌ آثار را به زبان‌های دیگر ترجمه کنیم بحث دیگری است .به نظرم کار شده اما مطلوب نبوده است که باید برای آن برنامه‌ریزی و سرمایه گذاری و اقدام جدی کرد.

علاقه مخاطبان کشورهای دیگر به مطالعه آثار ادبی ایران

فردا: جریان ترجمه آثار دفاع مقدس هم در دوران شما بوده است؟

بله به رویکرد ترجمه معکوس بها دادیم؛ یعنی به جای اینکه دائما آثار دیگران را به فارسی ترجمه کنیم، نهضت و حرکتی را ساماندهی کنیم که آثار خوب و ارزشمند ایرانی ترجمه و به دنیا معرفی شود که البته علاقمندان زیادی هم دارد؛ برای مثال در برخی کشورها که حضور پیدا می‌کردیم وقتی آن‌ها صرفا عناوین کتاب‌ها را می‌دیدند با وجود اینکه کتاب ها به زبان فارسی یا عربی و انگلیسی بودند، از ما می‌خواستند که این کتاب ها را به دیگر زبان‌ها از جمله اسپانیولی ترجمه کنیم تا علاوه بر اروپا در آمریکای لاتین مورد استفاده قرارگیرد. این نمونه نشانگر اشتیاق و عطش در ملت‌هاست که ما هنوز نتوانسته ایم آنان را سیراب کنیم. به همین دلیل هر مقدار بتوانیم در این عرصه سرمایه‌گذاری و همت کنیم نتیجه بخش و مفید است.

دکتر سید محمد حسینی

اختصاص ده‌ها جلسه درس خارج فقه رهبری به موضوع موسیقی

فردا: با توجه به اینکه شما یک دوره 4 ساله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بودید، نظرتان در ارتباط با مدیریت فرهنگی در دوره‌های مختلف پس از انقلاب چیست؟ 

از ابتدای پیروزی انقلاب نیروهای متعهد و انقلابی تلاش‌های زیادی کردند که منویات امام راحل و مقام معظم رهبری در این عرصه را نصب العین قرار دهند. شاهد رویش نسلی از هنرمندان بودیم که دغدغه دینداری و انقلابی گری داشتند و دیدگاه‌های امام و رهبری را راهنمای عمل خود می‌دانستند. در زمان امام به جهت رویدادهای انقلاب و جنگ کمتر به حوزه های فرهنگی و هنری به تفصیل پرداخته شد، اما رهبر فرزانه انقلاب در مبحث فرهنگی هم دیدگاه‌های راهبردی و هم نظرات صائب خود در حوزه های مختلف را به طور مبسوط مطرح کرده‌اند برای مثال در سال‌های اخیر جلسات متعدد درس خارج خود را به بحث موسیقی اختصاص داده‌اند که چنین اهتمامی را درحوزه های علمیه تاکنون سراغ نداریم.

البته در دوران غیبت فقیهی چنین مشرف به مقوله هنر که در صدر مسئولیت‌های اجتماعی و سیاسی باشد تاکنون نداشته‌ایم. رهبرمعظم انقلاب با وجود همه دغدغه‌ها و مشغله‌ها به مسائل فرهنگی توجه و عنایت خاصی دارند؛ و این یک فرصت مغتنم برای دلدادگان هنر اصیل ایرانی و اسلامی فراهم می‌کند.

به هرحال از ابتدا پیروزی انقلاب دو نگاه‌ عمده در ارتباط با فرهنگ وهنر وجود داشت به ویژه بعد از دوران جنگ، که فرصت و مجال بیشتری برای کارهای فرهنگی فراهم شد. علاوه بر دیدگاهی که در پی هنر دینی بود و اجرای نظرات رهبری را رسالت اصلی خود می‌دانست، جریان دیگری نیز وجود داشت که شاخص بارز آن شیفتگی نسبت به فرهنگ غرب بود. این جریان با فراز و فرودها و تفاوت‌هایی استمرار بخش هنر رایج قبل از انقلاب بود.

دکتر سید محمد حسینی

بی‌توجهی مدیران فرهنگی دوره اصلاحات به هشدارهای رهبری

این دو نگاه متفاوت کم و بیش در بین مدیران فرهنگی هم حامیانی داشته و دارد. مثلا در دوران موسوم به اصلاحات که رهبری بارها بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند، وزیر وقت ارشاد که بعدها لندن نشین شد و همفکرانش تهاجم فرهنگی را ناشی از توهم توطئه می‌پنداشتند و نتیجه آن هم بها دادن به نیروهایی بود که با مبانی اسلامی و انقلابی زاویه داشتند و بر مبنای شعار تساهل و تسامح در آن دوره، شاهد جولان تفکر لیبرالی و دلدادگان فرهنگ غربی بودیم. در سینما، تئاتر، موسیقی و کتاب آثاری منتشر شد که سنخیتی با فرهنگ بومی و اصیل ایرانی نداشت و ضوابط و معیارهای قانونی و شرعی برای صدور مجوز محصولات فرهنگی نادیده گرفته شد!

 از سال 84 در دولت نهم و دهم وجهه همت بر این بود که اندیشه و فرهنگ اصیل مورد حمایت قرار گیرد هرچند که فضاسازیها و موانعی وجود داشت اما رویکرد کلی این بود که آرمان‌ها و اهداف انقلاب و دیدگاه‌های امام و مطالبات رهبری مدنظر قرارگیرد و بر مبنای قانون در کنار حمایت‌ها وظیفه نظارتی لحاظ شود و در مجموع شاهد تحرک در حوزه فرهنگ و هنر و تولید آثار ارزشمند باشیم.

ادامه شیوه مدیریت فرهنگی دوران اصلاحات در دولت یازدهم

اما در دولت یازدهم همان خط مشی و رویکرد دوره اصلاحات در دستور کار قرار گرفت. گاهی با صراحت اعلام کردند و گاهی تلویحا و عملا نشان دادند که اعتقاد چندانی به بحث نظارت ندارند. مثلا در حوزه کتاب به مصوبه شورای انقلاب فرهنگی در خصوص ضوابط نشر کتاب توجه لازم صورت نگرفت و یا قرائت خاصی از آن ارائه شد تا مطابق نگاه دولت باشد. یعنی عملا خطوط قرمز و مرزهای اعتقادی، اخلاقی و مصالح ملی که به روشنی در ضوابط نشر آمده مورد بی‌اعتنایی قرار گرفت تا رضایت برخی روشنفکرنمایان جلب شود و آراء آنان در انتخابات دچار ریزش نشود! چه بسا عدم بازدید رهبر حکیم انقلاب از نمایشگاه کتاب به دلیل ولنگاری دراین حوزه باشد.

رئیس‌جمهور با صراحت و رسما اعلام کرد نظارت را خود مردم انجام می‌دهند و نظارت دولت ضرورتی ندارد و تقسیم‌بندی هنر به ارزشی و غیرارزشی یا هنرمندان ارزشی و غیرارزشی را مردود دانست یعنی یک امر بدیهی و مسلم را انکار کرد!

عزمی برای اقدام نسبت به مطالبات رهبری در دولت وجود ندارد

در زمینه های دیگر نیز چنین مواضعی اتخاذ کرده‌اند، مثلا می‌گویند ما وظیفه نداریم مردم را به بهشت ببریم و آن را به گونه‌ای می‌گویند که گویا عده‌ای می‌خواهند با چوب و چماق مردم را به بهشت ببرند! این در حالی است که حاکم شدن این نگاه در میان مسئولین باعث شده که حمایت جدی از هنرمندان مومن و انقلابی و آثار ارزشمند صورت نگیرد. بارها هم رهبری تاکید کردند اما مشخص شد که گوش شنوا و عزم جزمی برای اجرا وجود ندارد. به ظاهر لبیک می‌گویند ولی در عمل راه خود را می‌روند! در حالی که رهبری از رخنه فرهنگی و نفوذ فرهنگی و بعد هم ولنگاری فرهنگی صحبت می‌کنند و در هفته دولت سال 95 ابراز می‌کنند دستگاه‌های فرهنگی در اقدامات آفندی و پدافندی ضعیف هستند؛ واکنش و اقدام قابل قبولی را ملاحظه نمی‌کنیم. نه تحرک و تحولی در اقدامات ایجابی برای تولیدات ارزشی صورت می‌گیرد و نه نظارت دقیقی برای ممانعت از ساخت و عرضه محصولات مبتذل انجام می شود؛ بلکه درب روی همان پاشنه قبلی می چرخد.

در حال حاضر تولید آثار مسئله دار تبدیل به رویه شده است!

فردا: این انتقادات به دوره مدیریت خودتان وارد نیست؟

در آن دوره سعی وافری داشتیم که حتی الامکان محصولات مناسبی تولید و ارائه شود؛ البته ادعا نداریم که 100 درصد موفق بودیم و هیچ ضعفی وجود نداشت اما رویکرد کلی ما لحاظ کردن موضوعات اولویت‌دار مانند معارف و آموزه های قرآنی، تاریخ اسلام و معاصر، مشاهیر و مفاخر، سرداران و شهدای سرافراز دفاع مقدس، مقاومت در منطقه، تحکیم خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی و امثال آن بود. حالا اگر در بخش خصوصی کاری انجام می‌شد که مروج سبک زندگی غربی بود حتی المقدور اصلاح می‌شد. البته یکی دو فیلم داشتیم که به دلایل مختلف در اکران با جنجال‌ مواجه شدند ولی این یک استثناء بود، نه اینکه روال و قاعده باشد.

اما متاسفانه تولید آثار مسئله دار در حال حاضر تبدیل به رویه شده است؛ مثلا در تئاتر موارد فراوانی از گفتار و رفتارهای خلاف شئونات داریم که در توجیه این ولنگاری‌ها اعلام می کنند امکان نظارت وجود ندارد زیرا هر شب بیش از 100 تئاتر به روی صحنه می‌رود و توان نظارت نداریم و یا فیلم‌هایی مثل 50 کیلو آلبالو در دولت یازدهم اکران شد که خود وزیر ارشاد وقت هم اعتراف کرد بسیار نامناسب بوده است. اما در دوره گذشته اصل و اساس بر تولید آثار در چارچوب ضوابط و اصول بود.

دکتر سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی

حساسیت‌ نیروهای متدین در گذشته بیشتر بود 

البته حساسیت‌ها هم در آن دوره بیشتر بود، یعنی توقعی که از مدیران متدین و انقلابی بود، حالا چنین انتظاری نیست وگرنه در این دوره به مراتب اشکالات عمده‌تری وجود دارد؛ حتی گاهی که با علما و متدینین صحبت می‌شود که چرا مواضع دوگانه در این دو مقطع دارند و به اصطلاح نه به آن شوری شور و نه به این بی‌نمکی! می‌گویند مدیران فعلی همین هستند و از اینها بیش از این توقع نداریم! ازکوزه همان برون تراود که در اوست. اما در آن دوره حتی نسبت به یک شایعه هم واکنش‌های زیادی صورت می‌گرفت. مثلا می‌گفتند که به یک خواننده لس‌آنجلسی مجوز اجرا داده‌ایم درحالی که چنین کاری صورت نگرفته بود، بله درخواست شده بود، اما موافقت نشد. ولی یک هیاهویی برپا می‌شد و به تریبون‌ها کشیده می‌شد. البته دعواهای سیاسی هم دراین فضاسازی بی‌نقش نبود. ما هم اینقدر درگیر کارها و برنامه‌های کشوری و استانی بودیم که مجال پرداختن به این مسائل را نداشتیم و دامن زدن به آنها را مصلحت نمی‌دانستیم.

آثار منفی عدم حضور نیروهای انقلابی در تربیت نیرو و کادرسازی

فردا: با توجه به اینکه شما مدتی قائم مقام وزارت علوم بودید، به نظرتان چرا سیستم آموزشی نتوانست در زمینه تربیت نیروهای متعهد در عرصه هنر موفق عمل کند؟ 

هر چند که این موضوع در عرصه هنر جلوه بیشتری دارد، اما در واقع در دیگر رشته های علوم انسانی هم با اشکالاتی مواجه هستیم. علیرغم اقدامات صورت گرفته هنوز تحول مورد نظر امام(ره) و مقام معظم رهبری تحقق نیافته است. البته کار پیچیده و دشواری هست. شاید به اندازه کافی استاد، محقق و اندیشمند در این حوزه نداشته ایم که بتوانیم کادر و نیروی معتقد و متعهد تربیت کنیم. به یاد دارم در دانشگاه امام صادق(ع) که آیت‌الله مهدوی‌کنی رحمه الله علیه ریاست آن را برعهده داشتند، در آغاز در رشته های اقتصاد و علوم سیاسی حتی از برخی اساتید نزدیک به جبهه ملی استفاده می‌شد، چون اساتید انقلابی و در خط امام برای این کار وجود نداشت؛ البته چون توسط علماء و روحانیون مبانی اسلامی و فقهی تدریس می شد تفکرات اساتید غربگرا کمتر اثرگذار بود و چنین دانش آموختگانی بعدها خود مدرس شدند و دانشگاه بی نیاز شد که از چهره‌های لیبرال منش استفاده کند. 

برخی محیط‌ها که معنویت بیشتر و فضای بهتری داشتند؛ نیروهای بهتری تربیت کردند اما در جاهایی هم این امر میسّر نشد یعنی تحول اساسی به وجود نیامد. شورای عالی انقلاب فرهنگی گام‌هایی در مسیر تدوین کتاب و متون درسی برداشت ولی برخی منابع هنوز مبتنی بر تفکرات مکتب اومانیسم و اندیشه های غربی است و از این جهت کمبود و مشکل داریم.

سرمایه‌گذاری جریان شبه روشنفکری بر موضوع تربیت نیرو

جریان مقابل هم اقدامات خودشان را تاکنون داشته و بیکار نبوده اند. مثلا در ادبیات و حوزه نشر و نیز برپایی دوره های آموزشی و کادرسازی همواره فعال بوده اند. براساس اهداف وجهت‌گیری‌های مورد نظرشان مکتوبات جوانان نوقلم را می‌پذیرند و با وجود اینکه برخی از این آثار قابلیت چاپ ندارند به آن‌ها حق‌الزحمه می‌دهند تا مشوق آنان در این مسیر باشند.

در کشور فضای آزاد برای فعالیت های فرهنگی وجود دارد اما توقع این است که از بیت المال مسلمین برای کالاهای هنری و آثاری که مغایر اصول و ارزشهای دینی است هزینه نشود. برخی از آنها که سفارش بیرونی است نیازی هم ندارند ولی همیشه خود را طلبکار جلوه می‌دهند! البته حمایت، منحصر به کمک مالی نیست، رونمایی از یک اثر با حضور مدیران، بازدید از مراحل فیلمبرداری و پشت صحنه یک فیلم، راه دادن به بخش مسابقه جشنواره ها و اعطاء جوایز و اکران در بهترین زمان و بیشترین مکان‌ها همه از مصادیق حمایت هستند.

بسیاری از وعده های دولت یازدهم در حوزه فرهنگ در حدشعار باقی ماند

فردا: در مورد دوره‌ها که صحبت می‌کردید، به این موضوع اشاره کردید که در این دوره روش مدیریت فرهنگی همانند دوران اصلاحات است؛ اما به نظر می‌رسد تفاوت این دوره با آن زمان این است که در دوره اصلاحات وزیر یا سایر مدیرانی که کار را در دست داشتند می‌دانستند که می‌خواهند چه کار کنند ولی الان انگار که می‌خواهند ادای آن دوره را دربیاورند اما چون با فرهنگ جامعه آشنا نیستند و مقتضیات را نمی‌دانند ادای آن را در می‌آورند. نظر شما در این زمینه چیست؟

یکی از ادعاها این بود که به نظرات و پیشنهادات ارباب هنر و رسانه و توان مدیریتی آنان بها داده می‌شود، اما در عمل این اتفاق نیفتاد. مثلا ما در مدیریت سینما به سراغ مدیران سینماگر رفتیم اما در این دوره این‌گونه نبود؛ یا می‌گفتند باید نگاه امنیتی را از هنر برداریم ولی الان وزیری را در راس کار قرار داده اند که خودش سال‌ها کار امنیتی کرده است که نشان می‌دهد این حرف‌ها در حد شعار است وگرنه در گذشته کسانی که مسئولیت داشتند، هم خودشان آشنایی و تجربه خوبی نسبت به این حوزه داشتند و هم از افراد کارشناس در حوزه‌های مختلف استفاده می‌کردند. 

در دوران اصلاحات هم با وجود آن که هم رئیس جمهور و هم وزیر وقت در زمینه فرهنگ کار کرده بودند ولی باز تاثیرگذاری سیاسیون و لابی‌ها اتفاقاتی را رقم زد که فراتر از حوزه فرهنگ بود. مثلا در ماجرای استیضاح آقای مهاجرانی یکی از کسانی بودم که در آن فضای سنگین صحبت کردم.

بعضی از سیاسیون حسابگربه من گفتند شرکت در استیضاح همان و دور دیگر نماینده نشدن همان! و این اقدام را نوعی انتحار سیاسی قلمداد می‌کردند، یعنی انگار فردی که به مجلس می‌آید، باید حتما دور بعد هم انتخاب شود! گویی وظیفه دینی و ملی اصلا محلی از اعراب ندارد و افراد سیاسی تنها با ملاحظه منافع فردی باید موضع گیری کنند! متاسفانه وجود این روحیه در برخی از نمایندگان دوره‌های مختلف مجلس ودیگر مدیران کشورتاکنون برای نظام مشکل آفرین بوده است.

بی‌توجهی دولت به نقشه مهندسی فرهنگی کشور

فردا: چرا با وجود تاکید رهبری در زمینه موسیقی که بنا به گفته شما مدت‌ها درس خارج ایشان به این موضوع اختصاص یافته است، هنوز هم سند بالادستی در زمینه موسیقی وجود ندارد؟

در آن دوره از دفتر مقام معظم رهبری پیگیری کردیم که این مطالب را به صورت تدوین شده در اختیار ما قرار دهند تا در تنظیم سند موسیقی و ضوابط اجرایی مورد استفاده قرار دهیم، بهر حال این مجموعه ارزشمند آماده بهره برداری نشد. درخصوص سینما و تئاتر اسنادی را آماده کردیم اما متاسفانه دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی آن‌ها را در دستور کار قرار نداد. یکی از دلایل و توجیهاتش این بود که موضوعات متعدد از جمله نقشه مهندسی فرهنگی در دستور کار است و فعلا نوبت به این موصوعات نمی‌رسد. ما بر این اعتقاد بودیم که باید اسناد بالادستی آماده شود تا در چارچوب آن حرکت کنیم.

به طور کلی دربعضی حوزه‌های مربوط به وزارت ارشاد با کمبود قوانین روبرو هستیم و یا قوانین موجود نیازمند اصلاح هستند؛ مثلا در حوزه مطبوعات قانون داریم که مصوبه مجلس پنجم است و به اصلاح نیاز دارد.

البته در حوزه‌هایی هم که اسناد بالادستی وجود دارد ‌توجه لازم صورت نمی‌گیرد، نمونه‌اش نقشه مهندسی فرهنگی کشور است که در اواخر سال 91 تصویب و در اوائل سال 92 ابلاغ شد و باید در دولت یازدهم جلسات تشکیل و راهکارها اجرایی می‌شد؛ اما با گذشت بیش از سه سال رئیس‌جمهور که ریاست شورای راهبری نقشه مهندسی را برعهده دارد، حتی یک جلسه تشکیل نداده است و آن را به بایگانی سپرده است! در حالی که در نقشه مهندسی فرهنگی 13 راهبرد کلان و دهها راهبرد و اقدام ملی در حوزه‌هایی چون سبک زندگی، رسانه‌، فضای مجازی، هنر ،تحکیم خانواده وجمعیت ذکرشده که تحقق آن می تواند راهگشا و منشا آثار مثبت باشد ولی در این دولت به طور کامل کنار گذاشته شده است.

دکتر سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی

شورای عالی انقلاب فرهنگی اهرم نظارتی کارآمد ندارد

فردا: البته این مشکلات همیشه وجود داشته، مثلا ما سندی درباره عفاف و حجاب داریم که در شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ هم شده است و فکر می‌کنم خود شما هم با آن چالش داشتید که بسیاری به نیروی انتظامی ایراد می‌گرفتند و سایر دستگاه‌ها از جمله ارشاد هم نمی‌توانستند کار چندانی در این زمینه انجام بدهند. چون نه بودجه کافی داریم، نه نیروی سازمانی پیشرفته و...؛ شما این موضوع را چطور تحلیل می‌کنید؟

در موضوع عفاف و حجاب ابتدا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول و محور اقدام و هماهنگی بود اما اواخر دولت نهم متولی اصلی اجرای این مصوبه را وزارت کشور قرار دادند، ما هم در شورای فرهنگ عمومی مساله را دنبال می‌کردیم و نسبت به قضیه بی‌تفاوت نبودیم. برای نمونه کارگروه مدو لباس از قبل در ارشاد بود ولی نتیجه خاصی بر آن مترتب نبود، لذا بنیادی به اسم «مد و لباس» تاسیس کردیم که طراحان، تولیدکنندگان و توزیع کنندگان هماهنگ و فعال شوند و خوشبختانه گامهای مثبتی برداشته شد و چندین نمایشگاه و جشنواره برپاشد.

یکی از اساسی‌ترین مشکلات و چالش های شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که اهرم نظارتی کارآمد و مقتدری ندارد. هر چند که مصوبات شورای انقلاب فرهنگی در حکم قانون و الزام‌آور است ولی اگر مسئول یا سازمانی به وظایف خود در این زمینه عمل نکند شورا برخوردجدی نمی کند. به نظرم باید در این زمینه بازنگری صورت گیرد و با تکیه به تجربیات گذشته طرحی نو در انداخت.

در هیچ دوره‌ای فشارها بر صداوسیما به اندازه امروز نبوده است

فردا: مدتی شایعه شده بود که شما قرار است به عنوان رئیس جدید سازمان صداوسیما انتخاب شوید. نظر خودتان در ارتباط با این موضوع چیست؟

طرح چنین گمانه زنی‌هایی توسط رسانه ها معمول است ولی مصلحت این بود که از دولت سابق کسی برای این مسئولیت انتخاب نشود، تا بهانه‌ به دست دولت یازدهم ندهد. چون دولتی‌ها ضعف‌ها و کم‌کاری‌های خود را به گردن رسانه ملی می انداختند که خدمات دولت را به خوبی منعکس نمی‌کند و اشکالات را برجسته می‌نماید و چه بسا با مظلوم نمایی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دادند که با تدبیر رهبری خلع سلاح شدند و اینک همگان به خالی بودن کارنامه آنها و دستاورد تقریبا هیچ آنها پی‌برده‌اند. اگر امثال بنده در چنین جایگاهی قرار می‌گرفتیم مستمسکی فراهم می‌شد که بگویند صداوسیما اقدامات دولت را منعکس نمی‌کند ولی مدیرانی در این مسئولیت قرار گرفتند که سابقه مقابله و رویارویی با این طیف را نداشتند اما درکنارده‌ها برنامه دولتمردان بخاطر اشاره به برخی ضعفها و ایرادات واضح در عملکرد دولت، فشار بر صداوسیما تشدید می‌شود. فشارهایی که حتی در دوره اصلاحات هم تا این حد به صداوسیما وارد نمی شد. بنده آن زمان در صداوسیما مسئولیت داشتم؛ یادم هست که مجلس ششم و دولت شمشیر خود را بر روی رسانه ملی از رو بسته بودند اما هرگزاین‌گونه نبود که سازمان برنامه و بودجه به خود اجازه دهد در تخصیص اعتبارات صداوسیما اخلال ایجادکند! علی ای حال به هیچ وجه پذیرفته نیست که تامین منابع مالی یک دستگاه را به خوشایند دولتمردان گره بزنند تا اگر نقدی صورت گرفت و صدای گلایه بحق مردم انعکاس یافت تخصیص کم شود! مسلما این رویه از بدعتهای ناپسند این دوره محسوب و درکارنامه دولت یازدهم ثبت شده است.

اهمیت حفظ نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب 

فردا: در مورد بحث تربیت نیرو در صحبت‌های قبلی اشاره کردید که ما در این زمینه ضعف داریم، شما در دوران وزارت خودتان چه کارهایی در این بخش کردید؟

یکی از اقدامات در این زمینه ساماندهی نزدیک به 100 مرکز علمی کاربردی تحت نظارت ارشاد بود که موسسه‌ای را پایه گذاری کردیم تا این مراکز به صورت متمرکز اداره شود. در آغاز مسئولیت در ارشاد با توجه به حجم فراوان کارها و ماموریت‌ها نظرم این بود که این مراکز زیر مجموعه وزارت علوم شود، اما بعد که دیدیم وزارت علوم هم تمایلی ندارد، خودمان وارد عمل شدیم. 

دوم اینکه کانون‌های فرهنگی هنری مساجد را که محل مناسبی برای آموزش و نیروسازی بود به صورت جدی مورد حمایت قرار دادیم و بالغ بر10 هزار کانون جدید راه اندازی کردیم. تقویت و تجهیز دفاتر سینمای جوان هم یکی دیگر از اقدامات مفید در زمینه تربیت نیرو بود که جوانان زیادی آموزش دیدند و اینک در حوزه مستندسازی و فیلم کوتاه و... فعال هستند. 

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که حفظ نیرو از آموزش نیرو هم مهم‌تر و اساسی‌تر است. چرا که ممکن است نیروهای آماتور را آموزش دهیم و تربیت کنیم و بعد که حرفه ای و توانمند و تاثیرگذار شدند دیگران آن‌ها را جذب کنند.

راه‌اندازی معاونت قرآنی، سازمان سینمایی و شورای عالی سینما از دستاوردهای دولت دهم

فردا: مهمترین دستاوردهای کاریتان را در دوران حضورتان در وزارت ارشاد چه می‌دانید؟ 

در عرصه سینما، سازمان سینمایی را تشکیل دادیم و بعد از آن هم برای بها دادن به سینما، شورای عالی سینما را به تصویب دولت رساندیم که مصوباتش، مصوبات دولت محسوب می‌شود اما متاسفانه در این دوره آقای روحانی یک جلسه هم تشکیل نداد و عملا آن را منحل ساخت. در حالی که وجود این شورا برای سینما بسیار ارزشمند بود؛ چرا که سینماگران می‌توانستند مطالبات و خواسته‌های خود را به طور مستقیم با رئیس‌جمهور مطرح کنند و حمایت قاطع دولت را داشته باشند. برگزاری جشنواره‌هایی مثل خلیج فارس، تبدیل دبیرخانه جشنواره امام رضا(ع) که زیرمجموعه ارشاد خراسان رضوی بود به بنیاد بین المللی و فرهنگی هنری رضوی، راه‌اندازی موسسه هنرمندان پیشکوت، بنیاد مد و لباس، بنیاد ادبیات داستانی و موسسات دیگری که در آن دوره شکل گرفت و به آن‌ها بها داده شد بخشی از دستاوردهای دولت دهم درحوزه فرهنگ و هنر است.

همچنین در شرایطی که دولت بنایش بر کوچک سازی بود، ما به واسطه اهمیت و جایگاه قرآن، معاونت قرآنی را راه‌اندازی کردیم و بعد هم اعتبارات خوبی برای این کار در نظر گرفتیم . هدف اساسی این بود که هنرمندان با مبانی ومعارف قرآنی بیشتر آشنا شوند وبا بهره گیری از مضامین والای قرآنی آثار ارزشمندی را تولید کنند. مع الاسف درحال حاضر فعالیت‌های این معاونت در حد برگزاری سالیانه یک نمایشگاه قرآن است و بودجه چندانی هم به آن تعلق نمی‌گیرد. 

شیرین‌ترین دوران وزارت حضور در جلسات رهبری بود

فردا: خاطره ناگفته‌ای از دوران حضور در وزارت ارشاد دارید؟

برای گفتن ناگفته‌ها نیاز به بررسی بیشتراست، برخی هنوز طبقه بندی شده به حساب می آیند. اما اگر بخواهم از بهترین اوقات دوره مسئولیت در وزارت ارشاد بگویم باید به جلساتی اشاره کنم که با مقام معظم رهبری داشتیم. ظرافت و دقت نظر رهبری در بحث‌ها و شناخت و اطلاعات دقیق ایشان نسبت به حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری واقعا قابل توجه بود.

موارد متعددی پیش آمد که برای موضوعی مثل تکریم یک شخصیت، متخصصان و پژوهشگران چندین ماه تحقیق و پژوهش می‌کردند و وقتی ماحصل کار را به رهبری ارائه می‌کردیم، ایشان مواردی را خاطر نشان می‌ساختند که برای دست اندرکاران و پژوهشگران تازگی داشت و گاهی مجبور می‌شدیم که کنگره و همایش را با چند ماه تاخیر برگزار کنیم تا روی آن موضوعات کار کنیم. این دقت نظر، احاطه و اشراف و نگاه تخصصی رهبر فرزانه برای ما بسیار ارزشمند و ستودنی بود.

یکی از اقدامات دراین زمینه ساماندهی نزدیک به100 مرکز علمی کاربردی تحت نظارت ارشاد بود که موسسه‌ای را پایه گذاری کردیم تا این مراکز به صورت متمرکز اداره شود. در آغاز مسئولیت در ارشاد با توجه به حجم فراوان کارها و ماموریت‌ها نظرم این بود که این مراکز زیرمجموعه وزارت علوم شود، اما بعد که دیدیم وزارت علوم هم تمایلی ندارد، خودمان وارد عمل شدیم. 

دوم اینکه کانون‌های فرهنگی هنری مساجد را که محل مناسبی برای اموزش و نیروسازی بود به صورت جدی مورد حمایت قرار دادیم و بالغ بر10هزار کانون جدید راه اندازی کردیم. تقویت و تجهیز دفاتر سینمای جوان هم یکی دیگر از اقدامات مفید در زمینه تربیت نیرو بود که جوانان زیادی آموزش دیدند و اینک در حوزه مستندسازی و فیلم کوتاه و... فعال هستند. 

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که حفظ نیرو از آموزش نیرو هم مهم‌تر و اساسی‌تر است. چرا که ممکن است نیروهای آماتور را آموزش دهیم و تربیت کنیم و بعد که حرفه ای و توانمند و تاثیرگذار شدند دیگران آن‌ها را جذب کنند.

سید محمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی

راه‌اندازی معاونت قرآنی، سازمان سینمایی و شورای عالی سینما از دستاوردهای دولت دهم

فردا: مهمترین دستاوردهای کاریتان را در دوران حضورتان در وزارت ارشاد چه می‌دانید؟ 

در عرصه سینما، سازمان سینمایی را تشکیل دادیم و بعد از آن هم برای بهادادن به سینما، شورای عالی سینما را به تصویب دولت رساندیم که مصوباتش، مصوبات دولت محسوب می شوداما متاسفانه در این دوره آقای روحانی یک جلسه هم تشکیل نداد و عملا آن را منحل ساخت. در حالی که وجود این شورا برای سینما بسیار ارزشمند بود؛ چرا که سینماگران می‌توانستند مطالبات و خواسته‌های خود را به طور مستقیم با رئیس‌جمهور مطرح کنند و حمایت قاطع دولت را داشته باشند. برگزاری جشنواره‌هایی مثل خلیج فارس، تبدیل دبیرخانه جشنواره امام رضا(ع) که زیرمجموعه ارشاد خراسان رضوی بود به بنیاد بین المللی و فرهنگی هنری رضوی، راه‌اندازی موسسه هنرمندان پیشکوت، بنیاد مد و لباس، بنیاد ادبیات داستانی و موسسات دیگری که در آن دوره شکل گرفت و به آن‌ها بها داده شد بخشی از دستاوردهای دولت دهم درحوزه فرهنگ و هنر است.

همچنین در شرایطی که دولت بنایش بر کوچک سازی بود، ما به واسطه اهمیت و جایگاه قرآن، معاونت قرآنی را راه‌اندازی کردیم و بعد هم اعتبارات خوبی برای این کار در نظر گرفتیم. هدف اساسی این بود که هنرمندان با مبانی و معارف قرآنی بیشتر آشنا شوند و با بهره گیری از مضامین والای قرآنی آثار ارزشمندی را تولید کنند. مع الاسف درحال حاضر فعالیت‌های این معاونت در حد برگزاری سالیانه یک نمایشگاه قرآن است و بودجه چندانی هم به آن تعلق نمی‌گیرد. 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان