به گزارش خبرگزاری مهر، شهاب مقربین در آستانه برگزاری جایزه شعر شاملو و در پاسخ به کسانی که میگویند از آنجایی که شاملو شاعری آوانگارد بود، این جایزه نیز باید به شاعران آوانگارد روزگار ما تعلق بگیرد، گفت: این نظری است که قابل بحثهای فراوانی است و عموماً هم به مناقشات بیسرانجام میرسد؛ شاعران آوانگارد روزگار ما کیاناند؟ اصولاً تعریف ما از آوانگاردیسم چیست؟ شاملو دست به تجربههایی تازه در شعر زد که علیرغم مقاومت و مخالفت محافظهکاران نه تنها از سوی شاعران دنبالهرو بلکه از طرف طیف وسیعی از مخاطبان شعر هم به سرعت مورد استقبالی گسترده قرار گرفت.
او افزود: امروزه از میان کسانی که خود را آوانگارد مینامند و تعدادشان هم کم نیست، کدامیک اندکی به جایگاه شاملو رسیدهاند؟ بسیاریشان در واقع دنبالهرو و شبیه به هماند، اما خودشان خودشان را آوانگارد مینامند و تعداد اندکی که دست به تجربههایی تازه میزنند، تجربههایی که میتواند ارزشمند هم باشد، هنوز به تور آن کس نیفتادهاند که از پشت سر میآید و غربال به دست دارد. به همین خاطر فکر میکنم باید به ارزشهای نسبی کار این گروه توجه کرد و آثار آنان را نیز در دایره داوری برای جایزه قرار داد، اما تجربی یا نو بودن اثر اگرچه یک امتیاز مهم است، تنها امتیاز ممکن نیست و لزوماً بهترین انتخاب هم نیست.
او همچنین درباره معیارهای انتخاب آثار براساس ویژگیهای شعر شاملو گفت: هر شاعر اصیلی ویژگیهای منحصر به خود را دارد. دنبالهروی در هر زمینهای اگر فاقد اثر انگشتی تازه باشد، به جز تقلیدی صرف نیست. شاملو هم به خلاقیتهای زبانی و هم به تعهد اجتماعی پایبند بود، و فکر میکنم هر دوی این معیارها در کنار معیارهای زیباییشناختی در ارزیابی آثار حائز اهمیتی ویژه است.
مقربین انتخاب هر اثری در این جایزه را وابسته به ترکیب هیات داوران دانست و درباره معیارهای درست و نادرست بودن داوری افزود: گاهی حتا تغییر یک داور در جمع داوران میتواند نتیجه را عوض کند. بنابراین در اینجا درست و غلط بودن معنی ندارد. انتخاب حاصل ترکیب نظرات یک جمع است. من میتوانم نظر شخصی خودم را داشته باشم، اما این نظر هرچند برای خودم ارزشمند است، درستی یا نادرستی انتخاب جمع را به اثبات نمیرساند.
او تصریح کرد: اصولاً داوری در اثر شعری که معیارها جنبه کیفی دارد نه کمی، مانند داوری در مثلاً یک مسابقه ورزشی نیست که معیارها در آن صد در صد تعریف شده و مشخصاند. شعر همواره از معیارهای خود فراتر میرود و بسته به اینکه ما کجای اثر ایستاده باشیم، نظرمان میتواند متفاوت باشد و این نه درست است، نه غلط.
این شاعر درباره تاثیر چنین جوایزی بر فروش بیشتر کتابهای شعر و همچنین بالا رفتن کیفیت شعر امروز نیز گفت: در این موارد نکته تعیین کننده وضعیت عمومی فرهنگی است که خود تابعی از شرایط پیچیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. جایزه میتواند به مطرح شدن اثر و استقبال بیشتر از آن کمک کند، اما متاسفانه امروز در شرایطی چنان ناهنجار گرفتار آمدهایم که این خاصیت جایزه هم، اگر نگوییم از میان رفته است، کاهش یافته.
او با بیان اینکه متولیان جایزه باید سیاست خود را بهطور مشخص و شفاف اعلام و داوران را با توجه به آن انتخاب کنند تا صاحبان آثار هم تکلیف خود را بدانند، به انتقاد از برخی منتقدان این جایزه پرداخت و گفت: طبیعی است که هر نهاد نوپایی در ابتدای کار کاستیها و خطاهایی داشته باشد. خطاها و کاستیها میتواند در طول مسیر حرکت اصلاح شود. انتقاد میتواند کمک کند اگر واقعاً قصد کمک داشته باشد. اما متاسفانه گاهی تنگچشمیها و سرازیر کردن توهین و اتهام و انگزدنهای مضحک به برگزارکنندگان و داوران، که مثلاً یک گروه مافیایی نشستهاند و برای شعر امروز تصمیم میگیرند، نه تنها کمکی نمیکند که جز دلسردی و رها کردنِ کار چیزی به بار نمیآورد؛ همان بلایی که پیش از این بر سر جایزههای مستقل دیگر از جمله جایزه گلشیری آمد.
مقربین افزود: ما همیشه گلایه میکنیم که حاکمیت بر سر راه تشکیل نهادهای مستقل سنگاندازی میکند؛ اما ما خودمان هم بلدیم چنان به خودمان سنگ پرتاب کنیم که جای سالمی برایمان نماند. چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟