ماهان شبکه ایرانیان

تحلیل سیاست دفاعی امام خمینی(ره) در دفاع مقدس

امام خمینی یکی از الگوهای مدیریتی در عصر کنونی است که پژوهش در سیره عملی و نظری ایشان می تواند در عرصه تصمیم گیری ها موثر باشد

مقدمه

امام خمینی یکی از الگوهای مدیریتی در عصر کنونی است که پژوهش در سیره عملی و نظری ایشان می تواند در عرصه تصمیم گیری ها موثر باشد. پارادایم و جهان بینی توحیدی و درک صـحیح و جـامع امام از مکتب اسلام و سیره معصومین (ع) و تعهد و التزام عملـی بـه ایـن آموزه ها، توام با منطق عقلی از سوی امام، نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیری هـای ایشـان در جـهت تحقق اهداف و آرمان های انـقلاب اسـلامی داشـت (فروتنی، ١٣٨٧: ١). اندیشه و عمـل امام، یک کل منسجم و یکپارچه ای است که باید با دیـدی سیسـتمی و از زوایـای مختلـف مورد مطالعه و بررسی عمیق قرار گیرد.

یکی از مـوضوعات مـهم، بـویژه در شرایط خاص کنونی حـاکم بـر منطقـه خـاور مـیانـه، مـطالعه و تحلیل سیاست دفاعی امام خمینی است. از آنجا که در این مقوله، پژوهش علمـی و عمیق صورت نگرفته است، بنا به اهمیت و ضـرورت مـوضوع، در تـحقیـق حاضـر، اهـداف، اصول و راهبردهای حاکم بـر سیاسـت دفـاعی امـام خـمینـی در هشـت سـال دفـاع مقـدس، شناسایی، تبیین و تحلیل میشود.

این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که برای اجرای آن از روش تحلیل مـحتوای کـمی و کـیفی استفاده شده است. روش "تحلیل محتوا "، یکـی از روشـهای تحقیـق مهـم در علوم انـسانی و اجـتماعی است. اساس تحقیق در روش تحلیل محتوا بر مطالعه مکرر متن مورد تحلیل متکی است (سـاروخانی، ١٣٧٢: ٢٩٦). در تحلیل مـحتـوا عـناصـر ومـقـولات مـورد نظـر، گردآوری و طبقه بندی می شوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار مـی گـیرند. ایـنـ عناصـر ممکـن است کلمه، جمله، موضوع، پاراگراف یا متن های کامل در آثـار مکتـوب یـا شـفاهی بـاشـند

(حـافظ نـیا، ١٣٨١: ٦٥). متن و محتوای مورد تحلیل در این تحقیق، بیانـات و نوشـته هـای امـام خمینی در مورد جنگ تحمیلی اسـت کـه در ٢٢ جلد صحیفه امام مندرج است. انتخاب صحیفه امام، به عنوان محتوای مورد تـحلیل، بـا این هـدف صورت گرفت که داده های تحقیق، صـرفا با تکیه بر نوشته ها و کلام خـود امـام شناسایی و استخراج شوند تا بر واقعیت امر منطبق باشـند

ابتدا ٢٢ جلد صحیفه امـام، بـه طـور عمیق و دقیق مطالعه و سپس متن و متغیرهـای مـرتبط بـا سیاست دفاعی امام، از آن استخراج و کدگذاری شدند و بـا اسـتفاده از آمار توصیفی شمارش، تلخیص، طبقه بندی و سپس مورد پردازش، تحلیل و استنتاج قرار گـرفتند. سـرانجام بـراساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کمی وکیفی یافته های تحقیق، به سؤال هـای تحقیـق پاسـخ داده شـد.

سـوال هـای تحقیق

این پژوهش مشتمل بر چهار سوال است که عبارتند از :

١) اهداف سیاست دفـاعی امـام خمینی در هشت سال دفاع مقدس کدامند؟

٢) اصول سیاست دفاعی امام خمینی در هشت سال دفاع مقدس کـدامند؟

٣) راهـبردهای سیاست دفاعی امام خمینی در هشت سال دفاع مقدس کدامند؟

٤) نتایج سیاست دفـاعی امـام خمینی در هشت سال دفاع مقدس کدامند ؟

چـارچوب نـظری

جـهت رعایت اختصار، به تعریف اجمالی متغیرهای تـحقیق پرداخـته می شود:

سیاست دفاعی: از دید کلان، سیاست دفاعی هر کشوری در مقابل سیاست تهاجمی آن کـشور قـرار دارد. بر این اساس، هر گـاه یک نـظام در صحنۀ بـین المـللی و یا حـتی در سطح ملـی خود را در معرض تهاجمات اقـتصادی، سـیاسی، فرهنگی و نظامی دشمنان و مخالفان داخلـی و خارجی ببیند، ناگزیر باید برای مقابله بـا این تـهاجمات مبادرت به اتخاذ یـک سیاسـت تــدافعی بنماید. از این رو می تـوان سـیاست دفاعی را خط مشـی کـلان نـظـامی هــر کشـور در پیشـبرد اهداف و منافع ملی اش (خواه به صورت گسـترش و یـا در قالـب دفـاع از مـوجودیـت آنـهـا) دانست (درویشی، ١٣٩٥: ٢). دراین تحقیق منظور از سـیاست دفـاعی امـام، خط مشی و اصـول و راهـبردهای دفاعی امام خمینی، در مـدیریت هـشت ساله جنگ تحمیلی است.

اهداف: در این تحقیق، منظور از اهداف، نتایج مورد انتظار از سیاست دفاعی امـام اسـت.

راهبرد: راهبرد «طرح، شیوه یا سلسله ای از اقـدام هـا یا برنامه هـا بـرای دسـتیابی به هـدف یا نتیجه ای خـاص است» (فرهنگ رنـدام هـاوس، ١٩٩٨: ٤٠٦). اصـطلاح "راهبـرد"، متـرادف واژه "استراتژی" است که خود از کلمه یونانی "استراتگوس" بـه مـعنی "فرمانده لشکر" گرفتـه شـده است. بـر این اسـاس قـدیمی تـرین تـعریف "راهبرد" عبارت اسـت از: «هـنـر فرمانـدهان، تـدابیر و تاکتیک های نظامی" (کرمی، ٤:١٣٨١).

در این تحقیق، منظور از راهبردها، تدابیر و استراتژی های امام در نیل به اهــداف دفــاع مـقدس است که امام خمینی در جریان مدیریت هـشـت ســال جـنـگ تـحمیلـی، آنـهـا را اتـخـاذ کردند.

اصول: منظور از اصول در این تحقیق، معیارها و مبانی ارزشی، اعتقادی و آمـوزه هـای دینی حاکم بر مکتب اسلام است که مبین باید و نباید ها، اولویت ها، جهت گیـری سیاسـت هـای کلان دفاعی و معیارهـای ارزشـی حـاکم بـر تعیـین و انتخـاب چشـم انـداز، اهـداف و راهبردهاست.

تکلیف: منظور از تکلیف، عمل به حکم خدا در یک زمینه خاص یـا انجـام وظیفـه بـر اساس دستور الهی است.

دفاع: جـهاد و دفـاع یکی از ارکان مکتب اسلام به شمار می رود و جهاد جزو فروع دین است.

در قرآن کریم، واژه "قتال" با مشتقاتش ١٧٠ مرتبه؛ واژه "حرب" با مشتقاتش ده بـار، "جهـاد" با مشتقاتش ٤١ مورد و "دفاع" با مـشتقاتش ده بـار تکرار شده است. (ایوبی، سایت تحلیل ایران: ١٣٩٣) بیداری اسلامی: بیداری اسلامی واکنشی آگاهانه و برآمده از خواست مسلمانان است بـه رفتار خصمانه که در چارچوب اندیشه اسـلامی و بـا هدف بازیابی هویت و کرامت اسـلامی و بـا شعارهای آزادی خواهانه، عدالت جویانه و آرمان اسلام خواهانه شکل می گیـرد. ایـن تحـول بنیادین که در جهان اسلام و میان مسلمانان نمایان شده است، دارای این ویژگی هاست:

١) بازگرداندن امـید، احـساس و عزت به امت اسـلامی؛

٢) زمـینه سازی برای پذیرش جهانی اسلام به عنوان نتیجه نجات بخش بشر؛

٣) ایجاد وحدت نظر همگانی میان مسلمانان و فراهم سازی زمینه امت واحده اسلامی

٤) حضور تعالیم اسلام در عرصه عمل و زندگی و پرورش نـسلی مـعتقد به اجرای اسلام در تمامی زمینه ها

٥) مقابله با هجوم فرهنگی و سیاسی و نظام سلطه

در واقع بیداری اسلامی، بازگشتی است به ارزش های اسـلامی و احیـای اسـلام (رهبـر، نجات پور و موسوی نژاد، ١٣٩٤: ١٣ -١٢)

پیشینه تحقیق

بـر اسـاس نتایج تـحقیق برزگر (١٣٧٣) تحت عنوان "مبانی تصمیم گیری سیاسی از دیدگاه امام خمینی "، عمل به تکلیف، به عنوان یک اصل اسـاسی در تصمیم گیری های امام خمینـی تایید شده است.

بر اساس نـتایج پژوهـش کـاویانی(١٣٨٠) با عنوان " امام خمینی و سیاست گـذاری"، عناصـر اصلی تشکیل دهنده سیاست گذاری حضرت امام عبارتند از: ترسیم آرمـان هـا، اهداف و ایده ها؛ هدایت و راهنمایی؛ روشن گری؛ تبیین مصالح، منافع و خواسته های مردم؛ شـناسایی و تـعریـف نـهادها جهت حفظ و قوام؛ تقویت یا تأسیس نهادها و هماهنگی و سازمان دهی؛ ارزیابی و کنتـرل بود و نیز طبق یافـته های این پژوهش اصول سیاسی حاکم بر اندیشه سیاسی حضرت امام عبارتند از:

اصل اسـتقلال، اصل استکبار ستیزی، اصـل آزادی، اصـل آگاهی بخشی، اصـل وحـدت کلمـه، اصل مردم سالاری دینی و اصل خدمت گذاری. براساس نتایج این تحقیق، امام، اسـلام را محـور همه امور می دانستند و بقیه اصول را مترتب بر آن می شمردند.

بر اساس نـتایج تحقیق فیض (١٣٨٠) با عنوان "امام خمینی و مدیریت استراتژیک "، الگوی مدیریت راهبردی امام، تحت تأثیر اصول و ارزش های قرآن کریم و دین مبین اسلام است.

بر اساس نتایج تحقیق اخوان علوی ( ١٣٨٠)، با عنوان "امام خـمینی و مــدیریت بحـران " «الگوی مدیریت بحران» امام خمینی طراحی شده است که شامل سه مرحله است:

مرحله قبل از بحران

این مرحله شامل: پیش بینی بحران، تجزیه و تحلیل و تبیین بحران و تلاش برای پـیش گیری از بروز بـحران اسـت.

مرحله حین بحران

در این مرحله امام هم زمان به مهار بحران و مقابله با آن مـی پرداختنـد؛ بـا تبلیغـات و شایعات مقابله می کردند و در عین حال با اشاره به خطـرات و تهدیـدهای بـحـران، مــردم را برای مقابله با بحران آماده نگه می داشتند.

مرحله پس از بحران

در مرحله سوم، امام آمادگی مردم را حفظ می کردند و از مردم مـی خواسـتند بحـران را تمـام شده تلقی نکنند ؛ گام بعدی ایشـان در این مـرحله، بـهره برداری از نتایج بحران به نـفع اهـداف نـهضـت اسلامی و تبدیل آن به فرصت بود. جلوگیری از بهره برداری مخالفان از نتایج بحران و تلاش برای کم کردن تبعات بحران و تقلیل فشار پی آمدهای آن بـر مـردم، از دیگـر اقدامات امام در این مرحله بود.

درودی (١٣٨٠) در تحقیق خود با عـنوان "امـام خمینی و ویژگـی هـای مـدیر"، ١٢ ویژگـی خدمت گزاری، بصیرت بخشی، وحدت بخشی، اعتماد به نفس بخشیدن به پیروان، ایجاد تحول روحـی و مـعنوی در پیروان، مـشارکت جو، سـخنگوی پیـروان، امیـد بخشـی، تبیـین وظـایف و اختیارات، قانون گرایی، شـایسته سالاری، قاطعیت برای مدیریت امام شناسایی کرده است.

بر اساس نتایج مبارکی (١٣٨٠) تحت عنوان "امام خمینی و قدرت و سـبک هـای رهـبری»، بصیرت دهی به عنوان عاملی مهم در به کارگیری قدرت و ایجاد زمـینه مـیل به اطاعـت رهبـر در سبک رهبری امام بوده و بر اساس این نتایج، الگوی زیر طراحی شده است :

تکریم پیروان بـصیرت دهـی پیروان تـرغیب پیروان به تبعیت سبک رهبری امام، تلفیق تکریم به عنوان عاملی انـگیزشی، بـا بـصیرت دهی مـی باشـد و نتیجه آن کسب ترغیب بالاتر و ایجاد یک روحیه خود هدایتی منطقی و آگاهانه در پیروانـ مــی بـاشد. یعنی امام در پی تلفیق شور با شعور و حرکت با فکر، در میان پیروان بودند.

اسکندری ( ١٣٨٢) در تحقیقی بـا عـنوان " طراحی الگوی تصمیم گیری و خـط مشـی گـذاری امام خمینی بر مبنای ابعاد شـخصیتی انـسان کـامل " به موضـوعات هسـتی شناسـی، انسـان شناسـی، شناخت شناسی، روش شناسی امام به عنوان مبانی انـدیشه امـام خمینی پرداخته و براساس مفروضـات و اصول اعتقادی اندیشه امام و پارادایم فکری ایشان، الگوی تصمیم گـیری امـام را طـراحی کرده است.

یافته های کمی تحقیق

اهداف سیاست دفاعی امام خمینی

اهداف امام در دفاع مـقدس کـه از صحیفه امام استخراج شده در جدول شماره ١ مشاهده میشود:

به فایل پی دی اف مراجعه شود

اصول سیاست دفاعی امام خـمینی

بـر اساس یافته های تحقیق، اصول سیاست دفـاعی امـام خـمینی مستخرج از صحیفه امـام، شامل ٣٥ اصل با ٥٤٤ فـراوانی اسـت که در جدول ٢ مشاهده میشود.

به فایل پی دی اف مراجعه شود.

راهـبردهای سیاست دفاعی امام خمینی

داده های مرتبط با راهبردهای سیاست دفاعی امام خمینی، در جـدول (٣) مـشـاهده مــی شود که شامل ٤١ راهبرد با ٤٨٤ فـراوانی اسـت.

به فایل پی دی اف مراجعه شود.

نتایج و دستاوردهای سیاست دفاعی امام خمینی

نتایج و دستاوردهای سیاست دفاعی امام خمینی که از متن صحیفه امام استخراج شـده و شامل ٢٧ دستاورد با ٦٠ فراوانی است، در جـدول (٤) مـشاهده میشود:

به فایل پی دی اف مراجعه شود.

تحلیل کیفی یافته ها

تحلیل اهـداف سیاست دفاعی امام خمینی

تلاش محقق بر این بود که در بخش تحلیل کیفی داده ها نیـز از محتـوای کـلام امـام در صحیفه، استفاده شود تا این تحلیل بر واقعیت امر منطبق باشد.

بر اساس یافـته هـای کمی تحقیق (جدول ١)، اهداف امام خمینی در مدیریت هشت سال دفاع مقدس، شامل ١٢ هدف با ٧٣ فراوانی است که از بین آنها، اصـلی تـرین و مهـم تـرین هدف، از نظر امام، حفظ اسلام بود کـه ٢٩ بـار در کلام ایشان تکـرار شـده اسـت. امـام حفـظ اسلام را از اوجب واجبات می دانست. ایشان با شروع جنگ تحمیلـی، بـا تحلیلـی از ماهیـت جنگ، آن را قیام کفر علیه اسلام نامیدند و فرمودند: جنگ مـا جـنگی است بین اسلام و کفر، نه جنگی است ما بین یک کشور با یک کشور دیگر. امروز اگر ما عقب نشینی کنیم اسلام درمقابل تمامی کفر است و با کوچکترین درنگ در این امـر حـیاتی، چـنان ضربه ای خـواهیم خـورد کـه جـبرانش بـه این زودیها میسر نمی شود. این جنـگ، جنـگ اعتقـاد اسـت. جنـگ مـا جنـگ قداست، عزت، شرف و استقامت علیه نامردمیهاست. جنـگ بـین اسـتکبار و اســلام اســت.

جـنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیـا و مـرز نمیشناسـد... (صــحیفه امــام، ج ١٣: ٢٨٣ -٢٨٢و ج ١٨: ٣٨٦- ٣٨٥). «مسأله، مسأله اسلام است» (صحیفه امام، ج ٢٠: ٨٠) «ما مـی خـواهیم حفـظ اسـلام کنیم.» (صحیفه امـام، ج ٢٠: ٥٧) «ما دفاع از اسلام میکنیم، صـدام پا روی اسـلام گـذاشـته (صـحیفه، ج ١٩: ٢٣١). امام این دفاع را، دفاع مقدس نامیدند و فرمودنـد «مسـأله، مسـأله مـعنـوی اسـت، مسأله، مسأله ای نیست که ما می خواهیم فقط جنگ بکنیم، یا میخواهیم دفاع بکنیم، مـا دفـاع مقــدس مـــیکنیم. یعـنــی مـــا میخــواهیم از آبــروی اســلام، از آبــروی کشــور اســلامی دفــاع بکنیم.»(صحیفه امام، ج ١٩: ٤٥٧).

دفـاع از مـلت و کشور اسلامی و حفظ جمهوری اسلامی و اصول انقـلاب اسـلامی، هـدف دیگری است که در مجموع ١٣ بار در کلام امـام بـه آن تـاکید شـده و از دومـین فراوانـی برخـوردار است؛ فرمودند: "... ما دفاع داریم می کنیم از حق مـسلمین». (صـحیفه امـام، ج ١٩: ٢٢٩). «امـروز...یـک مقصد در کار است...و آن مطلوب همه شماست، حفظ جمهوری اسلامی که حفظ اسـلام اســت و حـفظ کـشور اسلامی»(صحیفه امام، ج ١٤: ١٤١) و آن چیزی که همه مردم ما فراتر از آن را فکر میکنند، مسأله حفظ اسـلام و اصـول انقلاب است.» (صحیفه امام، ج ٢١: ٨٥). حضرت امام، هدف دفاع مقدس را، دفاع از شرافت اسلامی دانـستند و فـرمودند: «مـا میخواهیم شرافت خودمان را حفظ کنیم و مـا میخواهیم اسلام عزیز را که همه چیز درش هسـت. اســتقلال درش هـسـت. آزادی درش هسـت. شرافت درش هست. میخواهیم این را حفظـش کنـیم.» (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٣٠٨). دفـاع از حقـوق مسلمین و مـستضعفین از دیگـر اهـداف امام بود که در این رابطه فرمودنـد: «انگیـزه ملـت و قـوای مسلح اسلامی ایران، دفاع از اسلام و قرآن کـریم، بـه نفـع ملت هـای اسـلامی و مستضـعفان جهـان است.» (صحیفه امام، ج ١٥: ٢٣٩). از دیگر اهداف راهـبردی و مـهم در کـلام امام، اقامـه عـدل الهـی و برپایی دین خداست. در این رابطه فرمودند: "خداوندا... تو خود می دانی کـه مـا بـرای برپایی دیـن تو قیام کـرده ایم و بـرای برپـایی عـدل و داد در پیـروی از رسـول تـو، در مقابـل شـرق و غــرب ایسـتاده ایم». (صحیفه امام، ج ٢٠: ٣٤٦) و به عنوان یک آرمانگرای واقع بین فرمودند: «... اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جـنگ بـه اهداف بلندتر و بالاتری مینگریسـتیم و میرسـیدیم، ولـی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خـود کـه همان دفع تجاوز و اثبـات صـلابت اسـلام بــود، مـغلوب خـصم شده ایم.» (صحیفه امام، ج ٢١: ٢٨٣).

سرنگونی صدام و نیز شـناسایی، اعـلام و تنبیه متجاوز، عقب نشینی عراق و جبران خسـارت از اهداف دیگر امام در دفاع مقدس بـود کـه در مجموع ١٥ بار برآنها تاکیـد شــده اســت: «... همـه ابـرقدرت هـا و حـامیان رژیم رو به زوال بعث، مطمئن باشند که بـین المـللی کردن درگیریها... ما را از هدف سرنگونی صدام و حزب بعث عراق و تنبیه متجاوز، بـاز نـخواهد داشت.» (صحیفه امـام، ج ٢٠: ٣٢٢). «ما میخواهیم آن کـسی که تعدی کرده اسـت بـه مسلمانان و آن اشخاصی که خون مـسلمان هـا را در بلاد ما و بلاد خودش ریخته است... قصاص کنیم.» (صحیفه امام، ج ٦٩-٦٨). امام در برابر ادعـای صـلح طلبی دروغین صدام فرمودند: «پس از گـذشت دو سـال از ایـن تـجـاوز وحشـیانه، اکنـون کــه رزمـندگان ما دشمن را به عـقب رانـده و خواستار تنبیه متجاوز و دریافـت خسـارت شـده اند، فریـاد صلح طلبی این خودفروختگان مزدور از هر سـو بـلند شده و درصدد تبرئه متجـاوز و پایمـال کــردن خـون هزاران انـسان مـسلمان گـردیده اند...» (صحیفه امـام ج ١٧: ٣١). «این صـلح را کدام انسـان میتوانـد بپذیرد. این اسمش صلح هست...؟ ایران که می گوید، تا از خانه ما بـیرون نـروید و تا جرم هایی که کردید مـعلوم نـشود کـه شـما مـجرم هستید وتا ضـررهایی کـه به ایران زدید، جبران نشـود و حکـم بـه جبران نشود، صلح معنا دارد؟ برای این که صلح بدون این ها، یعنی یک مـقدار از خـاک دسـت آن هـا باشد و بعد بگویند گرفتیم این را و مال خـودمان...» (صـحیفه امـام، ج ١٦: ١٠٧ -١٠٦) امـام بـا هـدف حفـظ استقلال و آزادی از سلطه دشمنان فرمودند: «مقصد ما و مقصد ملت ما، آزادی از چنگال دشـمنان اسلام است و مقصد و مقصود ما، استقلال کشور اسلامی است.» (صحیفه امام، ج ١٦: ١٣٠) و سرانجام امام با دید راهـبردی، با هدف بیداری اسلامی در مردم عراق و سرنگونی صدام، سـازمان دهـی و بسیج مردم عراق را در دستور کار قرار دادند و فرمودند : «هم اکنون نیز به سازمان دهی و بسـیج و تشکل مردم ستم دیده عراق پرداخـته انــد کـه ایـن از مهم تـرین خواسـته هـا و هـدف های مـا بـوده است»(صحیفه امام، ج ٢٠: ٣٣٢).

با بررسی دقیق و عمیق اهداف حاکم بر سیاست دفاعی امام، ملاحظـه میشـود کـه ایـن اهداف، براساس جـهان بـینی توحیدی، مبانی اعتقادی و تکلیف گـرا هسـتند و نیـز مبتنـی بـر تحلیلی است که امام از جنگ تحمیلی داشتند و معتقد بودند استکبار جهانی، اسلام را دشـمن اصـلی خـود می داند و تحمیل جنگ بـه دلیل مـخالفت کلی استکبار با انقلاب اسلامی و ممانعت از طرح اسلام در دنیاست. مطابق این تحلیل امام، هـدف اصـلی ابرقـدرت ها در حمایـت از صدام و مخالفت با کشور ایران صرفا مـحو اسـلام و ارزش های منطبـق بـا آن بــود. چـنـان کـه فرمودند: این ابرقدرت ها نه شخص صدام را می خواهند نگـه دارنـد و نـه مـا را میخواهنـد بکوبند، بلکه آن ها از اسلام می ترسند و اسلام را می خواهند بکوبند. امام با اشاره بـه انـگیـزه و اهداف دشمنان از تحمیل جنگ علیه ایـران و عوامـل پشـت پرده فرمودنـد: جنـگ تحمیلـی را درست کردند، نقشه ای که صهیونیست ها دارند عملی شود از یـک طـرف نگذارنـد، اسـلام در ایران تحقق پیدا کند،... و نگذارند اسلام از چارچوب ایران بـیرون بـرود و اگر بـتواننـد در خـود ایران هم منحرف کنند اذهان را... مقصـد اول شـان ایـن اسـت کـه ایـران سـاقط شـود و یـک جمهوری اسلامی امریکایی پیش بیاید... و مـقصد دومشان این اسـت کـه اسـلام را در همـین ایران محبوس کنند. امام با بـصیرت و شـناخت کـامل، در مورد کارگردان اصلی جنگ فرمودنـد: آمریکایی که از اسلام راستین می ترسید و از قیام منتهی به حکومت عدل واهـمه داشـت... همان تیغی که به دست محمدرضا سپرده بود، در کف صدام، این زنگی مست نـهاد. نـقشه هـای حساب شده در کار است برای شکستن اسلام، امروز آمریکا و شوروی و فرانسه و سـایر قـدرت ها از اسـلام احساس خطر کردند و به همین جهت به سود صدام تبلیغاتی را به راه انداخته انـد، آن هـا این طور به ذهـن شـان آمده است... که اگر جمهوری اسلامی ایران پا بگیرد و باقی بمانـد، جـای پایی از آن ها باقی نخواهد ماند و میترسند که از همه منطقه دستشان کوتاه شود...آن هـا اسـلام را می خواهند بکوبند. حضرت امام با اشـاره به انگیزه دیگر صدام نیز فرمودند: صدام در تهاجم خود به این کشور اسلامی نقشه سیادت خود بر اعراب و منطقه و ژانـدارمی خلـیج فـارس را تعقیب مینمود. (صحیفه امام، ج ١٨: ١٠٨و١٣١وج ١٣: ٣٤٦ وج ٢٠: ٣٢و ٣٢٤).

تحلیل اصول سیاست دفاعی امام خـمینی

جـهت پاسخگویی به پرسش دوم تحقیق، اصول سیاست دفاعی امام خمینی تحلیـل مـی شود. بر اساس یافته های کمی تحقیق (جدول ٢)، اصـول سیاسـت دفـاعی امـام خمینـی در مدیریت هشت سال دفاع مقدس، شـامل ٣٥ اصـل با ٥٤٤ فراوانی است که از بـین آنهـا، بـه ترتیب اصل "عمل به تکلیف " با ١٩٢ فراوانی و اصل "اتکال به خـدا " بـا ٥٨ فراوانـی، در کلام امام، از بیشترین اهمیت برخوردار هستند.

امام براساس تـحلیل خـود از ماهیت جنگ عراق علیه ایران، آن را یک جنـگ تحمیلـی و موضع ایران را در قبال آن تدافعی دانستند و لذا براساس مبانی فقهی و اعتقادی اسلام فرمودند، جنگ دفاعی از تکالیف شرعی است و اصل وجوب دفاع در برابر تجاوز دشمن را مطـرح و بـر آن تـأکید نـمودند. همچنین از آن جا که امام، تـهاجم دشـمن را جـنـگ علیـه اسـلام و کشـور اسلامی می دانستند، فرمودند، مسأله هجوم بر یک حکومت اسلامی اسـت و ایـن قیـام کفـر علیه اسلام است و بر همه مـسلمین قـتال واجـب است (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٢٨٣). امـام شکسـت ایران را در این جنگ شکست اسـلام دانـستند و بر ضـرورت دفـاع از اسـلام تأکیـد نمودنـد و فرمودند: اگر خدای نخواسته در ایران، اسلام شکست بخورد، تا قرن ها بعـد جبـران نـخواهـد شـد. اگـر خدای نخواسته در این جنگ، امریکا و صدام پیروز شوند، اسلام یک سیلی می خـورد که تا آخر تا زمان های طولانی نمی تواند سرش را بلند کند... پس بـر همـه مـا لازم و واجـب است کـه از اسـلام دفـاع کنیم (صحیفه امام، ج ١٩: ٤٧٠). بر این اساس، امام دفاع مقدس را نه یک جنگ قـدرت، بـلکه یک تکلیف شرعی برای حفظ اسلام می دانست.

امام به صراحت فرمودند که اگر برای خدا بـه دفـع تـجاوز دشمن به عنوان یک تکلیف شرعی بپا خیزید، شکست دشمن قطعی است، هـرچند کـه هـمه عوامل ظاهری خلاف آن را ثابت کنند. ایشان با تکیه بر اصل احدی الحسنین، یعنی عـمل بـه تـکلیف بدون توجه بـه نتیجـه آن، هـم شـهادت و هـم پیروزی را در راه عمل به تکلیف الهی، پیروزی میدانستند و در این راه شکسـتی را مـتصـور نـبودنـد.

چنانچه فرمودند: تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اســلام را؛ کـشـته شــویم تکلیف را عمل کردیم، بکشیم هم تکلیف را عمل کردیم. این همان منطقی است که ما از اول هـم کــه با این رژیم فاسد پهلوی مخالفت کردیم، منطق ما همین بود. تغییر مفهوم شکست و پیروزی در سـایه عـمل بـه تکلیف الهی، یکی از اصول مهم سیاست دفاعی امام خمینی است و براین اساس بود که بـارها فـرمودند: " همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم، نه مامور به نتیجه "(صحیفه امـام، ج ٢٨٤:٢١). اصــل اتـکال به خدا در کنار اعتقاد به اصل احدیالحسنیین، اصل قیام برای خدا، ظلـم سـتیزی و... موجـب گـردید، امـام در سـخت ترین و بحرانیترین شرایط در کمال آرامش و اطمینان خاطر تصـمیم بگیرنـد و اقدام کنند. آرامـش امـام در موقعیت های خطیر، ریشه در اعتقاد به اصل «عمل به تکلیف» و «توکـل بـر خداوند متعال» دارد.

امام دفـاع در بـرابر تجاوز دشمن را قیام و جهاد برای خدا دانستند و فرمودند: اکنون شما ای ملت اسـلامی ایران بـر سر دو راهی می باشید، راه سعادت و افتخار ابـدی در سـایه پرافـتخـار جهاد برای خدا و دفاع از کشور اسلام و راه ذلت و نـنگ ابـدی اگـر خـدای نخواسـته، در ایـن جهاد مقدس سستی و سردی از خود نشان دهید. ایشان براسـاس اصــل عــزت جـویی، عـزت اسلام و مسلمین را درگـرو این جـنگ دانستند و فـرمودند: جـنگ، جـنگ است و عـزت و شـرف میهن و دین مـا در گـرو همین مبارزات است. امام راحل با شناخت از ماهیت صـدام و حـزب بعث فـرمودند: صـدام حسین هم مسلکش الحادی است وهـم خودش ملحد اسـت، این هــا تــابع میشل عفلق هستند.... میشل عـفلق اسـلام را منافی بـا مقاصـد خـودش میدانـد.... ایـن حـزب مشرک نمیتواند اسلام را تحمل کند و برنامه آن بـراندازی اسـلام و هواداران آن است. (صـحیفه امام، ج ١٣: ٢٣٩و ٢٣٧ و ج ١٦: ٣٧٨). حـضرت امـام بـر اساس این تحلیل و طـبق اصـول قیام برای خدا و تـبعیت از حـکم خدا و اصل دفاع در برابر تجاوز دشمن، دفاع در برابر این جنگ تحمیلـی را نه یک جنگ تـهاجمی بـلکه دفاع از کشور و بالاتر از آن دفاع از اسـلام تـلقـی کــرده و دفـاع از اسـلام را یک اصـل واجـب و یک تکلیف شرعی دانستند و طـبق اصل استقامت و دستور صـریح قرآنی مبنی بر «فاستقم کما أمرت ومن تاب معک» (هود-١١٢)، پیـروان خــود را بـه پایـداری و استقامت فرا خواندند و خود نـیز بـا قـاطعیت در بـرابر مـتجاوز ایستادند و فرمودند: مـا بـاید محکم مقابل این ها بایستیم...تا سرکوب شوند...(صحیفه امام، ج ١٧: ٤٧٨) واز رزمنـدگان خواسـتند کـه انگیزه های خود را در دفـاع از کـشور و اسـلام، خالص و الهی کنند. امام با اعتماد و اعـتقاد قـلبی بـه وعـده نـصرت الهـی فرمودند: شما مطمئن باشید که پیروزید، برای این کـه کسـی کـه بـرای خدا عمل می کند پیروز است. خدا وعده کرده است که اگر نصرت کنید خدای تبارک و تعالی را، شـما را نصرت می کند و باز فرمودند: نصرت کشور اسلامی، نصرت خداسـت. ایـن معنـا اگر در قلب ما محکم شود از هیچ چیزی نباید بترسیم. (صحیفه امام، ج ١٩: ٢٠٩ و ج ٢٠: ٨٠). ایشان طبق اصل اتکال به خدا معتقد بـودند، بـا تکیه بر قدرت ازلی، میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد و دولت متکی به خدا، بیدی نیست که از این بادها بلرزد. (صحیفه امام، ج ١٦: ٤٧٠ و ٣٨٠). امـام بـا تاسی به اصل ذلت ناپذیری، فرمودند مـردم مـا دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند تن به خـواری و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح میدهند. ما برای کشته شدن حاضـریم و بـا خـدای خویش عهد نموده ایم دنباله رو امـام خـود، سیدالشهداء باشیم. (صحیفه امام، ج ١٣: ٢١٣) و طبق اصل سازش ناپذیری، حاضر به پذیرش صلح تحمیلی و ناعادلانه نشدند و فرمودند، ابدا قضیه صلح و سازش در کار نیست... مگر این کـه از کـشور ما بیرون بروند و تـسـلیم شــوند و نیز فرمودند: ملت ما اگر صلح امریکایی می خواست همان اول از آمریکا جدا نمیشد و قطـع رابطه نمیکرد، صلح تحمیلی بدتر از جنگ چه معنی دارد؟ چه کسی است که نمیدانـد صـلح طلبی دشـمن بـرای مجهز شدن بیشتر و غافلگیری است (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٢٥١و ج ١٨: ٦٨ و ج ٢٠: ٨٨). امام با تکیه بر اصل اتحاد و اخوت اسلامی، ملت، نیروهای مسلح و کشورهای مسـلمان را مرتب به اتحاد و برادری فرا میخواندند و به کشـورهای مسـلمان اطـمینـان مــی دادنـد کــه جمهوری اسلامی مایل است با تمام کشورهای اسلامی دست اخوت و برادری بدهد و تجـاوز و تعدی را به هیچ کـشوری جایز نمیداند و تأکید نمودند که کشورهای اسـلامی بایـد بـا هـم بـرادر بـاشند و در مـقابل کفار بایستند، نه این که درمقابل مسلمین صف آرایی کنند. (صـحیفه امـام، ج ١٦: ٣٣٥و ٤٠٥) امام به نیروهایش اصل عدم تعرض بـه غـیرنظامیان را توصیه و فرمودند: ما باید جهات انسانی را تا آخر حفظ کنیم، موازین، موازین اسـلامی اسـت. (صــحیفه امـام، ج ١٨: ٢١١) و طبق اصل «لاتظلمون و لاتظلمون»(بقره /٢٧٩) فرمودند: ما تحت رهبری پیغمبر اسلام (ص) ایـن دو کلمه را میخواهیم اجـرا کنیم، نه ظالم باشیم و نه مظلوم (صحیفه امام، ج ١٤: ٨٢) و براساس اصل ظلم ستیزی و اسـتکبار ستیزی فرمودند، بایستید در مـقابـل ظـالم هـا و داد مظلـومین را از آن هـا بخواهید، بایستید مقابل ابرقدرت ها که به شما می خواهند حکومت کننـد. مـا بـر حقـیم و در مقابل ظلم ایستاده ایم. (صحیفه امـام، ج ١٦: ٣٨ و ج ١٥: ٣٨٤). ایشان خواهـان عـدالت بودنـد و بـر همین اساس فـرمودند: جمهوری اسلامی ایران که محتوای آن براسـاس عـدل اسـلامی اسـت، اجازه ندارد به حریم دیگران ظلم و تجاوز نماید. (صحیفه امـام، ج ١٧: ٣٢٣). امـام امـت بـا تمـام وجود... به دو اصل خداحاضری و بازگشت به سوی خدا، اعـتقاد و بـاور قلبی داشتند و معتقـد بودند که در خلوت و جلوت و در حال جنگ و صلح همه عالم، محضر خداست و خداونـد تعالی در تمام این امور حاضر و ناظر است و معتقد بودند ما کاری انجام نمـی دهـیم؛ هـمـان چـیزهایی که خدا به ما داده است، در راه خودش می دهیم. امام راحـل اساسـا جنـگ را یـک آزمون و امتحان الهی می دانستند و با اشاره به اصل قرآنـی ابـتلاء فرمودنـد: ایـن روزهـا، روز امتحان الهی است (صـحیفه امـام، ج ٢١: ١١) و لذا عمل بـه تکلیـف را بـدون توجـه بـه نتیجـه آن توصیه نمودند و فرمودند، ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده اسـت. (صـحیفه امام، ج ٢١: ٢٨٤). امام راحل به صراحت فرمودند: وقتی کشور اسلام مــورد تـهدیـد دشــمن های اسلام است، دفاع از کـشور اسـلام و نـوامیس مسلمانان بر همه ما واجب است و مـا داریـم بـه این واجب عمل میکنیم و این تکلیف، از بزرگترین تکالیفی است که اسلام دارد. مردم مکلف شرعی هـستند بـه اینـ که دفاع کنند. امروز جنگ بین اسـلام و کـفـر اســت و بـر همـه مسـلمین واجب است که دفاع کنند از اسلام. این امر خداست، خدای تبارک و تعالی دفـاع را بـر همـه مسلمین واجـب کـرده اسـت. (صحیفه امام، ج ١٥: ١١٨-١١٧ و ج ١٧: ٤٣٥و ج ١٩: ٢١٦ و ج ١٣: ٢٣٩ و ٤٦٣).

به تعبیر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای: «نـقطه اساسی کار امام این بود که در اراده الهی و تکلیف شرعی محو می شدند. هیچ چیز برای ایشان غیر از انـجام تـکلیف، مـطرح نبود.

بارهـا فرمودنـد، مـا کـار را بـرای رسـیدن بـه "نتیجـه " نمـی کـنـیم ؛ بـلکـه مـامور بـه انجـام "تکلیف "هستیم. آن کس که برای انجام تکلیف کار می کند، پیروزیش به این نیست کــه بــه مـقصـود خود دست پیدا کند، بلکه زمانی احساس پیروزی می کند که موفق شود بـه تـکلـیفش عـمـل نمایـد.

امام مکرر فرمودند ما برای ادای تکلیف حرکت می کنیم، حتی برای پیروزی هم تـلاش نـمی کـنیم.

البته پیروزی را دوست می داریم ولی هدف نهایی چیزی است که حتی از پیروزی هـم بـالاتر مـی باشد و آن جـلب رضـای خدا و عمل به تکلیف است.» (خامنه ای، ١٣٧٨: ٢٧-٢٥).

اساسا برای یک انسان موحد، اصل عـمل بـه تـکلیف در تصمیم گیری ها، نقش " همـه چیز و دیگر هیچ " را بازی می کند. یعنی اشتغال اصـلی خـاطر او این است که تکلیـف خـود را بشناسد و با انگیزه الهی بدان عمل کند. در سیره نـظری و عـملی امـام خمینی نیز، رابطه بـین دو مفهوم تصمیم گیری سیاسی و تکلیف، در واقع تکلیف شناسی مکتبی در مسائل اجـتماعی بـود. (برزگر، ١٣٧٣: ١٧٢- ١٦٤)

بر این اساس، امام نه تنها حفظ اسلام را از اوجب واجبات محسوب مـی کـرد، بـلکه امـر دفاع از کیان اسلام و کشور اسلامی را یک امر عقلایی نیز می دانستند. اصل عقلانیت در مـورد دفـاع مـقدس، ١٥بار در کلام امام تکرار شده است. چنانچه فرمودند: "دفـاع یـک امـر عقلـی اسـت، یک امـر عقلایی است، دفاع یک امری است که هم شرعا واجب است و هم عقـلا..."

(صحیفه امام ج ١٦: ٤٨٣و ٣٩٠). امام خـمینی دفـاع در برابر تجاوز دشـمن را نـه تنهـا یـک تکلیـف شرعی و عقلی، بلکه یک وظیفه قانونی، مـلی و وجـدانی نیز دانستند و ٨ بار بدان تأکید نمـوده و فـرمودند: مـا بـرای ادای یک وظیفه اسلامی، وجـدانی و ملـی در ایـن میـدان وارد شــده ایم. (صـحیفه امام، ج ١٦: ٤٠٥).

بدون هیچ تردیدی پذیرش قطعنامه ٥٩٨ نیز، با همه تلخی آن، منافـاتی بـا اصـول امــام نـداشته و جهت حفظ و حراست از آن صورت گـرفته اسـت و این تصمیم بــه مـنزلـه عــدول از اصل سازش ناپذیری نبود. چنان چـه بـعد از پذیرش قطعنامه ٥٩٨ فرمودند: "خداوندا تـو خـود میدانی که ما سر سازش بـا کـفر را نداریم... که اگر بندبند استخوان هـایمان را جدا سازند، اگـر سـرمان را بـالای دار برند، اگر زنده زنده در شـعله هـای آتش مان بسوزانند. اگـر زن و فرزنـدان و هستیمان را در جلو دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هـرگز امـان نامه کفر وشـرک را امضـا نـمیکنیم ". (صـحیفه امـام، ج ٢١: ٩٥و ٩٨) و نیز فرمودند: «مـا هـمه شعارهایمان را با عمـل مـحـک زده ایم، البـته معترفیم که در مسیر عمل موانع زیادی به وجود آمده اسـت کـه مجبـور شـده ایم، روشـ هـا و تاکتیک ها را عوض نماییم.» (صحیفه امـام، ج ٢١: ٢٨٥). از نـظر امام، بـا پذیرش قـطعنامـه صـرفا تاکتیک مبارزه تغییر یافـت، نه اصل مبارزه. در اندیشه امام، مبارزه حق بـا باطـل، کفـر، شرک و نفاق، چیزی نیست کـه تـمام شدنی باشد، چنان چه فرمودند: «کـمربند هـایتان را بـبندید کـه هـیچ چیز تغییر نـکرده اسـت.» «تأخیر در رسیدن به همه اهـداف دلیـل نمیشـود کـه مـا از اهداف خود عدول کنیم.» (صحیفه امام، ج ٢١: ٨٨ و ٢٨٤). تلفیق ایـن دو، بــی تـردیـد بــا اصـول "آرمان گرایی واقع بنیانه " و اصل "تـرجیح اهـم بـر مـهم " قـابل تـحلیل است. امام این موضـوع را یک امتحان الهی دانستند (صحیفه امام، ج ٢١: ٩٣) و خود نیز از این امتحان الهـی سـرافراز بیـرون آمدند و آبروی خود را با خدا معامله کردند و جام زهر قبول قطعنامه را بـرای رضــای خـدا و مصلحت اسلام، سر کشیدند و راضی به رضای حق گردیدند. (صحیفه امام، ج ٢١: ٩٥).

اصل عمل به تکلیف، در کلام امام، در ارتباط با پذیرش قطعنامـه، ١٥بـار تکـرار شـده است. امام بارها تأکید نمودند کـه در شـرایط کنونی، آن چه موجب این تصمیم شـده، تکلیـف الهیام بوده است. ؛ «و تنها به امید رحمت و رضای او از هـر آن چـه گفـتم، گذشـتم و اگـر آبرویی داشته ام با خدا معامله کرده ام. قبول این مسأله برای مـن از زهــر کشـنده تر اسـت ولـی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم». (صحیفه امام، ج ٢١: ٩٥).

امام خمینی به عنوان ولی فقیه و رهبر نظام اسلامی، خـود را مـکلف به پاسداشت از کیـان اسلام و کـشور اسـلامی می دانستند و طبیعتا شیوه ایـن پاسـداری بـه مقتضـای شـرایط زمـانی، متفاوت میتوانست باشد، زمانی از طریق جنگ و زمانی دیگر با پذیرش صلح. در هر دو حال رضایت حـق تـعالی و عمل به تکلیف الهـی و شـرعی، برای امام مهم بـود. پـذیرش قطعنامـه بـه مفهوم ندامت و پشیمانی از جنگ نبـود، بلکـه بفرمـوده امـام، مقتضـیات و شـرایط داخلـی و محیطی حاکم، چنین اقتضاء میکرد که ایشان برای حفظ اسلام و کشور اسـلامی، بـرای پـذیرش صلح، احساس تکلیف کنند (فروتنی ١٣٩٠: ٧٤-٧٣) چرا که تحول درشرایط، تحول در مواضع را طلب میکرد و این لازمه اصل " آرمان گرایی واقع بینانه " بود. (فروتنی، ١٣٨٧: ٤٨٦-٤٨٥)

تحلیل راهبردهای سیاست دفاعی امام

جهت پاسخگویی بـه پرسـش سوم تـحقیـق، راهبردهـای حـاکم برسیاسـت دفـاعی امـام خمینی تحلیل می شود. بر اساس یافته های کمی تحقیق (جـدول ٣)، راهـبردهـای حـاکم بـر سیاست دفاعی امام خمینی در مدیریت هشت سال دفـاع مـقـدس، شــامل ٤١ راهـبـرد بـا ٤٨٤ فراوانی است که از بین آنها، به ترتیب راهبردهای "دعوت به وحدت و مقابله با تفرقه افکنـی " بـا ١٠١ فـراوانی و " روشنگری و تنویر افکار عمومی دنیا " با ٧٧ فراوانی، در کـلام امـام، از بیشترین اهمیت و تاکید بـرخوردار هـستند.

امـام خمینی در طول مدیریت هشت سال دفـاع مقـدس، بنـا بـه شـرایط و مقتضـیات، از راهبردهای مختلف و مقتضی، بـرای مدیریت جنگ تحمیلی استفاده کردند. ایشـان در نخسـتین عکس العمل های خود، ضمن دعـوت مردم به حفظ خـونسردی و آرامـش، صدام را به دزدی کـه سنگی انداخته و فرار کرده تشبیه کردند. (صحیفه امام، ج ١٣: ٢٢٢) و ضمن تبیین و تحلیل ماهیت جنگ در نخستین روزهای جنگ تحمیلی، آمریکا را عامـل اصـلی جنـگ و محـرک و حـامی صدام نامیدند. ایشان جنگ ایران و عـراق را جنگ بین اسلام و کفر دانستند و بر ضرورت دفاع از اسلام تأکید نمودند و با اطمینان فرمودند، امروز دست آمریکا از آستین دولت عراق بیـرون آمده است و ارتش عراق باید بداند که این جنگ، جنگ با اسـلام اســت بـه هـواداری کفـر... و ملت عراق باید با تمام قوا کوشش کنند که این شخص فاسد را از بین ببرند (صحیفه امام، ج ١٣: ٢٢٤و ٢٢٥) امام ضمن جدا کردن حساب ملت عراق با دولت عراق فرمودند: ملت عـراق هـرگـز با صدام حسین موافق نیست... ملت عراق با اسلام موافق است و لـذا از مـردم وارتـش عـراق خواستند بر ضد صدام قیام کنند و... جنگ با اسلام نکنند. (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٢٢٦) و بـا ایـن راهـبرد خـواستند در بین ارتش و مردم عراق در جنگ با ایران، تردید و تزلزل ایجاد نموده و بـا آن ها اتمام حجت کنند. فردای روز حمله در اول مهر ١٣٥٩، امام، امر هدایت و مدیریت قاطع جنگ را با ابلاغ دستورات لازم برای زمـان جـنگ در هـفت ماده، آغاز کردند.(صـحیفه امــام، ج ١٣: ٢٢٩- ٢٢٨). در دوم مـهر ٥٩، مـجددا با ارتش و ملـت عـراق اتمـام حجـت نمودنـد و از آنـان خواستند... تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران را، محکوم و علیه صدام قیام کنند. (صحیفه امـام، ج ١٣: ٢٣١-٢٣٠ و ٢٣٨). امـــام آمـریکــا و شـــوروی وکشــورهای منطقــه را از دخالــت و ماجراجویی در ایران برحذر داشتند. (صحیفه امــام، ج ١٣: ٢٢٦، ج ٢٠: ٣٢٨). بـا احساس جدی شـدن جنگ، در ٥ مهر ١٣٥٩، امام با اتخاذ راهبرد ایجاد آمادگی در مردم و نیروها، خطاب به علمـاء فرمودند: «حضرات آقـایان در هـر نـقطه که هستند، مردم را برای جنگ و درگیری بـا آمریکـا و اذناب خـونخوارش چون عراق آماده کنند که جنگ، جنگ است و عزت و شرف میهن و دیـن ما در گرو همین مبارزات است و میهن از جـان عـزیزتر مـا امروز منتظر است تا یکایک فرزندان خود را برای نبرد با بـاطل مـهیا سازد...امروز روزی است که تمام مردم بایـد از شـهرهای خـود دفاع کنند و به شهرهای جنگ زده کمک نـمایند... (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٢٤٣) و بـدین ترتیـب بـی درنگ فرمان دفاع و مقاومت صادر نمودند.

با تحریم اقـتصادی ایران در حـین جـنگ، امام با اتخاذ راهبرد تبدیل تهدیـد بـه فرصـت، فرمودند، جنگ به اتحاد و یکپارچگی مـلت در بـرابر قـدرت ها میانجامد، آن را منشأ تحرک و فعالیت و تلاش بیش تر دانستند و بر ضرورت قطع وابستگی در مـایحتاج کـشور به بیگانگـان و نیزخودکفایی نظامی، صنعتی و کشاورزی تأکیـد نمودنـد. (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٢٤٧و ج ٢١: ٤١٧و ٣٥٧) و فرمودند : «... با ارادهـ مـصمم و فـعالیت و پشتکار خود به رفـع وابسـتگیها قیـام کنیـد ".

(صحیفه امام، ج ٢١: ٤١٧) و «... در هیچ شرایطی از تقویت نیروهای مـسلح و... خـصوصا حرکـت به طرف خودکفایی نظامی غفلت نکنند.» و فرمودند: " وقتی همه درها بسته شـود، فـکرهـا بــاز میشود و فعالیت ها آغاز" (صحیفه امام، ج ١٦: ٢٧٠).

امام همواره مردم را به صبر و تحمل مشکلات حاصل از جـنگ تـحمیلی و مقاومت و پایداری دعوت نمودند و فرمودند: برای شکستن امواج فتنه ها و طوفان ها بـاید بــه ســلاح پـولادین صـبر و ایمان مسلح شد (صحیفه امام، ج ٢١: ٥٧ و ١٩٤) و نیز مـردم و مسـئولین را بـه تبلیغـات و روشـنگری دعوت نموده و فـرمودند: «امـروز تـکلیف همه شما... این است که.. مردم جهان را... آگاه کنید...»(صحیفه امام، ج ١٧: ٣٠٩) و خود نـیز از هـر فرصتی برای روشنگری و تنویر افکـار عمـومی دنیـا بهره میجستند؛ چنانچه فرمودند : همه قدرت ها دنبال این هـستند کـه نگذارند انقـلاب اسـلامی پـا بگیرد و نضج پیدا کنند. (صحیفه امام، ج ١٤: ٤٠٨ و ج ١٩: ٤٦٨)."...آمریکـا عـراق را وادار نمـوده اســت، خـون جوانان ما را بریزد و سایر کشورهای تحت نـفوذش را وادار نـموده اســت تـا مـا را بـا حصـر اقتصادی از پای درآورد... ملت هـای مـسلمان باید بدانند که ایران کشوری است که رسما بـا آمریکـا می جنگد.» (صحیفه امـام، ج ١٣: ٢١٢). امـام در برابر ادعای دشمن مبنی بـر جـنگ طلبی ایـران، مـاهیـت جـنگ و تـحمیلی بودن آن را بارها بیان نمودند و همواره بـر نـقـش تـدافعی ایـران در برابـر تهـاجم دشمن بعثی و حامیانش تأکید و فرمودند، این جنگ به کشور ایران تـحمیل شـده و ما از کشور خود دفاع می کـنیم، صدام مهاجم است و مـا هـمیشه در حال دفاع بـوده ایم. (صــحیفه امــام، ج ١٦: ٤٨٩) و در برابر تبلیغات دروغین صدام مبنی بر شروع جنگ از سوی ایران، برای تنویر افکار عـمومی فـرمودند:

«الآن جنگ در ایران است و این خود دلیل بـر تـهاجم آن هـا برماست.» (صحیفه امـام، ج ١٣: ٢٨٢). امـام با جدی گرفتن خـطر تـبلیغات و شایعات دشمن و ایادی آن در خـارج و داخـل، بـا افشـای ماهیـت دشمن و اهداف او از تحمیل جنگ و افشای جنایات جـنگی دشـمن، همواره با منطق و استدلال بـا شـایعات و تـبلیغات بیپایه دشـمن مـقابله مـی کردند. (صحیفه امـام، ج ١٣: ٢٢٨). ایشــان خطـر تبلیغـات دشمن را بیش از خود جنگ شمردند و فرمودند با این تبلیغات ساده نباید برخورد کرد. (صـحیفه امـام، ج ١٣: ٣٢٩). امام، مسأله جنگ را در راس امور قرار داده بـودن، تـا جـایی کـه فـرمودند: امروز اهمیـت جـنگ بـیش تر از فروع دین است و بارها از ملت و مسئولین خواستند که جنگ را سرلوحه همه امور قرار دهند (صحیفه امـام، ج ١٥: ٢٤١و ج ١٩: ١٤٩و ج ١٨: ٤٤-٤٣ و ج ٢٠: ١٥٠و ٤١٤).

از دیگـر راهـبردهای حضرت امام در جنگ تحمیلی، عدم تعرض بـه خـاک عـراق بــود (صــحیفه امـام، ج ٢٠: ٢٣٢- ٢٣١) فرمودند: ایران به یک وجب از خاک عراق چشم ندوخته است. ولی با تـداوم حملات موشکی عراق و بمباران شهرهای ایران، بر اساس اصل بازدارندگی، به منظور پیشگیری از این حملات و دفاع از هم وطـنان مظلوم غیرنظامی، اجازه ورود به شهرهای مـرزی عـراق را صـادر کردند تا با تصرف محل پایگاه های موشکی عراق، امکان ادامه حملات موشکی را از دشمن سلب کنند. چنانچه فرمودند، وارد شدن ما به عـراق بـه خاطر تصاحب این کشور نبوده، بلکه ایـن امـر بـه خاطر دفاع از خود بوده است. (صحیفه امام، ج ١٦: ٣٩٢) و فرمودند: دفاع این است که ما دشمن را تا آن جا برسانیم و برانیم که نتواند با موشک هـای خـود، شهرهای ما را بکوبد (صحیفه امـام، ج ١٧: ٤٠٠).

همچنین امام راحل، طبق اصل عدم تعرض به غیرنظامیان و مردم بی دفاع، همواره رزمندگان اسلام را از بمباران مناطق مـسکونی بـر حذر میداشتند تا این که احـساس کـردند، این امر، موجب تجری و گستاخی بیش تر دشمن در بمباران مناطق مسکونی ایران شده؛ از این رو، به ناچار برای بازداشـتن رژیم عراق از ادامه تهاجم به مناطق مسکونی اجازه مـقابله بـه مثل دادنـد و فرمودنـد ایـران عـلیـرغم مـیلش، چاره ای جز مقابله به مثل ندارد. (صحیفه امام، ج ١٨: ٥٢٢) که این راهبرد را میتوان بـه عنـوان یک تاکتیک بازدارنده دانست.

امام با اتخاذ راهبرد فعال، فرمان شکستن حصر آبادان و دستور آزادسازی خرمشهر را صـادر نـمودند و فـرمودند نگذارید این ها در آبادان وارد شوند و از خرمشهر دشمن را بیرون کنید. (صـحیفه امام، ج ١٣: ٣٢٣) امام با رد پیشنهاد هرگونه صلح تحمیلی و ناعادلانـه از سـوی دشـمن و حامیـانش فرمودند: مادامی که آن ها به شرایط، عمل نکردند، جنگ مــا بــاقی اسـت. (صــحیفه امـام، ج ١٦: ٤١٥).

شرایط امام برای صلح، شناسایی و تنبیه متجاوز، جبران خسارت، عقب نشینی ارتش عراق از خاک ایران بود. (صـحیفه امام: ج ١٤: ١٦٦-١٦٥). امام، خواستار یک صلح شرافتمندانه و عادلانه بودند و لـذا فرمودند، اگر عراقیها در خـاک کـشور مـا باشند و ما صلح تحمیلـی آن هـا را بپـذیریم، ایـن نشـانه واگذار کردن بخشی از خاک کشور به دشمن میباشد و آن گـاه جـمهوری اسلامی برای هـر متـر از خاک اشغال شده خود، باید سال ها امتیاز بـدهد و از مـجامع بـین المللـی و دلال هـای سیاسـی و در نهایت عامل اصلی جنگ یعنی آمریکا، تخلیه خاک کشورش را گدایی کند. روی هـمین اصل امـام، بارها بر این شرط، به عنوان یک شرط منطقی و معقول پای فشردند. از سوی دیگـر، امـام، ادعـای صلح طـلبی صـدام را بیپایه و برای تقویت وتجهیز بیش تر ارتش عراق ارزیابی می نمودند و معتقـد بودند، بعد از صلح، با بهتر شدن شرایط اش باز به ایران حمله میکند. (صحیفه امام، ج ١٨: ٣٢٢). ایـن پیش بینی امام، بعد از پذیرش قـطعنامه ٥٩٨ تحقق یافت و صدام با وجود پذیرش صلح و آتش بس و امضای قطعنامه ٥٩٨ از سوی طرفین، یک جانبه آن را نقض و مجددا به ایران حمله کـرد کـه بـا مقاومت رزمندگان اسلام، شکست خورد.

امام خمینی در شرایطی جنگ تـحمیلی را هـدایت می کرد که جمهوری اسلامی رسـما از سوی آمریکا و اروپا تحریم تسلیحاتی شده بود و برای یافتن یک قطعه هواپیمـا بایـد، ماه هـا وقت صرف می کرد. بسیاری از کشورهای جهان یا در مقابل تجاوز سـکوت کــرده و در وارد کـردن فشار بر ایران مشارکت داشتند و یا رسما در صف حامیان صدام قرارداشتند و در داخـل کشور نیز ستون پنجم دشمن فعال بود.

پس از عزل بنی صدر، سلسله عملیات آزادسازی مناطق اشغال شده شتاب گـرفـت. فـرمـان امام مبنی بر بسیج عمومی و تشکیل ارتش بیست میلیونی با استقبال جوانان انقلابی ایران مواجـه و آموزش و اعزام بسیجیان به جبهـه ها فضـای ایـران را دگرگـون سـاخته بـود. موفقیت هـای پیـاپی رزمندگان، آثار شـکست را در جـبهه بـعثیها نمایان ساخت. صدام که بـا وعـده فـتح سه روزه تهـران و با یک استراتژی کوتاه مدت نظامی با هدف حاکمیت بر اروند رود، به چنگ آوردن سـه جزیـره ایرانی، جداسازی استان خـوزستان و الحـاق آن بـه عراق و تضـعیف و زمین گیرکـردن نظـام نوپـای جمهوری اسـلامی تـا مرز سقوط و فروپاشی، وارد جنگ با ایران شده بـود و خـود را بـرای جنـگ فرسایشی طولانی آماده نساخته بود، با دفاع مردم ایرانـ مـواجه و زمـین گیر شد.

بدین ترتیب دور تازه ای از فشارها علیه جمهوری اسلامی بـرای به سازش کشاندن آن تا قبول یک صلح تحمیلی و ناعادلانه آغاز شد. پـذیرش صـلح در شـرایطی کـه بخش هـایی از کـشـور در تـصرف دشـمن متجاوز بود، جز امتیاز دادن به او، مفهوم دیگری نداشت. ایران جنگ را آغاز نـکـرده بـود که اینک آن را متوقف سازد. بر فرض که صدام آتش بس را برای تجدید قـوا و حملـه مجـدد بـرای رسـیدن بـه هدف های اصلی نمیخواست، پذیرش آتش بس از سوی ایران به معنای آن بود که عـراق مـتجاوز در عـمق خاک ایران بماند. ضمن این که صدام در هیچ یک از این پیشنهادها نـه تنهـا تضمینی برای عقب نشینی بـه مـرزها نـداده بود. بلکه رسما مدعی بود که مناطق وسیع اشغال شـده و مناطق دیگری که هـنوز بـه اشغال درنیامده بودند، میبایست به خاک عراق ملحق شوند.

هیاهوی تبلیغاتی غرب چـنان گـسترده بـود که صدای حقانیت و مظلومیت ملت ایران بـه گـوش کسی نمیرسید. آمریکا و متحدانش از هیچ تـلاشی بـرای شکست جمهوری اسـلامی ایـران در جنـگ فرو گذار نکردند تا جایی که از تحویل تجهیزات نـظامی خـریداری شـده توسط ایران که پول آن را نیـز دریافت کرده بودند، خودداری نمودند و برای کاهش درآمد نفتی ایران و در تنگنای مـالی و اقـتصـادی قرار دادن کشور، در جهت استخراج و صدور نفت ایـران مـانع تراشـی و ایجـاد محـدودیت کردنـد.

مـحاصره اقـتصادی و عـدم تحویل قطعات مورد نیاز کشورمان و تجهیز صدام به سلاح های شـیمیایی و میکربی، در کنار سایر دشـمنیها از سـوی آمـریکا و متحدانش ادامه داشـت. ایـن کشـورها، هراسـان از احساس خطر ناشی از تثبیت، استقرار و استمرار نـظام جـمهوری اسلامی و صـدور انقـلاب بـه سـایر کشورها، مستقیم و غیرمستقیم، جنگ تمام عیاری را با هـدف سـرنگونی جمهـوری اســلامی آغــاز کردند، تا جایی که در پی شکست های پی در پـی صـدام، بـرای تحـت فشـار قـرار دادن جـمهـوری اسـلامی، به طور مستقیم وارد عمل شدند و همزمـان بــا تـشـدید بـمبـاران منـاطق مسـکونی و شـلیک موشک ها، آمریکا نـاوهای جـنگی خود را عازم آب های خلیج فارس نمـود. بـدین ترتیـب، آمریکـا و متحدان اروپائیش، چهره پنهان خـویش را در پس پـرده جـنـگ علنـی تـر کردنـد؛ انـواع ســلاح هـای پیشرفته ای کـه حـتی در شـرایط صلح نیز، تهیه آن ها دشوار بـود، بـه سرعت در اختیار صدام قرار گرفت.

کم کم حقایق را آن چنان وارونه جلوه دادنـد کـه ایران چهره ای جنگ افروز و صدام صلح طـلب معرفـی میشد. این فشارها و حـق کـشیها نیز در موضع استوار امام و مـردم ایران تـغییری نداد.

آمریکا که تنها راه باقی مانده را بین المللی کردن بحران جنگ و درگیـر ســاختن مـسـتقیم کشورهای دیگر می دانست، جـنگ مـوسوم بـه جنگ نفتکش هـا را آغـاز کرد. مأموریت نیروهـای اعـزامی آمـریکا به خلیج فارس، جلوگیری از صدور نفت ایران، توقف و بازرسـی کشـتیهای تجاری و جلوگیری از صـدور کالاهـای اسـاسـی بــه جمهـوری اسـلامی بـود. در ایـن مـاجرا کشتیهای مـتعدد تـجاری و حامل نـفت ایران مـورد حـمله موشک ها و بمباران هـوایی قرار گرفت و چاه های نفت متعلق به ایران در آب های ساحلی خلیج فارس به آتش کـشیده شـد. آمریکـا در آخرین اقدام تجاوزکارانه اش دست بـه جـنایتی هـولنـاک زد و هـواپیمـای مـسـافربری جمهـوری اسلامی ایران را کـه حـامل ٢٩٠ زن و کودک و مرد مسافر بود، سرنگون و کلیه مسـافران آن را قتل عام کرد. لشکرکشی غربیها به خلیج فارس و آن چـه کـه در مـاه هـای آخـر جنـگ هشـت ساله اتفاق افـتاد، هـمه بـه خـاطر آنـ بـود که ایران درموضعی کاملا برتر قرار گرفته و دشمن را در اکثریت مناطق اشغال شده به پشت مرزهایش فراری داده بود و میرفت تا صدام را ساقط کنـد که طبق یافته های تحقیق، یکـی از اهـداف راهبـردی و مهـم حضـرت امـام در دفـاع مقـدس محسوب می شد. چنانچه خطاب به ملت عراق فرمودند: «بپاخیزیـد... و ایـن حکومـت ستمگر را از صحنه خارج کنید و خود با تضمین خود، حکومت اسـلامی دلخـواه را تـشـکیل دهـید.... و میهن خود را نجات دهید.» (صحیفه امام، ج ١٦: ٣٧٥). بدیهی بود که سقوط صـدام بـه دست جمهوری اسلامی ایران، شکست چندین قدرت بزرگ جهـان را در مقابلـه بـا انقـلاب اسلامی نشان می داد. در چنین شـرایطی، هـمه تلاش های آمریکا و شورای امنیت بـر مسـدود کردن راه پیشروی رزمندگان اسلام و جلوگیری از سقوط صدام متمرکز شده بـود. از ایـن رو، قطعنامه ٥٩٨ شورای امنیت، که قسمت عـمده شـرایط ایران را برای ترک نبرد، در بر داشـت، بــه تصویب رسید ولی با وجود همه کارشکنی های داخلی و خارجی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در اثر سیاست دفاعی حکیمانه امام خمینی، حتی یک وجب از خاک میهن بــه دشــمن واگذار نشد (فروتنی، ١٣٨٧: ٣٩٩-٣٨٧). چـرایی و چـگونگی موافقت امام با قطعنامـه ٥٩٨ شـورای امنیت در تحقیق دیگری مورد بررسی وتحلیل قرار گرفته است. (فروتنی، ١٣٩٠)

تحلیل نتایج سیاست دفاعی امام با تاکید بر بیداری اسلامی در ملت ها

جهت پاسخگویی بـه پرسـش چهـارم تحقیـق، نتـایج و دسـتاوردهای ناشـی از سیاسـت دفاعی امام خمینی در جنگ تحمیلی، تحلیل می شـود. بـر اسـاس یافتـه هـای کمـی تحقیـق (جدول ٤)، دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس، شامل ٢٧ دستاورد با ٦٠ فـراوانـی اســت که " صـدور انقلاب و بیداری مسلمانان " با ٩ فراوانی از بیشترین اهمیـت و تاکیـد در کـلام امام برخوردار است.

اصول و مبانی ارزشی و مکتبی و راهـبردهای روشـنگرانه و مـوثر امـام خمینـی در دفـاع مقدس، موجب استمرار و تداوم روحیه انـقلابی مـردم گـردید و ملت را هشت سال پـی در پـی در جریان یک خیزش و تحرک مداوم قرار داد و همین روحیه بود که باعث بقاء نظام و تـربیت نـیروهای متخصص، متعهد و وفادار بـه انقـلاب اسـلامی در ایـران و جهـان گردیـد. در سـایه مدیریت دفاعی امام، ضـد انـقلاب رانـده شد. نیروهای وابسته به چپ و راست کم کم شناخته و کنار زده شدند و انقلاب اسلامی تثبیت شـد.

نمایش قدرت اسلام، نقش بارزی در بیداری مسلمانان جهان داشت. دیر زمانی بود کـه چـهـره اسلام بخاطر ضعف حـاکمان نـالایق کشورهای اسلامی، پوشیده مانده بود. ظهور انقلاب و به دنبـال آن هشت سال دفاع و پیروزی ملت مسلمان ایران در برابر تمام غرب و شرق، در این جنگ تحمیلـی، موجب شد تا مردم سراسر جهان قدرت حقیقی اسـلام را دریابند. سیاست دفاعی امام در دفاع مقدس، نه از نظر مادی و ظاهری بلکه از بعد روانی، هیمنه غـرب و شـرق را شکسـت و افسـانه شکسـت ناپذیری ابرقدرت ها را از بین برد، چنان چه فرمودند: " ما در جنگ به مـردم جـهان و خصوصـا مـردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت ها و ابرقدرت ها، سالیان سال می توان مبـارزه کـرد "(صـحیفه امام، ج ٢٨: ٢٨٣). این امر، قدرت اسلام و ذلت ابرقدرت ها را به نمایش گذاشـت کـه نقـش بــارزی در بـیداری مسلمانان جهان داشت. سیاست دفاعی امام، بعد فرهنگی انقلاب که مکتبی بودن آن است را به دنیا معرفی کرد؛ قدرت ولایت فقیه، ویژگی های مکتبی انقلاب اسـلامی، تفکـر و اندیشـه امـام، اصـول و ارزش هـای حاکم بر این تفکر را در روند جنگ تحمیلی به دنیا نشان داد. در سـایه اصـول و راهبردهای دفاعی و مکتبی امام، ارزش های اسلامی و انسانی، نظیر شهادت، ایثار، حماسه و جهـاد، اخلاص، عشق به خدا، توکل، صـبر و مـقاومت، تـحول روحی و معنـوی، دوری از مظـاهر دنیـاطلبی، احـیا شـدند و چـه جوان هایی که در این جنگ، ره صد ساله را یک شبه پیمودند. چنانچه در این رابطه فرمودند: "جنگ در عین حال که ناگوار بود و شهرهای ما را خراب کــرد، ولـی بـرکـاتی داشــت کـه اسلام به دنیا معرفی شد" (صحیفه امـام، ج ١٨: ١٣١). حـضرت امام با هدف بیدار کردن افکارعمومی دنیـا، جنگ تحمیلی را به فرصتی برای افشای چهره واقعی آمریکا و ایادی آن تبدیل کردند و مـاهیت جـنـگ را آمـریکایی خواندند. یکی از مهمترین نتایج این راهبرد، برملا شـدن نقشـه های پنـهـانی قـدرت های بزرگ بر علیه ملت ایران و نیز شناخته شدن دوستان و دشمنان منطقه ای کشورمان بود. علاوه بر آن بـا افـشاگری هـای امـام، معلوم شد، علت اصلی کینه و دشمنی دشمنان نسبت به انقلاب، خـوف از صـدور انقلاب اسلامی به سایر ممالک جهان است؛ ولی امام صراحتا فرمودند: " مسئولان ما باید بداننـد کـه انـقلاب مـا مـحدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقـلاب بـزرگ جهـان اسـلام بـه پرچـمداری حـضرت حـجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهـور و فرجش را در عـصر حـاضر قـرار دهد "( صحیفه نور، ج ٢١: ص ٢٨ به نقل از بهداروند، ١٣٨٩ : ٦١) و نیز در راستای راهبرد صدور انقلاب اسلامی به دنـیا فـرمودند: "...جمهوری اسلامی ایـران، بـا تمـام وجـود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان، سـرمایه گـذاری مـیکند و دلیلی هـم نـدارد کـه مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت، در جهان دعوت نکند."(صحیفه امـام، ج ٢١ : ٩١) و بـرای بستر سازی چنین رویدادی، در وصیتنامه سیاسی – الهـی خـویش ملـت هـای مسـلمان را بـه الگوگیری از جـمهوری اسـلامی ایران دعـوت کردند و فرمودند: " به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حـکومت هــای جـائر خـود را در صـورتی کـه بـه خواست ملت ها که خواست ملت ایران اسـت، سـر فـرود نیاوردند، با تمـام قـدرت بـه جـای خـود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان، حکومت های وابـسته بـه شـرق و غرب می باشند...." (خمینی، ١٣٨٩ : ٥٣) این سیاست ها و راهبردهای امام، برخلاف خواست دشمنان، صـدور انـقلاب و بیداری ملت هـا را موجب گشت.

امروزه، تزلزل پایه های سرمایه داری و کمونیستی درغرب و شرق، از بین رفتن تاج و تـخت شـاهان وابسته در برخی از کشـورهای عربـی، قیـام مـردم کشـورهای آفریقـایی، بـر علیـه دول استعمارگر غـربی و نـهضت بیداری اسلامی در کشورهایی نظیر مصر، تونس، لیبـی، یمـن و تـشکیل حکومت اسلامی در عراق، تشکیل جبهه مقاومت اسـلامی در مـنطقه، از جملـه حمـاس در غـزه، حزب الله در لبنان، انصارالله در یمن و بسیج مردمی در سوریه و عراق را مـی تــوان در راســتای بیداری اسلامی ملت ها و صـدور انـقلاب اسلامی بـه کـشورهای مـسلمان تحلیل کرد.

نتیجه گیری

هدف از این پژوهـش، تـبیین و تحلیل اهـداف، اصـول و راهبردهـای سیاسـت دفـاعی امـام خمینی در مدیریت هشت سال دفـاع مـقدس و نتایج و دستاوردهای آن با تاکید بر بـیداری اسـلامی است. این تحقیق مـشتمل بـر چهار سوال پژوهشی بود کـه بـرای پاسخگویی به آنها، از شیوه تحلیل محتوای کمی و کیفی استفاده شد و محتوای مورد تـحلیل ٢٢ جـلد صحیفه امام بود.

در پاسخ بـه سـوال اول تـحقیق، یافته های تـحقیق نـشان میدهد که اهداف سـیاست دفــاعی امام خمینی در مدیریت هشت سال دفاع مقدس شامل ١٢ هدف با ٧٣ فراوانی است که از بـین آنـها، اصلی ترین و مهمترین اهداف امام بـه تـرتیب، " حفظ اسـلام "، " دفـاع از مـلت و کشـور اسلامی " و " اعلام مـتجاوز، عقب نشینی عراق و جبران خسارت وارده " است.

در پاسخ به سوال دوم تحقیق، یافته های تحقیق نشان مـیدهد کـه اصول سیاسـت دفـاعی امام، شامل ٣٥ اصـل بـا ٥٤٤ فـراوانی اسـت کـه از بین آنها، بـه تـرتیب اصول "عمل به تکلیـف"، "اتکال به خدا " و " وحدت و برادری " در کلام امام، از بیشترین اهمیت و فراوانی برخوردار هـستند.

در پاسـخ بـه سوال سوم تحقیق، یافته های تحقیق نـشان مـیدهد کــه راهـبردهـای سـیاسـت دفـاعی امام خمینی، شـامل ٤١ راهبـرد بـا ٤٨٤ فراوانـی اسـت کـه از بـین آنهـا، بـه ترتیـب راهبردهای "دعوت به وحدت و مقابله با تفرقه افکنی " با ١٠١ فراوانی و " روشنگری و تنویر افکار عمومی دنـیا" با ٧٧ فراوانی، در کلام امام، از بیشترین اهمیت و تاکید برخوردار هستند.

در پاسخ به سـوال چهـارم تحقیـق، یافتـه هـای تحقیـق نشـان مـی دهـد کـه نتـایج و دستاوردهای سیاست دفاعی امام خمینی در جنگ تحمیلی، شـامل ٢٧ دسـتاورد با ٦٠ فراوانـی است که به ترتیب " صدور انقلاب اسلامی و بیداری مسلمانان " و" شکست و رسوایی جهـان خواران و وابستگان به آن ها" از نظر امام، بزرگترین دستاورد محسوب می شود.

نتایج تحقیق نشان مـی دهـد که سیاست دفاعی رهبرکبیر انقلاب، توحید محور بوده و بـر اساس جهان بینی الهی و نگرش تکلیف گـرا شـکل گرفتـه اسـت و اصـول و مبـانی فقهـی و اعـتقادی امـام خمینی، به عنوان اساس و بـنیان اصـلی سیاست دفاعی ایشان، زیربنای سیره نظری و عملی آن حضرت را در مدیریت هشت سال دفاع مقدس تشکیل می دهد. به عبارت دیگـر اصول مستخرج از کلام امام مـوید اینـ مطلب است که سـیاست دفـاعی امام، عـین دیانـت امـام است؛ زیرا اصل عمل به تکلیف، در کلام امام بیشترین فراوانی را دارد.

- نتایج تحقیق حاضر در مورد تکلیف گرایی و نیز پایبندی امام به اصول و مبانی ارزشی و اعتقادی اسلام با تـحقیقات بـرزگر( ٣٧٣ ١)، فـیض (١٣٨٠)، کاویـانی (١٣٨٢) و اسـکندری (١٣٨٢) همخوانی دارد.

همچنین یافته ها نشان می دهد، سیاست دفاعی امام، علاوه بر اصول و مبانی اعتقـادی، متاثر از تحلیلی است که ایشان از جنگ تحمیلی داشتند و معتقد بودند این جنگ، جـنـگ بــین اسلام و کـفر است و حفظ عزت اسلام و مسلمین درگرو این جنگ اسـت. بـر ایـن اسـاس، مبارزه امام در طول هشت سال دفاع مـقدس، نه یک جنگ قدرت، بلکه یک تکلیـف شـرعی برای حفظ اسلام و کشور اسـلامی بـود.

امـام خمینی، دفاع از اسلام را یک اصل واجب و یک تکلیف شرعی و الهـی دانسـتند و شکست ایران را در این جنگ شکست اسلام تلقی کردند و عزت اسـلام و مـسـلمین را درگـرو این جنگ دانستند. در اندیشه دفاعی امام، دفاع از کیان اسلام و کشور نـه تـنهـا یـک تـکلیـف شـرعی، بلکه یک امر عقلانی و نیز وظیفه قانونی، ملی و وجدانی نیز هست.

همچنین نتایج تحقیق نشان مـی دهد که امام خمینی، ضمن دعوت به وحدت و برادری مسـلمانان، تنویر افکار عـمومی دنیا و بیدارسازی ملت هـا را یک وظـیفه و تکلیف الهی دانستند (صحیفه امـام، ج ١٧: ٣٠٩) و با اتخاذ راهبردهای موثر و مقتضی، نه تنها جنگ تحمیلی را بـه فرصـتی بـرای تثبیـت انقـلاب اسلامی ایران تبدیل کردند، بلکه با معرفی اصول و مبانی فرهنگـی، ارزشـی و مکتبـی اســلام و افشـای ماهیت آمریکا و حکومت های وابسته در کشورهای اسلامی، تلاش کردنـد، دفـاع مقـدس را بسـتری برای معرفی و صدور انقلاب اسلامی و شکل گیری نهضت بیداری اسلامی در ملت ها قرار دهند. ایـن نتایج با نتایج تـحقیق اخـوان علوی (١٣٨٠) همخوانی دارد.

بر اساس سیاست دفاعی امام خمینی، در دفاع مقدس، از یـک سـو، قـدرت اسـلام و ذلـت دشمنان اسلام، به نمایش گذاشته شد و از سوی دیگر، با احیا ارزش های اسـلامی و انسـانی، نظیـر جهاد و شهادت، ایثـار و حـماسه، ایمان و اخلاص، عشق و اتکال به خدا، صـبر و مقاومـت، بعـد فرهنگی انقلاب که مکتبی بودن آن است، به دنیا معرفی شد که نقـش بـارزی در بیـداری مسـلمانان جهان در طولانی مدت داشت. سـیاست دفـاعی امام موجب شـد، ابعـاد فرهنگـی انقـلاب اسـلامی، قدرت ولایت فقیه، تفکر و اندیشه امام و اصول و ارزش های حاکم بر ایـن تفکـر، در رونـد جنـگ تحمیلی به دنیا معرفی و برخلاف خواسـت دشـمنان، موجـب صــدور انـقـلاب و بـیـداری اسـلامی ملت های مسلمان شـود.

مـنابع

فـارسی

١- اخوان علوی، سید حسین، (١٣٨٠)، «امام خمینی و مدیریت بحران»، پروژه تحقیقاتی، مرکـز آمـوزش مـدیریت دولتـی، حوزه تحقیقات اسلامی در مدیریت.

٢- اسکندری، مجتبی، (١٣٨٢)، طـراحی الگـوی تـصمیم گیری و خط مشیگذاری امام خمینی، بر مبنای ابـعاد شـخصیتی انسـان کامل، پروژه تحقیقاتی، پژوهشکده امام خمینیو انقلاب اسلامی: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

٣- ایـــــوبی، احســـــان ( ١٣٩٣)، "ســـــیری در جایگـــــاه دفــــــاع در انـدیشـــــه امــــــام خمینـــــی "، html.٢٩١/www.tahlileiran.ir/a//http:، تاریخ بازیابی: ١٣٩٥/٤/٢٣

٤- برزگر، ابراهیم (١٣٧٣) مبانی تصمیم گیری سیاسی از دیدگـاه امام خمینی، سازمان تبلیغات اسلامی

٥- بهداروند، محمد مهدی (١٣٨٩)، قاب قطعنامه ٥٩٨ و زبان تفسیر ما، کتاب فردا

٦- حافظ نیا، مـحمدرضا (١٣٨١) مـقدمه ای بـر روش تحقیق در علوم انسانی، سمت

٧- خامنه ای، سیدعلی (١٣٧٨) حضرت امام خمینی از دیدگاه رهـبری، مـؤسسه فرهنگی قدر ولایت

٨- خمینی، روح الله (١٣٧٩) صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

٩- خمینی، روح الله (١٣٨٧) تبیان، مؤسسه تـنظیم و نـشر آثـار امام خمینی، دفتر ٢٤، چاپ سوم

١٠- خمینی، روح الله ( ١٣٨٩) صحیفه روح الله وصیتنامه سیاسی- الهی امام خـمینی، تـسنیم، چ دوم

١١- درودی، مـجتبی، (١٣٨٠)، «امام خمینی و ویژگی های مدیر،» پـروژه تحقیقـاتی، مرکـز آمـوزش مـدیریت دولتـی: حـوزه تحقیقات اسلامی در مـدیریت

١٢- درویشـــی، فـرهــاد (١٣٩٥) پژوهشــگاه علــوم و معــارف دفــاع مقــدس – پایــداری، "طراحــی سیاســت دفــاعی"، ٨٢١=www. dsrc. ir/View/article.aspx?id//http:، تاریخ بازیابی: ١٣٩٥/٤/٢٣

١٣- رهبر عباسعلی، مجید نـجات پور و مـجتبی موسوی نژاد (١٣٩٤) " قدرت نرم، انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی "، پژوهشهای راهبردی سیاست، سال چـهارم، شـماره ١، صـص: ٣٩-٩

١٤ - ساروخانی، باقر، (١٣٧٢)، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی

١٥- فروتنی، زهرا (١٣٨٧)، مـبانی تـصمیم گیری استراتژیک امام خمینی (س)، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی

١٦- فروتنی، زهرا (١٣٩٠)، " اهداف، اصـول و راهـبردهای حـاکم بر پذیرش قطعنامه ٥٩٨ شورای امنیت " مجموعه مقـالات همایش قطعنامه ٥٩٨، قم

١٧- فیض، داود، (١٣٨٠)، امام خمینی و مدیریت استراتژیک، پروژه تـحقیقاتی، مـرکز آموزش مدیریت دولتی: حوزه تحقیقـات اسلامی در مدیریت

١٨- کاویانی، محمدکاظم، (١٣٨٠)، امام خمینی و سـیاسـتگذاری، پـروژه تـحقیقـاتی، مـرکـز آمـوزش مـدیریت دولتـی: حـوزه تحقیقات اسلامی در مدیریت

١٩- کرمی، اژدر (١٣٨١)؛ سیاست بازرگانی، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نـور

٢٠- مـبارکی، مـحمدحسن، (١٣٨٠)، امام خمینی و قدرت و سبک های رهبری، پروژه تحقیقاتی، مرکز آموزش مدیریت دولتـی: حـوزه تـحقیقات اسلامی در مدیریت

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی