مؤلفه‌های مؤثر در وقوع خیانت

اگر خیانت همسران را پدیده‌ای تابع عوامل اجتماعی بدانیم، می‌توان نتیجه گرفت که در هر اجتماعی بروز موضوع دارای علل خاص خود می‌باشد. کشف اینکه همسری به زوجش خیانت کرده است، تجربه‌ای مخرب و ویران‌ساز است. نخستین کلماتی که بر زبان فرد خیانت‌دیده جاری می‌شود، این است: «چرا»؟ چرا خیانت؟

مؤلفه‌های مؤثر در وقوع خیانت

اگر خیانت همسران را پدیده‌ای تابع عوامل اجتماعی بدانیم، می‌توان نتیجه گرفت که در هر اجتماعی بروز موضوع دارای علل خاص خود می‌باشد. کشف اینکه همسری به زوجش خیانت کرده است، تجربه‌ای مخرب و ویران‌ساز است. نخستین کلماتی که بر زبان فرد خیانت‌دیده جاری می‌شود، این است: «چرا»؟ چرا خیانت؟

از دیدگاه‌های مختلفی می‌توان به این پرسش پاسخ داد. در یک دیدگاه گفته می‌شود اگر یک زندگی مشترک دارای چهار عنصر مهم باشد، خیانت در آن کم‌تر ممکن و میسر است:
1. تعهد و پایبندی به پیمان زناشویی؛
2. رضایت از زندگی مشترک که از جمله شامل روابط جنسی هم می‌شود؛
3. سرمایه‌گذاری کافی بر روابط، به خصوص روابط عاطفی و عشقی؛
4. دردسترس‌بودن کم‌تر گزینه‌های جایگزین.
طبق این دیدگاه در صورتی که در یک زندگی مشترک یکی یا ترکیبی از این چهار عنصر کم‌تر باشد، احتمال خیانت افزایش می‌یابد.

در یک الگوی شش‌مؤلفه‌ای دیگر گفته می‌شود که رفتار خیانت‌آمیز نسبت به همسر با این مؤلفه‌ها سروکار دارد:
1. مشروعیت‌بخشی به موضوع، چه از بعد قانونی و چه از بعد دینی و مذهبی؛
2. اغواگری و فریب‌دادن یا فریب‌خوردن؛
3. رفع نیازهای جنسی؛
4. هیجان‌جویی و تفنن؛
5. هنجارشدن خیانت در اجتماعی خاص، به دلیل فراوانی بروز و بی‌توجهی جهت مقابله و برخورد با آن؛
6. ساختارها و زمینه‌های اجتماعی.

بررسی‌ها نشان میدهد که با این دیدگاه شش‌مؤلفه‌ای، مردان بیشتر در اثر اغواگری و فریب به دام خیانت نسبت به همسر می‌افتند، حال آنکه زنان در اثر ساختارها و زمینه‌های اجتماعی به چنین عملی مبادرت می‌ورزند. محققی به نام هاریس بر این اساس می‌گوید زنان نارضایتی از روابط را علت اصلی خیانت به همسر می‌دانند در حالی که مردان جاذبه‌های جنسی را علت اصلی خیانت دانسته‌اند.

محققان همچنین دریافتند که بی‌توجهی از طرف زن یا شوهر به همدیگر علت اصلی خیانت هریک از آنان نسبت به دیگری است. در این بررسی 100درصد مردان و 92درصد زنان مورد بررسی متفق‌القول به این نکته اشاره کرده‌اند.

نداشتن هیچ گونه نوآوری در زندگی مشترک، یکی از وجوه بی‌توجهی به همسر است. زندگی مشترک اگر با جنبه‌های زاینده و نو همراه نباشد، به‌تدریج برای دو همسر خسته‌کننده شده و شاید آنان را به سمت علایق خارج از خانه سوق دهد که از جملهٔ آن‌ها روابط خیانت‌بار است.

یکی دیگر از عوامل مورد تحقیق، حسادت است که به نوعی به بی‌توجهی از طرف همسر مربوط می‌شود. محققان حسادت را هم یک علت احتمالی خیانت نسبت به همسر و هم یک پیامد و نتیجه خیانت می‌دانند. دربارهٔ مسئله دوم که کم‌تر تردیدی وجود دارد. ورود یک فرد غریبه به زندگی مشترک که عشق و علاقه همسر یا تمایل جنسی او به طرف وی باشد و به اصطلاح جای او را نزد همسر بگیرد، برای هر کسی می‌تواند برانگیزنده حس حسادت باشد. در حقیقت اگر در چنین مواقعی حس حسادت همسری که به او خیانت‌شده برانگیخته نشود، جای سؤال است؛ اما حسادت چگونه ممکن است بر خیانت‌کردن همسر تأثیرگذار باشد؟ اگر همسر بخش زیادی از وقت خود را صرف امور شغلی‌اش بکند یا در صورتی که یک مادر باشد و فرزند نورسیده‌اش را بر همسرش ترجیح دهد، یا بودن با دوستانش یا خانواده خود را بر بودن در کنار همسر و فرزندانش ترجیح دهد، کاملاً پذیرفتنی است که همسر او با این احساس که نسبت به وی بی‌توجهی می‌شود و کسی در فکر او و نیازهای عاطفی و… وی نیست، به سمت دیگران سوق یابد.

داشتن تجارب جنسی قبل از ازدواج، یکی دیگر از دلایلی است که می‌تواند با خیانت همسر مرتبط باشد. دکتر آدریان بلاو روان‌شناس گروه مشاوره و خانواده‌درمانی دانشگاه سن‌لویی در مقاله‌ای ضمن اشاره به تحقیقاتی که در این باره شد چنین نتیجه‌گیری کرده است: «بعضی از شواهد تحقیقی نشان می‌دهد که افرادی که قبل از ازدواج تجارب جنسی داشته‌اند، بعد از ازدواج تمایلی بیشتری برای خیانت نسبت به همسرشان دارند.»

عامل آخری که می‌توان در این بحث به آن اشاره کرد، آشفتگی و ازهم‌پاشیدگی خانوادگی است. تحقیق نشان می‌دهد که فرزندان خانواده‌های آشفته، به‌خصوص فرزندانی که والدینشان از هم طلاق گرفته‌اند، به گونه‌ای عجیب‌وغریب درگیر خیانت به همسر در بزرگسالی می‌شوند. محققی به نام وایدرمن دربارهٔ تأثیر طلاق می‌گوید: «خیانت در بین زنان و مردان متارکه‌کرده، دوبرابر دیگران است».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان