روز جهانی کودک امسال با شعار «آینده را باید ساخت» نامگذاری شده است، اما چه فرقی میکند روز جهانی کودک باشد یا اول مهر، یا اصلاً روز جهانی مبارزه با خشونت و آزار کودکان. مهم این است که کودکان کار یا کودکان خارج از چرخه تحصیل دیگر واقعیت زندگی ما شدهاند.
به گزارش به نقل از ایران ،خیلیها دربارهشان نوشتهاند و بسیاری هم دربارهشان گفتهاند، بویژه این روزها که بهنام آنها نامگذاری شده است. اما در نهایت آن چیزی که از برخورد جامعه با کودکان باقی میماند، بیتفاوتی اغلب مردم نسبت به آنهاست. آنطور که مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان میگوید: «روز به روز بر آمار کودکان خارج از چرخه تحصیل اضافه میشود، بر اساس آمارها هماکنون یک میلیون کودک کار داریم و همچنین بالای یک میلیون و دویست هزار کودک هم خارج از چرخه تحصیل هستند.» کودکان بازمانده از تحصیل یا آنهایی که درس و مدرسه را به هزار دلیل رها کردهاند بسادگی میتوان در کوچهها و خیابانها دید، همانهایی که گل میفروشند، اسپند دود میکنند یا برخی دیگر که کارهای زیرزمینی میکنند و گاهی هم عکس هایشان از کوره پز خانهها روی سایتها میرود.در این میان البته کودکانی هم هستند که در لابهلای زبالهها بهدنبال روزی خود میگردند.
همانهایی که با کیسههای سنگین زباله، خیابانهای شهر را بالا و پایین میکنند. کودکانی که خانواده هایشان به خاطر فقر، اجارهشان میدهند و برخیهایشان هم به خاطر بیماری و کار زیاد در بیخبری درد میکشند و در نهایت زیر خاک میروند. همانهایی که حتی دیگر خانواده هایشان هم سراغشان را نمیگیرند. در حال حاضر آمار و ارقام دقیقی از تعداد کودکان زباله گرد در کشور وجود ندارد اما آنطور که مدیر عامل انجمن حمایت از حقوق کودک میگوید بر تعدادشان روزبهروز اضافه میشود. فرشید یزدانی تأکید میکند: مافیای کودکان زباله گرد سود بالایی از کار خود میبرند. آنها خانوادههای فقیر را شناسایی میکنند و کودکان آنها را به اجاره خود درمیآورند. برخی از کودکان هم اتباع خارجی هستند که به شکل غیرقانونی به کشور آمدهاند. البته تعدادی کودک هم از شهرهای دیگر به تهران میآیند و افرادی آنها را اجاره کرده و در اختیار پیمانکار قرار میدهند. کودکان معمولاً در سنین 7 تا 14 سال هستند و در کنار کمپهای جمعآوری زباله اسکان داده میشوند.
وی با تأکید بر اینکه کودکان زبالهگرد روزانه به طور متوسط 60 کیلو زباله جمع میکنند، میگوید: اغلب این کودکان روزانه 10 ساعت کار میکنند، آنها بدون دستکش تا کمر در سطلهای زباله خم میشوند؛ بدنشان زخمی شده و دستهایشان بریده میشود و در معرض ابتلا به بیماری ایدز، هپاتیت، کزاز، سالک پوستی، زانو درد و کمردرد قرار میگیرند. بسیاری از آنها نان آور خانواده هستند و سخت هم کار میکنند تا روزی 20 تا 30 هزار تومان درآمد داشته باشند که این درآمد هم به آنها داده نمیشود و کارفرما حقوق ماهانهشان را برای خانواده میفرستد و آنها در شهرهای بزرگ فقط مکانی برای خوابیدن و غذا خوردن دارند.یزدانی با اشاره به اینکه برخی از کودکان زباله گرد مرگهای خاموش دارند و کسی هم متوجه مرگ آنها نمیشود، تأکید میکند: این کودکان اغلب خانوادهای ندارند که پیگیر حالشان شود. برخی هایشان هم که به طور قاچاق به ایران آمدهاند، وقتی بیمار میشوند، کارفرما هیچ تعهدی در برابر آنها ندارد، برای همین ضعیف ترها با بیماری از دنیا میروند و کسی هم نمیفهمد که این کودک جانش را از دست داده است. در کنار این موضوع سوءاستفاده جنسی و جسمی را هم در نظر بگیرید.بسیارشان تحقیر میشوند و آزار میبینند اما مجبورند که شرایط را تحمل کنند. شما به چهره کودکان زباله گرد نگاه کنی، هیچ کدامشان به چشم شما مستقیم نگاه نمیکنند، آنها به خاطر آزارهای جنسی و جسمی متعددی که دیدهاند، اعتماد به نفس خودشان را از دست دادهاند. مدیر عامل انجمن حمایت از حقوق کودک به خرید و فروش کودکان اشاره میکند و میگوید: موضوع خرید و فروش کودکان برای کارهای سخت مثل زباله گردی به گوش ما هم رسیده است و در این مورد پیگیری هایمان را آغاز کردهایم اما به طور مستند تاکنون به موضوعی خاص دست پیدا نکردیم.
کودکان خارج از چرخه تحصیل
بر اساس آمارهای وزارت آموزش و پرورش حدود 200 هزار نفر در دوره ابتدایی، 200 هزار نفر در دوره متوسطه اول و 340 هزار نفر هم در دوره متوسطه دوم بازمانده از تحصیل هستند. آنطور که معاون آموزش دوره متوسطه دوم وزارت آموزش و پرورش گفته 151 هزار و 46 دختر در این دوره ترک تحصیلکرده است. همچنین به گفته معاون ابتدایی 141 هزار از ترک تحصیلکردهها در دوره ابتدایی بودهاند. اگرچه وزارت آموزش و پرورش در راستای توسعه عدالت آموزشی و برخورداری همگان از حق تحصیل، از چند سال گذشته جست وجوی خانهبهخانه و مراجعه به منازل کودکان لازم التعلیم را که به مدارس مراجعه نکرده بودند در دستور کار خود قرار داده و موفق شده است در دولت یازدهم با همراهی وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی بیش از 100 هزار کودک بازمانده از تحصیل را شناسایی کند، اما آن طور که آمارهای غیررسمی نشان میدهد مسئولان آموزشی آنچنان برای برگرداندن دانشآموزان به مدارس موفق نبودهاند.
رضوانه حکیمزاده معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در این باره به «ایران» میگوید: راهبران آموزشی در تمام استانها و روستاها وجود دارند و به منازل افرادی که اجازه تحصیل به کودک را نمیدهند، میروند و با همکاری بزرگان و ریش سفیدان آن منطقه، اجازه ورود این دانشآموزان را به مدرسه میگیرند. وی تأکید میکند: وزارت آموزش و پرورش تمام تلاش خود را برای بازگرداندن این دانشآموزان به کلاس درس انجام میدهد. ما میخواهیم با بررسی نقطه به نقطه، تمام کودکان را به مدرسه برگردانیم. این موضوع برای سال تحصیلی 97 در دستور کار ما قرار دارد و موضوع را به تمام شهرها ابلاغ کردهایم تا آمارهای دانشآموزان بازمانده از تحصیل را به ما بدهند. همچنین در سال گذشته 30 هزار کودک ابتدایی را به مدارس آوردیم.
50 درصد کودک آزاری ها ناشی از سوء مصرف مواد مخدر توسط والدین است
در یک سال گذشته موضوع بسیاری از کودک آزاریها بارها رسانهای شده است. در میان تمام کودک آزاریهایی که خوانده و شنیدهایم، موضوع سه برادر و خواهر ماهشهری، بنیتا، آتنا و اهورا از همه دلخراشتر بود و احساسات عمومی را جریحه دار کرد تا جاییکه موجب به جریان افتادن دوباره قانون حمایت از حقوق کودکان بعد از 13 سال در مجلس شد. رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی در همین زمینه به بحث کودک آزاری اشاره میکند و میگوید: بیشترین تماسها با اورژانس اجتماعی مربوط به کودک آزاری است.تعداد زیادی از کودکان کشور ما شاهد خشونت هستند که این خشونت عمدتاً در خانواده و توسط مادر و پدرهایشان اتفاق میافتد، حتی تعداد زیادی از این خشونتها ثبت هم نمیشود، چراکه تنها بخشی از این خانوادهها طلاق میگیرند و بخش دیگر سالها در کنار کودکان خود با یکدیگر مشاجره میکنند. وی با بیان اینکه بر اساس بررسیهای ما نزدیک به 60 درصد از زوجینی که از یکدیگر طلاق میگیرند دارای فرزند هستند، میگوید: 50 درصد از علت کودک آزاریهای گزارش شده، ناشی از سوء مصرف مواد مخدر والدین است، اما اغلب کودک آزاریها در اثر طلاق اتفاق میافتد و بیشتر مداخلات ما هم مربوط به کودکان حاصل از طلاق است. رئیس اورژانس اجتماعی کشور در زمینه اینکه چه خانوادههایی بیشتر دست به خشونت علیه کودکان میزنند، میگوید: بررسیهای ما نشان میدهد والدین کم سن و سال، افرادی که طلاق گرفتهاند و مادرانی که در سن پایین ازدواج کردهاند بیشتر از دیگران دست به خشونت علیه کودکان میزنند.