فرادیدl تیرگان، مهرگان، سپندارمزگان و ... را شاید شنیده باشید، ولی تاریخ و آدابشان نامشخص و ناآشناست. «نوروز، مهرگان، جشنهای آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان» جشنهای اصلی ایران باستان بودند که میان آنها نیز جشنهای خردی وجود داشتند.
کلمه «جشن» در فارسی کهن به معنی پرستش و عید است. جشنها، افراد جامعه را به هم نزدیک میکرده، زیرا باعث اتحاد، آرامش قلبی، نزدیکی اجتماعی و خوشحالی آنها بوده است. این جشنها، افزون بر آداب دینی، شادی و سرور نیز به همراه داشتند.
مانند نوروز جشن مهرگان هم عام و خاص داشته است؛ یعنی 16 ام، مهرگان عام و 21 ام، مهرگان خاص بوده است. برای این جشن همچون دیگر مراسم دلایلی تایخی، دینی و ملی بوده است.
تقویمهای ایران باستاناز موارد شگفتیآور تاریخ ایران دارا بودن تقویم و گاهشمار است. در دوره ساسانی، با دو نوع تقویم روبرو میشویم: گاهشماری سیار و ثابت. جشنهای کهن مربوط به تقویم سیار است. جالب است که روزهای ماهها در این گاهشمار 30 روز و دارای اسم است و در نتیجه 5 روز در سال باقی میماند که آنها نیز اسم ویژه دارند. این تقویم ثابت نبوده و مانند تقویم قمری چرخشی بوده است. نامهای روزها و ماهها در هر دوی این گاهشمارها برگرفته از نام خدایان بودند. در تقویم سیار، 5 روز اضافی سال هم نامهایی داشتند که از سرودههای زرتشت گرفته شده بودند. آنچه کمی پیچیده است یکی شدن نام 12 روز ماه ثابت با 12 نام ماه سیار است.
جشنهای باستانی چه روزهایی بودند
هر گاه در چرخش تقویم شروع ماه سیار با نام روز ثابت، همراه میشد آن روز جشن گرفته میشد؛ مانند تقارن ماه فروردین با نوزدهمین روز ماه اول تقویم ثابت که «فروردین» نام داشت، یا تقارن اردیبهشت با سومین روز ماه دوم. بر این حساب هر ماه جشنی داشت و نامی که بر جشن میگذاشتند برگرفته از نام ماه بود: فروردگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، خرمروز، بهمنگان و اسفندگان. شانزدهمین روز هر ماه نیز «مهر» نام داشته و تقارن آن با شروع ماه هفتم جشن مهرگان را ایجاد میکرده است.
در بعضی از اسناد به جای مانده از دوره داریوش بزرگ، اول سال ایرانیان باستان پاییز بوده است. بر این اساس جشن مهرگان، جشن باشکوه آغاز سال بوده است. پس از زرتشت، تقویم تغییر کرد و شروع سال بهار شد. این موضوع باعث شده که بسیاری از آداب مهرگان و نوروز شبیه باشد.
از نظر نجومی، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد. اعتدال پاییزی اول مهر بود و جشن برداشت محصولات کشاورزی در این زمان انجام میشد. بعضی دیگر نیز روز مهرگان را روز آفرینش زمین و دمیدن روح در جسم آدمیان میدانند. این روز، در تاریخ باستانی ایران و شاهنامه روز پیروزی کاوه با کمک فریدون بر ضحاک هم ذکر شده است. بر این اساس فرخی میگوید:
مهرگان جشن فریدون ملک فرخ باد بر تو ای همچو فریدون ملک فرخ فال
آداب جشن باستانی مهرگان
جشن مهرگان محدود به یک روز نبوده و از 16 تا 21 مهرماه ادامه داشته است. از آداب مشترک مهرگان و نوروز فرستادن هدیه برای شاه، خانهتکانی، انداختن سفرهای از نعمتهای فصل و پوشیدن لباس نو بوده است. در مهرگان، شاهان نیز به مردم هدیه میدادند و این جشن روز تقسیم شادیها بوده است. شاه اجازه ملاقات به مردم میداد، شکایتشان را میشنید، به نیازمندان کمک میکرد و کسی را به زندانی نمیانداخت.
روحانیان زرتشتی که به دیدن شاه میآمدند هفتخوان از هفتگونه، همچون شکر، برنج، سیب، به، انار، عناب، انگور سفید و کُنار (=سدر) با خود میآورد. آنها عقیده داشتند که هر کس در این روز از این هفتگونه بخورد و گلاب بیاشامد و بر خود و دوستان خود بپاشد از آفات و بلیات محفوظ باشد.
در این جشن، گویا موسیقی ویژهای نیز نواخته میشده است. مقامی با نام «مهرگان» در موسیقی سنتی ایران وجود دارد. در آثار فارابی و نظامی به این مقام موسیقی اشاره شده است.
آداب جشن امروزی مهرگان
این جشن امروزه همچنان در میان مردم یزد و کرمان اجرا میشود. در میان زرتشتیان قربانی در این روز مرسوم است. علاوه بر این شهرها بعضی از آداب دیگر نقاط ایران مانند مشهد اردهال هم در پیوند با همین روز است. جلال آل احمد به جشن قالیشویان این شهر اشاره میکند که در مهرگان انجام میشود.
مهرگان در کشورهای دیگران
بازماندهای از این جشن در تاجیکستان و سمرقند هم وجود دارد که کاملا منطبق با آداب مرسوم ایران نیست. کلمه «مهرگان» به احتمال زیاد به زبان عربی وارد شده و با تبدیل گ. به ج. معنی جشن و فستیوال را گرفته است.