حسین سلیمی/ سی و پنجمین دوره جشنواره به دبیری رضا میرکریمی از اول تا هشتم اردیبهشت ماه 1396 در شهر تهران برگزار خواهد شد؛ جشنوارهای که علیرغم تلاشهای انجام شده هنوز نتوانسته جایگاه و اعتبار قابل توجهی در عرصه بینالملل پیدا کند؛ نگاهی به روند برگزاری این جشنواره و حضور فیلمها وبازخوردها مبین این نکته است که اساسا از همان ابتدا جداکردن دو جشنواره و دوبرابر کردن هزینهها منطقی و معقول نیست و شاید بهتر باشد مسولان، دست از تعصب نهچندان منطقی به این رویداد کم اهمیت بردارند و اجازه دهند این جشنواره به مسیر منطقی و معقولش بازگردد. شاید بشود با ادغام دوجشنواره، ایراداتی که حتی بعضی اعضای تیم اجرایی جشنواره جهانی به جشنواره فیلم فجر داشتند کمتر شود و سال بعد شاهد جشنوارهای کم نقص باشیم.
اما رضا میرکریمی در نشست خبری روز گذشته جشنواره حرفهایی زده که سوالاتی را در ذهن ایجاد میکند؛ در ادامه برخی از آنها را مرور میکنیم:
میرکریمی میگوید: «سال گذشته یک انضباط مالی داشتیم به طوری که 1 میلیارد صرفه جویی کردیم که این صرفه جویی شامل کاهش خدمات به مهمانان است.»
سوال: مگر کل هزینه جشنواره که برد رسانهاش به زحمت به پای جشنوارههای دسته چندم هنری داخل کشور هم نمیرسد، چقدر است که صرفهجویی در آن «یک میلیارد تومان» منفعت داشته؟! دبیر جشنواره به انضباط مالی یک سال گذشته اشاره کرده که نهایتا منجر به یک میلیارد تومان صرفه جویی شده است؛ پس آیا میتوان نتیجه گرفت که انضباط مالی تازه به وجود آمده و سالهای پیشین صرفهجویی وجود نداشته و همین یک میلیاردها به راحتی آب خوردن، حیف و میل شدند؟
رییس سابق خانه سینما اعتقاد دارد: «از وقتی سطح خدمات ما در جشنواره به مهمانان پایین آمده تقاضا برای حضور در جشنواره بیشتر شده است.»
سوال: با توجه به این گفته بهتر نیست امکانات جشنواره و سطح خدمات را به صفر برسانیم تا شاید استقبال بیشتر هم بشود؟ مثلااجازه بدهیم مهمانان با درشکه رفت و آمد کنند و در سالنهای سینما روی زمین بنشینند و نان و پیاز بخورند، تا شاید استقبال از این هم بیشتر بشود؟!
او میگوید: «350 مهمان از 66 کشور داریم که 2 برابر سال گذشته است. همچنین از کشورهای عربی 30 مهمان داریم که آمار خوبی است. این موارد نشان می دهد که فرهنگ و هنر بسیار قدرتمند است و درهایی که برای مردان سیاست بسته است برای فرهنگ و هنر باز است.»
سوال: تعدد حضور میهمان در جشنواره آیا برتری خاص و اعتبار فزایندهای برای جشنواره به ارمغان میآورد یا حضور بزرگان و چهرههای شناخته شده دنیای سینما؟ قطعا دعوتهای سفارتی و ارایه امارهای اینچنینی بیش از انکه به اعتبار جشنواره بیافزاید به درد ارایه به وزیر مربوطه و پر کردن بیلان میخورد.
کارگردان خیلی دور خیلی نزدیک اعتقاد دارد: «ما دنبال جشنواره فرش قرمزی نیستیم که سلبریتی در جشنواره حضور داشته باشد. سرشناس از نظر من کسی است که همه فیلم های کوبریک را فیلمبرداری کرده باشد. ما در این جشنواره به سمت نخبه گرایی رفته ایم، از همین رو همه افراد باسواد در ابن جشنواره هستند.»
سوال: اگرچه سنت فرش قرمز از همان ابتدا هم غلط بود و رفتاری دور از فرهنگ ایرانی اسلامی بود که خوشبختانه بساطش جمع شد اما مگر بخش عمدهای از اعتبار جشنوارهها به واسطه حضور کارگردانان و بازیگران مطرح کسب نمیشود؟ آیا به بهانه نخبهگرایی (که حداقل نمود عینی در این چند ساله نداشته) بر روی کمکاری و کمتوانی خود برای حضور سینماگران برتر جهانی در جشنواره جهانی فجر، سرپوش نمیگذاریم؟
میرکریمی اعتقاد دارد: «سیاستمداران بخشی از ملت هستند و افتخار هم میکنیم که به جشنواره بیایند اما برنامههای جشنواره از قبل مشخص شدهاند و ما نمیتوانیم تریبونی در اختیار افرادی خاص قرار دهیم.»
سوال: آیا حضور افراد سیاسی که اتفاقا از تریبونهای جشنواره به نفع خود بهره میبرند، منجر به سیاسی شدن جشنواره و به حاشیه رفتن آن نمیشود؟ (تریبون دادن الزاما به معنی در اختیار دادن میکرفون به افراد نیست! حضور در محل جشنواره و گرفتن عکسهای رنگارنگ با سینماگران و هنرمندان نیز نوعی تریبون دادن به افراد است)
این کارگردان میافزاید: «تحولات مثبت و چشمگیر بود به طوری که مهمانان خارجی نیز مبلغ جشنواره ما در دنیا شدند.»...« سال گذشته آمار خوبی از انتشار خبرها به ما داده شد که شامل انگلیسی، کردی، عربی و ... بود.»...
سوال: تحولات مثبت و چشمگیر چرا فقط به چشم دبیر محترم جشنواره و تیم اجرایی ایشان میآید؟ چرا دیگران چیزی از این تحولات مثبت و چشمگیر چیزی حس نمیکنند و سخنی نمیگویند؟ «آمار خوب»، «تحولات مثبت»، «تحولات چشمگیر»، «استقبال چشمگیر»؛ این کلیدواژههای دستخورده مدیریتی باید میزان موفقیت جشنواره جهانی فجر را مشخص کند؟ چرا هیچ آمار مستندی داده نمیشود؟ چرا همه چیز فقط به چشم خودمان «چشمگیر» است؟
دست آخر هم دبیر محترم جشنواره میگوید: «من مجبور نیستم بودجه را بگویم، این امر وظیفه من نیست و باید این سوال از سازمان سینمایی پرسیده شود»
سوال: اگر پاسخگویی در قبال بودجه دولتی و بیتالمال را وظیفه خود نمیدانیم، چرا مسولیت قبول میکنیم؟ چرا وقت میخواهیم پز صرفهجویی بدهیم حرف از پول و بودجه میزنیم و عدد رقم ارایه میدهیم اما وقتی حرف از بودجه کلی و نحوه صرف آن میشود، به دنبال اولیای دم میگردیم؟
* فارس