ماهان شبکه ایرانیان

مدیرعامل خانه سینما مطرح کرد؛

«سینما» گرفتار تعارض منافع است/ مصائب سوءظن دایم فیلمساز و دولت

منوچهر شاهسواری با اشاره به لزوم رفع سوءظن موجود میان دولت و فیلم‌سازان، اصلی‌ترین راهکار برون‌رفت از شرایط امروز جامعه را اصالت دادن به «فرهنگ» دانست.

«سینما» گرفتار تعارض منافع است/ مصائب سوءظن دایم فیلمساز و دولت

به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «حقوق و تعهدات متقابل فیلمسازان و دولت» در قالب نشست‌های تخصصی دومین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران، با حضور علیرضا رضاداد مشاور ارشد رییس سازمان سینمایی، منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، احمد ضابطی جهرمی دبیر دومین جایزه پژوهش سال سینمای ایران و خسرو دهقان عضو شورای سیاست‌گذاری این جایزه عصر روز گذشته سه‌شنبه اول آبان‌ماه در دانشگاه سوره برگزار شد.

در ابتدای این نشست، ضابطی جهرمی ضمن خیرمقدم به مهمانان گفت: این دومین نشست از سلسله نشست‌های دومین جایزه پژوهش سال، پس از نشست مربوط به «آرشیو سینما» در دانشگاه صداوسیما است. از ابتدا مایل بودیم جایزه پژوهش سال به بهانه نشست‌های تخصصی حضور پررنگ‌تری در فضاهای دانشگاهی داشته باشد و خوشحالیم این حضور در آستانه جشن بیست و پنجمین سال تأسیس دانشگاه سوره در این دانشگاه برگزار می‌َشود.

دبیر دومین جایزه پژوهش سال سینمای ایران، در ادامه گفت: در دانشگاه‌ها زمانی که صحبت از حقوق می‌شود ما با یک مثلث مواجهیم؛ یک رأس خالق و مؤلف است، یک رأس سوژه است و رأس سوم مخاطب است. ما در برگزاری هفت نشست تخصصی این دوره، قسمت ابتدایی و انتهایی را در قالب دو نشست تخصصی مرتبط با حقوق تعریف کرده‌ایم.

پس از توضیحات مقدماتی ضابطی‌جهرمی منوچهر شاهسواری صحبت‌های خود را با «لطیفه‌ای تلخ» درباره فرد تحصیل‌کرده‌ای آغاز کرد که به اجبار به‌عنوان نیروی خدماتی به استخدام شهرداری درمی‌آید و وقتی در دوره‌های آموزشی حاضر می‌شود، استاد دوره سؤال ریاضی پیچیده‌ای را روی تخته می‌نویسد و از او راه‌حل را می‌پرسد. فرد تحصیل‌کرده پاسخ سؤال را می‌داند اما در موقعیتی است که ترجیح می‌دهد ندانند او تحصیل‌کرده است اما وقتی رو از تخته برمی‌گرداند می‌بیند همه حاضران کلاس سعی دارند دور از چشم استاد راه‌حل را به او برسانند!

شاهسواری با اشاره به اینکه وضعیت امروز ما چیزی شبیه همین لطیفه تلخ است گفت: فرضم بر این است که هرآنچه امشب می‌خواهم بگویم را همه شما هم می‌دانید و قرار بر کشف تازه و جدیدی نیست. تنها تفاوت شاید در لحن بیان و تجربیات باشد. امیدوارم در هر دو این موضوعات در این سخنان موفق باشم.

مزاحمت دولت؛ واقعیت یا ذهنیت؟

وی در ادامه به طرح پیش‌فرض‌هایی در موضوع حقوق و تکالیف متقابل دولت و سینماگران پرداخت و گفت: ابتدا باید بدانیم دولت چیست. دیدگاهی در کشور ما وجود دارد همه نسبت به دولت بدبینیم. ما اصولاً دولت را مزاحم فرض می‌کنیم و مانع پیشرفت می‌دانیم. هر چیزی هم به آن نسبت می‌دهیم. اما سؤال این است که این تصویر برآمده از یک واقعیت است یا محصول ذهنیت ما است.

شاهسواری خود در پاسخ به این سؤال اینگونه صحبت‌هایش را ادامه داد: معتقدم درصدی از این برداشت برآمده از ذهنیت تاریخی ما است اما بخشی از آن هم واقعیت است و باید بپذیریم دولت‌ها مزاحم هستند. در ذات دولت تمایلی وجود دارد تا به‌صورت دایم دایره تصمیمات و دخالت‌هایش را وسیع‌تر کند. هیچ دولتی علاقه‌مند نیست چیزی را واگذار کند.

وی با تأکید بر عبارت «واگذاری» توضیح داد: البته این از آن دست عباراتی است که حتماً باید با آن تقابل ذهنی داشته باشیم. واقعیت این است که چیزی در اختیار دولت نیست که بخواهد واگذار کند. در واقع مجموعه‌ای از حقوق ناشی از انتخابات، انقلاب‌ها، وراثت‌ها و هر چیز دیگری به دولت‌ها رسیده و برداشت دولت‌ها این است که این حقوق ازلی و ابدی آن‌ها بوده و گاهی لطف می‌کنند و آن را به دیگری واگذار می‌کنند. من فکر می‌کنم با این دیدگاه عمومی باید مقابله جدی کنیم.

ما در مواجهه با دولت هم با یک امر یکپارچه مواجه نیستیم. به‌خصوص در کشور ما که یکی از دشواری‌ها برای کار در سینما دست و پنجه نرم کردن با همین چندگانگی‌ها در دولت استشاهسواری در ادامه گفت: از نظر من ما به‌عنوان آحاد جامعه و به‌طور خاص فیلمسازان، اساساً نسبت به دولت هیچ تکلیفی نداریم. هر کس می‌خواهد برای ما تکلیف بنویسد دچار اشتباه می‌شود. ممکن است نسبت به قانون تکلیف داشته باشیم اما نسبت به دولت‌ها هیچ تکلیفی بر گردن ما نیست. برعکس دولت که اساساً براساس تکالیفی که دارد «دولت» شده است. دولت بابت این تکالیف شکل گرفته و بابت آن حقوقی هم می‌گیرد.

وی افزود: از این برداشت دو دیدگاه درمی‌آید؛ اولی یک رفتار برآمده از آنارشی ناظر به حذف دولت از همه مناسبات است که طبیعتاً ما چنین دیدگاهی نداریم. اما وجه دیگر این است که بدانیم ما نسبت به قانون، تعهدات و تکالیفی داریم. ما به‌عنوان هنرمند نسبت به کشور، تاریخ و مردم نه تنها متعهدیم که بدهکاریم و باید به این نکته بسیار توجه داشته باشیم. فهم و پذیرش اینکه ما به‌عنوان فیلمساز نسبت به تاریخ، سرزمین و مردم تکلیف داریم، مسئولیت داریم، بدهکاریم و اگر کم‌کاری کنیم صدمات جبران‌ناپذیری را متحمل خواهیم شد، بسیار حائز اهمیت است. آینده از آن تعادل بخشی به حوزه حقوق و تکالیف نسبت به قانون و ناشی از رابطه ما به‌عنوان فیلمساز و مردم است.

دولت‌ها همواره به سینما بدبین بوده‌اند

مدیرعامل خانه سینما در ادامه صحبت‌های خود تأکید کرد: اینکه دولت در نظام سیاسی ما نسبت به سینما تعلق خاطر دارد و احساس مسئولیت می‌کند، ممکن است موضوع سؤال و بحث باشد اما به شما توصیه می‌کنم متون تاریخی مرتبط با سینمای ایران را مطالعه کنید. تقریباً در تمام سال‌های پس از تولد سینما، دولت‌ها در ایران به آن بدبین بوده است. مدام به فکر مراقبت از آن بوده‌اند، نه به معنای مواظبت از سر دلسوزی بلکه از این منظر که نکند سینما روی سر ما خراب شود. بحث مدام برسر اجازه دادن و اجازه گرفتن است. این سنت اجازه گرفتن از دولت همچنان با شدت و حدت برقرار است. البته گاهی میان فیلمسازان و مدیران دولت در حوزه سینما افق‌های مشترکی هم شکل می‌گیرد. هر گاه این افق مشترک شکل می‌گیرد به نظر می‌رسد مسیرهای دشوار و سختی را می‌توان طی کرد اما در زمان‌هایی که این افق وجود ندارد همه چیز به سختی پیش می‌رود.

شاهسواری ادامه داد: راز ماندگاری سینما و اساساً فیلمسازی در این است که ما فیلم ‌بسازیم و بتوانیم مخاطب را به سالن بکشانیم. ما فیلم نمی‌سازیم که به خانه ببریم و یا برای آیندگان بگذاریم. اثرات تاریخی هر اثر سینمایی به نسبت شرایط تاریخی گاهی مفید و گاهی صرفاً کاربرد یادگیری دارد اما آنچه اهمیت دارد این است که هر جا رابطه ما با مردم رابطه مستقیم می‌شود، تکاملی شکل می‌گیرد.

وی همچنین به چندپارگی در دولت هم اشاره کرد و گفت: ما در مواجهه با دولت هم با یک امر یکپارچه مواجه نیستیم. به‌خصوص در کشور ما که یکی از دشواری‌ها برای کار در سینما دست و پنجه نرم کردن با همین چندگانگی‌ها در دولت است. اگر پروسه تولید فیلم و ارتباط با مخاطب به‌درستی طی شود، گاهی مدیران خوش‌سلیقه‌تر، کنار فیلمساز و یا مخاطب می‌ایستند و گاهی در مقابل آن قرار می‌گیرند.

شاهسواری در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: حداقل دولت‌های 150 سال اخیر در ایران، اینگونه بوده‌اند که علاقه جدی دارند از همه رازهای زندگی مردم، هم مطلع باشند، هم در آن حضور داشته باشند و هم نسبت به مردم، خود را عقل‌کل تصور کنند. اصلاً قائل به این نیستند که مردم می‌توانند تشخیص درست‌تری درباره خود داشته باشند. دایره دولت‌ها در گرایش به حضور در ابعاد مختلف زندگی مردم، هم از نگاه تاریخی و فرهنگی قابل تحلیل است و هم از نگاه سیاسی. شخصاً بخش زیادی از این ویژگی را سیاسی نمی‌دانم و فرهنگی می‌دانم.

میل عجیب جمعی به دخالت در کار دیگری

وی ادامه داد: بخش زیادی از ما علاقه‌مندیم از کار یکدیگر سردربیاوریم. این میل در مایی وجود دارد که دو روز دیگر به دولت و مجلس می‌رویم. پس مبارزه با این «میل به دخالت» باید از فرهنگ عمومی آغاز شود. این نکته گاهی آنقدر شدت می‌گیرد که ما به‌عنوان فیلمساز آنقدر که از این رفتار غیرفرهنگی خودمان آسیب می‌بینیم از چیز دیگر صدمه نمی‌بینیم. کمااینکه دولت هم از این عارضه فرهنگی آسیب‌های بسیاری دیده است. این میل برآمده از فرهنگ، زمانی که با سیاست عجین می‌شود، میل به سانسور را به‌شدت تقویت می‌کند. این مشکل فرهنگی را همه ما در رابطه با خود و دیگران داریم.

مدیرعامل خانه سینما سپس سراغ مفهوم «اصالت فرهنگی» رفت و تأکید کرد: اگر نتوانیم اصالت رفتار فرهنگی را بر همه شئون زیستی و کاری خودمان غالب کنیم، نه اقتصادمان، نه سیاستمان نه مشکلات صنفی‌مان قابل اصلاح نیست. اگر اصالت را به «اقتصاد» بدهیم نتیجه‌اش همین شرایط امروز می‌شود. پیش‌تر هم اصالت را مدتی به «تعهد» دادیم، نتیجه آن را هم دیدیم. اما اگر اصالت را به فرهنگ بدهیم نتیجه‌اش را خواهیم دید. زمین فرهنگ، زمین پاکی است و نمی‌دانم رازش چیست. هر چیزی که احساس دل‌نشینی نسبت به آن داریم، حتماً ریشه در زمینه‌ای فرهنگی دارد بدون آنکه نسبت به آن آگاه باشیم.

وی افزود: امروز در بخش‌هایی از دولت و حاکمیت اصالت با سیاست است. در میان برخی فیلمسازان اصالت با اقتصاد است. در بخش‌هایی هم اصالت با مباحث امنیتی است. به نظرم هیچ‌کدام از این اصالت‌ها راهگشا نیست و اگر همه اصالت را بر فرهنگ بگذاریم شرایط بهتری خواهیم داشت. زمانی مشکلات ما حل می‌شود، که وقتی از میدان آزادی تصمیم می‌گیریم به میدان انقلاب بیاییم، بدانیم براساس یک قاعده تعریف شده در زمان مشخصی این مسیر را می‌توانیم طی کنیم. اگر این اتفاق در واقع هم بیفتد این همان فرهنگ است.

اگر اصالت را به «اقتصاد» بدهیم نتیجه‌اش همین شرایط امروز می‌شود. پیش‌تر هم اصالت را مدتی به «تعهد» دادیم، نتیجه آن را هم دیدیم. اما اگر اصالت را به فرهنگ بدهیم نتیجه‌اش را خواهیم دیدشاهسواری در عین حال تأکید کرد: منظور من از اصالت فرهنگی، اصلاً فیلم هنری و کتاب روشنفکری نیست؛ منظور این است وقتی از کنار هم رد می‌شویم به هم طعنه نزنیم. اینکه هر یک از ما چه می‌پوشیم، چه کتابی می‌خوانیم و چه فیلمی می‌بینیم را جزو حقوق فردی آدم‌ها بدانیم و به خودمان ربط داشته باشد. اینکه منافع عمومی بر منافع شخصی ارجحیت داشته باشد و همه به آن پایبند باشیم.

این تهیه‌کننده باسابقه سینما در ادامه به فاصله حقوق عمومی و خصوصی در ایران اشاره کرد و گفت: اساساً ما قائل به حقوق خصوصی نیستیم. در متون حقوق هم شئون فردی هست اما به آن توجهی نمی‌شود. نسل جدید برخلاف نسل ما بیشتر به‌دنبال حیثیت و شئون فردی خود است. وقتی شئون فردی اهمیت پیدا کند، فرد ناخواسته به حقوق فردی خود مقید می‌شود و وقتی به حقوق فردی خود مقید شدی، چاره‌ای نداری جز اینکه به حقوق فردی دیگران هم به همان اندازه احترام بگذاری. مدل رفتاری امروز در جامعه ما اینگونه است که گویی چون من امروز پشت این میز نشسته‌ام و شما در مقابلم، من حاکم بلامنازع جمع هستم! این ناشی از همان رفتاری است که برای دیگری حقوق فردی قائل نیستیم. رابطه متقابل از نظر من رابطه‌ای است که برای یکدیگر حق قائل باشیم و به رعایت این حقوق تن بدهیم. حتماً در مسیر این تن دادن احتمال دارد اذیت شویم و فشارهایی هم تحمل کنیم.

شاهسواری در ادامه گفت: خیلی‌ها فکر می‌کنیم باید با قانون و آئین‌نامه و شیوه‌نامه کارها را پیش ببریم اما فکر می‌کنم زندگی در جهان آینده‌ای که همین امروز هم در آن قرار گرفته‌ایم، شبیه نقاشی بر پرده‌ای است که هیچ تضمینی برای ماندگاری آن نیست. در سینمای کلاسیک شما ستاره‌هایی با عمر 20 تا 25 سال دارید اما در سینمای امروز عمر ستاره‌ها در سینما به چند سال محدود شده است. بعضی از ما فکر می‌کنیم تا ابد هستیم. هم فیلمساز و هم مدیر با همین دیدگاه به گونه‌ای رفتار می‌کنیم که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم حقوق دیگرانی را ضایع می‌کنیم اما جهان جدید این شرایط را برنمی‌تابد.

وی با ارجاع به لطیفه‌ای که در ابتدای سخنانش طرح کرده بود گفت: امیدوارم روزی به نقطه‌ای نرسیم که وقتی سر برمی‌گردانیم، ببینیم همه‌مان به چیزهایی باور داریم و همه‌مان راه‌حل‌ها را می‌دانیم، اما شهامت بیان و طرح آن را نداریم.

هنوز جرات بیان دیدگاه‌های خود را نداریم

شاهسواری در بخش دیگری از سخنان خود در نشست تخصصی «حقوق و تعهدات متقابل فیلمسازان و دولت» با ارجاع به داستان چند فیلم سینمایی گفت: ما هنوز جرئت و اجازه بیان حرف دلمان را نداریم و حتی اگر اجازه هم به ما بدهند احساس می‌کنیم کلکی در کار است. این سوءظن دائم شرایطی را به وجود آورده که مدام احساس می‌کنیم دولت فقط می‌خواهد ما را آزار بدهد و متقابلاً دولت هم مدام فکر می‌کند که فیلمساز می‌خواهد سر او را کلاه بگذارد.

مدیرعامل خانه سینما افزود: انگار همه ما یک باردیگر باید خود را از این بازی‌ها کنار بکشیم. تا زمانی که این کار را نکنیم دائم از دولتی به دولت دیگر و از رئیسی به رئیس دیگر، شرایط بدتر می‌شود. کمااینکه امروز این سوءظن‌ها به روابط خانوادگی هم رسیده است. مناسبات اجتماعی فضایی را به وجود آورده که ما دائم در حال نقشه کشیدن برای عبور سالم از یک موقعیت به نفع خود هستیم. این برای من فیلمساز شرایطی را به‌وجود می‌آورد و برای دولت به معنای عام هم شرایطی دیگر. این یک تجربه عام است. بارانی که بتواند ما را از این همه سوءظن بشورد، همان اصالت بخشی به فرهنگ است، با قید آزادی بیان و گفتگوی صریح. تنها در چنین فضایی است که می‌توانیم به یکدیگر احترام بگذاریم و اعتماد را به‌وجود بیاوریم. با اعتماد عبور از هیچ شرایطی برای هیچ جمعی دشوار نخواهد بود.

شاهسواری با اشاره به اینکه در جامعه ما جز در مواردی که کسی می‌خواهد پژوهشی انجام دهد، هیچ کس «قانون اساسی» را مطالعه نکرده است، گفت: وقتی قانون را نمی‌خوانیم، از آن اطلاع نداریم و بدون اطلاع، دچار سوءتفاهم و سوءظن نسبت به یکدیگر می‌شویم. البته آنکه خوانده است هم مدام می‌گوید اینکه اجرا نمی‌شود، آن هم اجرا نمی‌شود، ‌ پس باقی هم به‌درد نمی‌خورد!

وی با ارائه تحلیلی از روند شکل‌گیری تفکر ایرانی در سال‌های پس از مشروطه به پدیده «تفکر سالادی» که می‌خواهد سه دایره «تفکر دینی»، «تفکر چپ» و «تفکر لیبرال» را هم‌زمان داشته باشد و سپس گفت: در تمام 70 تا 90 سال گذشته مدام داریم تلاش می‌کنیم این دوایر سه گانه را برهم منطبق کنیم. ذهنمان سالاد شده اما تفکر پدیده‌ای سالادی نیست! ‌ گاهی تب می‌کنیم برای شعار آزادی و یک روز دیگر در فضای مجازی اصل و اساس یکدیگر را به باد می‌دهیم! مدرن‌ترین پدیده‌ها به‌سرعت در کشور ما فراگیر می‌شود اما به عقب‌مانده‌ترین شکل ممکن از آن استفاده می‌کنیم. این هم در همه ما هست و هم در دولت است.

در همه مناسبات دچار تعارض منافع هستیم

وی افزود: در همه مناسبات دچار تعارض منافع هستیم. هیچ کس در سینمای ایران در یک موقعیت ثابت نمی‌ایستد و صحبت کند. با خودمان صریح و صادق نیستیم. بخشی از این عدم صداقت فرهنگی و فردی است اما بخشی از آن ناشی از فضا است. هیچ کس دروغ نمی‌گوید تا لذت ببرد، بلکه به‌دنبال کسب منفعت است. اگر تربیت ما از کودکی برمبنای آزادی باشد، از بیان حقیقت به خود و دیگران هیچ‌گاه هراس نخواهیم داشت. شاید خود حقیقت هراس‌انگیز باشد اما بیانش دیگر هراس ندارد.

مدیرعامل خانه سینما تاکید کرد: در این شرایط سینما به ما آینده را یاد می‌دهد. همه علوم در دنیا آزمایشگاه مخصوص خود را دارد اما آزمایشگاه علوم انسانی کجاست؟ به نظرم تنها آزمایشگاه علوم انسانی «سینما» است. اگر نظام و دولتی درکی از این اهمیت نداشته باشد حتماً ملت خود را بدون صداوتصویر می‌کند و ملت بدون صدا و تصویر هم ملت حذف شده از جغرافیای جهان است.

وی افزود: ما گاهی به دلیل تعللی که در فهم این موضوع داریم، صدمات بسیاری را به خود زده‌ایم. سینما اما در 40 سال گذشته توانسته‌است پیش آهنگ طرح مسائل بسیاری باشد. سینمای ایران در حال بده بستانی دائم با مخاطبان است و فکر می‌کنم امروز به بلوغی رسیده است که دولت در مقام انجام وظایفش نسبت به این پدیده، از مواضع امروز خود عقب‌نشینی کند. وقتی درباره دولت صحبت می‌کنیم هم مجموعه نهادهای حکومتی را مدنظر داریم.

شاهسواری گفت: سینمای ایران را باید به حال خودش بگذاریم البته، به معنای مسئولانه و حرفه‌ای آن. وقتی می‌خواهیم سراغ پزشک برویم کاری نداریم دیشب در خانه چه کرده و اخلاقش چگونه است، با تخصص او سروکار داریم. درباره سینما و فرهنگ اما چنین دیدگاهی وجود ندارد. هرکسی عقیده‌اش به من نزدیک‌تر بود و یا «اعلام عقیده‌اش» به من نزدیک‌تر بود، انگار فیلمساز بهتری هم هست! ‌

مدیرعامل خانه سینما در جمع‌بندی مباحث خود تاکید کرد: اگر نگاه حرفه‌ای در همه بخش‌ها حاکم شود، آنگاه هم اقتصاد ما سامان می‌یابد، هم فرهنگ ما. فیلمسازی هم نیاز به نیروهای حرفه‌ای دارد. ما امروز در سینما هم فعالانی داریم که نمی‌توانیم آن‌ها را حرفه‌ای بدانیم. باور من این است که اگر به سمت حرفه‌ای‌گری و قاعده‌مندی روابط حرفه‌ای برویم حتماً در حوزه حقوق متقابل دولت و فیلمسازان توفیقاتی به‌دست خواهیم آورد. تا زمانی که با افرادی مواجهیم که چه در مقام فیلمساز، چه در مقام دولت و چه در مقام منتقد که حرفه و تخصص‌شان چیز دیگری است اما یا به دلیل ناتوانی یا به دلیل منافع وارد حوزه سینما شده‌اند، آسیب خواهیم دید. روبه‌رو شدن با این طیف آدم‌های غیرحرفه‌ای چه در مقام مدیر و چه در مقام فیلمساز بسیار سخت و دردناک است. حقوق متقابل حتماً از دل روابط حرفه‌ای بیرون خواهد آمد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان