عماد افروغ؛ حرام خواری همیشه در جامعه قبح داشته است. مسائل مذهبی ما باعث میشود که همیشه آن را قبیح بدانیم. مال حرام، یکی از مهمترین سلبیات دینی ماست. اساس راستگویی و نوع دوستی اقتضا میکند که این فعل از مردم ما دور باشد و یک مسلمان تحت هیچ شرایطی اجازه ندارد که حرام خواری کند.
حرام خواری عین حق الناس است که خداوند حق الله را میبخشد، اما حق الناس را نخواهد بخشید، پس این موضوع از حق الله نیز اهمیت بیشتری دارد. در آموزههای ما نیز حرام خواری جزای سنگینی دارد.
نکته مهم اینجاست که ممکن است این مسئله ذیل توجیه دینی اتفاق بیفتد و تشخیص آن خیلی ظریف باشد. باید دقت کنیم که آن را ذیل دین به حساب نیاوریم. وقتی اتفاقی میافتد با توجیه آن را به حرام خواری تبدیل میکنیم، فعل حرام و مال حرام، عموم و خصوص مطلق هستند.
فعل حرام، مال حرام را در بر میگیرد و در مقام یکی از مصادیق آن، مال حرام و منشأ و علت آن نیز تعریف میشوند، به یقین آن که اهل ثواب باشد، اسیر فعل حرام و در همان معنا اسیر مال حرام نمیشود در این شرایط باید ببینیم منشأ این اتفاق کجاست؟!
منشا آن را در جاهای متنوع و متعددی باید جست و جو کرد و جلوه حرام خواری را نباید تنها در مسائل اقتصادی دید، آیا اگر یک نفر که شایستگی موقعیت خود را ندارد، در جایی منصوب یا مشغول میشود، حرام خواری رخ نداده است؟ آیا میتوانیم استفاده این فرد از مزایا و فرصتهایی را که این شغل به او داده، مصداق حرام خواری بدانیم؟
به نظر من این بارزترین مصداق حرام خواری است که آن را زیاد میبینیم و از طرفی، وقتی جامعهای جناحی عمل میکند و تظاهر بر آن حکمفرماست، این گونه از حرام خواری را که به انتصاب حرام است، بیشتر از هر جامعه دیگری میبینیم.
حرامِ خوردنی تنها پول نیست. اگر بخواهیم جلوههای غیر اقتصادی حرام خواری را هم بگوییم، باید انوع تبعیض را هم بگوییم. تبعیض هر رفتار غیر عادلانهای را شامل میشود که برای دو فرد برابر، متفاوت است، رانت هم مصداق حرام خواری است؛ رانت هم با نوع دوستی و حق الناس در تعارض است و هم به شکل جدی تبعیض است. رانت مصداق همه حرام خوری هاست.
در کنار همه اینها ناشایسته سالاری نیز هست. زمانی که از رانت استفاده میشود، از فرصت داشتن اطلاعاتی استفاده میکنیم که دیگران ندارند. اگر داشته باشند که دیگر امتیازی برای ما محسوب نمیشود. ما تا وقتی که رانت داریم، حرام خواری هم در جامعه مان هست. وقتی حرام خواری پین صاحبان قدرت و سرمایه وجود دارد، بین آحاد جامعه هم هست.
شما میتوانید مسیر آن را در جامعه دنبال کنید. خوردن حق مردم تنها در دست دولت و حاکمیت نیست. هر کسی میتواند مصداق آن باشد. سوال این است آیا همه میتوانند از این موقعیت استفاده کنند؟ خیر! پس کسی که دسترسی دارد و از این روابط متنعم است، حرام خواری را برای خود ممکن کرده.
اگر بخواهم سادهتر بگویم، باید گفت: این فرصت حرام خواری به اقتصاد نفتی و رانت دولتی برمی گردد ومن معتقدم این عمل نادرست، به تودهها هم کشیده میشود. تودهها در جواب رانت دولتی، هر کجا که میتوانند امتیازی خلق میکنند و مانع ورود دیگران به این محدوده تعریف شده میشوند، جلوه مهم این نوع از حرام خواری تبعیض است که آن را در بهره مندی از فرصتهای اقتصادی میبینیم. امتیازاتی که به عده معدودی داده میشود و در چارچوب آن به سادگی میتوان کارهای نادرست کرد.
این که کلمه دولت را تکرار میکنیم باید روشن باشد که همه قدرتها را میگوییم، همه مراجع قدرت در کشور را در نظر داریم، هر سه قوه را. اما دولت در مقام قوه مجریه، چون ثروت کشور را در اختیار دارد، موقعیت خطر جدی تری نیز دارد.
دو مفهوم: دلیل و علت حرام خواری
میخواهم دو مفهوم را توضیح بدهم؛ دلیل و علت که باید جداگانه بررسی شوند. در مقام دلیل، باید گفت: حتی اگر همه حرام بخورند، توجیه درستی برای انجام دادن فعل حرام نیست. امر حرام، حرام است و هرکه انجام بدهد، حرام خواری کرده.
شرایط اجتماعی امروز، مستعد کج روی است و این به تاثیر و تاثرات جامعه و اقتصاد برمی گردد. منشأ رابطه جامعه ما با حرام خواری، اقتصاد نفتی و متکی بودن به دولت است. در این سیستم، بی توجهی به خطاهای فردی در واقع امکان پذیر است و اگر موضوع مقابله مطرح شود، کل سیستم جلوی واکنش را میگیرد. پس اگر اخلاقا هم همه چیز برای حرام خواری فراهم باشد، دلیل بر این نیست که میتوان این کار را انجام داد.
نکته دیگر توجه به بحثهای ساختاری است. با این که ساختارها باید جلو این کار را بگیرند و عوامل بازدارنده، اگر علمی و عملی باشند، نتایج بهتری خواهند داشت، نبود ساختار درست توجیه یا دلیل آن نیست که حرام خواری روی بدهد.
من به عنوان جامعه شناس «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» را نفی میکنم و میگویم همرنگ جماعت نشو. باید تلاش کنیم و تن به حرام خواری ندهیم.
این روزها که به اربعین حسینی نزدیک میشویم، خطابه روز عاشورای امام حسین (ع) را به یاد بیاوریم که خطاب به مردم کوفه و سپاه ابن زیاد گفت: «شکمهای شما از حرام پر شده است.»؛ صاحبان شکمهایی که از حرام پر شده است، هر خطایی، هر جرم دیگری را میتوانند مرتکب شوند؛ حتى محاربه با امام معصوم (ع) و کشتن ایشان.
حرام خواری فرهنگی
حرام خواری تنها جلوه اقتصادی ندارد. جلوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هم دارد. همه آن بی عدالتیها را که برشمردم، میتوان در هر یک از نمودهای جامعه بررسی کرد. حرام خواری فرهنگی هم شامل همه آن شرایط است. مقام فرهنگی که میخواهد سمتی را عهده دار شود، وقتی شایسته آن نباشد، یعنی ناشایسته سالاری رخ داده و این هم حرام خواری است. در کنار آن، کار موازی کردن، کارهای تکراری کردن، بازده نداشتن کارهایی که انجام میشود و بی فایده بودن هزینهها و برنامه ریزی ها.
وقتی کاری انجام میشود و به هدفی که باید نمیرسد، وقتی میبینیم به هدفی نمیرسیم و آن را تغییر میدهیم، وقتی سازمانی ایجاد میشود، اما هدف خود را فراموش میکند و هرچه دارد تلف میکند؛ اتلاف انرژی فرهنگی هم حرام خواری فرهنگی است. هدر دادن بیت المال حرام خواری فرهنگی است. هرکه آن را هدر بدهد در حقیقت مصداق حرام خواری شده است. در زمینه فرهنگی هم مصداقهای هدر رفتن بیت المال اندک نیست.
مصداق دیگر حرام خواری فرهنگی، دادن فرصتهای نابرابر به اهل فرهنگ است؛ این که فرصت را از یک نفر با یک گروه بگیریم و به شخص یا گروه دیگری بدهیم، فعالیت فرهنگی یک گروه را متوقف کنیم و به دیگری اجازه کار بدهیم، این که فرصت را در اختیار نورچشمیها بگذاریم و از بیت المال برای آنها هزینه کنیم. در این مقال نمیخواهم وارد مصداقهای عینی شوم، اما افرادی که تظاهر میکنند تا از آن رفتار به نان و نوا برسند و واقعا هم میرسند - نمونههای کمی هم نیستند - حرام خواری فرهنگی کرده اند.
حرام خوارها هنجارشکنند
حرام خوار هنجارشکن است. ما در رفتار هنجارشکن در جامعه دارم؛ یکی هنجارشکنی قبیح است و مردم نمیپذیرند، یکی هنجارشکنی انقلابی است که مردم آن را نه تنها میپذیرند، بلکه دوست هم دارند. مال حرام خوردن، از آن دست رفتارهاست که به شکل سفت و سختی در نظر مردم قبیح است. نتیجه آن برهم خوردن هنجارهای جامعه است.
جنس هنجار را هم باید در این سیستم در نظر بگیریم. هرچه موقعیتی که در آن حرام خواری روی داده، ویژهتر باشد، مردم هم در برابر آن واکنش جدی تری نشان خواهند داد.
چه باید کرد؟
ما در مقام مردم یک جامعه، در مقام کنشگر اجتماعی، باید این واقعیت را فریاد بزنیم، فریادهای فرهنگی و اجتماعی بزنیم. باید به دو سوال پاسخ بدهیم: دلیل فریاد ما چیست؟ این کار خلاف اخلاق است! علت حرام خواری چیست؟ باید ریشهها و عوامل آن را پیدا کنیم و با آن دربیفتیم.
هم آموزهها را نشر دهیم و هم با فعل حرام خواری دربیفتیم، باید آگاهی بخشی کرد، باید شفاف سازی کرد، باید مردم فشار بیاورند و فریاد بزنند، جامعه از این تبعیضها ناراحت است، اگر منشا حرام خواری هم این تبعیض هاست، باید افشا شود و همگان بدانند که چه اتفاقاتی در اقتصاد مبتنی بر رانت و تبعیض و نفت روی میدهد.
منبع: هفتهنامه کرگدن