خیلی از ما عاشق سفریم ولی نمیتوانیم با ترسها و نظمهای بیجا و وسواسگونۀ ذهنمان کنار بیاییم. سفر هم که میرویم طوفانی و مشوشیم. حال خواجه حافظ را داریم. دوری از شیراز حالمان را به هم میزند و بیمِ شب تاریک و امواج متلاطم و گرداب هایل دمار از روزگارمان درمیآورد. با این حال بهتر است از جایتان تکان نخورید. سفر رفتن اقتضائاتی دارد و انعطاف بیشتری میطلبد. چه کنیم که طبع پذیرندهای داشته باشیم، به راحتی سیاحت کنیم و با سفر خو بگیریم؟ چگونه از اشتباهات، ناپختگیها و نابلدیهای متداول جان سالم به در ببریم و معتدلانه و خردمندانه سفر کنیم؟ واقعاً باید چه کنیم که با آهنگ سفر هماهنگ شویم و دلمان به کوچکترین بهانهای نلرزد؟ به خاطر داشته باشیم که زندگی کوتاه و درگذر است. به قول شاعر: و من مسافرم ای بادهای همواره. مرا به وسعت تشکیل برگها ببرید.
معمولاً در اوّلین سفر اشتباهاتی دارید. چون دستپاچه و نابلدید، اوّلین بار است که از کشور خارج میشوید، نمیدانید دقیقاً کجا میروید و باید چه کنید و این ناآشنایی البته حالوهوای پرهیجان و فوقالعادهای دارد. با خودتان میگویید چطور باید این کار را انجام بدهم؟ چه هزینههایی باید بپردازم؟ خیلی از تردیدها و اشتباهات در سفر اوّل اجتنابناپذیرند. اساساً در زندگی اوّلین مواجهه با هرمقولهای همینطور است و سرشار از ندانستن و ناآشنایی است.
هر مسافر مبتدی و تازهکار در اوّلین سفر با این اشتباهات مواجه میشود:
1- بیش از ظرفیت رزرو میکنید
چون هول، دستپاچه و ناآشنایید. انگار بار اوّل همۀ درها به روی شما بسته است. دلهره دارید و میترسید که امکاناتتان را از دست بدهید. همین هم وسوسهتان میکند که خوابگاه، خدمات حملونقل و وعدههای غذایی را بیش از حد رزرو کنید. با این کار حس میکنید که از حجم نگرانیهایتان کاسته میشود. اما بهزودی به خودتان میآیید. به واقعیت برمیگردید و میبینید که این کار لزومی ندارد و بهتر است دست از هزینههای اضافه بکشید و تعادل را رعایت کنید. این دستپاچگی باعث میشود که هرچیزی را بیش از حد رزرو کنید. پس لطفاً از این حالت دست بردارید. اشکالی ندارد که از حال و هوای همیشگی خارج بشوید، به دیگران اعتماد کنید و دل به برنامههای متعارفی بدهید که خودتان نچیدهاید. این انعطافپذیری خاصیت سفر است و از شما آدم بهتری میسازد.
2- برای هرکاری از آژانس مسافرتی و راهنمای سفر کمک میگیرید
واقعاً سخت نیست. امروزه میتوانید بهراحتی هر نوع سفر را اینترنتی رزرو کنید. لابد فکر میکنید مراجعه به آژانس امنیت و آسودگی بیشتری دارد. خیلیوقتها همینطور است اما معنایش این نیست که برای هرکاری باید به راهنما مراجعه کنید. پس دل به دریا بزنید. بلیت پرواز و حتی بستۀ اقامتیتان را خودتان رزرو کنید. با این کار در هزینهها صرفهجویی میکنید. واقعاً برای هر کاری به دیگران نیاز ندارید.
3- از بومیها و مردم محلی میترسید
میدانید چهطور میشود تازهواردها را تشخیص داد؟ معمولاً کیفپولشان را سفت چسبیدهاند و با سوءظن به دوروبرشان نگاه میکنند. انگار همیشه میخواهند چیزی را برملا کنند یا دزد بگیرند. البته در اوّلین ملاقات نمیشود شیاد و غیرشیاد را از هم تمیز داد. برای همین هم خیلی از مسافران کلاً به هیچکس اعتماد نمیکنند. این رویه اشتباه است. اکثریت قریب به اتفاق مردم محلی نمیخواهند آسیبی به شما برسانند. بیش از حد از غریبهها نترسید. دل بدهید به معاشرت با آدمهای دیگر و مطمئن باشید که با رعایت احتیاط منطقی و اعتماد به دیگران میتوانید با آدمهای زیادی رفاقت کنید.
4- مدام دنبال خبرنامههای مسافرتی میگردید
اصلاً نیازی به این کار نیست. میتوانید اخبار، اطلاعات و بهروزرسانیهای سفر را در ایمیلتان دنبال کنید. با ارسال ایمیل و عضو شدن در یکی از سایتهای خبری مسافرتی، اخبار و اطلاعات موردنیاز به ایمیل شما ارسال خواهد شد.
5- سوءظن دارید و از آدمها مأیوس شدهاید
بیرون پر از آدمهای حقهباز و شیاد است ولی از یاد نبرید که شما درمقام مسافران نوپا با رفتارتان آنها را به خود جلب میکنید. راستش من در سفرهای اولّم واقعاً مأیوس شده بودم و فکر میکردم هیچ جا امن نیست. خب ساده نیست. همهجا خوب و بد وجود دارد. ممکن است در سفر با آدمهایی روبهرو شوید که از این طریق گذران زندگی میکنند. فقط جا نزنید. قاطع باشید و با این افراد معامله نکنید.
6- در بازۀ زمانی کوتاه میخواهید به همه جا سر بزنید
اصلاً تورهای مسافرتی به همین دلیل محبوب شدهاند. چون مردم دوست دارند مثلاً از 7 کشور در 12 روز بازدید کنند و پیش خودشان فکر میکنند که ایدۀ خوبی است و با یک تیر چند نشان زدهاند. به آن سوی آبها سفر کردهاید و قصد دارید تا حد امکان ببینید و تجربه کنید. درواقع تا جایی که جان در بدن دارید میخواهید بهره ببرید از سفر. ولی این رویه مسلماً اشتباه است. اصلاً دلآشوبه و تشویش به شما میدهد و کار را خراب میکند. برگردید به شهرتان و در فرصتی دیگر، دوباره قصد سفر کنید و با آرامش دنیا را ببینید. اصلاً لازم نیست همهچیز در یک آن اتفاق بیفتد. آرام بگیرید و نرمنرمک سفر کنید. واقعاً همین که در بازۀ کوتاهی یکی دو کشور را ببینید کفایت میکند. با این کار همیشه انگیزۀ سفرکردن دارید و اشتهای گرشگریتان کور نمیشود.
7- هزینهها را بیاهمیت قلمداد میکنید
سوداگران دندان تیز کردهاند برای شما و خیلیوقتها قیمتها دو برابر مواقع عادی است. به خودتان میآیید و میبینید که خیلی بیشتر از آنچه فکرش را میکردید خرج شده و شما این هزینهها را درنظر نگرفته بودید. انگار تخمین محافظهکارانهای از هزینهها داشتید که با واقعیت جور در نمیآید. پس هزینهها را واقعبینانه درنظر بگیرید، اگر لازم است قبل از سفر پسانداز کنید و خودتان را به دردسر نیندازید.
8- یک عالمه ساک و چمدان دنبال خودتان میکشید
واقعاً لازم نیست کیسهخواب با خودتان ببرید مگر اینکه قرار باشد در فضای باز اردو بزنید. خیلی از چیزهایی که با خودمان میبریم بهدردنخورند. اصلاً خیلی از اقامتگاهها اجازه نمیدهند از چیزهایی مثل چادر و کیسهخواب استفاده کنید. به قاعده لباس و وسیله بردارید و توجه داشته باشید که حجم سوغاتی هم به بارتان اضافه خواهد شد. لازم نیست یکعالمه وسایل کمکهای اوّلیه با خودتان حمل کنید. فقط اقلام ضروری را بردارید. همراه داشتن بیش از 3 جفت کفش و چند عدد شلوار جین برای یک سفر کوتاه دیوانگی است. از خدمات خشکشویی استفاده کنید که همهجا ارائه میشود. فراموش نکنید که این سفر است نه اثاثکشی.
9- بیش از حد خرید میکنید
در سفر به یکی از فروشگاههای توریستی میروید و از خود بیخود میشوید. ساعتها چرخ میزنید در مغازه و اجناس خوش آب و رنگ را زیر و رو میکنید. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را میخرید و میچپانید در ساک و چمدانتان. تیشرتهای جورواجور، ساکهای نظمدهنده، کاورهای مشبکِ سیمی برای کولهپشتی، کیفکمری، کفش کوهنوردی و کلی خرتوپرت بیمصرف دیگر میخرید که هیچ نیازی بهشان ندارید.
10- هراس و اضطراب دارید
گاهی ممکن است اوضاع به هم بریزد و اختلال در کار ایجاد شود. نباید فکر کنید که چون مسافر نابلدی هستید، مدام بدشانسی میآورید یا همه چیز غلط از آب درمیآید. شما اشتباه میکنید تا شیوۀ صحیح عمل را بیاموزید. اگر قطارتان خراب شده، اسمتان در لیست رزرو هتل نیست یا 50 دلار این وسط گم شده، آسمان به زمین نیامده. همهچیز درست میشود و شما از پس آن برمیآیید. عصبی و دلسرد شدن فقط همه چیز را بدتر میکند.
11- بیمۀ مسافرتی ندارید
حتی اگر به سفر یک هفتهای میروید باید بیمه داشته باشید. به هرحال حادثه خبر نمیکند و اگر به هردلیل دچار مشکلی مثل تصادف، بیماری، مفقود شدن وسایل و هرحادثۀ محتمل دیگری شدید لااقل خیالتان راحت باشد که بیمه خسارتتان را جبران میکند.
12- کتابچۀ راهنمای سفر برایتان حکم کتاب مقدس را دارد
خیلی خوب است که از راهنمای سفر استفاده کنید تا تصویری از محلها و مسیرهای ناشناخته به شما بدهد. اما اشتباه خیلی از مسافران این است که در کتاب راهنما غرق میشوند و فکر میکنند باید عیناً و خط به خط از دستورات کتابچۀ راهنما پیروی کنند. یعنی به رستورانها، اقامتگاهها و مکانهایی میروند که کتابچه مجوز آنها را صادر کرده و از احکام نوشتهشده تخطی نمیکنند. این نظم دیکتهشده و وسواسی با روح سفر مطابقت ندارد. دنیا را لمس کنید، از سفر لذت ببرید و به خاطر داشته باشید که جهان بزرگتر از ترسها و سطرهای نوشته شده در کتابها است.