سرویس سیاست مشرق- دنیای سیاست، دنیای «عجایب» است و این مساله در همین ایران ما بیش از سایر نقاط دنیا صدق می کند. چندان بیراه نیست که در افواه عامه مثلهایی با این مضمون که «سیاست، پدر و مادر ندارد» بسیار محبوب است.
باز به مانند ادوار گذشته، به یک انتخابات که نزدیک می شویم، این «عجایب» بسامد بالایی پیدا می کند و به طرز فزایندهای رخ نمایی مینماید. باز انتخابات صحنههایی از گسستها و پیوستها میان نیروهای سیاسی رقم می زند که در دل آن، اضداد دیروز، به موتلفان امروز تبدیل می شوند و موافقان و رفیقان دیروزی، به دشمن خونی امروز.
در 14 خرداد 1389، در فضای ملتهبی که از انتخابات خرداد سال قبل از آن، به واسطه فتنهانگیزیها در جامعه وجود داشت، وقتی «سیدحسن خمینی» در مراسم بیست و یکمین سالگرد رحلت حضرت امام(ره) در حرم بنیانگذار کبیر انقلاب پشت تریبون رفت تا سخنرانی کند، بعد از گفتن جملاتی، سخنرانی او با شعارها و فریادهای جمعیتی که هواداران رییس جمهور منتخب مردم، محمود احمدینژاد، خوانده می شدند، قطع شد.
پیش از این رویداد، بنا بر برخی گزارش ها که در همان زمان در رسانهها منتشر شد، محمود احمدی نژاد که سخنران قبل از سیدحسن خمینی بود، آن اندازه سخنان خود را طول داد که نوبت به سید حسن نرسد.[1]
بعد از آن ماجرا، موج مظلومنمایی رسانه های اصلاحطلب در دفاع از حرمت «نوهی امام(ره)»، به راه افتاد و چهرههای اصلاحطلب حملات تندی به رییس جمهور وقت، مسوولان دولتی و طرفداران رییس جمهور وقت بابت ناتمام ماندن سخنرانی سید حسن خمینی انجام دادند.
اما گردونه روزگار چرخید و چند سالی از آن ماجرا گذشت و در همه سالهایی که گذشت، اصلاحطلبان و شیوخ ایشان از هیچ فرصتی برای تخطئه دوران دولتهای نهم و دهم نگذشتند. تعابیری چون «تخریب همهجانبه کشور»، «آواربرداری از میراث احمدینژاد»، «غارت منابع کشور»، «تدلیس سیستماتیک»، «رفتن کشور به شرایط ته دره در دوران احمدینژاد» و... دهها تعبیر تند (و در بسیاری مواقع نامنصفانه) از سوی اصلاحطلبان نثار میراث دولتهای نهم و دهم شد.
اما به ناگهان، از دو سه سال پیش، در پس پرده، ماجرا تغییراتی کرد. محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه 26 شهریور 1393 در حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) حضور یافت و از روند توسعه و بازسازی آن بازدید کرد. این در حالی بود که بعد از ماجراهای حرم امام(ره) در سال 89، سیدحسن سه سال پشت هم حاضر نشد میزبان احمدینژاد و همراهان او در حرم مطهر باشد.
اما در سال 93، محمود احمدی نژاد که حمید بقایی نیز وی را همراهی می کرد، در جریان بازدید از روند بازسازی و توسعه حرم، با حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی دیدار داشت و اندکی بعد نیز در نامه ای به او به عنوان تولیت آستان امام راحل، مجموعه هدایای دوران ریاست جمهوری خود را به این موزه و آستان اهدا کرد .
اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 96، اخباری منتشر می شد که از نزدیکی بیشتر طیف احمدینژاد با بیت حضرت امام(ره) خبر می داد. سایت اصلاحطلب انصاف نیوز، در یادداشتی اختصاصی از «عباس امیری فرد»، از نزدیکان سابق محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی، به تاریخ 19 اسفند 95 نوشت:
" دکتر احمدی نژاد با این که می داند بقایی صد درصد از طرف شورای محترم نگهبان ردصلاحیت می شود تمام قد پشت آن و حتی پشت صحنه با هدایت دکتر شیخ الاسلام و دکتر سیدحسن موسوی و دکتر ذبیحی و جوانفکر را وادار کرده که بروند در ساختمانی که از سیدحسن خمینی تحویل گرفته و متعلق به دفتر نشر آثار امام است واقع در خیابان شاهین شمالی، خ بهار، کوچه آسمان{مستقر شوند} در ستاد برای فردی که یقینا و صد درصد ردصلاحیت می شود و نمی دانیم به چه انگیزه ای حمایت می کند، تعجب از سیدحسن خمینی است که چرا این ساختمان متعلق به دفتر نشر امام را از اینها پس نمی گیرد؟"[2]
در 11 اردیبهشت 96، مشرق در گزارشی با عنوان «ماجرای معامله حسن خمینی با احمدینژاد و یارانش چیست؟»، از شکلگیری روابطی میان طیف احمدینژاد با سیدحسن خمینی خبر داد. در آن گزارش آمده بود که ساختمان مجهزی در منطقه جنتآباد تهران، متعلق به آستان حضرت امام خمینی(ره)(که تولیت ان با سیدحسن خمینی است) از سال 92 در اختیار تیم مدیریت دانشگاه غیرقانونی «ایرانیان»(با محوریت حمید بقایی) قرار گرفته بود:
" طبق شواهد، حسن محسنی کرهرودی (از نیروهای تحت امر بقایی) به نمایندگی از دانشگاه ایرانیان، این ملک را در قالب یک قرارداد به مبلغ ماهیانه 45 میلیون تومان از آستان امام خمینی (ره) اجاره میکند. مبلغی که شنیدهها حکایت از آن دارد که هیچگاه پرداخت نشد.
اگرچه این قرارداد یک سال دیگر نیز تمدید میشود ولی برخلاف اینکه یاران احمدینژاد مدعی شده بودند آستان امام خمینی (ره) در سال 1394 این ساختمان را پس نگرفته و تا سال 96 ساختمان جنتآباد به مدت 4 سال از 92 تا 96 در اختیار تیم احمدینژاد بوده است."[3]
در همین زمینه بخوانید:
همان زمان امیری فرد، که زمانی نزدیکترین فرد روحانی به احمدینژاد خوانده می شد، در یادداشت دیگری برای انصافنیوز در 24 اسفند 95، خبر از تلاش احمدینژاد و مشایی برای دیدار با سیدمحمد خاتمی داد. در همین یادداشت، امیریفرد مدعی شد که حمید بقایی دیدارهایی در دفتری واقع در خیابان وزراء تهران با خانم فاطمه هاشمی (دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی) داشته و بنا بود که دیدارهایی با واسطهگری بقایی، میان احمدینژاد و مرحوم هاشمی رفسنجانی هم صورت بگیرد.[4]
طبق برخی گزارشها، بسامد دیدارهای طیف احمدینژاد و نزدیکان سیدحسن خمینی در هفتههای اخیر بالاتر رفته است و خبر از شکلگیری خطوط جدیدی در سیاست ایران می دهد.
در همین راستا باید به فعال شدن فردی به نام دکتر «مهدی خزعلی» هم اشاره کنیم. مهدی خزعلی، فرزند مرحوم آیتالله ابوالقاسم خزعلی(که پدر ایشان در اواخر حیات از این فرزند و فعالیت های او ابراز برائت کردند)، یکی از آن «اصلاح طلبان» دوآتشه و رادیکال محسوب می شود که بعضا نوع اقداماتش از سنخ ضدانقلاب قسم خورده است.
او روابط بسیار نزدیکی با مدیر کانال تلگرامی ضدایرانی «آمدنیوز» (که اسناد وابستگی آن به سعودیها و صهیونیستها، مدتهاست از پرده بیرون افتاده) دارد و با تشکیل محافلی چون «سرای قلم»، به فعالیتهای ضدامنیتی میپردازد.
او کسی است که در همان سالهای نخست ریاست جمهوری احمدینژاد چنان خود را مخالف او می نمایاند، که اولین بار در سال 87 مدعی شده محمود احمدینژاد، رییس جمهور وقت ایران، یک فرد «ِیهودی» با نام خانوادگی اصلی «سبورجیان» است![5] او بارها در مصاحبه با تلویزیونهای فارسیزبان ضدانقلاب مانند «صدای آمریکا» و حتی تلویزیون سلطنتطلب «پارس»، احمدینژاد را فردی «روانی»[6] و حتی «قاتل» مرحوم کاظم سامی(اولین وزیر بهداری بعد از انقلاب)[7] خواند. مهدی خزعلی به واسطه فعالیتهای فتنهگرانه و ضدامنیتی خود در آشوبهای سال 88، بازداشت شده بود. گفتنی است که رابطه دوستی او با «سعید امامی»، متهم ردیف اول پرونده قتلهای زنجیرهای در سال 77(که در زندان دست به انتخار زد) هم داستان معروفی است.[8][9]
حال، خبرها حکایت از رفت و آمد مکرر همین فرد(با سوابق مشکوک) با طیف احمدینژاد دارد و «عبدالرضا داوری»(از حواریون احمدینژاد که داستان پرونده مالی او در دوران ریاست بر صندوق بازنشستگی مس هم حکایتی خواندنی است) چند باری در کانال تلگرامی خود خبر از دیدارهای خود با خزعلی داده است.
بیشتر بخوانید:
اصلاحات «جامعه محور»؛ اسم رمز اردوکشی خیابانی/اصلاحات به دنبال یارگیری از «مستضعفین»
وقتی «احمدینژاد» با «آخوندی» همصدا میشود!/ چگونه میتوان از «عدالتگرایی» به «نولیبرالیسم» رسید؟+فیلم و عکس
از سو دیگر، حدود سه هفته پیش، برخی کانالهای تلگرامی از دیدار سه ساعته مهدی خزعلی با محمود احمدینژاد در دفتر رییس جمهور پیشین در ولنجک داده اند، خبری که از سوی احمدینژاد، مهدی خزعلی یا هواداران احمدینژاد تکذیب نشد.
در جریان علم کردن ماجرای قتل یا خودسوزی فردی به نام مرحوم «فرشید هکی»، طیف اطرافیان احمدینژاد، به ویژه شخص عبدالرضا داوری با همراهی «مهدی خزعلی»(که از 88 به این سو شنیعترین و زنندهترین اتهامات را از تریبون رسانههای وابسته به بیگانه، به نظام جمهوری اسلامی وارد کرده) در تلاشی بسیار خائنانه و ضدمیهنی، تلاش کردند این قتل را به نظام اسلامی منتسب کنند تا عربستان سعودی که زیر فشار افکار عمومی جهانی بر سر ماجرای قتل جمال خاشقجی در حال له شدن بود(و البته هنوز هم هست)، فرصتی برای بازیابی و تنفس پیدا کند.
الغرض، به نظر می رسد که هر چه به مقطع انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی نزدیکتر می شویم، تواتر وقوع این «عجایب سیاسی» بیشتر خواهد شد و «منافع» سیاسی مشترک، نمونههای بیشتری از «جمع اضداد» را در عرصه سیاست کشور رقم خواهد زد.
[1] https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-14866
[2] http://www.ensafnews.com/54568
[3] https://www.mashreghnews.ir/news/803912
[4] http://www.ensafnews.com/54849
[5] https://www.balatarin.com/permlink/2009/7/1/1641661
[6] https://www.youtube.com/watch?v=-Xm-OhXUmZw&feature=related
[7] http://aftabnews.ir/vdcf1md1.w6dxtagiiw.html
[8] http://aftabnews.ir/vdcbg9bw.rhbsgpiuur.html
[9] http://www.ensafnews.com/46662