ماهان شبکه ایرانیان

سلطان کنسرت کیست؟

روزنامه فرهیختگان: بلیت کنسرت گران است و برای مردم عادی نیست و به‌قول کارشناسی در حوزه موسیقی، شده‌ایم مانند اروپای قرون وسطی که موسیقی فقط برای طبقه اشراف‌زاده‌ها بود؛ اما حالا ما دقیقا با همان روش عمل می‌کنیم و کنسرت فقط برای یک طبقه خاص برگزار می‌شود، چون مردم عادی حتی به ذهن‌شان هم اجازه نمی‌دهند به کنسرت رفتن فکر کنند، چه برسد به اینکه بلیتی بخرند و باقی ماجرا؛ اما حرف‌مان در این مجال کم، چیز دیگری است.

می‌گویند همه کنسرت‌ها را او برگزار می‌کند، اگر با او باشید دیگر می‌توانید بارتان را برای برگزاری کنسرت ببندید، فقط کافی است کمی صدا داشته باشید و با همان نیمچه صدا کلی کنسرت برگزار کنید؛ مهم نیست شعری که می‌خوانید چه شعری است و چقدر قوت داشته باشد، فقط همین مهم است که شما چهره‌ای جدید باشید و بعد به یک تهیه‌کننده پرقدرت وصل شوید، آن‌وقت می‌توانید رکورد برگزاری کنسرت را بزنید.

این همه را گفتیم تا برسیم پای درددل خیلی از خواننده‌ها که این روز‌ها زیاد می‌شنویم که چقدر از باندبازی‌ها در برگزاری کنسرت‌های مختلف شاکی و ناراحت هستند. اولین شکایت را محمد معتمدی کلید زد؛ او با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش و نامه‌ای برای رسانه‌ها با تعبیر «سلطان کنسرت» همه را به یک چالش دعوت کرده است. او در متن منتشرشده‌اش نوشته است: «در حوزه اقتصاد یک فردی بود که معروف شد به سلطان سکه. او دقیقا چه کار می‌کرد و جرمش چه بود؟ در بازار سکه نوعی انحصار به وجود آورده بود به‌نحوی که جدا از سیاستگذاری‌های دولت می‌توانست با ارتباط با برخی افراد در بدنه اجرایی، قیمت سکه را به‌تن‌هایی تعیین کند. ترن اور مالی او هم ظاهرا حدود هزار میلیارد عنوان شده است. در حوزه امور فرهنگی و هنری چه؟ به هر حال بنده و سایر هنرمندان مستقل که بازرگان و فعال اقتصادی نیستیم. ما هنرمند موسیقی هستیم و حوزه کاری و شغلی ما کنسرت است. آیا هنرمندان موسیقی مستقل هم سلطان حوزه کاری خود را دارند؟!»

معتمدی در صحبت‌هایش بدون اشاره و کنایه، بازار سازوکار بلیت کنسرت‌ها را مورد هدف قرار داده و می‌گوید: «سوال این است که سلطان فروش بلیت کنسرت‌های موسیقی ایران کیست؟! و آیا اصلا دانستن این موضوع برای مسئولان مهم است یا نه؟ البته منظور از سلطان، هنرمندان عرصه موسیقی یا خوانندگان موسیقی نیستند بلکه کسانی هستند که بازار و سازوکار فروش بلیت کنسرت‌ها را در اختیار گرفته‌اند. اگر کسی به‌تن‌هایی و با ارتباط با برخی افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاری‌های فرهنگی، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری و بازار موسیقی و فروش کنسرت‌ها را انحصاری کند و ترن اور مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد، تکلیفش چیست و آیا اصلا برای کسی مهم است؟»

آماری از برگزاری کنسرت‌ها

با نگاهی به برگزاری کنسرت‌ها در سال‌های مختلف و رشد چندین‌برابری کنسرت‌ها می‌توان فهمید چه اتفاقاتی در حال وقوع است و کسی هم آن را جدی نمی‌گیرد. سال 96، 1150 تک‌آهنگ در کشور تولید و پخش شد که رشد بیش از سه‌برابری را نسبت به سال قبل و رشد 11 برابری را نسبت به سال 94 نشان می‌دهد. این آمار از اقبال صاحبان آثار موسیقی به فضای مجازی و پخش از طریق اینترنت حکایت می‌کند. براساس جدول آماری دفتر موسیقی که اسفند 96 منتشر شده است، در این سال، 2499 کنسرت موسیقی شامل 5444 نوبت اجرای صحنه‌ای در کشور داشتیم که نشان‌دهنده رشد در مقایسه با سال 95 است. در سال 95 شاهد 2321 کنسرت موسیقی شامل 5276 نوبت اجرای صحنه‌ای بودیم که البته رشد قابل‌توجهی را نسبت به سال 94 نشان می‌دهد که تعداد کنسرت‌ها 1878 و تعداد دفعات اجرا 3877 است.

در زمینه تولید تک‌آهنگ موسیقی آمار به‌گونه دیگری است. تولید تک‌آهنگ‌ها در سال 94 تعداد 99 آهنگ، در سال 95 تعداد 371 آهنگ و در سال 96 تعداد 1150 آهنگ بوده که رشد بیش از سه‌برابری را نسبت به سال قبل و رشد 11 برابری را نسبت به سال 94 نشان می‌دهد. با توجه به این موضوع که فروش و پخش تک‌آهنگ‌ها بیشتر از طریق اینترنت انجام می‌شود، این آمار حاکی از اقبال صاحبان آثار موسیقی به فضای مجازی و پخش از طریق اینترنت است.

نفع مالی به چه کسی می‌رسد؟

معتمدی در بخش پایانی متن منتشرشده‌اش نوشته است: «آنچه مشخص است اینکه این انحصار به هر روی شکل گرفته است، ولی شکل‌گیری این انحصار با هماهنگی و تایید متولیان فرهنگی کشور بوده یا نوعی فساد خارج از سیستم اداری است؟ به گمان بنده این‌ها سوالاتی بسیار مهم، ولی بی‌پاسخ هستند، بنابراین اینجانب خبرنگاران محترم، همچنین مسئولان و متولیان محترم فرهنگی و قضایی کشور و اعضای محترم کمیسیون فرهنگی مجلس را به چالش #سلطان_کنسرت دعوت می‌کنم.»

همه‌جا هست، می‌گویند ایده‌های نو دارد، اما همین ایده نو کافی نیست، باید خیلی چیز‌های دیگر باشد تا بتوانید با او کار کنید. سال 78 بود که یک گروه موسیقی آغاز به‌کار کرد، گروهی که به قول خودشان اولین گروه موسیقی بودند که توانستند این همه در ایران سروصدا کنند، اما همین آقای سلطان کنسرت تهیه‌کننده‌شان شد و تا امروز هم خیلی‌ها را به عالم خوانندگی آورده است؛ اما نکته مهم برای این دلال بازار موسیقی این است که او چه کاری انجام می‌دهد با خوانندگانی که اوج کارشان فقط دو یا سه سال است. اینکه مسئولان فرهنگی از این موضوع اطلاع دارند خودش یک بحث مهم است، من مسئول بدانم که چه اتفاقی دارد می‌افتد و چه پول‌هایی جابه‌جا می‌شود و مهم‌تر از همه چه حق‌هایی ناحق می‌شود، اما کاری انجام ندهم! برگزاری پنج هزار و خرده‌ای کنسرت در طول سال که بیشتر آن‌ها هم فقط برای یک نفر باشد و نفع فروش بلیت‌ها و حتی سازوکار انتخاب فروش بلیت‌ها با او باشد و میلیارد‌ها تومان را جمع کند و بعد پشت‌سر هم کنسرت‌های خارجی بگذارد، خودش حدیث مفصلی است. این روز‌ها که از گرفتن کسانی که اختلاس و پول‌های کلانی را جابه‌جا کرده‌اند زیاد می‌شنویم، به این فکر می‌افتیم که‌ای کاش در همین دنیای هنر هم نظارتی بود تا حق به حق‌دار می‌رسید و تکلیف همه این پول‌های میلیاردی که به جیب یک یا چند نفر می‌رفت، مشخص می‌شد و دیگر نگران هنرمندانی نبودیم که فقط در عرصه هنر وابسته به خودشان هستند، نه وابسته به جیب فلان تهیه‌کننده یا به‌قول محمد معتمدی «سلطان کنسرت».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان