خبرگزاری فارس: اگر انقلاب اسلامی جز پایان دادن به چند هزار سال رژیم اختناق و حکومت فردی پادشاه، هیچ فایده دیگری برای ملت ایران نداشت، جا داشت تا قرنها شکرگذار پیروزی انقلاب باشیم. اگر انقلاب جز قطع دست استعمارگران و پایان دادن به حاکمیت بیگانگان بر ایران، هیچ کار دیگری نکرده بود، این حجم عظیم فداکاریها و ایثارهایی که برای تحقق انقلاب صورت گرفت، ارزشش را داشت. اگر انقلاب اسلامی هیچ کاری نکرده بود مگر آنکه شاهی بیسواد و شدیداً فاسد و شهوتران، دزد و غارتگر اموال مردم، شکنجهگر و ظالم را کنار بزند و رهبری دانشمند، منزه، با تقوا، شجاع و زاهد را جایگزین آن کند، افتخاری جاودانه را رقم زده بود. اگر نظام اسلامی در چهل سال گذشته زیر رگبار توطئهها و نقشههای شیطانی بیپایان دشمنان سلطه جو، فقط توانسته باشد، استقلال و آزادی ایران را حفظ کرده باشد و در این مدت هیچ پیشرفتی هم در کشور رخ نداده باشد، باز هم یک معجزه بزرگ است.
اما انقلاب در این چهل سال در عمل چه کرد؟ هم به حکومت دیکتاتوری پایان داد، هم دست استعمار از کشور قطع کرد، هم برجستهترین شخصیت علمی، مدیر و مدبر را در رهبری کشور قرار داد و هم تمام توطئهها و تهاجمات نظامی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... را خنثی کرد و بالاترین سطح امنیت را برای ایران به ارمغان آورد و علاوه بر تمام اینها با وجود همه فشارهای مستکبران عالم و علیرغم توطئههای گسترده ایران در سایه انقلاب اسلامی به پیشرفتهای خیره کننده و چشمگیری رسیده که دنیا را شگفت زده کرده است و در میان آتشی که نمرود و فرعونیان عصر برای سوزاندن انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن برافروختند، گلستانی عظیم به پا کرد که همه موجودیت مدعیان مدیریت جهان را به چالش کشیده، به گونهای که شیطان بزرگ تداوم حیات خود را در نابودی این گلستان میبیند و به هر ترفندی برای پژمردن آن چنگ میزند.
در ذیل به بخشی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه مشارکت عمومی اشاره میشود:
همدلی و همراهیِ مرزنشینانِ معتقد به فرقههای اسلامیِ مختلف با انقلاب، قائلهها را فرونشانده است.
راهبردِ دفاعی و امنیتیِ انقلاب، مردممحور بوده است.
یکی از عللِ پایداری انقلاب در برابرِ دشوارترین توطئههای اقتصادی، مساعدتهای معیشتیِ مردم نسبت به یکدیگر بوده است.
همراهیِ مردمِ ایران در کمک به طبقاتِ محروم و فقیر، مثالزدنیست.
مشارکتِ همدلانۀ مردم در حوادث و مواقعِ بحرانی، کمنظیرست.
تمامِ نهادهای انقلاب، ریشههای مستحکمِ مردمی دارند.
شکلگیریِ نهادهای انقلاب، حاصلِ احساسِ مسئولیّتِ مردم نسبت به سرنوشتِ انقلاب است.
وجودِ دهها هزار تشکّلِ فرهنگی، همراهیِ مردمِ با غایاتِ اعتقادی انقلاب را نشان میدهد.
در انقلاب، امام خمینی به مظهرِ خواستههای تاریخیِ مردمِ ایران تبدیل شد.
غلبه بر حاکمیّتِ چندهزار سالۀ شاهنشاهی، با همراهیِ مردم، ممکن شد.
یکپارچه و متراکم شدنِ ارادۀ مردم، حاکمیّتِ چندهزار سالۀ شاهنشاهی را پایان داد.
انقلابِ ایران، انقلابی با دستهای خالی، ولی برخوردار از بدنۀ اجتماعیِ کمنظیر بود.
غلبه بر حکومتِ پهلوی مسلح و موردِ حمایتِ امریکا، جز با مشارکتِ تمامعیارِ مردم، میسّر نبود.
انقلابِ اسلامی، حاصلِ چیرگیِ ارادۀ یکپارچۀ مردم، بر خشونت و سرکوبگریِ حکومتِ پهلوی بود.
انقلابِ ایران، تجّلیگاهِ هضم شدنِ ارادۀ یک ملّت در یک شخص بود.
پیروزیِ جریانِ مخالفِ دولتِ مستقر بهعنوانِ مجریِ انتخابات، نشاندهندۀ سلامتِ انتخابات است.
اینکه ولیّفقیه، رأیِ مردم را از لحاظِ شرعی، حقّ الناس قلمداد میکند، خصوصیّتِ منحصربهفردِ انتخابات در ایران است.
از جمله دلایلِ اعتبار و سلامتِ انتخابات در ایران، حقّ الناس شمرده شدنِ رأیِ مردم از لحاظِ دینی است.
چهل سال، حضورِ مستمر و فزایندۀ مردم در راهپیماییهای سالیانۀ انقلاب، در دنیا نظیر ندارد.
استمرارِ حضورِ مردم در راهپیماییهایی سالیانۀ انقلاب، عمقِ باورِ آنها به انقلاب را نشان میدهد.
حضورِ چهلسالۀ مردم در راهپیماییهای انقلاب، بیانگرِ همدلیِ آنها با انقلاب است.
مردمسالاری در انقلاب، مستمر، صادقانه و حداکثری بوده است.
در اثرِ انقلاب، ارادۀ مردم، جایگزینِ ارادۀ ملوکانه شد.
انقلاب، خواستِ مردم را جایگزینِ خودکامگیِ شاه کرد.
انقلاب، سایۀ خودکامگیهای شاه را از ارادۀ مردم برچید.
انتخاباتِ فرمایشی و تشریفاتی را برچید و انتخاباتِ حقیقی، واقعی، اثرگذار را حاکم کرد.
انقلاب، مردمی را که هیچکاره بودند، همهکار کرد.
انقلاب، مردم را از حاشیۀ سیاست، به متن سوق داد.
در سیاستِ پیش از انقلاب، مردم هیچکاره بودند.
به تعبیرِ رهبرِ انقلاب، نظامِ جمهوریِ اسلامی، چیزی جز ملّتِ ایران نیست.
نظامِ اسلامی، تبلورِ ارادۀ مردم است، نه یک نظامِ بوروکراتیک و اشرافیِ بریده از مردم.
نظامِ جمهوریِ اسلامی، تجسّمِ ساختاریِ خواستِ مردم است.
در اثرِ انقلاب، مردم از تماشاگرانِ سیاست، به تعیینکنندگانِ آن تبدیل شدند.
انقلاب، شکافِ میانِ مردم و حکومت را به اتحادِ این دو تبدیل کرد.
نیرومندیِ بدنۀ اجتماعیِ انقلاب، سرّ اقتدارِ آن در برابر بیگانگان است.
قوّتِ جنبۀ مردمیِ انقلاب، آن را از تهدیدهای بنیانبرافکن، عبور داده است.
مشارکتِ سیاسیِ مردمِ ایران، حدّ نصابهای رایج در دنیا را درهمشکسته است.
کمترین مشارکتِ مردم در انتخاباتِ ایران، برابر با بالاترین مشارکت در امریکاست.
میانگینِ مشارکتِ مردم در هیچیک از انتخاباتها، کمتر از پنجاه درصد نبوده است.