ماهان شبکه ایرانیان

تاثیر رسانه در تربیت اجتماعی کودکان

اجتماعی شدن یک سیستم دو جانبۀارتباطی بین فرد و خانواد و جامعه می باشد و مهارت های اجتماعی بخشی از جریان اجتماعی شدن فرد است

تاثیر رسانه در تربیت اجتماعی کودکان

اجتماعی شدن یک سیستم دو جانبۀارتباطی بین فرد و خانواد و جامعه می باشد و مهارت های اجتماعی بخشی از جریان اجتماعی شدن فرد است. به دلیل پیچیدگی جریان اجتماعی شدن و عوامل گوناگون مؤثر بر آن آموختن مهارت ها اجتماعی به کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و اولیاء امروز در این رابطه احساس کاستی های زیادی می نمایند پدرها و مادرها در زمینۀآموزش های آکادمیک بیشترین ارتباط را با کودک و مدرسه داشته و تا پایان تحصیلات از هیچ کوششی فروگذار نیستند؛ ولی در رابطه با مهارت های اجتماعی و اجتماعی شدن کودک بیشتر منبع یا سازمان خاصی را نمی شناسد و کوشش های مقطعی و پراکنده و گاه نادرست آنها زمینه ساز کفری این جریان و یا بروز عواقبی ناخوشایند در رشد عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و در مجموع شخصیتی کودک می گردد.

روند اجتماعی شدن

روند اجتماعی شدن جریانی است که از لحظۀتولد کودک آغاز می شود. کودک در این جریان، هنجارها، مهارت ها، انگیزه ها، طرز تلقی و رفتارهای فردی خود را به تدریج یاد گرفته و سازمان می دهد. از واکنشی که والدین در کودک مقابل گریۀاو نشان می دهد تا نقش های که برخی افراد و گروه ها و سازمان های اجتماعی در رابطه با کودک به عهده دارند همگی سامان دهندۀشخصیت فردی و اجتماعی این کودک خواهد شد و بیان گر رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی اوست.

پدر و مادر، خواهر و برادر، بزرگ ها و حتی تا حدودی عموها و عمه ها و دایی و خاله در این روش رشد تأثیر دارند. مربیان نیز بخش زیادی از وقت خود را برای ارائۀارزش ها و شناختن و شناساندن و جهت دادن یا تغییر دادن رفتار کودک صرف می کنند. با توجه به مطالب بالا آموزش اجتماعی که همان رفتار کلامی و غیر کلامی برخوردهای یا پاسخ های متناسب با محیط یا افراد مخاطب است. روابط بین فردی و درون فرد کودک را بالندگی و بهبود می بخشد تا به خود باوری، خودشکوفایی، گشاده رویی و نیک اندیشی رسیده و اعتماد به نفس و عزت نفس او افزایش یابد و بتواند با درون خود سازگار یافته و در روابط اجتماعی نیز احساس کفایت نماید.

کودک موجودی است زنده و انسان است خردسال، در مسیر رشد خود باید از دورانی عبور کند آن را «دوران کودکی» یا طفولیت نامیده می شود. از هر موجود زندۀدیگر، کودک به هدایت و مراقبت بزرگسال، برای گذر از این دوران، نیازمندتر است.

دوران شیرخوارگی مرحله ای است بیولوژیک ولی دوران کودکی مقوله ای است اجتماعی و تابع شرایط و ضوابط فرهنگی(1). این بافت اجتماعی و این مقوله فرهنگی و روانی، مانند تمامی نهادهای اجتماعی دیگر، دست خوش تغییر و دگرگونی است و بقاء و دوام آن نیز در گرو شرایط و عوامل مشابه دیگر ساختارها و نهادهای همان اجتماع می باشد. برای جستجوی پاسخ باید به سراغ تأثیر رسانه های ارتباط جمعی به روح و روان و خلق و خوی فرد و جامعه رفت و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی ناشی از رسانه ها را مورد نظر قرار داد.

ارتباط جمعی

هم زمان با اوج مرحله صنعتی شدن جوامع غربی، در اوائل قرن نوزدهم نوع جدیدی از ارتباط به وجود آمد با اشکال برقراری ارتباط در دوران پیشین تاریخ بشری متفاوت بود. از این ارتباط جمعی یاد می کنند. معدل انگلیسی کلمه ارتباطcommunicaton از ریشۀcommunis به معنای مشترک وcommunicare به معنای تأسیس اجتماع و به وجود آمدن جوَ تفاهم و اشتراک ساخته شده است وسایل ارتباط جمعی به آن دسته از وسایلی اطلاق می گردد که پیام را برای مخاطبان بسیار « عموم » ارائه می دهند و دارای آثار اجتماعی اند(2).

در طول یک شبانه روز، کودکان به طور متوسط شانزده ساعت بیدارند(3). نقش مدرسه، وسایل ارتباط جمعی و به مخصوص نیروی قدرتمند تلویزیون و در چند سال اخیر کامپیوتر و اینترنت در شکل دادن و طرز تلقی ها و خواستۀکودک و نوجوان و شیوه های بر خورد او بر کسی پوشید نیست(4).

امروز تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها متأثر از رسانه ها است و رسانه ها در خصوصی ترین رفتار انسان ها بزرگترین تا بزرگترین تغییرات نهادهای اجتماعی و ساختارهای فرهنگی و سیاسی رسوخ کرده است. رسانه های جمعی هم موجب بروز آسیب و چالش ها و تغییرات اساسی بر افراد و جوامع شده اند و هم شناخت آسیب های مختلف اجتماعی و فردی و گزارش آن به کنش گران اجتماعی نسبت به گسترش نابهنجاری های اجتماعی هشدار می دهند و بدین ترتیب کنش گران را از کجروی بازداشته و هنجارها و ارزش های جامعه را به آنان می نمایانند.

وسایل ارتباط جمعی می توانند با استفاده از شگردهای تبلیغاتی و آفرینش های هنری نفرت و زشتی تزلزل باورها و ارزش های ملَی، دینی و انسانی را به مخاطبان خود القاء کنند، همان طور که می توانند موجب تزلزل باورها و ارزش های ملی، دینی و انسانی گردند. تأثیر وسائل ارتباط جمعی تا بدان حد است برخی بر این باورند که امر جهان، امروزه در دست صاحبان این ابزار هاست(5). در جوامع جدید که آرمان ها و مسلک ها به نحو شگرفی رشد یافته است و با سیطرۀماشین و تکنولوژی انسان ها احساس تعلق اجتماعی افراد بشر می شود.

وسایل ارتباط جمعی در حقیقت نوعی آموزش زیستن در کنار یکدیگر به شکل مسالمت آمیز را به افراد داده و موجب درک بیشتر افراد در نهایت تفاهم و توافق آن ها با یکدیگر خواهند شد. این وسایل ایجاد حس مشترک و نیازهای مشترک نوعی همبستگی را در جامعه ایجاد می کند و در مواقع بحرانی نظیر جنگ و بلایای طبیعی همین رسانه ها هستند که موجب بسیج گروهی و طبقات انسانی جهت کمک به هم نوعان خویش می گردند. « دین رسانه ارتباطات اجتماعی»

رادیو

امروزه رادیو از وسایل عمومی به شمار می آید و بیشتر در همۀخانواده ها راه یافته است و شاید خانه ای خالی از آن نباشد و وسیله ای است همگانی که شبانه روز کار می کند و هر لحظه که بخواهند به راحتی می توانند از آن استفاده کنند. رادیو به صورت یکی از لوازم اولیه زندگی، وسیله تفریح و آرامش بخش، راهنما، مبلَغ، دوست صمیمی و پاسخ گوی مشکلات درآمده است. بنابراین یکی از وسایل تعلیم و تربیت محسوب شده می تواند در آموزش فرهنگ اسلامی و هم چنین در تربیت اجتماعی کودکان بزرگترین نقش را ایفا کند(6).

به همین دلیل دیگر جایی برای استفاده از حافظه دیداری یا تقویت قوۀشنیداری باقی نمی ماند و وقتی کودک پا به عرصه مدرسه می گذارد این ضعف در او نمودار می شود. بنابراین اگر برنامه های جذابی که بتواند در این امر به مادران کمک کند تا با گوش دادن به این برنامه ها توسط کودکانشان بتوانند این قوا را در فرزند تقویت کنند دیگر وقتی کودک پا به عرصۀآموزش می گذارد کمتر دچار آفت تحصیلی و اختلالات یادگیری می شود. در نتیجه اعتماد به نفس کودک تهلیل نمی رود، و به ارتباطات اجتماعی او لطمه ای وارد نمی شود.

موقعیت رسانه ای تلویزیون

امروزه زمانه تلویزیون به جزئی از اثاثیه منزل تبدیل شده است؛ اگر گفته نشود جزئی از خانواده است دوستی است که بیشتر برای دیدار می آید. تماشای تلویزیون جزئی از رفتار عادی اکثر مردم کره زمین قرار گرفته است. رسانه ای است که به سهولت در دسترس همه قرار می گیرد و تأثیر بر باورهای و ازرش ها و هنجارهای افراد بر کسی پوشیده نیست. هیچ خردسالی را نمی توان دید که به دلیل خردسالی از دیدن تلویزیون منع شود. کودکان به راحتی و با علاقه از این رسانه استفاده می کنند. نتایج تحقیقات مختلف از جذب شده کودکان دو ساله خبر می دهند کودکان در مقابل تلویزیون منفعل اند از الگوهای آن تبعیت می کنند.

قابلیت نفوذ تلویزیون نسبت به سایر وسایل ارتباط جمعی بسیار شدید است، به همین دلیل تلویزیون امروز در بنیان های خانوادگی ریشه دوانده و به شدت در چگونگی گذران روزمره مردم اثر گذاشته است. تأثیر عمیق تری به جای می گذارد، زیرا برنامه های تلویزیون اغلب فیلم، هنر و تصویر ارائه می شود و لذا از جاذبیت ویژه ای برخوردار است، از این جهت بر رادیو برتری دارد.

بنابراین تلویزیون نیز می تواند در نشر و توسعه فرهنگ غنی اسلام و تعلیم و تربیت عموم اقشار ملت و مهم تر از همه در تربیت کودکان و رشد اجتماعی آن، بزرگترین نقش را ایفا کند. صدا و سیما چنان که می تواند در خدمت مردم و اسلام باشد و با تهیه، تنظیم و اجرای برنامه های جالب و سومند و هماهنگ اسلامی، در تهذیب و تکمیل نفوس انسان ها، پرورش و ترویج اخلاق نیک و جلوگیری از انحراف و مفاسد اخلاقی داشته و در ترقی و عظمت کشور نقش مهمی را بر عهده بگیرد؛ هم چنین می تواند به صورت یک وسیله تفریح و سرگرمی و کم فایده درآید که نه نتها در پرورش نیک وظیفه مطلوب را درست انجام ندهد، بلکه شاید در اثر سهل انگاری، بی مبالاتی و اجرای برنامه های غلط و حساب نشده، مروج انحراف و بداخلاقی نیز باشد.

در این جا که نقش مهم صدا و سیما و مسئولیت سنگین مدیران، کارگران، هنرمندان، گویندگان و مجریان رسانه های عمومی آشکار می شود، صدا و سیما می تواند فرهنگ عمومی را دگرگون و جامعه را به سوی عظمت و کمال تعالی بخشد یا به سوی ذَلت و بدبختی و سقوط بکشاند(7). در جامعه و در فرهنگ مبتنی بر تلویزیون این سلسله مراتب آموزش اصول اطلاع رسانی از پایه و اساس ویران شده است. این جعبه جادو از قبل هر چیز یک ابزار بصری است. و باید توجه داشت که تصویر است و حواس بیننده را بطور کامل به خود معطوف می دارد.

در تربیت تلویزیونی، دشواری های کلام و بیان و تسلسل منطق و پیوند عبارات وجود ندارد. احساس کردن تصاویر، الفبای ویژۀخود را ندارد؛ برای این کار آموزش مقدماتی دستور زبان، کتاب لغت ضروری نیست. آن چه که اقتضای کلاس و مدرسه است وظیفۀیک تماشاچی تلویزیون نیست. فهم و دانش قبلی را نه از تماشاچی می طلبد و نه به او تعلیم می دهد(8).

در رسانه های ارتباط جمعی، به ویژه تلویزیون هر روز کمتر کودکان حضور دارند. در رادیو مدت هاست که دیگر از کودک نشانه ای دیده می شود. در حالی که غیبت او در تلویزیون روشن گر واقعیت های چندی است. البته منظور این نیست که در تلویزیون انسان های در سنین خردسالی حضور ندارند، بلکه از کودک به معنا ویژۀآن و با رعایت اقتضائات سنین کودک، اثری دیده نمی شود. اگر قرار باشد برنامه ای تأثیر گذار باشد بهتر است آن برنامه توسط کودکان اجرا شود.

تجربه نشان داده فیلم هایی که نقش اول آن ها را بچَه ها بازی می کنند بیشتر مورد توجه کودکان واقع می شود. در تلویزیون جمهوری اسلامی فقط در مناسبات مذهبی و هم چنین ماه های خاص مانند ماه مبارک رمضان است که برنامه های مخصوص کودکان اغلب رنگ و بوی دینی به خود می گیرد و برنامه هایی که تعاملات دینی و اجتماعی کودکان را تحت تأثیر قرار دهد به ندرت در طول سال به نمایش گذاشته می شود. البته در یکی دوسال اخیر ارائۀچنین برنامه هایی نقش پررنگ تری در اذان کودکان و نوجوانان پیدا کرده است ولی باز هم نیاز به تقویت و افزایش این برنامه ها توسط کارشناسان دینی احساس می شود.

کودکان و سرگرمی

سرگرمی از جمله کارکردهای تلویزیون می باشد که می تواند در تربیت اجتماعی کودکان مؤثر باشد. گرچه در دین مبین اسلام، سرگرمی های جهت دار، مورد تأیید قرار گرفته و ایجاد سرور در قلب مومنین عبادت محسوب شده، ولی متدینان و مبلغان دینی نتوانسته اند حدود و مرزی برای سرگرمی های دینی و غیر دینی مشخص کنند و اغلب سرگرمی های مخرب دین و دیانت بوده است، هم چنین متدینین افرادی جدی تصور شده و شوخی و مزاح به اقشار کم منزلت جامعه تلقی می شود.

و از آن جا که تلقی درستی از سرگرمی دینی چندان ارائه نشده و نیز از نظر محتوایی و گاه ابتذال گرائیده است که جا دارد کارشناسان دینی تلاشی مضاعف در این زمینه بنمایند و با الگو برداری از روش های تبلیغاتی غربیان در اغنای دینی خانواده ها او فرزندانشان کوشش کنند.

ماهواره

تلویزیون ماهواره ای بر فراگیری تلویزیون افزود. در منطقۀایران، در جریان مجرای خلیج فارس در سال های 1990- 1991 بود که پخش تصاویر ماهواره ای آغاز شد.

ورود تلویزیون ماهواره ای به منطقه خاورمیانه، مجادله و کشمکش بین پخش های تلویزیونی و فرهنگ را شدت بخشیده است. مطالعات مختلف نشان می دهند که ملی دوره پنجاه ساله ورود تلویزیون بر جهان اسلام، کمک تلویزیون به احیاء و غنی سازی فرهنگ به مراتب کم تر از آن چیزی است که ادعا می شود.

کودکان و شبکه های ماهواره

امروز شبکه های ماهواره ای به طرز قابل توجهی درون خانه رسوخ کرده است و اکثریت خانواده ها این شبکه ها را بیشتر از شبکه های رسانه های تماشا می کنند تحقیقات نشان که درصد زیادی از شبکه های ماهواره برنامه های مفید دارند و فقط در صد ناچیزی از این برنامه ها دارای نکات منفی و مروج فحشا و فساد هستند و این در حالی است که اغلب، خانواده ها از همان درصد ناچیز را برای تماشا استفاده می کنند و بیشتر از همه کودکان به تماشای تلویزیون علاقه نشان می دهند. (9)

زیرا این شبکه ها در تمام ساعات شبانه روز برنامه ها و فیلم های کارتونی و انیمیشن را به تماشا می گذارد و بچه ها هر زمان که اراده کنند فرصتی پیدا کنند می توانند به تماشای تلویزیون بنشینند و متاسفانه خانواده ها کنترلی روی این برنامه ها که بیشتر آن ها مروج پرخاشگری، سکس و برهنگی است، ندارد این عوارض منفی تلویزیون است در صورتی که کودکان بیش از حد از تلویزیون استفاده می کنند، احساس می کنند می توانند بیشتر مشکلات خود را خشونت حل کنند و در این صورت احساس خطر، وحشت و ناامنی افزایش می یابد.

برای کاهش چنین خطرهایی بهتر است خانواده ها یک برنامه ریزی برای تماشای تلویزیون فرزندان خود داشته باشند که چند نمونه از آن اشاره می شود: ابتدا بهتر است از کودک در مورد تماشای نوع برنامۀمورد علاقه اش نظر خواهی شود و با ارشاد صحیح والدین او به سمت تماشای برنامه ها و شبکه های مفید تر، آموزنده تر و جالب تر راهنمایی می شود. در مورد دیدن تلویزیون، نوع برنامه و حتی صدای تلویزیون و. . . قوانین وضع شود. در صورت رعایت این قوانین از طرف فرزند خوب است او را تشویق کرده و در صورت عدم رعایت او مؤاخذه می شود و برای تأثیر بیشتر والدین باید به رعایت قوانین پایند باشند.

تأثیر رسانه بر اولیاء

پدران و مادران به دلیل تأثیر روز افزون رسانه های ارتباط جمعی بیش از پیش حس اعتماد به نفس خود را در تربیت کودکان از دست داده اند و به این باور کشانده شده اند که قادر به اعمال تربیت بوده و نمی تواند پاسخ گوی نیازهای فکری و جسمی فرزندانشان باشند.

نتیجۀقهری این بی اعتماد به خود و این احساس ناتوانی، نه تنها سبب بی تفاوتی آنان نسبت به تأثیر رسانه ها گریده، بلکه باعث شده است، که به کارشناسان و متخصصانی روی آوردند که مدعی هستند، بهتر از آنان می دانند خیر و صلاح کودکانشان در کجاست.

بدیهی است با رشد این دخالت ها، حریم صفای امنیت، عاطفه، پیوندهای روحی و روانی و روابط زیبای سنتی خانواده ها از بین رفته و از استحکام پیوند ارتباطی والدین- فرزند پیوسته خواهد کاست.

بهترین و روشن ترین قرینه ها را برای محو و زوال تصور و باور دربارۀکودکان و ضرورت ها و اقتضائات آن، می توان در برنامه های پیام بازرگانی و صحنه های تبلیغاتی آن دید. این واقعیتی که چگونه دختران و پسران دبستانی با غرایز تحریک شده جنسی و چهره های برافروخته از لذایذ سکسی، این چنین بدون شرم و احساس خجالت در مقابل دوربین ظاهر می شود و به عنوان هنر پیشگان درام های تبلیغاتی، به ایفای نقش می پردازند(10).

تأثیر اینترنت در کاهش مسئولیت اجتماعی

وقتی کودک بدون توجه به محدودیت توجه به محدودیت های و ممنوعیت های جامعه اقدام به نقض هنجارهای اجتماعی می کند، او به نوعی دچار کاهش مسئولیت اجتماعی شده است. اینترنت به دلیل داشتن ویژگی هایی مانند ناشناختگی، کاهش نشتنه های دیداری و شکل دهی ارتباطات در اجتماعات بریده از واقعیت، فرصت شگرفی را برای دست کاری و تجربه هویت در اختیار کاربران قرار می دهد. وجود این ویژگی ها می تواند موجبات تشویق کاربران به تأکید، تغییر یا پنهان سازی برخی از ویژگی های ظاهری، رها سازی آن ها از احساس محدودیت ها برای افشای ابعاد معینی از خود و در نتیجه جدا سازی زندگی واقعی از زندگی در فضای مجازی را فراهم نماید(11).

وقتی کودک خود را آزادانه در چنین فضای می بیند و خود را با هیچ قانون و قید و بندی مواجه نمی بیند، رفته رفته چنین تصور می کند که در زندگی روزمرۀخود هم می تواند قوانین جامعه را نقض کند و این برای او بی مسئولیت بودن در تمام عرصه های زندگی را به همراه می آورد و چون در فضای مجازی کسی او را در مقابل بی قانون مؤاخذ نمی کند، اگر کسی در زندگی و فضای حقیقی در مقابلش بایستد نمی تواند با او کنار بیاید در نتیجه در ارتباطات خود با دیگران دچار مشکل می شود.

لذا خانواده ها در ابتدا باید برای استفاده کودکان خود از اینترنت، میزان زمان مشخصی را در نظر یگیرند، دوم این که بهتر است تا جای که امکان دارد خودشان به عنوان راهنما با هم بازی در کنار کودکان به طور غیر مستقیم نظارت داشته باشند، هم چنین کودکان خود را با سایت های خوب مفید آشنا کنند(12).

اعتماد به نفس

کودکی که از محیط خانوادگی گرمی برخوردار باشد و دوره های شیرخوارگی و کودکی اول را در کنار مادری مهربان، متعال و کاردان به سربرد، اعتماد به نفس و امنیت خاطر کسب می کند تا آن جا که می تواند هر روز چند ساعتی از مادر دور بماند، بدون این که دست خوش اضطراب و نگرانی شدید بشود. از طرف چنین کودکی در همین مدت در یادگیری زبان مشترک تا آنجا پیش رفته است که می تواند مقاصد خود را به بزرگسالان تفهیم کند و با همسالان خود نیز ارتباط برقرار نماید.

از آن چه گذشت این نتیجه حاصل می شود که: باید فضای رسانه ای را شناخت و آن را عنوان مکمل برای رسانه های سنتی در تبلیغ دین و ارزش های دینی و اجتماعی به حساب آورد و در این مسیر از مزیت های سنی این رسانه نیز غافل نماید. تلویزیون دارای کارکردها شناخت و به تناسب در تقویت مکملی رسانه های سنتی همت گمارد.

تأثیر کتاب بر تربیت اجتماعی کودک

یکی از وسایل بسیار مهم و مؤثر در تربیت اجتماعی کودکان، کتاب و مجله های کودکانه است. مجله و کتاب های کودکان کمتر در خانه ها راه یافته و مقداری از اوقات فراغت کودکان به خواندن یا سرگرم شدن به این کتاب ها و مجلات می گذرد. عده ای از خانواده ها هم اهل مطالعه هستند و کم و بیش کتاب می خوانند، از این رو در رواج این فرهنگ در بین اعضای خانواده از جمله کودکان نقش دارند.

ارباب مطبوعات می توانند مرَوج آموزش مهارت های اجتماعی از جمله: دانش دوستی، وظیفه شناسی، خدمت گزاری، نیکوکاری، عدالت خواهی، فداکاری، ثبات و استقامت گذشت و دیگر فضایل انسانی باشند؛ چنان که می توانند فرهنگ مادی گری، سود پرستی، خود خواهی، شهوترانی، بی بند و باری، بی تعهدی و دیگر رذایل اخلاقی را ترویج کنند. آن ها با نوشته ها، داستان سرایی ها تعریف و تمجیدها، تجزیه و تحلیل ها، نقد و انتقادها، تصاویر و نقاشی و حتی با الفاظ و عبارات خود، در گروهی عظیمی از اقشار مختلف جامعه از جمله تأثیر می گذارند. تأثیری خوب یابد. (13)

پی نوشت ها:

(1) نیل پست من، نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی، مترجم صادق طباطبایی، اطلاعات، تهران، 1378، ص 16

(2) خیری حسن، دین رسانه ارتباطات اجتماعی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ 1389، ص 32

(3) همان، ص 40

(4) پدرام احمد، اعتماد به نفس و مهارت های اجتماعی، کیاراد، 1389، چاپ سوم، ص 106 و 107

(5) خیری حسن، همان، ص 37

(6) امینی، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، موسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1384، ص 156

(7) همان، ص 158

(8) نیل پست من، همان، ص152

(9) دانشمند، مهدی، مجید زارعی، چراغ های راهنمای قرمز و سبز در تربیت کودک، شهید حسین فهمیده، اصفهان، 1387، چاپ اول، ص118

(10) همان، ص 242

(11) کرم اللهی، نعمت ا. . . ، اینترنت و دین داری، موسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1390، ص 306

(12) دانشمند، مهدی، همان، ص121

(13) امینی، ابراهیم، همان، ص 161

منبع: مقاله «سبک تربیت اجتماعی کودک در آموزه های اسلامی»، مریم احمدی و فروغ بلوچی، لیلا کرمیان، آمنه کریمی، هاجر کوچکی فرد، مدرسه علمیه فاطمه الزهرا، ویلاشهر، تابستان 1392

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان