دهه 70، دوره تاریک سیاست آمریکا، اما فرصتی طلایی برای هالیوود برای ساخت فیلمهای مختلف در مورد آن، بود. یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده در مورد آن دوره، «همه مردان رییس جمهور» All the President’s Men است، فیلمی که داستان دو خبرنگار روزنامه واشینگتن پست The Washington Post که ماجرای سرپوش گذاشتن بر رسوایی واترگیت Watergate را برملا میکنند، را روایت میکند. رسوایی که در نهایت به استعفای ریچارد نیکسون Richard Nixon از مقام ریاست جمهوری منجر شد. پس از چهل سال، هنوز هم این اتفاق منبع الهام فیلمهای زیادی است. (برای مثال فیلم موفق «افشاگر» Spotlight).
در زیر جزییات جالبی در مورد فیلم «همه مردان رییس جمهور» را آوردهایم.
1- رابرت ردفورد Robert Redford نه تنها ایده ساخت فیلم را داد، بلکه در نوشته شدن کتابی که فیلم براساس آن ساخته شده است، نیز نقش داشت.در اکتبر سال 1972، هنگامی که رسوایی واترگیت هنوز کاملا برملا نشده بود، این ستاره هالیوودی با خبرنگاران واشینگتن پست، باب وودوارد Bob Woodward و کارل برنستین Carl Bernstein تماس گرفت تا نظر شخصی خود را در اینباره با آنها در میان بگذارد. این دو خبرنگار فرصت وقت گذاشتن برای یک بازیگر را نداشتند، اما ردفورد به آن چیزی گفت که در ذهن آنها ماند. ردفورد به این دو خبرنگار گفت که راه درست افشا کردن این ماجرا، انتشار تمام اتفاقات آن نیست، بلکه برای تاثیرگذاری بیشتر، باید این داستان را قدم به قدم، همانطور که خودشان در ابتدا به آن رسیدهاند، منتشر کنند، مانند یک داستان کارآگاهی.
وودوارد و برنستین در ابتدا از این ایده استقبال نکردند، اما بعدتر در هنگام نوشتن کتابشان، به حرف ردفورد رسیدند. وودوارد در مورد ردفورد گفت «او بود که با آن تماس تلفنی، ایده نوشتن کتاب را در ذهن ما کاشت.»
2- ردفورد فقط میخواست تهیهکننده این فیلم باشد، اما استودیو سازنده از او خواست که در فیلم نیز بازی کند.در ابتدا نظر ردفورد این بود که فیلم را سیاه و سفید و به سبک مستند، بدون بازیگر سرشناسی بسازند. اما کمپانی وارنر برادرز Warner Bros که میدانستند این فیلم پروژه هزینهبری خواهد بود با این حرف مخالفت کردند و از ردفورد خواستند که برای تضمین فروش فیلم در آن بازی کند. پس از موافقت ردفورد برای بازی در نقش یکی از شخصیتها اصلی، مشخص شد که نقش شخصیت دیگر را نیز باید بازیگر معروفی بازی کند، تا تعادل قدرت بین دو شخصیت وودوارد و برنستین حفظ شود.
3- میتوان گفت نام هر دو بازیگر اصلی فیلم، اول آمد.هنگامی که داستین هافمن Dustin Hoffman برای نقش کارل برنستین انتخاب شد، مشکل کوچکی به وجود آمد. با اینکه سابقه هافمن در هالیوود از ردفورد کمتر بود، اما با داشتن سه نامزدی اسکار، بازیگر مهمی شمرده میشد. وودوارد و برنستین نیز در این ماجرا نقش کاملا یکسانی داشتند و باید به یک نسبت در فیلم به آنها پرداخته میشد. حالا این مشکل مطرح میشد که نام بازیگران به چه ترتیبی باید در تیتراژ نوشته شود؟ در نهایت مدیربرنامههای هافمن و ردفورد به نتیجهای رسیدند، مانند کاری که جان وین John Wayne و جیمز استوارت James Stewart در فیلم «مردی که لیبرتی والانس را کشت» The Man Who Shot Liberty Valance کردند. نام ردفورد در تبلیغات و تیزرهای تبلیغاتی اول آمد و در تیتراژ فیلم اسم هافمن اول بود. (با اینحال در هر جایی که از این دو خبرنگار یاد میشود اول اسم وودوارد و سپس برنستین آورده میشود. اما در مقالات آنها در روزنامه نام آنها به ترتیب حروف الفبا آورده میشد: کارل برنستین و باب وودوارد.)
4- استخدام شدن فیلمنامهنویس این فیلم، کاملا اتفاقی بود.ردفورد با ویلیام گلدمن William Goldman، که برنده جایزه اسکار برای فیلمنامه فیلمهای «بوچ کسیدی» Butch Cassidy و The Sundance Kid شده بود، دوست بود و او را به ملاقاتی با وودوارد و برنستین دعوت کرد، تا داستان آنها را بشنود و نظرش را بگوید. ردفورد بعدتر گفت «قصد من وارد کردن گلدمن به پروژه این فیلم نبود و نمیخواستم او را برای فیلمنامهنویسی این فیلم معرفی کنم.» اما چند هفته بعد نسخهای از این داستان برای گلدمن فرستاده شد تا نوشتن فیلمنامه را شروع کند. ردفورد گفت «من از ابتدا در مورد این همکاری مطمئن نبودم، اما به خاطر رابطه دوستیمان آن را ادامه دادم.» گلدمن برای این فیلم برنده جایزه اسکار دیگری شد.
5- کارل برنستین و نورا افرون Nora Ephron هم نسخه اولیه دیگری از فیلمنامه را نوشتند.اولین نسخه فیلمنامه نوشته گلدمن نظر هیچکس را جلب نکرد، نه ردفورد، نه وودوارد و نه برنستین، و نه ویراستارهای واشینگتن پست. برنستین و نامزدش نورا افرون، که بعدتر فیلمنامه «وقتی هری سالی را ملاقات کرد» When Harry Met Sally و «بیخواب در سیاتل» Sleepless in Seatle را نوشت، بدون اینکه به کسی بگویند شروع به نوشتن فیلمنامه کردند. وقتی آن را به ردفورد و گلدمن نشان دادند، گلدمن از اینکه این دو بدون اینکه او را در جریان بگذارند چنین کاری کردهاند، ناراحت شد. (بعدتر همه با هم همعقیده بودند که انجام این کار اشتباه بود.)
6- طبق ادعای ردفورد، فقط 10 درصد از فیلمنامه نهایی نوشته گلدمن بود.به محض شروع کار، کارگردان، الن جی. پاکولا Alan J. Pakula، از گلدمن فیلمنامه نهایی را خواست. گلدمن بدون توجه به توهینی که به او شده بود، بارها فیلمنامه را اصلاح کرد. اما باز هم فیلمنامه نهایی او مورد پسند پاکولا و ردفورد واقع نشد. در نهایت این دو یک ماه را در اتاقی در هتل رو به روی ساختمان واشینگتن پست به نوشتن و ویرایش فیلمنامه گذراندند. در سال 2011، نویسنده زندگینامه ردفورد نوشت «تقریبا 10 درصد فیلمنامه گلدمن دست نخورده باقی ماند. میتوان گفت 90 درصد فیلمنامهای که گلدمن برای آن برنده جایزه اسکار شد را ردفورد و پاکولا نوشتند.»کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
6