سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
کنایه امویگری به نظام در شب احیای اصلاحطلبان!
«محمد سروشمحلاتی» از شیوخ اصلاحطلب، به تازگی طی اظهاراتی در یک مراسم احیای شب قدر با اشاره به تفاوتهای عدل امیرالمؤمنین (ع) و شبه عدل معاویه گفته است: سیاست اموی این بود که اگر میتوان مردم را با بذل و بخشش به برخی افراد موثر در جامعه راضی کرد، باید این کار را انجام داد.
به گزارش جماران، او در ادامه و پس از این صحبتها تصریح میکند:
«سیاست اموی این را می گفت که عدهای از مردم حتی اگر در فقر و فلاکت نیز باشند، در قبال حکومت ساکتند. از این رو، تنها باید تعدادی از مردم را جذب کرد و نگه داشت و آنها را که نگه داری –و به آنها بذل کنی-، در واقع کل مردم را نگه داشتی. بنابراین این جمله در فهم سیاست اموی بسیار موثر است. من در صدد بیان چرایی این موضوع نیستم که وضع کشور ما به لحاظ فساد چرا در چنین شرایطی قرار گرفته؟ ولی عرض میکنم در هر جامعهای که از سیاست عدالت عدول کرد و به بذل روی آورد، فساد فراگیر می شود. زیرا عدالت قاعده مند بوده و بذل فرا قاعده و قانون و یک نوع امتیاز است و در امتیاز وقتی این مسابقه شروع شد دیگر قابل کنترل نخواهد بود و هرکسی سعی می کند در آن از دیگران سبقت بگیرد و آنزمان است که فساد فراگیر شده و راهی هم برای علاج آن وجود ندارد.» [1]
*سروش محلاتی که برخی رسانههای اصلاحطلب از او با عنوان حجتالاسلام و برخی دیگر با عنوان آیتا… یاد میکنند؛ اینهمانی فوقالذکر میان نظام جمهوری اسلامی و حکومت اموی را در حالی برقرار کرده که گویا در جریان نیست مقوله «فساد» در حکومت امیرالمؤمنین (ع) هم وجود داشت. مفهومی که در بیانه گام دوم رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره شده است.
در واقع سروشمحلاتی با فاکتور گرفتن این حقیقت تاریخی قصد دارد ملات لازم را برای القای اموی بودن جمهوری اسلامی را به مخاطب القا کند.
او همچنین در قبال وقوع مفاسد مالی در دوران حکومت امام مجتبی (ع) و ایضاً در میان برخی کارگزاران مالی امام کاظم (ع) نیز خود را به تجاهل زده و این حقایق را درباره فساد نگفته است.
باید اشاره کرد مقوله فساد از آنجا که امری نفسانی است؛ در هر عصر و در هر حاکمیتی حتی در حاکمیت امام معصوم نیز امکان وقوع دارد و بر اساس مبانی فلسفی و عقلانی، زمانی میتوان یک حکومت را جائر و ظالم نامید که نسبت به وقوع مفاسد دچار کرختی باشد و با فساد برخورد نکند.
در واقع، سروشمحلاتی در حالی به اینهمانی میان نظام جمهوری اسلامی و حکومت معاویه پرداخته است که مردم جسد امیرمنصور آریا، وحید مظلومین و سایر مفسدین را بر بلندای دار دیدهاند و میبینند که هیچ فساد اثبات شدهای در نظام جمهوری اسلامی ایران نیست مگر اینکه در دست پیگیری و برخورد قرار دارد.
گزاره «شیوع فساد» نیز یک عبارت پوپولیستی است که اصلاحطلبان برای مفسدنمایی از نظام اسلامی ترویج میکنند. این در حالی است که فساد همچون سایر گناهان نفسانی قابل اندازهگیری نیست و مقولهای است که کم آن هم زیاد است. معالوصف در حکومتی میتوان مدعی شیوع فساد بود که شاکله حاکمیت با فساد موافق باشد و با آن برخورد نکند.
سروشمحلاتی همچنین بایستی سند ادعای خود مبنی بر بذل و بخشش اموی در نظام جمهوری اسلامی ایران را نیز ارائه کند!
آیا در نظامی که همه میدانند راه رسیدن به پست و مقام ارشد اجرایی از طریق صندوق رأی میگذرد؛ کسی میتواند مدعی بذل و بخشش و صله دادن ملک مصر و ری به اقطاب منطبق با حکومت باشد؟
و یا ایضا در کدامین بخش از سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران اثری از تبعیض و بیمحلی به مردمان ساکت! مشاهده میشود که سروش محلاتی ادعای آن را مطرح میکند؟
سروشمحلاتی باید کسی را به این محکمه بیاورد که از حاکمیت ایران همیانهای درهم و دینار و وعده ملک مصر گرفته باشد تا به هر قیمتی، ادامه حکومت را تضمین کند.
آنچه که در ابتدای مطلب اشاره شد البته تنها بخشی از مواضع عجیب سروشمحلاتی است...
این فرد همچنین دیدگاههایی دارد از جمله اینکه مردم ایران شاد نیستند چون حسین (ع) را محور قرار دادهاند، خیمههای امام حسین (ع) در ایران شدهاند مراکز فحّاشی! جمهوری اسلامی مشکل عقل دارد، اعضای فعلی خبرگان، خبره نیستند و عده زیادی در حوزه به حکومت بدون ولی فقیه فکر میکنند .[2]
گفتنیست، جریان سیاسی خاص چند سالیست که در برخی اماکن وابسته به خود و در ظاهر برگزاری احیای لیالی قدر، اقدام به طرح مواضع سیاسی علیه جمهوری اسلامی و مبانی شیعه میکند. اظهارات سروشمحلاتی نیز در یکی از همین اماکن بیان شده است.
***
برادر عزیز، حجاریان، به خاطر بیاور...
«محمد عطریانفر»، فعال اصلاحطلب و از اعضای ارشد حزب کارگزاران، به تازگی در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به طرح سعید حجاریان برای «حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات مجلس» گفته است: جمعبندی آقای حجاریان امر واقع و مقبولی نیست و پذیرش چندانی ندارد.
او در ادامه میافزاید:
«قبول دارم که باید حساسیت بیشتری داشته باشیم. اما در این مقام نمیتوانیم مشروط وارد انتخابات بشویم. نام مستعار اصلاحطلبی «مشارکت در انتخابات» است و اگر از انتخابات گذر کنیم، جامعه به سمت انفعال یا "شورش" حرکت خواهد کرد که چنین رویکردی با شاکله اصلاحطلبی همخوان نیست.»
عطریانفر تصریح میکند:
«اصلاحطلبان باید هنرشان در گفتوگو باشد تا با استفاده از این ابزار راهگشا، موانع را برای حضور افراد لایق در مجلس برطرف کرد. اگر بناست پارلمان مؤثری داشته باشیم، باید مقدمات آنرا هم فراهم کنیم. بپذیریم که مقدمه واجب، واجب است و مدام نگوییم مرغ یک پا دارد!»
او ادامه میدهد:
«به هر حال شورای نگهبان با اختیارات فعلی یک واقعیت است؛ ما باید تقابل شکننده با شورای نگهبان را از بین ببریم و با گفتوگو از میزان رد صلاحیتها بکاهیم. علاوه بر این، آقای حجاریان حداکثر میتواند بگوید من اینطور میاندیشم. زمانی میتوان گفت جریان اصلاحات موضعی رسمی گرفته است که شخص آقای خاتمی آن موضع را اعلام کند و اظهار نظر فردی شخصیتها ملاک عمل کلی نیست. برادر عزیز، حجاریان، کاش به خاطر بیاورد اصلاحطلبان هر بار که انتخابات را تحریم کردهاند، هزینه بیشتری دادهاند و تجربه نشان میدهد تحریم انتخابات به هیچوجه به صلاح امر اصلاحات نیست.»
*بایستی به آقای عطریانفر عرض کرد که سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده آردهایشان را بیخته و الکشان را آویختهاند و خیلی وقت است که درباره مقوله ناامیدسازی مردم و ایجاد فضای شورش به تفاهم رسیدهاند .[3]
اشارههای عطریانفر به موضعگیری خاتمی نیز در حالی است که لیدر اصلاحطلبان عملاً به یک مهره سوخته در میان چپها تبدیل شده است و موضعگرفتن یا نگرفتن او در قبال حرکت عمومی طراحی شده در هسته سخت جریان اصلاحات چندان اهمیتی ندارد.
شاهد مثال آنکه خاتمی در جریان تحریم انتخابات مجلس نهم هیچ موضع رسمی اتخاذ نکرد و یا اعلام موضع او در فتنه 88 نیز در حالی بود که طراحیهای مربوط به ایجاد فتنه از یکسال قبل آغاز شده بود.
مثال دیگر اینکه خاتمی چند سال قبل مباحثی را پیرامون ضرورت عذرخواهی نیز مطرح کرد اما با واکنش سرد هسته سخت اصلاحات مواجه شد و زبان به کام درکشید.
با این تفاسیر به نظر میرسد فضای عمومی اردوگاه اصلاحات در قِبال انتخابات پیش رو به سمتی خواهد رفت که حجاریان طراحی کرده است و دعوای سنتی کارگزارانیها با اصلاحطلبان ستادی؛ همچون همیشه تأثیری بر عملکرد عمومی اصلاحطلبان ندارد.
زیرا آنها نشان دادهاند که همواره در «نقطه کانونی» با یکدیگر همداستان میشوند و فیالمثل شخص عطریانفر مثل سال 88 به سرباز جانبرکف حجاریان بدل میشود و در راستای تحقق منویات او تلاش میکند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند نقطه کانونی اشاره شده در مقطع پیش رو، «فتنه اقتصادی» است که از چند سال قبل توسط هسته سخت اصلاحطلبان طراحی شده است.
فتنهای که این بار قصد دارد مردم را به بهانه مشکلات اقتصادی و گرانیهایی که خود پدید آورده؛ به خیابان بکشاند و شعار براندازی نظام سر بدهد.
البته هسته سخت موصوف، چرکنویس این طراحی را در اغتشاشات دیماه 96 تمرین کرده است و همانطور که سعید حجاریان نیز تصریح کرده است؛ این موج قرار است با شدت بیشتری به سمت ساحل بازگردد!
حجاریان در این زمینه وعده رویارویی مردم و نیروهای امنیتی را نیز داده است .[4]
***
نماینده مستعفی مجلس ششم: خوشحالم که روحانی از افزایش اختیارات سخن میگوید!
«علی تاجرنیا»، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است:
موضوع امنیت ملی اگر چه در راس آن شخص رئیس جمهوری است، اما بخش عمده ای از مولفه های تاثیرگذار بر آن از اختیارات وی خارج است.
او میافزاید:
«در حوزه اقتصاد مشاهده می کنیم که نهادهایی که سنخیتی با فعالیتهای اقتصادی ندارند؛ می توانند مجموعه اقتصاد کشور را مدیریت کنند و تاثیرگذار باشند. در عرصه سیاست در ظاهر به اسم نیروهای مردمی نوعی احزاب نانوشته داریم که در همه انتخابات، جانب یک جریان سیاسی خاص را می گیرند. این موارد نشان می دهد مجموعه هایی در حوزه قدرت وجود دارد که خارج از اراده رئیس جمهوری عمل می کنند.»
تاجرنیا در عین حال تصریح میکند:
«خوشحالم که رئیس جمهوری با پوست و استخوان این مشکلات را حس کرده است و از افزایش اختیارات رئیس جمهوری سخن می گوید. به هر حال این موضوع می تواند به مجموعه دموکراتیزاسیون (دموکراسی سازی) کشور و واگذاری اختیارات بیشتر به شخصیتها و نهادهای برآمده از رای مردم نقش موثری داشته باشد.» [5]
*ما قضاوت درباره اظهارات و خوشحالیهای تاجرنیا را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
معالوصف آنچه که تاجرنیا در طرح مثالهایی از بیاختیاری رئیسجمهور مطرح کرده است واقعی نیستند!
بویژه اینکه واضح است که مثلاً در عرصه اقتصاد و برخورداری از درآمدهای کلان کشور، هیچکس همچون دولت مبسوط الید نیست و هیچ نهادی هم در کشور وجود ندارد که در این زمینه بتواند به پای اختیارات و امکانات دولت برسد.
میزان برخورداری دولت از اختیارات و درآمدهای اقتصادی کشور به حدّیست که کارشناسان میگویند بیش از 95 درصد از اجرائیات کشور در اختیار دولت و شخص رئیس جمهور است.
مثالهای تاجرنیا در مباحث مربوط به سیاست و امنیت ملی نیز بیشتر بهانهجویی به نظر میرسند تا واقعیت! زیرا مثلاً تجربه «برجام» که صرفاً خواسته دولت آقای روحانی بود و هیچ بخشی از ارکان حاکمیت نیز نسبت به آن خوشبین نبودند؛ به روشنی نشان میدهد که دولت در عرصه سیاست داخل و خارجی تا چه اندازه یکّهتازی میکند.
ضمن اینکه بر خلاف القائات جریان خاص نیز رهبری در قبال اجرائیات دولتی کشور دخالت ندارند بلکه به دلیل رأی مردم، به اِعمال یک مدیریت کلان ارزشی بسنده میکنند.
***
1_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1195305
2_ mshrgh.ir/927542
3_ mshrgh.ir/938200
4_ mshrgh.ir/927222
5_ www.irna.ir/news/83328699/