ژانر موزیکال یکی از ژانرهای فیلم است که در آن آوازهایی توسط کاراکترها خوانده میشود که با داستانسرایی درهمآمیخته و گاهی اوقات نیز با رقص همراه میشود.
این آوازها معمولاً به پیشبرد طرح داستان کمک میکنند یا موجب افزایش شناخت کاراکترهای فیلم میشوند؛ اما در برخی موارد آنها منحصراً به مانند یک زنگتفریح در خط داستانی به کار میروند و اغلب به گونهای استادانه تحت عنوان اعداد تولید (بخشی از یک آهنگ یا رقص از یک نمایش یا فیلم که همه یا بیشتر اعضای بازیگران را نشان میدهد.) طراحی میشوند.
همچنین بخوانید:
ژانر وسترن چیست
فیلم موزیکال یک توسعه طبیعی از تئاتر موزیکال پس از ظهور تکنولوژی صداپردازی در فیلم بود. به طور معمول، بزرگترین تفاوت بین فیلم و تئاتر، استفاده از صحنهپردازی و لوکیشنهای پر زرق و برقی است که به کار بردن آنها در یک تئاتر غیرعملی است. فیلمهای موزیکال به طور مشخص المانهایی دارند که تداعیکننده تئاتر هستند؛ اجراکنندگان اغلب آهنگ و رقص خود را طوری اجرا میکنند که گویی شنوندگان زنده آنها را تماشا میکنند. به مفهومی، تماشاگران به مخاطبان روایی تبدیل میشوند به این صورت که اجراکننده مستقیماً به دوربین خیره میشود و نمایش خود را اجرا میکند.
فیلمهای موزیکال هالیوود
نخستین موزیکالها
لی دفارست اولین فیلمهای کوتاه موزیکال را در سالهای 1923 و 1924 خلق کرد. در ابتدای سال 1926، هزاران ویتافون (نوعی سیستم صداگذاری روی فیلمها که توسط برادران وارنر و فرست نشنال ساخته شد.) کوتاه ساخته شدند که بسیاری از آنها دارای بندها، خوانندگان و رقاصانی بودند. نخستین فیلمهای بلند که با صدا همگامسازی شده بودند، تنها یک موسیقی متن و گهگاهی افکتهای صوتی داشتند که زمانی که بازیگران کاراکترهای خود را همانند فیلمهای صامت به تصویر میکشیدند، پخش میشدند: بدون گفتگو قابل شنیدن.
فیلم «خواننده جاز» The Jazz Singer در سال 1927 توسط برادران وارنر منتشر شد؛ نخستین فیلم با نوارهای صوتی که هم شامل موسیقی دایاجتیک (diegetic، نوعی موسیقی در یک نمایش درام مثل فیلم یا بازی ویدئویی که بخشی از تنظیم داستانی است. بنابراین، احتمالاً توسط کاراکترها شنیده میشود.) میشد و هم غیردایاجتیک. اما «خواننده جاز» تنها حاوی یک سکانس کوتاه از دیالوگهای گفتاری بود. این فیلم بلند مدت یک فیلم موزیکال هم بود که در آن آل جولسون ترانههای «دستان کثیف، چهره کثیف»، «توت، توت، توتسی»، «آسمانهای آبی» و «مادر من» را میخواند.
مورخ سینما، اسکات ایمان Scott Eyman، چنین نوشته است: “وقتی فیلم تمام شد و همزمان با روشن شدن چراغها، صدای تشویق حضار بلندتر شد. همسر سم گلدوین، فرانسیس، به چهره افراد سرشناسی که در میان جمع بودند، نگاه کرد. او وحشت را در چهره تمام آنها دید. به نظر میرسید بازیای که سالها بدان پرداخته بودند، اکنون به پایان رسیده بود.“ با این حال، تنها یک سکانس جداافتاده به نام زنده (Live) صدادار بود و بیشتر فیلم فقط یک موسیقی متن هماهنگ داشت. در سال 1928، برادران وارنر فیلم نیمهناطق دیگری با آل جولسون به نام «خواننده احمق» The Singing Fool کار کردند که یک فیلم بسیار موفق و پرفروش بود. سالنهای تئاتر تلاش میکردند تجهیزات صوتی جدیدی را نصب کنند و آهنگسازان برادوی (منطقه تئاتری خیابان برادوی، در منهتنِ نیویورک قرار دارد) را استخدام کردند تا برای پرده، موسیقی بسازند.
اولین فیلم کاملاً ناطق، «چراغهای نیویورک» 1928 Lights of New York، شامل یک سکانس موزیکال در کلوب شبانه بود. شور و اشتیاق مخاطبان به قدری زیاد بود که تا یک سال بعد استودیوهای بزرگ منحصراً دست به تولید فیلمهای صدادار میزدند.
«نوای برادوی» 1929 The Broadway Melody طرح داستانی نمایشی و تجاری داشت که در آن دو خواهر برای رسیدن به مردی خوشظاهر و خوشصدا با یکدیگر رقابت میکردند. این فیلم که از طرف شرکت رسانهای مترو گلدوین مایر به عنوان اولین فیلم تماماً گفتگو، تماماً آواز، تماماً رقص تبلیغ شده بود، محبوبیت عمومی پیدا کرد و برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1929 شد. پس از آن هجوم استودیوهای فیلمسازی برای استخدام استعدادهای صحنه به وجود آمد؛ به این جهت که نسخههای فیلمشده پرزرق و برقی از نمایشهای محبوب برادوی بسازند. «جلوه عشق» 1929 The Love Prada محصول کمپانی پارامونت با درخشش موریس شوالیر و یک ستاره تازه وارد به نام جانت مکدونالد و به نویسندگی گای بولتون به نمایش درآمد.
برادران وارنر اولین اپراتا روی صحنه به نام «آواز بیابان» The Desert Sang را در سال 1929 ساختند. آنها هیچ هزینهای را متحمل نشدند و درصد زیادی از فیلم را به صورت تکنیکالر فیلمبرداری کردند. بعد از این فیلم، اولین فیلم تماماً رنگی و تماماً ناطق موزیکال تحت عنوان On with the Show 1929 به اکران درآمد. محبوبترین فیلم 1929، دومین فیلم تماماً رنگی و تماماً ناطق به نام 1929 Gold Diggers of Broadway بود. این فیلم تمامی رکوردهای گیشه را شکست و تا سال 1939 پرفروشترین فیلم تاریخ سینما به شمار میرفت.
ناگهان بازار سینما از فیلمهای موزیکال، اپراتا و نمایشهای آمیخته (revue، آمیزهای از آواز و رقص و قطعات کوتاه فکاهی یا طنزآمیز) مملو گشت.
فیلمهای بعدی تماماً رنگی و تماماً موزیکال که در سالهای بین 1929 و 1930 تولید شدند به این قرار هستند: «نمایش نمایشها» 1929 The Show of Shows، «سالی» 1929 Sally، «پادشاه واگابوند» 1930 The Vagabond King، «از این طریق دنبال کنید» 1930 Follow Thru، «جاذبههای شهر بزرگ» 1930 Bright Lights، «طلوع طلایی» 1930 Golden Dawn، «همه چیز را نگه دارید» 1930 Hold Everything، «آهنگ سرکش» 1930 The Rogue Song، «نغمه شعله» 1930 Song of the Flame، «نغمه غرب» 1930 Song of the West، «کیتی بلایرس نازنین» 1930 Sweet Kitty Bellairs، «زیر ماه تگزاس» 1930 Under a Texas Moon، «عروس هنگ» 1930 Bride of the Regiment، «بزنبکوب!» 1930 Whoopee!، «سلطان جاز» 1930 King of Jazz، «شبهای وین» 1930 Viennese Nights و «دوباره مرا ببوس» 1930 Kiss Me Again. علاوهبر این موارد، تعداد زیادی آثار برجسته موزیکال با سکانسهای رنگی نیز اکران شدند.
هالیوود بیش از 100 فیلم موزیکال را در سال 1930 تولید کرد ولی این رقم در سال 1931 تنها به 14 عنوان تقلیل یافت. تا اواخر سال 1930، بینندگان از دیدن فیلمهای موزیکال فوقاشباع شده بودند و استودیوها مجبور بودند تا موسیقی را تا حد ممکن از فیلمها کم کنند. به عنوان مثال فیلم «پایه مهمانی» 1930 Life of the Party در اصل به عنوان یک فیلم تماماً رنگی و تماماً موزیکال کمدی تولید شده بود ولی پیش از نمایش، ترانههای آن بریده شد. همین موضوع در مورد «پنجاه میلیون فرانسوی» 1931 Fifty Million Frenchmen و «رژه منهتن» 1932 Manhattan Parade نیز اتفاق افتاد که هر دو مورد به طور کامل به صورت تکنیکالر فیلمبرداری شده بودند.
مارلین دیتریش در فیلمهایی که حضور داشت ترانه های موفقی را اجرا کرد. راجرز و هارت فیلمنامههای پرمخاطبی را نوشتند و بازخوردهای خوبی دریافت کردند اما محبوبیت آنها در سال 1932 کاهش پیدا کرد. مردم به سرعت با فیلمهای موزیکال رنگی ارتباط برقرار کرده بودند ولی در نهایت افت محبوبیت آنها موجب افت محبوبیت فیلمهای موزیکال تماماً رنگی شد.
بازبی برکلی
جذابیت و زیبایی فیلمهای موزیکال دوباره در سال 1933 احیا شد. بازبی برکلیِ کارگردان شروع به گسترش رقص سنتی با ایدههای برگرفته از رژه نظامی و به صورت موشکافانهای کرد که او به عنوان یک سرباز در طول زمان جنگ جهانی اول تجربه کرده بود. برکلی تعداد زیادی از فیلمهای خود را نظیر «خیابان 42» 1933 42nd Street و 1933 Gold Diggers of 1933 به سبک منحصر به فردی طراحی کرد. رقصهای برکلی عمدتاً از روی صحنه آغاز میشدند. با این حال او به تدریج پا را فراتر از محدودیتهای فضای تئاتری گذاشت: روالهای هوشمندانه او، درگیر کردن بدنهای انسانی به جهت شکل دادن الگوهایی مثل کالئیدوسکوپ؛ به گونهای که هرگز نمیتواند با یک صحنه واقعی مطابقت داشته باشد و دیدگاه مورد نظر، مستقیما از بالا مشاهده میشود.
واحد تولید فرید
در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950، یک واحد تولیدی در مترو گلدنمایر به سرپرستی آرتور فرید تغییری ایجاد کرد؛ از فیلمهای موزیکال ازمدافتاده که فرمول آنها تکراری شده بود به چیزی جدیدتر. (با این حال، آنها همچنین بازسازیهای تکنیکالر از فیلمهای موزیکالی چون Show Boat تولید کردند که قبلا در دهه 1930 فیلمبرداری شده بود.)
در سال 1939، فرید به عنوان مدیر تولید برای فیلم «بیتجربهها» Babes in Arms استخدام شد. واحد تولیدی فرید با شروع سال 1944 کار خود را با «مرا در سنت لوئیس ملاقات کن» Meet Me in St. Louis آغاز کرد. فرید تلاش کرد تا حدودی مستقل از استودیو خودش کار کند با این هدف که تعدادی از محبوبترین و شناختهشدهترین نمونههای ژانر موزیکال را تولید کند. محصولات این تولیدکننده عبارتند از: «رژه عید پاک» 1948 Easter Parade، «در جستجوی تفریحات شهری» 1949 On the Town، «یک آمریکایی در پاریس» 1951 An American in Paris، «آواز در باران» 1952 Singin’ in the Rain، «واگن دسته موزیک» 1953 The Band Wagon و «ژیژی» 1958 Gigi.
فیلمهای موزیکال استودیو که تولیدکننده آنها فرید نبود نیز شامل «هفت عروس برای هفت برادر» 1954 Seven Brides for Seven Brothers و «قشر مرفه» 1956 High Society میشود. این استودیو همچنین «مردها و عروسکها» Guys and Dolls ساموئل گلدوین را در سال 1955 توزیع کرد.
این دوره ستارههای موزیکالی به خود دیده که همچنان نامهای آشنا و ماندگاری هستند. از بین آنها میتوان به جودی گارلند، جین کلی، ان میلر، دانالد اوکانر، سید شریس، میکی رونی، وِرا-اِلن، جین پاول، هاوارد کیل و کاترین گریسون اشاره کرد. فرد آستر نیز برای «رژه عید پاک» Easter Parade از بازنشستگی بیرون آمد و یک بازگشت پایدار را به ارمغان آورد.
ژانر موزیکال در دوران پسا کلاسیک
جریانی از دهه 1960 و 1970 آغاز شد و تا به امروز که ادامه داشته است؛ ژانر موزیکال دیگر مانند گذشته پولساز نبوده است به طوری که هممانند دوران کلاسیک بتواند به موفقیت فیلمهای محبوب خود مطمئن باشد و تکیه کند. تعداد تماشاگران این سبک از فیلمها کاهش یافت و فیلمهای موزیکال کمتری تولید شدند. از این رو این ژانر تا حدودی از جریان اصلی خارج و تخصصیتر شد.
ژانر موزیکال در دهه 1960
در دهه 1960، فیلمهایی نظیر «داستان وست ساید» 1961 West Side Story، «جیپسی» 1962 Gypsy، «مرد موسیقی» 1962 The Music Man، «خداحافظ خداحافظ بردی» 1963 Bye Bye Birdie، «بانوی زیبای من» 1964 My Fair Lady، «مری پاپینز» 1964 Mary Poppins، «اشکها و لبخندها» 1965 The Sound of Music، «یک چیز خندهدار که در راه انجمن اتفاق افتاد» 1966 A Funny Thing Happened on the Way to the Forum، «کتاب جنگل» 1967 The Jungle Book، «میلی کاملاً مدرن» 1967 Thoroughly Modern Millie، «الیور!» 1968 Oliver! و «دختر شوخ» 1968 Funny Girl هم در گیشه موفق عمل کردند و هم توانستند نظر منتقدان را جلب کنند. موفقیت این فیلمها نشان داد که موزیکال سنتی در وضعیت خوبی به سر میبرد.
در عین حال، فیلمساز فرانسوی، ژاک دمی، فیلمهای موزیکال جاز مثل «چترهای شربورگ» 1964 Les Parapluies de Cherbourg و «دختران جوان روشفور» 1967 Les Demoiselles de Rochefort را خلق کرد. این فیلمها در نظر منتقدان بینالمللی بسیار محبوب واقع شدند.
محبوبیت فیلمهای موزیکال به شدت تحتتاثیر موسیقی راک اند رول و آزادی و جوانی مرتبط با آن قرار گرفته بود. الویس پریسلی تعدادی فیلم ساخت که به لحاظ فرمیک، با موزیکالهای قدیمی برابری میکرد. هرچند فیلمهایی مثل «شبزندهداری با بزن و بکوب» 1964 A Hard Day’s Night و «کمک!» 1965 Help! با درخشش گروه بیتلز همراه بود؛ به لحاظ فنی نیز جسورانه عمل شده بود.
بیشتر فیلمهای ژانر موزیکال دهههای 1950 و 1960 از جمله «اکلاهما!» 1955 Oklahoma! و «اشکها و لبخندها» 1965 The Sound of Music اقتباسهای صریح یا بازسازیهای تولیدات موفق تئاتری بودند. موفقترین موزیکالهای دهه 1960 به طور خاص در مورد فیلم، «مری پاپینز» و «کتاب جنگل»، هر دو از بزرگترین فیلمهای دیزنی در تمام دورانها بودهاند.
عملکرد فوقالعاده «اشکها و لبخندها» در گیشه به استودیوهای بزرگ هالیوودی اعتماد به نفس بیشتری بخشید تا فیلمهای موزیکال طولانیتر و با بودجه بیشتری تولید کنند. با وجود موفقیتهای چشمگیر برخی از این فیلمها، هالیوود در اواخر دهه 1960 تا اوایل دهه 1970، تعداد زیادی فیلم موزیکال ضعیف و شکستخورده تولید کرد که به طور جدی درباره سلیقه عمومی بد قضاوت میکردند. این فیلمها که به لحاظ تجاری یا در نظر منتقدان کاملاً ناموفق بودند شامل «کملوت» 1967 Camelot، «رنگینکمان فینیان» 1968 Finian’s Rainbow، «سلام، دالی!» 1969 Hello, Dolly! ، «چریتی نازنین» 1969 Sweet Charity، «دکتر دولیتل» 1967 Doctor Dolittle، «ستاره!» 1968 Star!، «لیلی دوستداشتنی» 1970 Darling Lili، «خداحافظ، آقای چیپس» 1969 Goodbye, Mr. Chips، «واگنت را رنگ کن» 1969 Paint Your Wagon، «نغمه نروژ» 1970 Song of Norway، «در یک روز آفتابی همهجا را میتوانی ببینی» 1970 On a Clear Day You Can See Forever، «مردی از لا مانتا» 1972 Man of La Mancha، «افق گمشده» 1973 Lost Horizon و «میم» 1974 Mame میشود. در مجموع و به تنهایی این شکستها چندین استودیو بزرگ را فلج کرده بودند.
ژانر موزیکال در دهه 1970
در دهه 1970، تغییر فرهنگ فیلم و جمعیت سینماروها، باعث شد تاکید بیشتری بر واقعگرایی خشن رخ دهد. حال آنکه، سرگرمی خالص و نوع تئاترگونه موزیکالهای هالیوودی دوران کلاسیک ازمدافتاده و قدیمی تلقی میشد. با وجود این، «ویولنزن روی بام» 1971 Fiddler on the Roof و «کاباره» 1971 Cabaret فیلمهای موزیکال سنتیتری بودند که به میزان زیادی از نمایشهای تئاترهای روی صحنه اقتباس شده بودند و موفقیتهای بزرگی هم در نظر منتقدان و هم عموم مردم به دست آوردند.
تغییر آداب و رسوم و سنتهای اجتماعی (انقلاب جنسی در دهه 1960 ایالات متحده) و لغو شدن رسمی آئیننامه هِیز در سال 1968 در تغییر ذائقه مخاطبان عمومی سینما سهم داشت. فیلم 1973 اندرو لوید وبر و تیم رایس، «سوپراستار، عیسی مسیح» Jesus Christ Superstar توسط گروههای مذهبی مورد انتقاد قرار گرفت اما در کل با استقبال خوبی روبرو شد.
در اواسط دهه 1970، فیلمسازان از ژانر موزیکال به نفع استفاده از موسیقی محبوب راک و یا گروههای موسیقی پاپ به عنوان موسیقی پسزمینه، تا حدی به امید فروش یک آلبوم موسیقی متن به طرفداران، دوری کردند.
نسخه 1980 فیلم «گریس» Grease یک نمایش پرسروصدا بود، چراکه آهنگهای آن از نوع تصنیفهای اصیل پاپ 1950 بودند. با این حال دنباله آن، «گریس 2» (که در سال 1982 اکران شد.) با فروش کمی در گیشه روبرو شد. فیلمهایی مانند «بانو بلوز میخواند» 1972 Lady Sings the Blues، «اینطور چیزها» 1979 All That Jazz و «نیویورک، نیویورک» 1977 New York, New York درباره اجراکنندگانی هستند که درامهای زبر و زمخت و آوازهای موزیکال را درهمآمیخته و ترکیب کرده بودند تا به عنوان بخش دایاجتیک خط داستانی تولید شده باشند.
برخی از فیلمهای موزیکالی که در بریتانیا با این فرم ساخته شدند؛ عبارتند از: «اوه! چه جنگ دلپذیری» 1969 Oh! What a Lovely War به کارگردانی ریچارد اتنبرا، «باگزی مالون» 1976 Bugsy Malone به کارگردانی آلن پارکر و «تامی» 1975 Tommy و «لیستومانیا» 1975 Lisztomania هر دو به کارگردانی کن راسل.
تعدادی از فیلمهای در ژانر موزیکال که در این دوره همچنان ساخته میشدند به لحاظ اقتصادی و انتقادی و یا هر دو موفقیتهای کمتری از موزیکالهای دوران اوج داشتند. از بین آنها میتوان به «1776» (تولیدشده در سال 1972)، «جادوگر» 1978 The Wiz، «در آخرین عشق طولانی» 1975 At Long Last Love، «میم» 1974 Mame، «مردی از لا مانتا» 1972 Man of La Mancha، «افق گمشده» 1973 Lost Horizon، «خداپسند» Godspell، «شیخ بهشت» 1974 Phantom of the Paradise، «بانوی شوخ» 1975 Funny Lady (دنباله «دختر شوخ» 1968 Funny Girl باربارا استرایسند)، «موسیقی کوتاه شبانه» 1977 A Little Night Music و «مو» 1979 Hair اشاره کرد. منتقدان به قدری در مورد «در آخرین عشق طولانی» 1975 At Long Last Love خشمگین شدند که هرگز به این فیلم اجازه پخش ویدیوی خانگی داده نشد. فیلمهای موزیکال فانتزی نظیر «اسکروج» 1970 Scrooge، «پرنده آبی» 1976 The Blue Bird، «شازده کوچولو» 1974 The Little Prince، «ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی» 1971 Willy Wonka & the Chocolate Factory، «اژدهای پیت» 1977 Pete’s Dragon و «تختخواب سحرآمیز» 1971 Bedknobs and Broomsticks (محصول دیزنی) نیز در دهه 1970 اکران شدند که مورد آخر، برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری شد.
ژانر موزیکال در دهه 1980 و 1990
در دهه 1980، سرمایهگذاران به طور فزایندهای در ژانر موزیکال با یک اطمینان خاطری رشد کردند که البته آنها تا حدودی تحت تاثیر موزیکالهای برادوی و تئاتر وست اند لندن قرار گرفته بودند. از تولیدات دهه 1980 و 1990 میتوان به «اپل» 1980 The Apple، «زانادو» 1980 Xanadu، «برادران بلوز» 1980 The Blues Brothers، «آنی» 1982 Annie، «معنای زندگی از مانتی پایتون» 1983 Monty Python’s The Meaning of Life، «بهترین فاحشهخانه کوچک در تگزاس» 1982 The Best Little Whorehouse in Texas، «ویکتور ویکتوریا» 1982 Victor/Victoria، «آزاد» 1984 Footloose، «تند پیش بر» 1985 Fast Forward، «خط همسرایان» 1985 A Chorus Line، «فروشگاه کوچک ترسها» 1986 Little Shop of Horrors، «منطقه ممنوعه» 1980 Forbidden Zone، «تازهکاران مطلق» 1986 Absolute Beginners، «مارپیچ» 1986 Labyrinth، «اویتا» 1996 Evita و «همه میگویند دوستت دارم» 1996 Everyone Says I Love You اشاره کرد. به هر روی فیلم موزیکال «نمیتوان موسیقی را متوقف کرد» 1980 Can’t Stop the Music با درخشش ویلیج پیپل یک تلاش فاجعهبار برای احیا موزیکالهای سبک قدیمی بود و در نهایت با بیتفاوتی مخاطبان در سال 1980 اکران شد.
بسیاری از فیلمهای انیمیشنی این دوره که عمدتاً متعلق به دیزنی بودند؛ بیشتر شامل موسیقیهای سنتی میشدند. هاوارد اشمن، آلن منکن و استفان شوارتز از تئاترهای موزیکال قدیمی تجربه داشتند و در این زمان، آهنگهایی برای فیلمهای انیمیشنی میساختند. در واقع جایگزینی برای دست راست دیزنی، برادران شرمن، شدند. با شروع سال 1989 و البته رنسانس دیزنی، «پری دریایی کوچولو» 1989 The Little Mermaid روح تازهای به فیلمهای موزیکال بخشید. تعدادی از موزیکالهای انیمیشنی موفق عبارتند از: «علاءالدین» 1992 Aladdin، «گوژپشت نتردام» 1996 The Hunchback of Notre Dame و «پوکوهانتس» 1995 Pocahontas که به طور کامل از دیزنی بودند. «کابوس قبل از کریسمس» 1993 The Nightmare Before Christmas تولید شرکت تاچاستون پیکچرز که تحت مالکیت والت دیزنی بود. «شاهزاده مصر» 1998 The Prince of Egypt از شرکت انیمیشنسازی دریمورکس، «آناستازیا» 1997 Anastasia به کارگردانی دان بلات از استودیو انیمیشنسازی فاکس و «ساوت پارک: گندهتر، درازتر و کوتاهنشده» از پارامونت. («دیو و دلبر» 1991 Beauty and the Beast و «شیر شاه» 1994 The Lion Kingموفقیتهای چشمگیری داشتند و در واقع از تئاتر اقتباس شده بودند.)
ژانر موزیکال در قرن بیست و یکم
در قرن بیست و یکم فیلمهای ژانر موزیکال با موزیکالهای تاریکتر، موزیکالهای زندگینامهای، موزیکالهای حماسی درام و موزیکالهای کمدی-درام نظیر «مولن روژ!» 2001 Moulin Rouge!، «شیکاگو» 2002 Chicago، «سربهراه باش» 2005 Walk the Line، «دختران رویایی» 2006 Dreamgirls، «سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» 2007 Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street ، «بینوایان» 2012 Les Misérables و «لا لا لند» 2016 La La Land دوباره احیا شد؛ همه این فیلمها جایزه گلدنگلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی را در سال مربوط به خود برنده شدند.
با این حال فیلمهایی مثل «شبح اپرا» 2004 The Phantom of the Opera، «اسپری مو» 2007 Hairspray، «ماما میا!» 2008 Mamma Mia!، «نه» 2009 Nine، «بهسوی جنگل» 2014 Into the Woods، «بزرگترین شومن» 2017 The Greatest Showman و «بازگشت مری پاپینز» 2018 Mary Poppins Returns تنها نامزد دریافت این جایزه شدند. «شیکاگو» 2002 Chicago اولین فیلم موزیکال بعد از «الیور!» 1968 Oliver! است که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم میشود.
مستند تاریخی «عمل کشتن» The Act of Killing به کارگردانی جاشوآ اوپنهایمر نامزد دریافتِ جایزه اسکار بهترین فیلم مستند بلند در سال 2013 شد که البته میتوان آن را به نوعی یک موزیکال غیرداستانی در نظر گرفت.
یک گرایش موزیکال خاص، تعداد رو به افزایش جوکباکس بود که براساس موسیقی از هنرمندان مختلف راک/ پاپ در صفحه بزرگ پخش میشد، که برخی از آنها براساس نمایشهای برادوی بودند. نمونههایی از فیلمهای موزیکال جوکباکس که براساس برادوی بودند؛ «ماما میا!» (ABBA)، «دوران راک» 2012 Rock of Ages و «تابش آفتاب در لیث» 2013 Sunshine on Leith The Proclaimers هستند. نمونههای اصلی شامل «از اینسو تا آنسوی دنیا» 2007 Across the Universe (گروه بیتلز)، «مولن روژ!» (چندین پاپ محبوب متنوع) و «دیروز» 2019 Yesterday (گروه بیتلز) هستند.
دیزنی همچنین با «افسونزده» 2007 Enchanted، «شاهدخت و قورباغه» 2009 The Princess and the Frog، «گیسوکمند» 2010 Tangled، «وینی د پو» 2011 Winnie the Pooh، «ماپتها» 2011 The Muppets، «منجمد» 2013 Frozen، «ماپتها: تحت تعقیب» 2014 Muppets Most Wanted، «بهسوی جنگل» 2014 Into the Woods، «موانا» 2016 Moana و «بازگشت مری پاپینز» 2018 Mary Poppins Returns به ژانر موزیکال بازگشت. دیزنی به دنبال موفقیتهای لایواکشنهای فانتزی اقتباسی از تعدادی از فیلمهای بلند انیمیشنی خود، یک لایو اکشن از نسخه «دیو و دلبر» 2017 Beauty and the Beast تولید کرد. دیزنی اولین لایو اکشن فانتزی اقتباسی را به صورت یک پک کامل از یک موزیکال تمام عیار با موسیقیهای جدید عرضه کرد. دومین فیلم از لایو اکشن های اقتباسی «علاءالدین» 2019 Aladdin و سومین مورد «شیرشاه» 2019 The Lion King است که هر دو دارای آهنگهای جدیدی هستند.
پیکسار همچنین «کوکو» 2017 Coco، اولین فیلم انیمیشن موزیکال کامپیوتری خود را تولید کرد. از دیگر فیلمهای انیمیشنی موزیکال میتوان به «ریو» 2011 Rio، «ترولها» 2016 Trolls، «آواز» 2016 Sing، «پاکوچولو» 2018 Smallfoot و «عروسکهای زشت» 2019 UglyDolls اشاره کرد.
فیلمهای زندگینامهای درباره هنرمندان موسیقی و شومنها نیز در قرن بیست و یکم زیاد بودند. از نمونههای مطرح میتوان به «8 مایل» 2002 8 Mile (امینم)، «ری» 2004 Ray (ری چارلز)، «سربهراه باش» 2005 Walk the Line (جانی کش و جون کارتر)، «زندگی گلگون» 2007 La Vie en rose (ادیت پیاف)، «نوتوریوس» 2009 Notorious (نوتوریوس بی. آی. جی) ، «پسران نیوجرسی» 2014 Jersey Boys (گروه چهار فصل)، «عشق و بخشش» 2014 Love and Mercy (برایان ویلسون)، «آلیا: پرنسس R&B» 2014 Aaliyah: The Princess of R&B (آلیا دانا هاوتون)، «برخیز» 2014 Get on Up (جیمز براون)، «ویتنی» 2015 Whitney (ویتنی هیوستون)، «مستقیم از کامپتن» 2015 Straight Outta Compton (N.W.A)، «بزرگترین شومن» 2017 The Greatest Showman (فینیاس تیلور بارنوم)، «راپسودی بوهمی» 2018 Bohemian Rhapsody (فردی مرکوری)، «لکه» 2019 The Dirt (ماتلی کرو) و «راکتمن» 2019 Rocketman (التون جان) اشاره کرد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
57