روزنامه هفت صبح: معرفی چند تن از نویسندگان عامهپسند که با مجموعهای از آثار در دورههای مختلف داستاننویسی ایران ظهور پیدا کردند.
ر. اعتمادی
عالیجناب عشق

رجعبلی اعتمادی که با نام مستعار «ر. اعتمادی» مینوشت، متولد 1312 در شهر لار استان فارس است که در 12 سالگی و با پایان دوره تحصیلات دبستانی به تهران مهاجرت کرد. زندگی مطبوعاتی و نویسندگی او در سال 1335 در روزنامه اطلاعات شروع شد. بعدها هم به دبیری بخشهای عامهپسند روزنامهها از جمله «اطلاعات جوانان» در دهه 50 رسید. جالب است بدانید او اسم مستعار دیگری از جمله «راما» هم داشته. اما شهرتش برمیگردد به رمان «تویست داغم کن».
او به عنوان نویسنده رمانهای عامهپسند، دو دوره نویسندگی دارد؛ قبل از انقلاب و بعد از آن. رمانهایی از جمله «تویست داغم کن»، «جسور»، «کفشهای غمگین عشق»، «شاهد در آسمان» و ... از جمله رمانهای او هستند که قبل از انقلاب چاپ شدهاند.
از رمانهای بعد از انقلابش هم میشود به «اتوبوس آبی»، «شوک پاریسی»، «دختر شاه پریان»، «هزار و یک شب عشق» و «عالیجناب عشق» اشاره کرد. این نویسنده هنوز هم مینویسد و معتقد است در پهنه ادبیات ایران هر نویسندهای با هر سلیقهای میتواند بنویسید و هیچکس جای هیچکس را تنگ نمیکند. یوسف علیخانی، نویسنده و ناشر، گفتگویی با ر. اعتمادی در کتاب «معجون عشق» انجام داده که یکی از مصاحبههای خواندنی با نویسندگان عامهپسند طی این سالهاست.
فهیمه رحیمی
دانیل استیل ایرانی

فهیمه رحیمی متولد 1331 در تهران بود که سال 1392 درگذشت. جالب است بدانید بعد از پایان دوره متوسطه، چند سال درس حوزوی هم خواند، اما او هم محصول مطبوعات و دنیای روزنامهنگاری بود. بعد از اینکه چند کتاب برای کودکان نوشت، نوشتن رمانهای عاشقانه بزرگسال را شروع کرد که «بازگشت به خوشبختی» بین این رمانها به اصطلاح گل کرد و او را به شهرت رساند. قبل از این رمان سه چهار رمان دیگر منتشر کرده بود، اما هیچکدام به پای «بازگشت به خوشبختی» در جذب مخاطب نرسیدند.
رحیمی در بین نویسندگان عامهپسند ایرانی، اهمیت ویژهای داشت چرا که بعد از او خیلی از خانمهای نویسنده عامهپسند، آرزوی شهرت آثارش را در سر داشتند و دنبالهروی او شدند. بعد از «بازگشت...»، دیگر کتابی از فهیمه رحیمی نبود که در بازار آن روزها یعنی دهه 70 اقبال نداشته باشد از جمله «اتوبوس، تاوان عشق»، «پنجره»، «ابلیس کوچک»، «خلوت شبهای تار»، «روزهای سرد برفی»، «خیال تو»، «حرم دل» و ... بهتدریج با وارد شدن به دهه 80، رقبای زیادی هم به جمع عامهپسندها اضافه شده بودند، اما بازار داستانهای رحیمی همچنان داغ بود. او را به جهت فروش آثارش با دانیل استیل، نویسنده معروف آثار پرفروش در آمریکا مقایسه میکردند.
امیر عشیری
الکساندر دومای ایرانی

امیر عشیری متولد سال 1303 در تهران بود که سال 1395 درگذشت. در اقبال نوشتههایش همین بس که گاهی در دو سه مجله همزمان پاورقیهای پلیسی و جنایی مینوشت و مردم میخواندند. او را البته باید جزو یکی از عامهپسندهای پر اقبال دهه 30 به شمار آورد؛ با نوشتن پاورقیهایی در «آسیای جوان»، «اطلاعات هفتگی»، «روشنفکر» و مجلات دیگر. شهرتش، اما به رمان «اعدام یک جوان ایرانی در آلمان» برمیگردد که آن را در سال 1328 در «آسیای جوان» به شکل پاورقی نوشت.پ
عشیری رمانهای زیادی دارد؛ از «جاسوسه چشم آبی»، «نبرد در ظلمات»، «چکمه زرد، راهی در تاریکی» و «تسمه چرمی» گرفته تا «دیوار اقیانوس»، «خط قرمز»، «سحرگاه خونین» و... او بعد از دهه 30 هم شهرتش را حفظ کرده بود. آنقدر که محمدعلی جمالزاده، پدر داستان کوتاه ایرانی، بعد از خواندن رمان «سیاه خان» عشیری در سال 1354 یادداشتی نوشت و او را «الکساندر دومای ایران» لقب داد. جالب است بدانید عشیری دیپلمه بود و هرگز به دانشگاه نرفت.
اکثر کاراکترهای رمانهایش هم در خارج از کشور روایت میشوند. خودش هم با اینکه یکی از نویسندگان پرفروش عامهپسند بود، همیشه عنوان میکرد علاقهای به خواندن رمان ندارد. بیشتر به کتابهای تاریخی و سیاسی علاقه داشت.
حسن کریمپور
باغ مارشال

حسن کریمپور شیرازی متولد 1327 در سعادت شهر شیراز است که اولین رمانش را با عنوان «درماندگان عشق» در سال 1357 چاپ کرد. کریمپور بعد از این رمان رمان معروف «باغ مارشال» را نوشت که خیلی زود این رمان به شهرت رسید و نویسنده را بر آن داشت جلد دومش را هم بنویسد.
در دهه 90 کتابهای او دوباره توسط انتشارات آموت به چاپ رسیدند. خودش در یکی از گفتگوهایش میگوید: «در همان کتاب باغ مارشال وقتی بعد از 28 سال دو شخصیت داستان به هم میرسند و پاسخ زن به تقاضای ازدواج مرد منفی است، من خودم حین نوشتن نمیدانستم این پاسخ منفی میشود. من خودم از این پاسخ ناراحت شدم. حتی با او بگومگوی درونی هم داشتم، ولی خب همین «نه» بود که قصه را ساخت و خوب از آب درآورد.»
او درباره اینکه آیا موضوعاتی که نوشته قدیمی شدهاند نیز میگوید: «بعضی موضوعات هستند که به نظرم قدیمی نمیشوند. اختلاف طبقاتی یا روابط اجتماعی ایرانی که قدیم و جدید ندارد. شاید نوعش یا به قول شماها میزانسن آنها تغییر کند، ولی ماهیت آن تغییر نمیکند. البته داستانهای من بیشتر به موضوعات عاطفی مرتبط است، ولی خب به تناسب سایر موضوعات هم در آن میآید. از زندگی قومی و عشایری گرفته تا زندگی مدرن.»
پرینوش صنیعی
رنج همبستگی

پرینوش صنیعی متولد 1328 در تهران است. در دبیرستان رشته ادبی خواند و در دانشگاه رشته روانشناسی. اما سال 1381 بود که با انتشار رمان «سهم من» بین خوانندگان اقبالی پیدا کرد. بعدها هم به زبانهای مختلف ترجمه شد. البته «سهم من» را بعد از بازنشستگی نوشت، چون مدتها مدیر مؤسسهای تحقیقاتی زیر نظر شهرداری بود. بعد از بازنشستگی به جهت فرصت به دست آمده مشغول تحقیق شد و «سهم من» را با انتشارات روزبهان چاپ کرد.
این نویسنده در کتاب «معجون عشق» (یوسف علیخانی، گفتگو با نویسندههای عامهپسند، نشر آموت) میگوید معتقد است وقتی مشغول نوشتن این کتاب بوده، تصمیم داشته به زبان ساده بنویسد و شخصیتهایش آنطور حرف بزنند که زندگی میکنند.
صنیعی بعد از «سهم من» کتابهای دیگری هم چاپ کرد؛ از جمله «پدر آن دیگری» و «رنج همبستگی». «پدر آن دیگری» در سال 1393 به کارگردانی و تهیه کنندگی یدالله صمدی و نویسندگی یدالله صمدی و حسین مهکام ساخته شد که اقتباسی از رمان صنیعی بود. ماجرای فیلم داستان کودکی است که با وجود رسیدن به شش سالگی هنوز حرف نمیزند و همه او را مسخره میکنند و به غیر از مادرش کسی از او حمایت نمیکند. تا اینکه پسربچه از دست آنها فرار میکند و ...
نازی صفوی
دالان بهشت

از نازی صفوی با عنوان کسی یاد میکنند که اواخر دهه 70 توانست رونقی به فروش کتابهای داستانی بدهد. واقعیت این است که «دالان بهشت» در همان زمان یعنی سال 1378 که چاپ شد، تبدیل به پدیدهای شد که خیلیها نمیدانستند چطور باید با آن برخورد کنند، چون چاپهای کتاب به سرعت میفروخت و طبیعتاً منتقدان احساس میکردند که با یک اثر پراقبال و عامهپسند دیگر مواجه هستند. او متولد 1346 در تهران است که با همین رمان به شهرت رسید.
جالب اینجاست بدانید این اولین اثر نازی صفوی بود و کم پیش میآید نویسندهای با اولین اثرش به شهرت دست پیدا کند. خودش در یکی از گفتگوهایش میگوید: «یک روز از انتشارات ققنوس با من تماس گرفتند که ما میخواهیم شما را ببینیم. گفتند میخواهیم کتاب را چاپ کنیم و برای همین کتاب باید یک بار دیگر بازنویسی شود. وقتی کتاب درآمد، کمتر از یک ماه، شاید 15 روز یا 20 روز بعد، زنگ زدند که این چاپ دوم شده است. اوایل تقریباً هر ماه چاپ میشد.»
حالا هم «دالان بهشت» به چاپ چهل و ششم رسیده و تازگیها انتشارات ققنوس، نسخه صوتی آن را هم منتشر کرده. طبیعتا چنین کتابهایی برای ناشران در اوضاع نابسامان فروش کتاب، موهبتی به شمار میرود که نمیتوان از آن گذشت.