این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره رسانهدار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آنها میشود، اظهار کرد: من معتقدم در حال حاضر شرایط خیلی بدی در حوزه ادبیات و شعر وجود دارد، چون کتابهای خیلی بدی هم در حوزه شعر و هم در زمینه داستان چاپ میشود.
او افزود: به نظرم بزرگترین آفتی که در نسل جوان وجود دارد، این است که خیلی کم مطالعه میکنند، یا اصلا مطالعه نمیکنند. چاپ کردن کتاب در گذشته ارج و قرب خاصی داشت. قبلا هر کسی به خودش اجازه نمیداد کتاب چاپ کند، اگر هم چاپ میکرد، چه شعر و چه داستان، حتما چند تا از استادان درباره آن نظر میدانند و ناشران هم به آسانیِ امروز کتاب چاپ نمیکردند. الان متاسفانه هم ناشران پولی شدهاند، هم مولفانی که کتاب چاپ میکنند فکر میکنند هر اراجیفی که مینویسند باید چاپ شود، چون دوستانشان هم احساساتی میشوند و به به و چه چه میکنند.
چهکندینژاد که معتقد است 90 درصد کتابهایی که امروزه چاپ میشوند، اصلا قابل مطالعه نیستند، درباره عملکرد صفحههای ادبی رسانهها و نشریهها گفت: بعضی از جراید گرچه ممکن است به 10 درصد هم نرسند اما هنوز بهصورت جدی به ادبیات میپردازند. کسانی هستند که در این آشفتهبازاری که نسل جوان نمیتواند آثار خوب را تشخیص دهد هم درست کار میکنند.
این شاعر با بیان اینکه بهطور کلی حداقل افرادی هم که بهطور جدی در ادبیات کار میکنند، بهخاطر این آشفتهبازار سرخورده شدهاند، اظهار کرد: همه سعی میکنند خودشان را از این شرایط کنار بکشند، البته درصد کمی هنوز هم دلسوزانه کار میکنند و برایشان مهم نیست که صدایشان به کجا میرسد. این درحالی است که خیلیها هنوز نمیدانند اصلا ادبیات چی هست! اما شلوغکاری و زدوبند میکنند و در جراید آثارشان را چاپ میکنند ولی وقتی نگاه میکنی میبینی نه محتوایی دارند، نه اصلا چیزی به اسم ادبیات در آثارشان دیده میشود.
او همچنین به تاثیرگذاری کار روزنامهنگاری بر فعالیت شاعرانی که در حوزه رسانه فعالیت دارند اشاره کرد و با نام بردن از احمد شاملو به عنوان یک نمونه در این زمینه گفت: شاملو یک استثنا بود. او بخش بزرگی از جانمایه شعرش را از فرهنگ عامه و کوچه و بازار گرفته بود، چون تسلط داشت و اینها بینهایت در آثار شعری شاملو و نوشتن «فرهنگ کوچه» تاثیر داشت.
غلامحسین چهکندینژاد بیان کرد: آشفتهبازار در ادبیات قبلا هم به نوعی بوده اما هیچوقت به این نحو نبوده است. قبل از انقلاب جمعیت کشور ما از حالا کمتر بود اما حداقل تیراژ کتاب دو، سههزار نسخه بود. ولی حالا میبینید تیراژ کتابها فاجعهبار و وحشتناک است. به نظر من باید جلو این آشفتهبازار گرفته شود. چون هرچه میگذرد بدتر میشود و بهتر نمیشود. اگر جلو چاپ شدن این آثار خامی که کاغذ و وقت جامعه را هدر میدهند گرفته شود، خیلی بهتر است. همین جوری که نمیشود یک نفر صبح بلند شود، چیزی بنویسد و آن را چاپ کند، خیلی هم ادعا داشته باشد و با روزنامهها صحبت کند و از این آشفتهبازار برای خودش سود ببرد.
این شاعر در پایان گفت که چند مجموعه شعر آماده دارد و میخواهد آنها را منتشر کند، اما زمان انتشارشان هنوز مشخص نیست.