ماهان شبکه ایرانیان

بایدها و نبایدهای مداحی و عزاداری

آنچه امروزه در برخی هیئات مذهبی بدان پرداخته می شود ـ به ویژه در برنامه های مداحی ـ پرداختن به سنت های غلطی چون «شور زدن »های ممتد، «کف زدن»های خارج از حد و شأن محافل مذهبی، و بعضی رفتارهای ناشایست در عزاداری ها و جشن هاست که با روح مجالس اهل بیت سازگاری ندارد و نوعی بدعت به شمار می آید

آنچه امروزه در برخی هیئات مذهبی بدان پرداخته می شود ـ به ویژه در برنامه های مداحی ـ پرداختن به سنت های غلطی چون «شور زدن »های ممتد، «کف زدن»های خارج از حد و شأن محافل مذهبی، و بعضی رفتارهای ناشایست در عزاداری ها و جشن هاست که با روح مجالس اهل بیت سازگاری ندارد و نوعی بدعت به شمار می آید. آنچه امروزه در برخی هیئات مذهبی به نام «ابراز ارادت» به ساحت مقدس اهل بیت(ع) ارائه می شود ـ در قالب جشن یا عزاداری ـ در بسیاری موارد نه صبغه ی مذهبی دارد و نه رنگ و بوی آیینی و مردمی؛ و نه حتی بنیان فکری و عقیدتی.

به نظر می رسد که ـ اگر چه ذکر این نکته، نوعی جسارت صاحب قلم به شمار می آید ـ برخی صاحبان هیئات و تعدادی مداحان، بیشتر درصدد «تنوع طلبی»، «نوآوری»، «رضایت خاطر خود»، «راضی کردن مستمع» ـ و هدف هایی از این دست ـ می باشند و در این میان آنچه فراموش شده و کنار گذاشته شده، فرهنگ واقعی عزاداری و ابراز ارادت به اهل بیت است؛ اگر چنین حقیقتی در نزد اهل فن، پیش کسوتان و صاحب نظران، اثبات شده و قابل تأمل است، تذکر به «بانیان» و «صاحبان هیئات»، هم چنین «مداحان خاطی» و «هیأتی»هایی که غیر مستقیم در این بدعتها نقش دارند، به هر شیوه ممکن، از اوجب واجبات است.

اگر به هدف اصلی از برگزاری این خیمه های باشکوه و تشکیل هیئات مذهبی تأملی داشته باشیم و پیشینه و سابقه ی آن را از گذشته دور تا امروز بررسی کنیم خواهیم یافت که تمامی آنها با هدف «ابراز ارادت» به اهل بیت(ع) و «زنده نگه داشتن بُعد حماسی و الهی سیره و رفتار» آنان است و در کنار «حماسه پردازی» ، که با «عواطف» آدمی ارتباط می یابد، بعد «مظلومیت» ایشان نیز مطرح شده، مخاطب و مستمع با گریه خویش ـ که از سوز دل برخاسته ـ ارادت و همدلی خویش را با آن ذوات مقدس ابراز می دارد. اما اگر قرار باشد تمامی یک برنامه مداحی صرفاً تلاش برای «گریاندن مستمع» باشد و مستمع نیز جهت پرشور کردن مجلس به جای گریه، صرفاً فریاد ـ و احتمالاً گاهی نعره ـ بکشد؛ در اینجاست که باید احتمال داد آن هدف اصلی ـ که یاد شد ـ فراموش شده یا در حال فراموشی است. متأسفانه، امروزه برخی رسم ها و شیوه هایی در محافل مذهبی بویژه در عزاداری ها به عنوان «خُرده فرهنگ» به مستمعان القا و تفهیم می شود که احتمال دارد بعدها به عنوان یک اصل فراموش ناشدنی از آن یاد شود ـ ­مثل «هروله کردن» در سینه زنی ها، یا مجلس «جشن» را به مجلس «سینه زنی» تبدیل کردن(!) و امثال آن ـ و باید اهل فن و صاحب نظران به شدّت در برابر آن، موضع بگیرند و نفی یا اثبات آن را به جوانان به شیوه های دقیق و منطقی توضیح دهند. (یکی از دلایل ایجاد فاصله و شکاف میان نسل قدیم و امروز، افراط و تفریط هایی است که از دو طرف دیده شده است. اگر پیش کسوتان، جوانان را با مهربانی خاص و منطقِ دقیق توجیه کنند، و جوانان نیز حرمت پیران و پیش کسوتان قوم را بدارند مطمئناً این ارتباط به صورتی قوی، دوباره ایجاد خواهد شد.)

تلاش راقم این سطور در این نوشته، آن است که ـ بی آن که قصد بی حرمتی و جسارت به هیچ هیأت یا مداح خاصی داشته باشد ـ با یادآوری برخی اصول فراموش شده در هیئات ـ که به صورت کلی در بالا ذکر شد ـ و ارائه برخی معیارهای مناسب، هیأتی های عزیز را با این تفکر همراه کند که ایشان می توانند با توجه به اصول شناخته شده و معیارهای مطرح گردیده، خود در برابر اشتباهات و خطاهای احتمالی مداحان (برخی مداحان جوان و جویای نام ـ که به زعم خود راه چند ساله را طی یکی دو دهه عزاداری و مداحی ـ در پیداش و تقویت برخی رفتارهای حاشیه ای و برنامه های جوان پسند ـ و احتمالاً انحرافی ـ در مداحی نقش بسیاری دارند. استفاده از سبک های مبتذل، قرائت شعرهای سطحی و عوام پسند، خواندن نوحه هایی با زبان عامیانه، کاربرد اصطلاحات و کلمات سخیف و ... در مداحی از جمله مواردی است که نشان می دهد «برخی مداحان» نیز از آنجا که بنیة علمی و فنی قوی ندارند به جای آن که مستمع را با خود همراه کنند و تأثیرگذار باشند، از مستمع تأثیر گرفته، تمام سعی شان به جای کسب رضایت اهل بیت، خشنود کردن مستمع و صاحب مجلس می باشد. تعبیر «گرفتن مجلس» در بسیاری موارد دقیقاً به همین معنی ـ یعنی رضایت مردم ـ به کار می رود!) ـ و احتمالاً ـ مدیران هیئات مذهبی بایستند و به آنها تذکر لازم را بدهند. مسلّماً هیأتی های عزیز و خردمند و آگاه ـ این سرمایه های گرانقدر اسلام ناب محمدی و مکتب متعالی شیعه ـ خواهند توانست با درایت و هوشمندی، میراث دار قابلی باشند و سنّت فخیم و گرانقدر ابراز ارادت به اهل بیت(ع) در هیئات را ـ به شیوه های معقول ـ پاس دارند. ان شاءالله.

اگر معیارهایی که ـ به صورت خلاصه ـ مطرح می شود، مورد دقت نظر عزیزان هیأتی و خود مدیران محترم هیئات مذهبی قرار گیرد، چند هدف مهم و ارزشمند تحقق می یابد:

1ـ همه افراد ـ کوچک و بزرگ ـ آن هنگام که زیر خیمه ی عشق به اهل بیت جمع می شوند، وظیفه ای بزرگ بر دوش دارند و آن هم اعلای «حقیقت» است. همه بایستی در برابر سخن حق ـ که بایستی برپا داشته شود ـ تسلیم باشیم. مسلماً ذکر اهل بیت و بزرگداشت سیره و رفتار نورانی ایشان ـ و نیز مرور مصائب و مظلومیت های ایشان ـ دقیقاً در راستای دفاع از یک حقیقت تاریخی و یک اصل مهم، آن هم ولایت اهل بیت(ع) است؛ حقیقتی که همگان بایستی در بزرگداشت آن کوشا باشند و در برابر انحرافات ـ چه محتوایی (نقل تاریخ اهل بیت به دروغ) و چه اجتماعی (شیوه های غلط ابراز ارادت) موضع بگیرند.

 

2ـ تجربه نشان داده است که هر گاه «نقد» به معنی واقعی در عرصه زندگی ظهور نکرده و بروز نیافته، شکست ها و خسارت های غیر قابل جبرانی بر ما تحمیل شده است؛ بهترین هنرها آنگاه «تعالی» می یابد که با «نقد» ـ جدا کردن سَرِه از ناسَرِه ـ همراه باشد. اگر قرار باشد فقط با مداح برخورد تعارف آمیز داشته باشیم و «طَیِّبَ الله» بگوئیم، مسلماً به دستگاه ابراز ارادت به اهل بیت خیانت کرده ایم، چرا که مداح ـ مثل منبری ـ زبان گویای اهل بیت باید باشد و با زبان هنری، سیره اهل بیت، رفتار و گفتار ایشان را به نسل امروز منتقل کرده، با چاشنی عواطف و احساس، این باورها را عمق و بسط دهند؛ اگر قرار است این هدف تحقق یابد، الزاماً بایستی کارکردِ هنری «مداحِ هیأت» به صورت جدّی و بی هیچ تعارفی نقد، و قوت ها و ضعف های آن ـ البته با دقت در شئونات و رعایت حریمهای اخلاقی، اجتماعی ـ به ایشان گوشزد شود.

3ـ با نقد برنامه مداحی، هیأت از لحاظ محتوا، جاذبه و تعالی خاصی می یابد؛ مسلماً جاذبه یک هیأت به سفره های طویل انداختن و غذاهای رنگارنگ دادن نیست. اطعام، بخشی غیر الزامی در برنامه هیئات است آنچه به هیئات «روح» می دهد و به آن «جاذبه» می بخشد، محتوای عالی و حساب شده و ارائه برنامه عاطفی و جریان ساز و شورآفرین است. الزاماً برای نیل به این هدف، «نقد» یک ضرورت تلقی می شود.

4ـ توجه به مواردی که در ذیل می آید در امر فرهنگ سازی در محافل ابراز ارادت به اهل بیت نقش فعّالی دارد هیئات مذهبی می توانند با زمینه سازی این امر و میدان دادن به اهل ذوق و فن، بویژه جوانان ـ در امر نقد برنامه ها ـ نقش خاصی در پرورش استعدادها داشته باشند؛ بسترسازی در این امر، مسلماً، هیئات را به سمتی سوق می دهد که مردم ابراز ارادت به اهل بیت را صرفاً در «بانی شدن» و «سفره انداختن» یا «پاکت مداح را متقبل شدن» ندانند و بپذیرند که حتماً «نقد» مجالس اهل بیت می تواند نوعی خدمت به اهل بیت به شمار آید. دورنمای این حرکت را ـ اگر با موفقیت همراه باشد ـ می توان این گونه تصور کرد:

در یک هیأت، افرادی پرورش می یابند که:

ـ تخصص آنها نقد برنامه مداحی یا منبر باشد و پس از تمام شدن برنامه، هر کدام در کنار پاکت، پاکتی از معنویت به ایشان دهند و تمام نکات منبر یا مداح ـ ذکر ضعف ها و قوت ها ـ را به ایشان تقدیم دارند، بر اساس «احّبُ اخوانی مَن اَهدی الیَّ عُیوبی...»

ـ افرادی حاضر شوند بانی خیر در زمینه های فرهنگی شوند؛ مثلاً مبلغ قابل توجهی را جهت برگزاری کلاسهای آموزشی و غیره، برنامه های خاص هیأت برگزار کنند.

6ـ هیأتی ها ـ مدیر محترم و اعضای هیأت ـ دیگر شکوه و عظمت مراسم هیأت خود را وابسته به حضور یک مداح خاص نمی دانند و به جای آن که دنبال روی خواسته ها ـ و به تعبیری: «نازهای» ـ برخی مداحان باشند، فرهنگی ایجاد می شود که «مداح»، عطش شرکت در آن هیأت و اجرای برنامه پیدا کنند و رفتار و گفتار خود را با آرمانها و ارزشهای آیینی آن هیأت وفق دهند، کما این که در برخی هیئات ـ که البته انگشت شمارند ـ این واقعیت با تدبیر و روشنگری مدیر محترم هیأت ایجاد شده است.

7ـ برخی از مردم هوشیار و نکته سنج، بسیاری از برنامه های هیئات ـ از جمله ضعف های فرهنگی آنها را ـ متوجه می شوند؛ اما به دلایلی ـ حال ، ترس از خدا و پیمبر و پشت پا خوردن از امام حسین، که به صورت فرهنگ غلط رایج شد، و زبان اهل نقد را بناچار بسته است و یا رعایت حریمها ـ تذکرات خود را بیان نمی کنند و گاهی نیز به این شیوه ها ابراز می دارند:

1ـ دیگر در آن هیأت شرکت نمی کنند، در این صورت صاحب هیأت، دلیل عدم شرکت آنها را نمی داند و به ضعف کار خود پی نمی برد.

2ـ به جای بیان ضعف ها و تلاش در رفع مشکل، در غیاب مدیر و مسؤولان هیئات و در پشت سر به نقد می پردازند، که حرکت ناشایست و غیر انسانی است. مع الاسف این شیوه به صورتی عینی وجود د ارد و البته مولود همان فرهنگهای غلط است که ذکر شد. برای آن که به اهدف یاد شده، دست یابیم، لازم است الگوهای شناخت را ترسیم کنیم تا به واسطه آن:

الف) مدیر هیأت بتواند بواسطه آن، لیاقت و شایستگی یک مداح را بررسی کند؛ به عبارت دیگر، معیاری برای انتخاب و دعوت از آنها داشته باشد.

ب) مستمع هیأت، که نگران ارزشهای فرهنگی و محتوایی هیأت است، بتواند به ارزیابی مداح هیأت خود بپردازد و صاحب هیئات را در این کار به عنوان پشتوانه، رهنمون باشد. آنچه در این بخش مطرح می شود برخی معیارها ـ به صورت مختصر ـ جهت ارزیابی برنامه هنری یک مداح است انتظار می رود که هیئاتی های عزیز که در حال و هوای محافل مذهبی بالیده اند و در این فضای مقدس و معنوی نفس کشیده اند، با دقت نظر و تأمل بر راه کارهای ارائه شده، و کاربرد آن یکی از بزرگترین گامهای ارزشمند خود را در تقویت و ارتقای سطح فکری، محتوایی، و حتی هنری هیئات خود بردارند... انشاءالله.

معیارهای مورد نظر جهت ارزیابی:

در بررسی یک برنامه ی مداحی، بایستی به موارد زیر توجه خاصی داشت از جمله:

1ـ سطح ادبی با دقت نظر در موارد زیر:

(1-1) سلامت شعری: شعر انتخاب شده توسط مداح، از نظر «دستوری»، «موسیقایی»، یعنی ردیف و قافیه و وزن، محتوایی و... بی نقص و عیب باشد. طبیعی ست عیب ها و ضعف های موجود در شعری که ارائه می شود، نمایان گر میزان درک مداح از شعر و سطح تأمل او در این زمینه خواهد بود.

(1-2) بهره مندی شعر از محتوای قوی: شعر انتخابی بایستی دارای درون مایه و مضمونی قوی، همراه با پیامی هدفمند و جریان ساز باشد تا ضمن شور، شعور را در مستمع برانگیزد. بدیهی است اشعاری که در آنها ابعاد زیر متجلّی شده باشد، در تکوین محتوای برنامه مداحی و تعمیق آن نقش بسزایی دارد.

ـ توجه به سیره ی اهل بیت و معرفی فرهنگ متعالی زندگی با ذکر رفتار و گفتار ایشان.

ـ بهره مندی از مضامین عالی قرآنی یا ادعیه، احادیث و روایات نقل شده از معصومین(ع).

(1-3) هنری بودن شعر: محتوای شعر، بایستی در قالبی هنری ارائه شده باشد تا میزان تأثیرگذاری آن بر مستمع، عمیق و مداوم باشد.

(1-4) شورآفرینی: شعر بایستی دارای بار عاطفی قوی باشد تا مداح بتواند احساس مستمع را برانگیزد و باخود همراه کند. بنابراین انتخاب اشعار حماسی، حسی و عاطفی ـ که هر کدام به نحوی دل و جان مخاطب را به تحریک وامی دارند ـ می توانند برنامه مداح را پرشور و بانشاط بدارند.

(1-5) انتخاب شعر به اقتضای مجلس: معمولاً آنانی را که صرفاً در مداحی به تقلید می پردازند می توان از این منظر شناخت، چرا که براحتی در این مواقع ـ اصطلاحاً ـ مشت شان در پیش اهل فن باز می شود. وقتی مداح، از لحاظ شعری آگاهی لازم را نداشته، صرفاً به تقلید بپردازد، نمی تواند اقتضای مجلس را بشناسد و به میزان نیاز و خواسته مستمع، شعر را انتخاب و ارائه کند.

(1-6) درست خوانی شعر: گاه مداح، شعر خوبی انتخاب می کند اما از عهدة خوب خواندن آن برنمی آید. پیاده کردن یک شعر، خوب نیاز به هنرها و شگردهای خاص مداحی دارد که بسیاری از هیأتی ها ـ گرچه خواننده و مداح نیستند ـ امّا براحتی می توانند میزان موفقیت مداح را در این باره، به صورت حسی درک کنند و میان ضعف ها و قوت ها تمایز ایجاد نمایند.

(1-7) تناسب میان شعر (یا نوحه و سرود) و سبک: تناسب میان فضای محتوایی و حسی شعر، با سبک انتخاب شده توسط مداح، از مواردی است که قوت و ضعف یک مداح را مشخص می کند.

(1-8) حتی الامکان از شاعری که شعر او را می خواند یاد کند.

(1-9) به سلیقه خود شعر هیچ شاعری را دست کاری نکند.

(1-10) به اقتضای مجلس ـ گاه ـ به ظرایف شعر، در شعری که می خواند، اشاره ای داشته باشد.

(1-11) شعری را بخواند که تمام مفاهیم آن را فهمیده، از عهده ارائه و اجرای آن برآید.

(1-12) از برخواندن شعر، به نوعی تسلط شاعر بر شعر را ثابت می کند.

2ـ تاریخ اسلام و میزان توجه مداح به آن:

(1-2) محتوایی:

الف) توجه به مستندات تاریخی در نقل مراثی:

لازم است مداح، تاریخ اسلام را در مرثیه هایی که می خواند، به طور دقیق و با رعایت امانت مطرح کند و از ذکر روضه ها و مرثیه های غلط و غیر واقعی ـ و حتی مشکوک ـ پرهیز داشته باشد.

ب) توجه به استنادهای عقلی: در برخی موارد ـ گاه ـ برخی فرازهای تاریخی به صورتی مستند وجود دارد، که عقل سلیم باور چندانی به صحت آن ندارد، در این موارد نیز دقت نظر مداح و احتیاط عقلی او در این امر، قابل تحسین است.

ج) رعایت شؤون اهل بیت: ذکر نام اهل بیت با رعایت احترام، پرهیز از ذکر مواردی که شأن اهل بیت را زیر سؤال ببرد (مثل جریان غیر واقعی گریبان چاک زدن حضرت زینب و ... ) از جمله مواردی است که هیئاتی های محترم بایستی نسبت به آن حساسیت به خرج دهند.

د) لازم است مواردی را از تاریخ نقل کند که بار محتوایی داشته باشد، تا سطح فکری مستمع را ارتقا بخشد.

(2-2) فنی و هنری: شناخت شیوه های کاربرد تاریخ در مداحی به صورت هنری و کاربرد آن مثل:

ـ روایت.

ـ توصیف و صحنه پردازی.

ـ ارائه مرثیه ذوقی.

ـ ارائه مرثیه تحلیلی.

ـ توجه به فراز و فرود مرثیه.

ـ گریز مناسب ( عقلانی و ذوقی)

ـ سطح بندی مرثیه از نظر زمانی، مکانی، اقتضای مجلس.

ـ عدم جزئی نگاری در مرثیه و پرهیز از ارائه روضه های مکشوف.

3ـ مجلس سنجی و مخاطب شناسی:

توجه به مواردی چون: انتخاب شعر مناسب با سطح فکری مستمعان مجلس، انتخاب سبک، تقسیم بندی زمان برنامه و رعایت حوصله و توان مستمع، توجه به برنامه های اجرا شده پیش از او، و...معروف است که برخی مداحان در سالیان گذشته به هم سفارش می کردند که «کم بخوان تا عزیز بمانی، اگر بد خواندی بگویند خدا پدرش را بیامرزد اگر بد خواند لااقل کم خواند و اگر خوب خواندی، بگویند حیف شد کاش بیشتر می خوانْد و بعد از آن با عطش و نیاز بیشتری پای منبرت بیایند».

4ـ موسیقی، سبک و لحن:

مواردی چون:

ـ لحن مداح متناسب با موضوع برنامه و فضای موجود در مجلس باشد (مثلاً جریان جنگ حضرت ابالفضل و شجاعت او را با تکیه بر لحن مرثیه نخواند!)

ـ سبک بر مبنای یک هارمونی و نظم خاص انتخاب و ارائه شود.

ـ سبک نوحه و سرود، متناسب با شأن مجلس اهل بیت باشد.

ـ حتی الامکان از ردیف های آوازی استفاده شود.

ـ در انتخاب گامها و پائین و بالا بردن صدا، به هنجار مجلس و اقتضای حال مستمعان توجه داشته باشد. به عبارت ساده تر از داد زدن و نعره زدن های بیهوده پرهیز کند!

5ـ محتوای برنامه:

ـ مستمع باید بعد از هر برنامه مداحی ـ چه عزاداری و چه جشن ـ از خود بپرسد که در مجلس امروز چه چیزی آموختم و به عبارت ساده تر، اگر برای مداح محترم هزینه زیادی از جمله وقت گران بها و فرصت جوانی خود را صرف کردم در قبال آن چه چیزی بدست آوردم؟!

ـ مداح محترم تا چه اندازه به نیازهای روزمره مستمعان ـ بویژه جوانان ـ توجه داشته و به اقتضای آن برنامه تدارک دیده و اجرا کرده است؟

ـ با نقل تاریخ اسلام، چه نکته هایی از لحاظ اجتماعی و اخلاقی استخراج و ارائه کرده است؟

ـ با برنامه مداحی، به چه میزان سیرة اهل بیت(ع) را به صورت حسی و عینی، نمایانده و شناسانده است؟

ـ در ارایة محتوا، به کلی گویی پرداخته یا جزئی نگری کرده است؟

ـ در ارایة تاریخ به چه میزان به اعتماد مستمع احترام گذاشته و آیا به ذکر نام سند و راوی نیز پرداخته یا خیر؟

ـ از شخصیت های تاریخی (مثل اصحاب امام حسین) در ذهن مستمع چه الگوهایی ترسیم کرده است؛ مظلوم یا مبارز؟

ـ چه میزان از برنامه مداحی را به مرثیه اختصاص داده است؟ آیا بیشتر یک چهارم برنامه را؟!

ـ هدف او از مداحی چیست گریاندن و شورانگیزی یا شورانگیزی و هدف بخشی؟!

6ـ ویژگی های هنری:

از جمله:

ـ تنوع بخشی در انتخاب شعر و مرثیه یا نحوه ارایه مجلس.

ـ تسلط مداح بر کنترل مجلس و توجه به حالات و عکس العمل های مستمعان در قبال برنامه او.

ـ مضمون سازی در اشعار، جهت رفع خلأهای محتوایی شعر یا ایجاد زمینه ذهنی در مخاطب.

ـ تقسیم بندی برنامه با توجه به شیوه های موجود، مثل ارایه غزل مدحی، قصیده خوانی، ارایه مرثیه، ارایة نوحه و...

ـ تنظیم برنامه و ایجاد طرح کلی دربارة آنچه قرار است در هر یک از قالب های مداحی ـ که در گزینه قبل مطرح شد ـ ارایه شود.

ـ توجه به خلاقیت های هنری ـ که سبک شخصی را زمینه ساز است. خلاقیت می تواند در تمامی زمینه های مداحی صورت گیرد و جلوه گری شود. از جمله در نحوه شعر خوانی یا اجرای مرثیه، ساخت گریزهای تازه، استفاده از تکیه کلامهای خاص، ارایة زبان حالهای جدید، و ...)

ـ بهره مندی از سبک شخصی ـ به گونه ای که اگر توسط دیگران از آن سبک تقلید شد ـ شیوه اصلی صاحب سبک در ذهن ها تداعی شود ـ .

ـ استفاده از موقعیت ها و وضعیت های پیش آمده در مجلس، به نحو مطلوب به گونه ای که بر مستمع تأثیرگذار باشد و در خدمت نیل به هدف قرار گیرد.

7ـ جنبه های اجتماعی و اخلاقی:

ـ وفای به عهد و قول های داده شده.

ـ تواضع در برابر مستمعان.

ـ میدان دادن به دیگر مداحان حاضر در جلسه و حفظ حریم ایشان.

ـ رعایت ادب رفتاری و گفتاری در تمامی مواقع.

ـ اختصاص وقت مفید و کامل برای برنامه زمان بندی شده.

ـ توجه به مسائل معنوی و تلاش برای رسیدن به حالات روحانی و ملکوتی.

ـ پذیرش نقدهای سالم و سازنده مستمعان و اعضای هیئات.

ـ تلاش برای کسب رضایت اهل بیت، نه صاحب بیت، یا بانی و مسؤول هیئات.

ـ پرهیز از دلبستگی به مسائل دنیوی و مادی.

ـ پذیرش کمترین برنامه های مداحی و اختصاص بیشترین وقت و همت و دقت برای هر برنامه جهت ارایه برنامه مطلوب و شایسته محفل اهل بیت. موارد ذکر شده ـ که به صورتی خلاصه و گزینشی مطرح شد ـ تعداد محدودی از معیارهای بی شمار و فراوانی است که برای بررسی یک برنامه مداحی باید بدان توجه داشت. تلاش راقم این سطور بر آن بود که عزیزان هیئاتی را بر این باور و حقیقت بدارد که از این به بعد ـ ان شاءالله ـ بی تأمل و بیهوده، «طیب الله»ها و «تحسین» های خود را خرج مداحان نکنند و امید است که این فرهنگ راستین و متعالی ـ اگر چه در میان برخی مداحانِ کم التفات به مسائل محتوایی، هنری و اجتماعی در مداحی تا به حال تعریف نشده و جا نیفتاده است ـ در میان هیئاتی های عزیز بخصوص جوانان ـ این سرمایه های معنوی و ارزشمند انقلاب و مکتب الهی شیعه ـ به عنوان یک «اصل» معرفی شود و هر هیئاتی خود را در نقد برنامه های هیئات بویژه مداحی ـ که امروزه بیشترین وقت هیئات را به خود اختصاص داده ـ موظف و مسؤول بداند. پر واضح است ـ همان گونه که پیشتر ذکر شد ـ اگر این فرهنگ ـ خواستن، پرس و جو، نقد ـ جای گمشده و فراموش شده خود را باز یابد، مداحان غافل یا بی تفاوت و احتمالاً جسور را به خود خواهد آورد و آنان را به آگاهی، یا درنگ و خویشتن داری و دقت بیشتری وادار خواهد نموده در آن زمان و موقعیت است که می توان با قاطعیت گفت که جریان مردمی هیئات مذهبی ـ که سیری تاریخی، مثبت و روشنگر داشته ـ نقش فعال خود را بازیافته و در برابر بی توجهی ها و غفلت ها ـ که گاه منجر به انحراف فکری یا محتوایی می شود ـ عکس العمل به خرج داده از اصل کلی مکتب شیعه ـ که همان احقاق حق و اعلای کلمه الله است ـ دفاع کرده است، به امید آن روز.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان