به گزارش ایسنا، با آنکه گفته میشود ریشههای ادبیات پایداری در ایران به پیش از اسلام بازمیگردد، آثار تولید شده در این زمینه در دوران معاصر، از نظر کثرت، کیفیت و اقبال مخاطبان، قابل مقایسه با ادوار پیشین نیست. از این رو ضرورت دارد ادبیات پایداری بهعنوان بخش مهمّی از ادبیات امروز ایران بررسی شده، مؤلّفهها، فرصتها و چالشهای پیش روی آن بازشناسی شود.
مفهوم پایداری، مقاومت و دفاع مفهومی عام در فرهنگ ملتها است، مقاومت واکنشی غیر ارادی در برابر تهاجم است. به همین دلیل یکی از سبکهای ادبی است که ادیبان راجع آن به خلق اثر میپردازند. ادبیات پایداری به ادبیاتی گفته میشود که تحت تاثیر شرایط و اوضاعی مانند نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، اختناق و استبداد داخلی، غصب سرمایههای اجتماعی و فردی و مواردی این چنینی شکل میگیرد. این شرایط و اوضاع در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و و دینی به وجود میآید.
طنز، هجو، هزل، حبسیه، نمایشنامه، داستان، سرودهای روشنفکرانه و معترضانه همگی در حوزه ادبیات مقاومتی قرار میگیرند. در این بین، نویسندگان و شاعران، به عنوان سخنگوی مردم مظلوم و ستمدیده، اقدام به سرودن و نوشتن از ظلم و ستم وارده به مردم می کنند.
تعریف و ویژگیهای ادبیات پایداری
در تعریف ادبیات پایداری باید یادآور شد: «نوعی از ادبیات متعهد و ملتزم است که از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه در برابر آنچه که حیات مادی و معنوی آنها را تهدید میکند، بهوجود میآید و هدفش جلوگیری از انحراف در ادبیات، شکوفایی و تکامل تدریجی آن است. این عنوان به آثاری اطلاق میشود که تحتتأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادی فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانون ستیزی با پایگاههای قدرت، غضب، قدرت و سرزمین و سرمایههای ملی و فردی شکل میگیرد.
بنابراین، جانمایه این آثار بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی از همه حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ایستادگی در برابر جریانهای ضدآزادی است.»
پژوهشگران حوزه ادبیات پایداری ویژگیهای مشترک شعر مقاومت در ادبیات ایران و جهان را به قرار زیر طبقه بندی کردهاند و به بحث گذاشتهاند:
«1-ستم ستیزی، 2- میهن دوستی، 3- تحریض به مقاومت، 4- صلح جویی و مهرورزی، 5- تقدیس آزادی و آزادگی، 6- تکریم از انقلابیون تاریخ، 7- تطبیق تاریخ (تلمیح و تلویح به گذشته و همانند سازی و یاد کرد گذشته)»
علاوه بر این، ویژگیها و مولّفههای متعدّد دیگری را برای ادبیات پایداری میتوان برشمرد؛ از جمله این که این ادبیات غالبا آرمان گرا و عدالت محور است. ادبیّاتی مردمی است. پیوسته در برابر نابسامانیها و بی عدالتیها معترض است. با سازشکاری و توجیهگری اعمال ستمگران و رفتارهای ناشایست و عوام فریبانهی آنان مخالف است. به مضامین اسلامی و قرانی و عرفانی توجّه ویژه دارد. ادبیاتی آیینی است. ادبیاتی واقعگرا، متعهّد، هدفمند و آگاهی بخش است. در آن پیام و درونمایهی شعری نسبت به سایر عناصر شعر برجستگی دارد و از اهمیّت ارزش بیشتری برخوردار است. دو بن مایهی «مبارزه» و «مقاومت و پایداری» در آن محوریت دارند و تمام درونمایههای دیگر به شکلی در ارتباط با آن هستند.