به گزارش ایسنا، پس از سقوط صدام، شورای اطلاعات ملی امریکا پروژه ای برای گفتگو با فرماندهان صدام را ترتیب داد تا به معمای شخصیتی او بیشتر پی ببرد. این پروژه از سوی مرکز بررسی اسناد درگیریها (Conflict Records Research Center) به اجرا درآمد و ماحصل آن در کتابی با عنوان «جنگ عراق و ایران از دیدگاه فرماندهان صدام»، انتشار یافت.
«کوین ام. وودز»، «ویلیامسون مورای»، و «الیزابت آی. ناتان» از جمله پژوهشگران و نویسندگان غربی هستند که این پروژه را به پیش بردهاند. یکی از افرادی که توسط این گروه مورد مصاحبه قرار گرفته است، ژنرال الکعبی نام دارد. او در سال 1980میلادی [1359شمسی] معاون عملیات نیروی دریایی عراق شد و دو سال بعد هم به فرماندهی این نیرو منصوب شد و تا سال 1987میلادی [1366شمسی] به خدمتش در این نیرو ادامه داد. او سرانجام در سال 1987میلادی [1366شمسی] به ریاست دبیرخانه وزارت دفاع منصوب شد و تا سال 2003میلادی [1382شمسی] هم مشاور عالی بخشهای مختلف این وزارتخانه بود.
وودز: ممکن است واکنش ایرانیان را به حملات موشکی عراق و به ویژه حملات هوایی این کشور به کشتیها در مراحل پدافندی و آفندی و پس از سقوط فاو توضیح دهید؟
کعبی: ایرانیان در مرحله سوم پس از سقوط فاو تلاش کردند مارا در تنگنا قرار دهند. پسازآنکه مرحله آفندی را آغاز کردیم، آنها بهتدریج ناوگانشان را بهطرف بندرعباس عقب کشیدند و تلاش کردند برای کشتیهایی که از تنگه هرمز عبور میکردند ایجاد مزاحمت کنند. آنها به جنگندههای «اف4» و «اف14» وابسته بودند؛ زیرا این جنگندهها میتوانستند بر فراز دریا پرواز کنند. آنها به تردد کشتیهای تجاریشان که حامل جنگافزار، مهمات و اقلام مشابه بود در این منطقه ادامه میدادند و ما هم بسیاری از این کشتیها را غرق میکردیم.
وودز: تا اواخر سال 1984م منطقه شمال خلیجفارس را با مقاصد کاربردی خاصی زیر نظر داشتید. البته ایران تا آن موقع هنوز میتوانست اقدامات محدودی در بندر امام خمینی انجام دهد، اما فشار مداوم شما سبب شد ایرانیان دیگر قادر به اجرای هیچ عملیات بزرگی در این منطقه نباشند، درست است؟
کعبی: بله، درست است.
وودز: از چه مقطعی هماهنگی باکویت، امارات عربی متحده و دیگر کشورهایی را که در جنگ از عراق حمایت میکردند و منافع اقتصادی مشترک داشتند آغاز کردید؟ شما که نمیخواستید نفتکشهای کشورهای خلیجفارس و به ویژه کویت را که به عراق وام میدادند و از اهداف عراق حمایت میکردند موردحمله قرار دهید. در این مقطع هماهنگیهایی برای رفع تعارض بین نیروی دریایی عراق و این کشورها هم انجام دادید؟
کعبی: بسیاری از حملات ما دستکم در 12 مایلی آبهای ساحلی انجام میشد.
مورای: نفتکشها با عبور از میان آبهای ساحلی کشورهای خلیجفارس وارد کویت میشدند؟
کعبی: بهطورمعمول این منطقه را زیر نظر داشتیم ولی در فعالیتهای جاری آن دخالت نمیکردیم و اگر هم عملیاتی انجام میدادیم معمولا در خارج از آبهای ساحلی بود.
وودز: میخواهم بدانم نیروی دریایی عراق جنوب بندرعباس را هم به شکل مؤثری زیر نظر داشت؟
کعبی: بله، چون این منطقه از مناطق عملیاتی بود.
وودز: شما ضمن خودداری از حمله به کشتیهایی که بهطرف کشورهای حوزه خلیجفارس حرکت میکردند، حملاتتان را بر خطوط کشتیرانی ایران متمرکز میکردید، درست است؟
کعبی: دقیقا همینطور بود. منطقه عملیاتی موردنظر را در یک نقشه کلی تعریف میکردیم و منطقههای عملیات را هم اعلام میکردیم. به هر حال، آنچه از این جنگ یاد گرفتیم این بود که عراق برای دستیابی به موفقیت نمیتواند به جنگ در محدوده خلیجفارس بسنده کند و باید در خارج از این منطقه هم از قدرت دریایی برخوردار بوده، تأسیسات لازم را در اختیار داشته باشد.
وودز: مثلا در چه مناطقی؟
کعبی: رهبری سیاسی عراق تلاش میکرد پایگاههایی در برخی کشورهای عربی نظیر سومالی، یمن و جیبوتی ایجاد کند.
وودز: این فکر از کی به ذهنتان خطور کرد و آیا دیپلماتهای عراقی فعالانه آن را دنبال میکردند؟
کعبی: این طرح در دوران جنگ به ذهن رهبری عراق خطور کرد. همانطور که میدانید ناکامی ما در این زمینه بهاینعلت بود که بیشتر این کشورها زیر نفوذ کشورهای اروپایی هستند. برای نمونه، جیبوتی با طرح ما موافقت نکرد چون فرانسویها با آن موافق نبودند. همین موضوع در مورد سومالی هم صدق میکرد.