به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «شایعات مربوط به انصراف ویلموتس از ادامه حضور در راس کادر فنی تیم ملی ایران یا درخواستش برای مذاکره با مهدی تاج در ترکیه درباره شرایط ادامه همکاریاش با فدراسیون فوتبال ایران، فضای عجیبی را در اطراف تیم فوتبال ایران ایجاد کرده است. تیم ملی ایران پنج روز دیگر باید در مسابقات راهیابی به جام جهانی به مصاف عراق برود و این بازی برای ما به نوعی بازی مرگ و زندگی است، ولی سرمربی تیم نهتنها در ایران نیست بلکه خواستار مذاکره با رییس فدراسیون بر سر ادامه همکاریاش با تیم ملی ایران است. برخی البته معتقدند این شایعات آن قدرها هم دقیق نیست. شاید هم این طور باشد ولی وقتی حتی وحید هاشمیان، دستیار ویلموتس هم نمیداند که ویلموتس در تیم ملی ایران همچنان حضور خواهد داشت یا نه. به نظر میرسد یک جای کار میلنگد. مربی تیم ملی نمیداند که سرمربی تیم آیا این هفته در مصاف با عراق، تیم ایران را هدایت میکند یا نه؟ خبرگزاری بلومبرگ نیز گزارش داده است که ویلموتس به سرنوشت کیروش و برانکو دچار شده است. یعنی با مشکل دریافت دستمزدش مواجه است؛ مشکلی که ناشی از تحریمهای آمریکاست و فدراسیون فوتبال ایران هم نمیتواند راه حلی برایش پیدا کند. طبیعتا فدراسیون نمیتواند مثلا نقدا 600 هزار یورو به ویلموتس بدهد و جناب سرمربی هم مثل قاچاقچیها و افراد خبره در پولشویی، با چند چمدان پر از یورو، راهی بلژیک شود. معلوم نیست چرا وزارت خارجه ایران در این زمینه کمکی به فدراسیون نمیکند. آیا سفارت ایران در بلژیک نمیتواند قسط اول قرارداد ویلموتس را بپردازد؟
فارغ از این که جواب سوالات فوق چیست، تعلیق ناشی از بیانگیزه شدن ویلموتس برای ادامه همکاری با تیم ملی ایران، فوتبالدوستان ایرانی را ناخواسته به یاد مسئولیتپذیری و وظیفهشناسی کارلوس کیروش میاندازد. کیروش در دوران حضور هشت سالهاش در تیم ملی ایران، بارها و بارها با فدراسیون فوتبال شاخ به شاخ شد و با زمین و زمان دعوا داشت اما هیچ وقت پشت تیم ملی را خالی نکرد. او وظیفهای را متقبل شده بود و در قبال تیم ملی ایران مسئولیتپذیر بود. بخش عمدهای از دعواهای کیروش با فدراسیون فوتبال بر سر منافع تیم ملی بود. کیروش به خاطر علاقهاش به تیم ملی ایران و تکمیل کردن دوران حضورش در این تیم، حتی پس از جام جهانی حاضر شد پیشنهاد تحقیرآمیز مربیگری ششماهه تا پایان جام ملتهای آسیا را هم بپذیرد تا بلکه در جام 2019 بتواند ایران را برای اولین بار در دوران پس از انقلاب، قهرمان آسیا کند. در همان زمان یاوهگویان بسیاری اینجا و آنجا نشستند و گفتند که کیروش هیچ پیشنهاد به درد بخوری برای کار کردن ندارد و ناچار است در تیم ملی ایران بماند. اما همه دیدند که کیروش بلافاصله بعد از جام ملتهای آسیا، راهی کلمبیا شد؛ واقعهای که نشان داد حرفهای بیسر و ته منتقدانی چون خداداد عزیزی که مدام کیروش را مسخره میکردند و مدعی بودند او جز در تیم ملی ایران در هیچ جای دیگری کار درخوری برایش نیست، تا چه حد ناشی از حسادت و کوتهفکری بود.
باری، کارلوس کیروش مدام زیر تیغ انتقاد منتقدان داخلی بود که چرا تندخو است و با رییس فدراسیون و سرمربی پرسپولیس در کشمکش، یا چرا فوتبالش دفاعی است نه هجومی ولی امروز که بیخیالی ویلموتس را در قبال تیم ملی ایران میبینیم، به نظر میآید چیزی فراتر از خلق و خوی مربی یا اعتقادش به بازی دفاعی یا هجومی نیز وجود دارد و آن عبارت است از رابطه عاشقانه و مسئولانه مربی با تیمش. وظیفهشناسی و احساس مسئولیت در قبال تیم، بهویژه در روزهای سخت، باعث شد کیروش تیم ملی ایران را به جام جهانی 2014 ببرد. کافی است سه بازی آخر ایران را در مسیر راهیابی به جام جهانی 2014 به یاد بیاوریم. ایران در بازی برگشت مقابل ازبکستان یک بر صفر مغلوب شد و در سه بازی آخر تقریبا سه برد لازم داشت برای صعود به جام جهانی. هر نتیجهای جز سه برد پیاپی، مانع از صعود مستقیم ایران به جام جهانی میشد. کیروش و شاگردانش لبنان را 4 بر صفر در ورزشگاه آزادی شکست دادند و دو بازی مهم بعدی از راه رسید. در هر دو بازی نیز تیم مهمان بودیم. قطر را در خانهاش یک بر صفر بردیم با کلی تامل تاکتیکی و تلاش مجدانه. در بازی نهایی نیز که یکی از شاهکارهای فراموشنشدنی تیم ملی فوتبال ایران به حساب میآید، در حالی که زورمان از کره جنوبی کمتر بود و تقریبا در تمام مدت بازی مشغول دفاع در برابر تهاجمات پی در پی کره بودیم، نهایتا یک بر صفر کره جنوبی را هم شکست دادیم و راهی جام جهانی شدیم. اگر کیروش در این سه بازی آخر، یعنی پس از شکست ایران مقابل ازبکستان، حضورش در تیم ملی را در بوته تردید میافکند و خواهان مذاکره برای ادامه همکاریاش با تیم ملی ایران میشد، آیا شانس چندانی برای صعود به جام جهانی برای ما باقی میماند؟
الان هم کم و بیش چنان وضعی برقرار است. تیم ملی ایران در مسیر صعود به جام جهانی، آخرین بازیاش را یک بر صفر به بحرین باخته است و بازی بسیار مهمی با عراق در پیش رو دارد اما از مربی تیم خبری نیست. حتی اگر ویلموتس برگردد که به احتمال زیاد چنین خواهد شد، همین تردید پدید آمده نسبت به انگیزه ویلموتس برای ادامه همکاری با تیم ملی، تاثیر منفی خودش را بر ذهنیت بازیکنان ایران باقی خواهد گذاشت. این تصور که سرمربی تیم آماده و بهضامن است تا قید تیم را بزند و از ایران برود، قطعا هیچ کمکی به جنگیدن جانانه بازیکنان برای صعود به جام جهانی نمیکند. ویلموتس باید برگردد و فدراسیون باید با او اتمام حجت کند که وظیفه دارد پشت تیم ملی ایران را خالی نکند. بر خلاف تصور منتقدان کیروش، پول برای او همه چیز نبود که اگر این طور بود، کیروش هشت سال در این فوتبال بیدر و پیکر دوام نمیآورد. ویلموتس هم باید نشان دهد که تیم ملی ایران را حقیقتا دوست دارد؛ وگرنه ما به جام جهانی نمیرسیم.»