سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
کار خوب سفیر ایران در انگلیس
حمید بعیدینژاد، فعال اصلاحطلب، سفیر ایران در انگلیس و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای دولت اعتدال به تازگی در یک توییت و در واکنش به برنامهای پخش شده در شبکه ضد انقلاب بیبیسی فارسی نوشته است:
«دیشب مجریBBC فارسی در مصاحبه با فرناز فصیحی فعال سیاسی در آمریکا که از قبل ضبط و طراحی شده بود، با "تفسیری بسیار دروغین از شرایط اقتصادی ایران"، صراحتا مردم را به خارج کردن فوری دارایی خود از بانکها فرا میخواندند.
بعد هم میگویند ما خبرنگاریم. خیر، این مشارکت در پروژهی تروریسم اقتصادیست.»
*جای بسی خوشوقتی است که سفیر محترم ایران معترض "تفسیر دروغین از شرایط اقتصادی ایران" شده و نسبت به آن واکنشی تند نشان میدهد.
رفتاری که البته در قبال 6 سال سیاهنمایی و تفسیر بسیار دروغین دولت و اصلاحطلبان در قبال اقتصاد جمهوری اسلامی ایران نیز ضروری بود اما متأسفانه هرگز از سوی رجال کشور رخ نداد!
مسئله بر سر اینست که خانم فصیحی چیزهایی را تکرار کرده که به زعم ما از تریبونهایی در داخل کشور ایران شنیده است...
آیا این جملات و تفسیرهای بسیار دروغینی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم؛ طی 6 سال گذشته به گوش بعیدینژاد نرسیده است که هماکنون از برنامههای بیبیسی فارسی انتقاد میکند؟!
1_ وزیر کشور: عموما شاخصهای اقتصادی ما غیرقابل قبول است!
2_ محسن صفاییفراهانی: بانکهای ایران فلج و نیمهورشکستهاند. ایران (از نظر شرایط اقتصادی) مثل غزه شده است.
3_ ایران خرابآباد است.
4_ مردم ایران در سطلهای آشغال دنبال غذا میگردند.
5_ بزودی بیمارستانها تعطیل میشوند.
6_ جواد اطاعت: ایران در شاخصهای منفی از میانگین کشورهای همسایه نیز وضع بدتری دارد.
7_ مرتضی الویری: به نظر من در حوزه اقتصادی به دلیل گستردگی تحریمها و عمق مشکلات مدیریتی دولت عملا اقدام موثری نمیتواند در کوتاه مدت صورت دهد.
8_ حسن روحانی: تحریمها سبب وجود مشکل در "آب خوردن" شده است.
9_ سهیلا جلودارزاده: در ایران مشکل گرسنگی وجود دارد.
بله! این سخنان که به زعم ما کسی در خارج از کشور هم حاضر به بیان آنها نبود را افراد و برخی رسانهها در داخل ایران اظهار کردهاند و البته ایکاش آقای بعیدینژاد در روزهای انتشار این سخنان نادرست نیز رفتار اخیر خود را بروز میدادند.
جالب است که علیرغم تمام مشکلاتی که دولت و اصلاحطلبان طی 6 سال گذشته در اقتصاد ایران بوجود آوردهاند و عملا موجب کوچک شدن سفرههای مردم شدهاند اما اظهارات فوق بر خلاف واقعیت بوده و آمار و حقایق روز اقتصاد و جامعه ایرانی نه تنها چنین اظهاراتی را تأیید نمیکند بلکه دقیقا به نقطه مقابل آنها اشاره دارد.
ایران اسلامی دچار مشکلات بزرگی در اقتصاد خویش است اما در عین حال و بر اساس آمارهای جهانی شاهد کاهش بیکاری است، در رتبه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد[1]، "فقر مطلق" در ایران به کمترین میزان خود طی 41 سال گذشته رسیده است، رشد اقتصادی ایران از سال آینده مثبت میشود، بخش اعظم گرانیهای اخیر ریشه خارجی ندارد، اثر تحریمها به کمتر از میانگین 30 درصد رسیده است و نرخ نان، سوخت و مالیات در ایران همچنان و با وجود تمام مشکلات اما یکی از ارزانترین نرخها در جهان است.
به سخن دیگر اینکه مشکل داریم اما ایران یک خرابه نیست و کسانی که بر این گزاره اصرار دارند باید پاسخ بدهند که علت همسانی نظرات آنها با بیبیسی فارسی چیست و رفتارهایی مثل تأکید بر شیوع گرسنگی در ایران بدون ارائه هیچ سند و مدرکی! چه تأثیری در بروز اغتشاشات آبانماه 98 داشته است؟!
***
تعارف جام زهر "مذاکره"...
بهزاد نبوی: نظام به آقای روحانی اجازه بدهد!
بهزاد نبوی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد اظهار کرده است: در واقع تحریمهای امروز آقای روحانی بیش از آنکه محصول کار خود دولت و خواست او باشد، محصول کار تندروهای داخلی با مشارکت و همراهی آقای ترامپ از یک سال بعد از امضای برجام بود. معتقدم تحریمها، میراث آقای روحانی نیستند، میراث کل نظام است و کل نظام اگر بخواهد این میراث برای بعدیها نماند، باید در این زمینه اقدامی کند که البته به نظرم چنین تصمیمی ندارد. بهطور کلی مخالفان دولت دنبال این هستند که آقای روحانی بدون هیچ نوع دستاوردی ورقهای تقویم را پاره کند تا آنکه دوره ریاست جمهوری اش تمام شود.
او در ادامه تصریح میکند: معتقدم الان وضعیتی که پیش روی ما است، میراث کل نظام است و نظام اگر میخواهد در 1400 شرایط دیگری باشد، لازم است به آقای روحانی اجازه دهد تا او برای حل مشکلات اقداماتی بکند.[2]
*آقای نبوی طی 5 سالی که از زندان خارج شده است صرفا بر دو گفتمان سیاسی تأکید دارد:
اول اینکه اصلاحطلبان هیچ نسبت و توافقی با روحانی نداشتهاند! و دوم اینکه شرایط فعلی برای کشور بنبست است و جز توافق با آمریکا و سرمایهگذاری خارجی؛ راهی برای عبور از مشکلات نداریم!
از گفتمان اول بهزاد نبوی که بگذریم![3] اما در گام دوم او نیز محرز است که منظور آقای نبوی و برخی دوستان ایشان "مذاکره با آمریکا" است.
این در حالیست که مشکلات دولت آقای روحانی مشکلاتی داخلی و مرتبط با ضعف و ناکارآمدی ستاد دولت است و اساسا قرار نیست مذاکره با آمریکا هیچ بخشی از این مشکلات خودساخته و یا ژنتیکی را حل کند. بماند که آقایان مذاکره هم کردند و هیچ مشکلی از آنها رفع نشد.
جالب است که این افراد دائما به حضور برخی هیئتهای خارجی پس از برجام در ایران اشاره میکنند و اظهار میدارند که اقدامات عدهای تندرو و ایضا مانورهای موشکی سپاه اجازه نداد که سفر این هیئتها ادامه یابد!
آنها اما به مردم نمیگویند که سفر آن هیئتها نیز اولا یک مجلسآرایی بیدستاورد بود و ثانیا از جمله این هیئتها میتوان به "هیئت یونان" اشاره کرد که صاحب یکی از بحرانیترین اقتصادهای جهان و دارای شاخصهایی پایینتر از ایران است اما لازم بود که مقاماتش برای مجلسآرایی پیشگفته حتما سفری به ایران داشته باشند.
آنها همچنین به افکار عمومی نمیگویند که نه فقط برجام بلکه تفاهم لوزان و توافق موقت ژنو (که در سال اول دولت روحانی بسته شد) نیز علیرغم تمام وعدههای آقایان اما هیچ دستاورد ملموسی برای مردم نداشتند و جالب آنکه در قبل و بعد از این توافقات نه رزمایشی برگزار شده بود و نه هیچ اقدام به قول آقایان تندروانهای در کشور انجام شده بود.
محض اطلاع آقای نبوی، حتی کسانی از اصلاحطلبان گفتهاند که حاقّ توافق برجام نیز نه اقتصادی که امنیتی بود و هرکس دستاورد اقتصادی میخواهد باید FATF را به تصویب برساند!
این گزاره به صراحت نشان میدهد که اساسا قرار نیست از قِبل مذاکره و توافق آبی برای اقتصاد ایران گرم شود.
در بلبشوی تئوریک پیشگفته اما یک نکته محرز است و آن اینکه کسانی در ستاد مشترک جریان سیاسی خاص و دولت قصد دارند رئیس جمهور روحانی را پای میز مذاکره با ترامپ بنشانند و از این مذاکره ولو یک عکس منتشر کنند.
در این رابطه میتوان به اظهارات اخیر برایان هوک اشاره کرد که گفته است: در وزارت خارجه ایران بسیاری با گفتوگو با آمریکا موافق هستند اما مجوز چنین کاری را ندارند.
از دروغ و راست نظر هوک که بگذریم باید به یادداشت عجیبی که چند روز قبل در روزنامه دولتی ایران منتشر شد نیز اشاره کرد که در آن میخواندیم:
"واقع آن است که روحانی حاضر بود با وجود تردیدها بار دیگر ریسک یک گفتوگوی کوتاه (نه مذاکره) با ترامپ را به جان بخرد و شخصاً شرایط انجام یک مذاکره نتیجهبخش را به گوش رئیس جمهور امریکا برساند."[4]
با این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که آیا رئیسجمهور روحانی وقعی به پیشنهاد خطرناک بهزاد نبوی و کسانی از اطرافیانش در ستاد دولت میگذارد یا اینکه در مسیر خیر و صلاح گام خواهد برداشت؟!
برخی معتقدند انتشار این سخنان در آستانه سفر رئیسجمهور به ژاپن؛ به منظور تکرار حواشی مذاکراتی حضور آقای روحانی در نیویورک صورت میگیرد...
***
"باید این دولت خسته را وادار به کار کرد"
صحبتهای یک آیتالله درباره خستگی روحانی
آیتالله عباس کعبی از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری طی سخنانی در جمع طلّاب در مشهد گفته است: رهبری کسی است که با معنویت وارد سیاست می شود و در زمینه قیمت بنزین نیز احساس مسؤولیت کرده و اصل مدیریت سوخت و حامل های انرژی را تأیید کردند اما شیوه اجرا را تأیید نکردهاند.
به گزارش خبرگزاری رسا، او میافزاید: دولتمردان باید براساس مصوبه قانونی ماده 32 برنامه ششم توسعه در مورد اجرای بد سهمیه بندی بنزین پاسخگو باشند و دفاع رهبری از کلیات طرح به معنای دفاع از اشتباهات برخی از مدیران اجرایی نیست.
آیتالله کعبی همچنین با اشاره به در پیش رو بودن انتخابات تصریح میکند: باید حضور فعال در این صحنه داشته و تلاش کنیم تا با اتحاد نیروی انقلابی، مجلس انقلابی داشته باشیم تا بتوانند این دولت خسته را به کار وادار کند و این تکلیف سیاسی است.[5]
*«خستگی دولت روحانی» گزینهای نیست که بتوان آنرا کتمان کرد و این روزها همه اعم از مردم و مسئولان کشور به رأیالعین آنرا لمس میکنند.
از خستگی در "نظارت بر قیمتها" گرفته تا رخوت دولت برای شکوفاسازی ظرفیتهای داخلی، بیان مثبتات کشور، اجرای پیوستهای عقلانی طرح اصلاح قیمت سوخت، حرف زدن با مردم و غیره.
البته در گرماگرم بروز این خستگی و ملالآوری اما شاهد عزمی جوانانه هم هستیم که مست و شیدا چندین وزارتخانه را بسیج میکند تا یک مربی خارجی یک تیم باشگاهی را به ایران بازگرداند، عاشقانه از وین به پاریس میرود و از پاریس به نیویورک تا شاید بابی از مذاکره باز شود و بشود چیزی را به گوش رئیسجمهور ترامپ رساند! و در عین خستگی اما به یکی از تئوریسینهای اصلاحطلب در مرکز بررسیهای ریاست جمهوری تریبون میدهد تا او از لزوم مهندسی یک اعتراض میلیونی در خیابانها علیه نظام اسلامی سخن بگوید.[6]
درباره صحبتهای آیتالله کعبی البته این نکته نیز بایستی مد نظر باشد که اگر خواص کشور وارد فرایند "بیان واقعیتهای کشور" نشوند؛ از مجلس به تنهایی (با هر ترکیب احتمالی) کار خاصی برنخواهد آمد و دولت به خستگیهای خود ادامه خواهد داد.
این خواص کشور هستند که بایستی در منابر و تریبونها به بیان وظایف واقعی دولت (مثل نظارت بر قیمتها) بپردازند و این مقولات را در ذهن مردم تبدیل به یک مطالبه دائمی کنند.
و گرنه شاهدیم که در غیبت خواص، یک مقام دستهچندم یک وزارتخانه اقتصادی دولت پشت تریبون میرود و میگوید نظارت بر قیمتها ممکن نیست و یا مثلا "نظارت بر قیمتها کار درستی نیست"! و به همین سادگی یک معضل بزرگ به اسم گرانی دامن مردم و نظام اسلامی و دستاوردهای آنرا میگیرد و تأکیدات یک عده معدود برای نظارت اقتصادی دولت نیز راه به جایی نخواهد برد.
***
1_ mshrgh.ir/944980
2_ https://etemadonline.com/content/369061
3_ mshrgh.ir/790499
4_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7221/3/528674/0
5_ rasanews.ir/002dyn
6_ mshrgh.ir/836280