به گزارش ایسنا، مجموعه شعر «بر آستان آسمان» نوشته میرجلالالدین کزازی (زَرْوان) در 240 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 48 هزار تومان در نشر گویا منتشر شده است.
در دیباچه این مجموعه به قلم کزازی میخوانیم: این هفتمین دفتر که «بر آستان آسمان» نام گرفته است و امید میبرم که همچون دفترهای دیگر، بلندبخت و نیکاختر افتد و خوشایند و دلپسند ادبدانان و سخنسنجان، سرودههای درپیوسته در سال 1397 را دربردارد. راستی را که «بر آستان آسمان» هشتمین دفتر میبایسته است، بود؛ لیک دفتر هفتمین که «در این خَمِ چرخ» نامیده شده است و در آن، سرودههای سال 1396 فراهم آمده است، هنوز در این خَم مانده است و تاکنون از چاپ بیرون نیامده است.
من سخنور پیشهورز نیستم. گاه سرودهای در من برمیجوشد و زبان و خامهام روان میشود. هم از این روست که شمار دفترهای سروادینهام، در سنجش با کتابهای دیگرم، بسیار اندک است و کَمَکی بیش از نیم درصد.
از دیگر سوی، سه سالی بیش نیست که این دفترها به چنین درصدی ناچیز نیز رسیدهاند. این افزایش درصدی هم از آنجاست که در سه سال گذشته من بسیار از سالیان پیش سرودهام. از آن روی که در دفترهای پیشین، چگونگی و انگیزه این بیش سرودگی را باز نمودهام، دیگربار بدان نمیپردازم و بازنمیگردم؛ لیک بازنمود نکتهای دیگر شایسته مینماید و آن این است که در «بر آستان آسمان»، تا آنجا که من میدانم، گونه یا کالبدی نوآیین و بیپیشینه در سخن گرانسگ و دیریاز پارسی، دیده میآید که میتوانم آن را چارانهها، یا چارگانههای بههم پیوسته نامید. در این کالبد یا گونه، چندین چارانه یا رباعی، نیز چارگانه یا سرودههایی در دو بیت و در پیوسته در آهنگ و وزنی دیگر، گِرْدْکرد یا مجموعهای را پدید میآورند. هرکدام از آنها، به تنهایی و گسسته از چارانهها و چهارگانههای دیگر سرودهای است بَوَنْده و بآیین که در خود، آغاز گرفته است و در خود نیز پذیرفته است؛ به گونهای که آن را جداگانه و بیرون از آن گردکرد، سرودهای بساز و بینیاز از سروده دیگر میتوان دانست. آنچه پایه آن گِرْدْکردگی است و این سرودههای جداگانه را با یکدیگر میپیوندد و کالبدی نو را پدید میتواند آورد، پیوند زمینه سخن یا ساختار معنای و پیامشناختی است، در آنها؛ گاه نیز، افزون بر آن، چند واژه که در همه چارانهها یا چهارگانهها، یا در بیشینه آنها، به یکسان به کار برده شده است، ماند بهار آمد؛ بهار آمد، در گردکردی با همین نام.
در نوشته پشت جلد کتاب سرودهای از کتاب آمده است: زندگانی چیست؟ در دم زیستن؛/ شادمان از بیش و از کم زیستن. / زندگانی نیست، در چشم خرد،/ هم پریشان بودن و هم زیستن.
زندگانی چیست؟ با رود و سرود، / زیستن، در هم تنیده تار و پود؛/ تا بگوید هر که مرگش را شنود،/ زیست را، داد این سرهزِی داده بود.
زندگانی چیست؟ شادان زیستن؛/ همچو آزادان و رادان زیستن./ چون بپرسیدند، نیکا آنکه گفت:/ «خوشترین، ما را، فتاد آن زیستن!»
همچنین کتاب «خردنامه خرمی» (کندوکاوی در شاهنامه) (پوشینه 2) نوشته میرجلالالدین کزازی در 188 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 40هزار تومان در نشر یادشده عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: در تاریخ سیستان آمده است که بیتهایی از شاهنامه در بارگاه محمود برخوانده آمد. محمود گفت:«شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم. اندر سپاه من، صد چون رستم هست.» چه پاسخی داد فرودسی، به این سخن؟ پاسخی کوبنده، ویرانگر، دندانشکن... گفت: «زندگانی خداوند دراز باد! ندانم که در سپاه او چند چون رستم هست؛ اما این دانم که جهانآفرین تا جهان آفرید سواری چون رستم نیافرید.» این بگفت و از بارگاه به در رفت. پس از چندی محمود به خود آمد. گفت:« این مردک مرا، به تعریض، دروغزن خواند؛ بباید کشت.»
دیگر کتاب منتشرشده در نشر گویا، ترجمه «شاه لیر» ویلیام شکسپیر است که با قلم علی سلامی در 424 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 60 هزار تومان راهی بازار شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «شاه لیر» نمایشنامهای تراژیک است که در سالهای بین 1605 و 1606 به قلم ویلیام شکسپیر نوشته و در سال 1608 منتشر شد. در «شاه لیر»، شکسپیر یکی از تلخترین تصاویر انسان و جهانش را ترسیم میکند. در هیچ یک از آثارش، او جهان را تا این حد تاریک، از دیدگاه اخلاقی منحط و در چنین ابعادی، گسسته نشان نداده است. جهان «شاه لیر» آکنده از ظلمت، جهل معنوی، داوری غلط، بیاخلاقی، خشونت و زشتی است.
جورج برناردشاو درباه این نمایش مینویسد: «هرگز کسی سوگنامهای بهتر از شاه لیر نخواهد نوشت.»
این کتاب بر اساس نسخه «شاه لیر» متعلق به بنیاد شکسپیرشناسی فولجر در واشنگتن طبق تفاهمنامه مترجم با این مرکز و اخذ مجوز لازم از انتشارات سایمناند شوستر ترجمه شده است.