سرویس سیاست مشرق - به رغم حاکم بودن جوّ سیاستزده در توئیتر فارسی و امکان مانور رباتها و عملیات ترول و فضای موسع برای انتشار فیکنیوز، توئیتر فارسی به دلیل حضور سیاسیون، اصحاب رسانه، خبرنگاران و تحلیلگران همچنان به عنوان شبکه اجتماعی تولید خبر و تحلیل به ویژه در حوزه مسائل سیاسی به شمار میرود. از این رو، رصد و بررسی محتوای منتشر شده در این پلتفرم میتواند افراد جامعه را از حال و هوای سیاست و در برخی اوقات، پشتپردهها و حواشی مهم و اساسی، مطلع سازد. در گزارش پیشین، توئیتر فارسی را در بازه زمانی پنجم تا هشتم بهمن و در این شماره در بازه زمانی هشتم تا یازدهم بهمن ماه در موضوع انتخابات زیر ذرهبین میبریم.
فضای انتخاباتیِ انتخاباتیِ انتخاباتی
اگرچه برخی از گروههای سیاسی به ویژه اصلاحطلبان در تلاشند جامعه را بیاعتنا و بیتوجه نسبت به انتخابات نشان دهند، توئیتر فارسی کمکم به درجه التهاب و نقطه جوش انتخاباتی رسیده است. چنان که 80 درصد بحثها و گفتگوها در توئیتر در بازه زمانی اشاره شده، در مورد مسائل انتخاباتی است. عجیب این است که خود اصلاحطلبان نیز در داغ شدن این فضا، اهتمام و کوششی کمسابقه دارند. گویا در وسط میدان میجنگند اما به دنبال آنند رزم و تلاش آنان عادی جلوه داده شود. افزایش 80 درصدی محتوا را هم میتوان به نزدیک شدن به ایام برگزاری انتخابات، افزایش بازه زمانی گزارش و همچنین اضافه شدن کلید واژههای مرتبط بازمیگردد.
1. خنده به افغانستان، تحقیر ایران
در حالی که دولت دوازدهم خود را داعیهدار تنشزدایی معرفی میکند، رئیسجمهور، در نطق انتخاباتی خود در تاریخ هفتم دیماه در همایش استانداران و فرمانداران سراسر کشور، در واکنش به عملکرد شورای نگهبان در رد یا عدم احراز صلاحیت برخی داوطلبین مواردی را مطرح نمود که با واکنش بسیاری از افراد روبرو شد. همچنین ایشان در این جلسه مواردی را در مورد برگزاری انتخابات الکترونیکی در کشور «افغانستان» مطرح کردند که سبب خنده حضار شد.
این اظهارات تلخ و گزنده با واکنش توئیتر فارسی روبرو شد و میان کاربران فارسیزبان افغانستانی و کاربران فارسیزبان ایرانی دیوار کشید. مشاور رئیسجمهور افغانستان در فیسبوک در متنی که با جمله «به ما طعنه نزنید، از ما بیاموزید»، آغاز میشد؛ از آزادی سیاسی در افغانستان نوشت و به گونهای ظریف، تلاش کرد نمره همسایه شرقی را بالاتر از جمهوری اسلامی ایران نشان دهد. یکی از فعالان مجازی، در واکنش به این صحبتها، در مقام مقایسه، ایران را تحقیر کرد و افغانستان را ترفیع داد و در ادامه، صادق زیباکلام، در توئیتی اثبات کرد که کار او در برچسبزنی و نادیدهانگاری دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران و چه بسا ایرانهراسی، به جایی رسیده که دیگر نباید او را غربگرا دانست و باید او را افغانستانگرا خواند:
یک کاربر ایرانی غربنشین، اظهارات روحانی را نژادپرستانه خواند و یک کاربر ارزشی، اخلاقمداری رئیسجمور را زیر سؤال برد:
2. خطی که اصلاحطلبان از سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گرفتند
مورگان اورتکس که افسر نیروی دریایی آمریکاست و بیش از سابقه دیپلماتیک، کارنامهای امنیتی-نظامی دارد و در گفتگو با بیبیسی فارسی، از ترور سردار شهید سلیمانی حمایت کرده بود و آن را قانونی دانسته بود؛ در توئیتی انگلیسی، به شورای نگهبان تهمت زد و اکانت وزارت خارجه آمریکا به فارسی، آن را کوت کرد و این گونه ترجمه کرد: «شورای نگهبان که اعضای آن منصوب خامنهای هستند، اغلب نامزدهای انتخابات مجلس ایران را رد صلاحیت کرده است. بیجهت نیست که همه نامزدهای باقیمانده همشلکند». علیحسین قاضیزاده، از جمله اعضای جنبش سبز در سوئد و از جمله مهمانان ثابت ایراناینترنشنال سعودی و من و تو که مرتباً به دنبال تحریمسازی علیه جمهوری اسلامی است، در توئیتی مدعی شد انتخابات در ایران تمام شده است:
10 سال پس از فتنه 88، همچنان اصلاحطلبان رابطه رمزآلود و مبهم خود با چهرهها و تصمیمات ایالات متحده را روشن نکردهاند. از این روست که توئیت یک عنصر نظامی امنیتی ارتش آمریکا که اکنون لباس خوشرنگ دیپلماسی پوشیده، خطی که رئیس جمهور آغاز کرده بود و در یک رفت و آمد سریع میان چهرههای آمریکایی و اصلاحطلبان داخلی به یک بحث داغ در توئیتر فارسی تبدیل شده بود؛ باز هم سرمشق اصلی در حمله به نظام تبدیل میشود. از سویی دیگر، املای غلط حساب کاربری «وزارت خارجه آمریکا به فارسی» در کلمه «همشکلند» که به صورت «همشلکند» نوشته شده بود؛ زمینه تمسخر و استهزای آمریکا را در میان برخی کاربران ارزشی توئیتر فارسی فراهم آورد.
3. همچنان تخریب قالیباف؛ کارگران مشغول کارند
محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران، همچنان پربحثترین کاندیدای انتخابات مجلس یازدهم است. به جرأت میتوان گفت هیچ حساب کاربریای نمیتوان یافت که در مورد انتخابات اظهارنظر کرده باشد و در مورد شخص قالیباف، چیزی نگفته باشد. بیآنکه نگاه بدبینانهای داشته باشیم، میتوان دریافت که این حجم از تخریب حتی در دوره انتخابات ریاست جمهوری 1396 نیز با این دامنه و شدت رخ نداد. تخریبگران آنقدر متنوعاند که هیچ گوشهای از زندگی شخصی، خانواده، سابقه و حتی نظرات این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام باقی نمانده که مورد ترول، تخریب، اتهامزنی و نفرتپراکنی قرار نگرفته باشد. در شماره پیش از کوشش فراگیر یاشار سلطانی در اتهامزنی به قالیباف گفتیم و در این مطلب باید به تحرکات رضا حقیقتنژاد، یار گرمابه و گلستان مصی علینژاد و سردبیر ایرانوایر که مدتی در ترکیه برای اخذ پناهندگی، سرگردان شده بود؛ اشاره کنیم:
4. تحریم انتخابات، آخرین تلاشهای براندازان:
در شماره پیش گفتیم که هشتگ «رأی_بی_رأی» که در مردادماه امسال فعال شد و نتوانست توجهی را جلب کند، با نزدیک شدن به انتخابات و برای تهییج بیشتر کاربران توئیتر فارسی به تولید محتوای منفی علیه انتخابات، دوباره داغ شده است. در روزهای نزدیک به انتخابات، این هشتگ کاملاً رویکردی اجتماعی پیدا کرده تا قشر خاکستری و به ویژه رأیاولیها را مورد خطاب قرار دهد. نوع ادبیات و دلایلی که برای تحریم انتخابات در این هشتگ میبینید، به صورت اساسی توده مردم را در نظر گرفته است:
جدول فعالترین کاربران
در این بخش به معرفی کاربرانی میپردازیم که پیرامون موضوع، بیشترین مقدار محتوا را به اشتراک گذاشتهاند:
دقت در فعالیت کاربر دو و سه نشان میدهد این دو کاربر، ربات بوده و تنها برای دوره انتخابات ایجاد شدهاند. زمان پیوستن به توئیتر، تعداد افراد دنبالکننده و تعداد لایک صفر از جمله دلایلی است که میتوان در این باره بدان اشاره کرد. هیچ یک از این اکانتها، در رصد پیش، در فهرست فعالترین کاربران نبودند.
ابر هشتگها
از ابر هشتگها میتوان این موضوع را دریافت که در حال حاضر کاربران به چه موضوعاتی در خصوص انتخابات میپردازند و همچنین چه موضوعاتی را در کنار موضوع انتخابات مطرح کرده و به آن پیوند میزنند:
در نگاه اول ابر هشتگها نشان میدهد که موضوع تحریم انتخابات در جایگاه نخست موضوعات داغ انتخابات در این روزها قرار دارد. هشتگهای #انتخابات_تشریفاتی، #رأی_بی_رأی، #تحریم_انتخابات، #رد_صلاحیت، #رأی_نمیدهم، #votenothanks، هشتگهایی است که غالباً توسط معارضان جمهوری اسلامی مطرح و منتشر شده است. نکته تأسفبار اینجاست که هشتگ «انتخابات_تشریفاتی» همان هشتگی است که در حساب کاربری رئیسجمهور آمد.
جمعبندی
در دو شماره رصد توئیتر فارسی، دو محور اساسی از سوی کاربران با گرایشات گوناگون دنبال میشد: یکی در واکنش به تشریفاتی دانستن انتخابات که در سخنرانی رئیسجمهور در تاریخ هفتم دی ماه در همایش استانداران و فرمانداران بیان شده بود و دیگری تخریب فراگیر محمدباقر قالیباف و حمایت پراکنده از او از سوی برخی کاربران ارزشی.
در مورد اول، میتوان گفت رئیسجمهور به دنبال آدرسدهی غلط به افکار عمومی جامعه است تا مشکلات و ناکارآمدی بیسابقه دولت در تاریخ پس از انقلاب، در سایه هیاهوها و جنجالهای بیپایه سیاسی و انتخاباتی فراموش شود. رئیسجمهور توانایی بالایی در تغییر زمین بازی دارد و البته بعضاً مواضعی اتخاذ میکند که از حیث اخلاق و منش سیاسی، به هیچ عنوان با هیچ یک از آرمانها و مبانی جمهوری اسلامی تطابق ندارد. او در یک عملیات پیشدستانه در تلاش است هر گونه نتیجهای که از صندوق رأی بیرون آید، به نفع خود مصادره کند.
روحانی میداند شورای نگهبان در فرایند احراز صلاحیتها عقب نمینشیند، در نتیجه کوشش میکند اولاً این فرایند را لکهدار کند تا برای مدتی افکار عمومی را از گرانی و قیمت سرسامآور اجارهبها و موضوع تلخ بنزین پرت کند و ثانیاً این فرایند را ضدجمهوریت تصویر کند تا در دوگانه انتصاب و انتخاب، خود و دولتش را نماد و تجسم انتخاب نشان دهد و مجلس آینده را یک مجلس انتصابی ترسیم کند تا در دو سال باقیمانده بتواند مبتنی بر این تصویر، از بار نظارت و شفافیتی که مجلس فسادستیز یازدهم بر دولت محرمانهها و اختلاسها خواهد انداخت، بگریزد. نباید فراموش کرد که روحانی قصد دارد جریان انقلابی را عصبانی کند تا آنان از تمرکز در پیروزی در انتخابات خارج شوند، به این امید که اصلاحطلبان گریزی بیابند و حداقل بتوانند اقلیتی پرسروصدا در مجلس آینده تشکیل دهند.
تخریب قالیباف، یکی از معدود اشتراکاتی است که برای دولت روحانی و اصلاحطلبان باقی مانده. آنان هر دعوا و اختلافی داشته باشند، در اینکه باید کارنامه درخشان قالیباف در شهرداری تهران و پیش از آن را لکه دار کنند، تردیدی ندارند. قالیباف، رقیب هر دوست؛ چون در نگاه اهالی تهران و البته در دیدگاه بخش قابل توجهی از مردم ایران که خدمات او در تهران را دیدهاند و دستاوردهای فرماندهی پلیس در سراسر ایران را لمس کردهاند، اگر نگوییم نماد، یک نشانه کارآمدی به شمار میآید.
قالیباف، هدف همیشگی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است. از این روست که در روزهای آینده نه تنها از حجم تخریب قالیباف کم میشود، بلکه تخریب او وارد فازهای جدیدی میشود. دو پروژه اساسی در فازهای جدید، یکی انتشار اسنادی است که به دست افشاگران متحد دولت یازدهم و دوازدهم رسیده است؛ و دیگری، تلاش برای اختلافافکنی میان رأیدهندگان به لیست شورای ائتلاف با تجدید بازیهایی روانی مانند نظامیگری قالیباف یا اختلافات اجرایی و شکلی درون جریان انقلابی...