سرویس سیاست مشرق- با افشای محتویات تحقیرآمیز «محموله کمکی» سازمان موسوم به «پزشکان بدون مرز» به ایران (که کمتر از 20 هزار دلار ارزش داشت و شامل اقلامی چون 1000 عدد ماسک و 500 گان و یک چادر «امانتی» برای برپایی بیمارستان صحرایی می شد) و روشن شدن این حقیقت که تنها دو نفر از تیم 9 نفره اعزامی «پزشک» هستند و حتی یک متخصص امراض عفونی (تخصص مستقیم مورد نیاز در مقابله با کروناویروس) در آن حضور ندارد، به نظر میرسید که پرونده این ماجرا با اعلام رسمی عدم نیاز از سوی وزارت بهداشت، بسته شده باشد. لیکن متاسفانه خبر میرسد که این تیم اعزامی «پزشکان بدون مرز»، به واسطهی برخی حمایتهای درون دولت، هنوز در ایران حضور دارند و ظاهر قرار است برای سرویس به مهاجران مرزهای شرقی کشور، به یکی از مناطق مرزی اعزام شوند.
در حالی که کشور ما ایران، یکی از قطبهای دانش پزشکی در سطح دنیاست و برخی از زبده ترین و شهیرترین متخصصان پزشکی دنیا در داخل کشور و در عرصه بینالمللی به فعالیتهای علمی و درمانی مشغول هستند؛ در حالی که ارتش سرفراز جمهوری اسلامی در عرض 7 روز توانست یک نقاهتگاه 3000 تختخوابی بیماران کرونایی را با همه تجهیزات لازم برپا کند و دهها بیمارستان صحرایی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نقاط مختلف کشور ایجاد شده و تمام توان کادر درمانی و پزشکی نیروهای مسلح و وزارت بهداشت، پای کار است و کشور هنوز ظرفیتهای استفاده نشده زیادی در مقابله با کرونا دارد، اصرار عناصری در درون دولت و پایوران رسانهای و تبلیغاتی آنان برای به کارگیری این تیم اعزامی «پزشکان بدون مرز»، بسیار عجیب جلوه میکند.
از سخنگوی دولت، علی ربیعی، تا عضو هیات ئیسه مجلس، علی مطهری، تا عناصر رادیکال مثلا اصلاحطلب همچون محمود صادقی، زیباکلام و تاجزاده، پای کار حمایت تمام قد از این هیات آمدهاند. حتی خبر میرسد که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هم در پشت صحنه به شدت طرفدار و حامی ورود و فعالیت این هیات در ایران بوده و هست.
اما ورود «مریم رجوی»، سرکرده فرقه تروریستی منافقین به عرصه حمایت از این گروه اعزامی «پزشکان بدون مرز»، این معما را پیچیدهتر از قبل هم کرد.
در این میان، طبق برخی گزارشها، قرار بود یکی از موسسان سازمان «پزشکان بدون مرز» و از چهرههای کلیدی این تشکیلات، یعنی «برنارد کوشنر» نیز همراه با تیم اعزامی وارد ایران شود که بنا به دلایلی این اتفاق نیافتاد. شاید مروری بر سوابق کوشنر و پیوندهای این چهره با سازمان منافقین، تا حدی به رمزگشایی ماجرا کمک کند.
برنارد کوشنر در سال 1939 در شهر «آوینیون» فرانسه، از پدری یهودی و مادری پروتستان به دنیا آمد. او فعالیت سیاسی خود را در جوانی از حزب کمونیست فرانسه(PCF) آغاز کرد. کوشنر سابقه تبعید را در سال 1966 به جرم تلاش برای براندازی حکومت در کارنامه دارد.
کوشنر که یک پزشک است، از موسسان «پزشکان بدون مرز» (Médecins Sans Frontières) و سازمان «پزشکان دنیا» (Médecins du Monde) نیز هست. او که در سال 1971 از موسسان اصلی «پزشکان بدون مرز» بود، بر سر اختلاف با رییس این تشکیلات، «کلود مالوره»، در سال 1980 سازمان «پزشکان جهان» را به همراه 14 پزشک فرانسوی دیگر تاسیس کرد.
او از سال 2007 تا 2010 وزیر امور خارجه و روابط اروپایی فرانسه در کابینه دولت راست میانهی فرانسیس فیون در زمان ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی بود. پیش از آن، کوشنر در سه برهه، یکی در 1992، بار دوم از 1997 تا 1999 و بار سوم از 2001 تا 2002 وزیر سلامت در کابینههای مختلف دولت فرانسه بود.
او همچنین سابقه نمایندگی در پارلمان اروپا(1994 تا 1997) و نمایندگی ویژه سازمان ملل در بحران کوزوو از طرف کوفی عنان(1999) را به عهده داشت. کوشنر در سال 2005 نامزد تصدی پست کمیسیونر ارشد سازمان ملل در امور پناهجویان شد که از نامزد دیگر، آنتونیو گوترش» (دبیرکل کنونی سازمان ملل) شکست خورد. در سال 2006 هم او برای تصدی پست مدیرکل سازمان بهداشت جهانی نامزد شد که از نامزد مشترک چین(هنگ کنگ) شکست خورد.
در سال 2010 روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، کوشنر را پانزدهمین فرد متنفذ «یهودی» دنیا معرفی کرد:
جروزالم پست در معرفی او نوشت:
"...در پیشانی تقابل بینالمللی با برنامه هستهای ایران، او اظهار کرد که علیرغم این که فرانسه به راه حل دیپلماتیک دراین مورد، متعهد است و هیچ اقدام نظامی در دستور نیست، ولی برنامه تسلیحات هستهای ایران یک «خطر واقعی برای کل دنیا است»."[1]
روابط نزدیک کوشنر با سازمان منافقین
در 6 مرداد 93، کوشنر باز به همراه تعدادی از سیاستمداران صهیونیست، دست راستی و ضدایرانی غرب(که به واسطه پولهای کلان دریافتی از سازمان منافقین، تقریبا مهمان ثابت مراسم و رویدادهای این سازمان تروریستی ورشکسته هستند) در کنفرانسی که به ریاست سرکرده این فرقه مزدور در پاریس برگزار شد، شرکت و سخنرانی کرد.
او در این سخنرانی، خطاب به مریم رجوی تروریست و وطن فروش گفت:
" خیلی ممنون. خانم رجوی، خانمها و آقایان و همچنین فراموش نکنیم، مهمانان نامدار. خانم رجوی، هر بار که سخنان شما را میشنوم، و من در ماههای اخیر در مناسبتهای زیادی به سخنان شما گوش کردهام، هر بار متحیر میشوم. من شما را ستایش میکنم.
شما با صداقت صحبت میکنید، با توجه به مشکلاتی که همه ما با آن مواجه هستیم. منظورم در خاور میانه است، در عراق، در سوریه. شما با شفافیت و شجاعت چیزها را بیان میکنید و به همین خاطر از شما تشکر میکنم، از طرف همگی و حتی کسانی که در این سالن حضور ندارند.
من میدانم که باز کردن روزه نوعی جشن مذهبی است و من فردی مذهبی نیستم. به هیچ وجه. ولی روش شما برای تعریف اسلام را میستایم. من ستایش میکنم مصمم بودن شما را برای برقراری دمکراسی، جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد..."[2]
در 19 تیر 95، باز کوشنر(که ظاهرا همچون جان بولتن و رودی جولیانی، جزو حقوقبگیران ثابت فرقه رجوی است) در گردهمایی مزدوران اجارهای سازمان منافقین در پاریس حاضر بود. [3]
در 18 تیر 96، بار دیگر کوشنر یهودی صهیونیست در گردهمایی اعضا و هواداران و مزدوران اجارهای سازمان نفاق در ویلیپنت پاریس، در کنار عناصر ضدایرانی چون سناتور یهودی آمریکایی، جوزف لیرمن، حضور پیدا کرد. اهمّ بخشهای سخنرانی کوشنر در این گردهمایی، به واسطهی این که عمق وابستگی و همکاری این مهره صهیونیست با سازمان جنایتکار و تروریستی منافقین را نشان می دهد، نقل می شود:
" ما همه با هم موافق هستیم که شما شایسته آزادی، استقلال و دموکراسی هستید. ما از این مطمئن هستیم. بعد از دیدن ارتشی از نمایندگان پارلمانها، نمایندگان پارلمان انگلستان، نمایندگان پارلمان آمریکا و بعد هم نمایندگان پارلمان آلمان. ولی شما در فرانسه هستید و از شما بهخاطر آمدن به اینجا تشکر میکنم. من از اینکه با شما هستم بسیار خوشحالم. نمیدانم چندمین بار است که اینجا هستم، ولی هر سال مثل این است که یک گردهمایی خانوادگی برای دموکراسی و برای آزادی ایران است.
اجازه بدهید که چند جمله به انگلیسی بگویم و سپس به فرانسه ادامه دهم. میخواهم تبریک بگویم و تشکر کنم از این مردم خوب آلبانی و نمایندهٴ دولت آنها، چون آنها کسانی بودند که از ساکنان اشرف و لیبرتی استقبال کردند، پس بهخاطر این از مردم آلبانی تشکر میکنم.
مردم ایران به مدت 38 سال سرکوب شدهاند، 38 سال، سرکوب توسط یک رژیم دینی، افراطگرایی اسلامی و بنیادگرا، در همین حال ما شاهد هستیم، چرا؟، چون این شکل از افراطی گرایی با شروع رژیم آخوندها شروع شد. رژیم آیتاللهها پایگاه افراطگرایی است. مردم ایران درست میگویند که مستحق یک رژیم بهتر هستند، آنها شایسته آزادی و دموکراسی هستند؛ آنها شایسته داشتن یک انتخابات آزاد هستند تا بتوانند نمایندگان واقعی خودشان را انتخاب کنند و نه آنهایی که توسط ولیفقیه انتخاب شدهاند.
و همانطوری که دیگران در این سخنرانی گفتند، تغییر در ایران نقطهٴ پایانی بر افراطگرایی در کل منطقه است، افراطگرایی بهنام اسلام در منطقه متولد شد؛ این بهدلیل این نیست که اسلام زمینه رشد مناسبی برای تروریسم است، این افراد از اسلام سوءاستفاده میکنند، بهعنوان ابزار برای افراطگرایی و قتل، بنابراین نه تنها شما نقش خود را دارید، و نه تنها ضرورت تغییر در ایران وجود دارد، بلکه تغییر در ایران شروع تغییر واقعی در تمامیت منطقه است.
همچنان میخواهم به خانم مریم رجوی تبریک بگویم؛ همیشه یک درس برای من بوده است، درسی از حقیقت سیاسی؛ سخن گفتن به نام مجاهدین؛ خانم رجوی یک سمبل خوب است، نه فقط یک سمبل بلکه شروعی برای دیدگاه تغییر بسوی دموکراسی؛ یک خانم مسلمان رئیسجمهور ایران باشد، این شروع یک تغییر بزرگ است.
در کشور من در گذشته، شما قربانی متنوعترین و دروغ ترین مانورها بو دید. خود من هم مجرمم بهخاطر گوش دادن به معاندین جنبش شما که شما را متهم به تروریسم بدون تبعیض میکردند. اینها دروغ بودند. باید تأکید کرد که مواضع دموکراتیک شما، مواضع قاطع شما در مورد برابری زن و مرد در سیاست، در مورد نقش زنان در سیاست، در رابطه با جدایی دین از دولت به بهترین وجهی در کلماتی که خانم رجوی بهکار بردند، جنبش شما را از سایر جنبشهای خاورمیانه متمایز کرد. کافی است سخنرانیهای ایراد شده در اینجا را با سخنرانیهایی که در سایر نقاط مربوط به خاورمیانه صورت میگیرد، قیاس کنیم.
...صلحی که من خواهان آن هستم، شما خواهان آن هستید، که ایران خواهان آن است، بهخصوص در ایران بدون استقرار دموکراسی امکانپذیر نیست. با ابعادی که گردهمایی سالیانه شما به خود گرفته، شما این فرصت را فراهم کردید که مطالبات خود را برای انتخاباتی آزاد، برای ایرانی آزاد (ابراز کنید)، همانطور که من در ابتدای سخنانم به آن اشاره کردم.
زندهباد خلق ایران
درود بر جنبش شما
مرگ بر حکومت مذهبی
زندهباد دموکراسی-باتشکر"
در 31 شهریور 97، در کنفرانسی موسوم به «قیام ایران در مسیر آزادی – آلترناتیو دموکراتیک»، که توسط منافقین در نیویورک برگزار شد، بار دیگر برنارد کوشنر، در کنار سیاستمداران ضدایرانی اجارهای توسط سازمان نفاق همچون شهردار رودی جولیانی، مایکل موکیزی، وزیر پیشین دادگستری آمریکا و ژنرال جیمز جونز، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا، حضور پیدا کرد. کوشنر در سخنرانی خود در این گردهمایی بار دیگر به مداهنه و چاپلوسی فرقه تروریستی رجوی پرداخت:
" مقاومت ایران طرح مشخصی برای جایگزینی این رژیم دارد. یک دولت موقت برای شش ماه و انتخابات برای تعیین قانون اساسی جدید.
در مورد موضوع ایران و سرنوشت اوضاع کنونی، اروپا و آمریکا دلائل کافی برای اتحاد دارند. اولین دلیل این است که ما با یک دیکتاتوری مذهبی روبهرو هستیم که مردمش را سرکوب میکند و اصلیترین قربانیان این رژیم مردم ایران هستند. ما در کشورهای دموکراتیک نمیتوانیم چشم خود را به روی این جنایات ببندیم.
رفتار رژیم ایران در منطقه برای مردم اروپا و آمریکا قابل پذیرش نیست. آنها برخلاف قطعنامههای شورای امنیت برای حوثیهای یمن موشک ارسال میکنند. سیاست آنها در عراق مخرب است.
این رژیم درگیر تروریسم در اروپا است. در ژوئن گذشته دولت بلژیک طرح تروریستی رژیم برای حمله به گردهمایی پاریس که من و اکثر شما دوستان در آن بودید را خنثی کرد.
مردم ایران و ما این دیکتاتوری مذهبی را نمیخواهیم. مردم ایران یک آلترناتیو دموکراتیک دارند. آلترناتیوی که بر جدایی دین از دولت تأکید میکند. "
کوشنر، آلت دست تلآویو برای فشار دیپلماتیک بر ایران
در شهریور ماه 1386، برنارد کوشنر در کسوت وزیر خارجه فرانسه، در گفتگو با شبکه های تلویزیونی آر تی ال آلمان و ال س ای فرانسه گفته بود که جهان باید برای احتمال درگرفتن جنگ بر سر برنامه هسته ای ایران آماده باشد.
وزیر خارجه وقت فرانسه با تاکید بر اینکه مذاکرات برای حل مساله فعالیت هسته ای ایران باید تا به آخر ادامه یابد، گفت بود که اتمی شدن ایران قابل قبول نیست و در صورتی که ایران به اسلحه اتمی دست یابد "ما باید برای بدترین ها آماده باشیم که بدترین حالت، جنگ است. "[4]
اما این اظهارات چنان واکنشهایی در میان محافل ضدجنگ برانگیخت که آقای کوشنر چند بار ناچار به توضیح در مورد اظهارات خود شد و گفت که تعبیر درستی از سخنانش صورت نگرفته و او خواهان جنگ با ایران نیست بلکه به دنبال حل مناقشه اتمی ایران از راههای دیپلماتیک است.
رژیم صهیونیستی بلافاصله نسبت به این اظهارات کوشنر واکنش مثبت نشان داد. مارک رگف، سخنگوی وقت وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی، در واکنش به سخنان برنارد کوشنر ادعا کرد:
"بیانیه های قوی از سوی جامعه جهانی نشان می دهد این جامعه بی تفاوت نیست. این(اظهارات) مثبت هستند، زیرا پیام روشنی را به تهران ارسال می کنند. "[5]
در ادامه نقشآفرینی به شدت مخرب کوشنر یهودی علیه جمهوری اسلامی ایران، او در مهر 1387، به سرزمینهای اشغالی رفت تا درباره برنامه هستهای ایران با دولت تلآویو رایزنی کند. وی در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی هاآرتص گفت:
"می دانم که دراسرائیل و ارتش این کشور، کسانی راه حل نظامی و شاید یک حمله را تدارک می بینند. "
وزیر امور خارجه وقت فرانسه افزود:
"دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی فرانسه ارزیابی می کنند که ایران دو تا چهار سال تا رسیدن به بمب اتمی فاصله دارد. "
کوشنر در این مصاحبه که پیش از آغاز دیدارهایش با رهبران اسرائیل صورت گرفته بود، به هاآرتص گفت:
"شما به ایران قبل از آنکه به بمب اتم برسد، حمله پیشگیرانه می کنید. من می دانم. فرانسه واقف است که امکان ندارد اسرائیل بگذارد که ایران به بمب اتم برسد. "
این سیاستمدار صهیونیست متعصب فرانسوی با اشاره به اینکه تمامی جهان به این حقیقت آگاهی دارد که اسرائیل با ایران اتمی کنار نخواهد آمد، اضافه کرد که «همه می دانند که قبل از آنکه ایرانیان اولین بمب خود را به چشم ببینند، اسرائیل به آنها حمله می کند.»
او در این مصاحبه گفت:
"اسرائیل پیشاپیش دربوق و کرنا کرده است که برای رسیدن ایران به بمب اتم صبر نخواهد کرد و ایرانیان هم این را می دانند، و در واقع، همه این موضوع را می دانند و خطر همینجا است که اسرائیل پیش دستی کند. "
وی افزود که " دیپلماسی هنوز تمام مراحل خود را طی نکرده است، هرچند که اشاره کرد "به هیچ وجه نیز قابل قبول نیست که ایران دارای بمب اتمی داشته باشد. "
کوشنر که کاملا مشخص بود در یک تبانی با تلآویو، قصد داشت ابزار فشار تبلیغاتی-دیپلماتیک بر ایران برای تسلیم در برنامه هستهای باشد، تاکید کرد:
"حرف بزنید، حرف بزنید، حرف بزنید. دیالوگ و تحریم را پیشنهاد کنید. بازهم تحریم، و دوباره و چند باره تحریم را به کارگیرید. من فکر نمی کنم که راهکار جایگزین، پیشدستی در حمله باشد. "
او به این پرسش هاآرتص که «اروپاییان چند سال است با ایران مذاکره می کنند که حاصلی نداشته است»، پاسخ مثبت داد و گفت:
"ما هرکاری را برای مذاکره با ایران انجام دادیم، ولی بی حاصل بوده است. "
به گفته برنارد کوشنر، «از زمان روی کارآمدن دولت نیکولا سارکوزی تلاش شده است که تحریم ها در کنار مذاکرات تشدید شود.»[6]
دشمنی با ایران و البته نقش او به عنوان آلت دست مستقیم رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران از خط به خط همین مصاحبه آشکار و روشن است.
این نیز لازم به یادآوری است که کوشنر از حامیان و موافقان تحرکات تجزیهطلبانه قومی در غرب آسیاست. او در چند نوبت از تشکیل کشور «کردستان» حمایت کرده است که یکی از موارد آن در سپتامبر 2017، در جریان برگزاری همهپرسی غیرقانونی اقلیم کردستان عراق برای استقلال بود که کوشنر به عنوان «ناظر» حضور داشت. او در کنفرانس خبی خود در اربیل، فردای برگزاری همهپرسی غیرقانونی، گفت:
" نمیدانم چرا بعضی از دولتها لحن نا ملایمی رو بە کردستان دارند. من درک نمیکنم چرا موضع بریتانیا، فرانسه و آمریکا اینگونە مایە تعجب است؟ "
کوشنر در مورد موضع قدرتهای بزرگ در برابر کردستان گفت:
" لازم است قدرتهای بزرگ فرصتی بە این پروسە دمکراتیک موفق بدهند و آنانی کە کردها را از استقلال محروم کردند، باید از کردها و از مذاکرات اربیل و بغداد حمایت نمایند. "[7]
حال با این اوصاف، با لحاظ این سوابق برنارد کوشنر، به عنوان یک صهیونیست متعصب و مزدور اجارهای سازمان منافقین، باید دستگاههای نظارتی کشور و همچنین چهرههای سیاسی در دولت و مجلس که حامی و پیگیر ماندن و فعالیت این گروه مشکوک اعزامی از سوی سازمانی تحت سیطره صهیونیستها هستند، توضیح دهند که اولا چگونه این گروه اجازه ورود به کشور پیدا کرده است و اصولا با روشن شدن ماهیت حقیر و توهینآمیز کمکها و اعلام رسمی عدم نیاز به آنها از سوی مقامات وزارت بهداشت، چه اصراری به استمرار حضور و فعالیت آنان در خاک کشور است؟
[1] https://www.jpost.com/Jewish-World/Jewish-Features/Worlds-50-most-influential-Jews-176071
[2] https://b2n.ir/250658
[3] https://www.radiofarda.com/a/f7-ncri-meeting-in-paris/27849302.html
[4] https://www.bbc.com/persian/iran/story/2007/09/070920_mf_france.shtml
[5] https://www.mehrnews.com/news/553537
[6] https://www.radiofarda.com/a/f6_France_Kouchner_Iran_Israel/467606.html
[7] https://www.kurdistan24.net/fa/news/036a788f-9706-4ccb-9b44-cd074a1e3085