اقتصاد آنلاین – صبا نوبری؛ از اواسط سال 98 تا امروز که دو ماه از سال 99 گذشته است اقبال بسیار زیادی برای ورود به بازار سرمایه در بین عموم مردم جامعه بوجود آمده است و در کنار آن رشد بیسابقه بازار سهام هم توجهها را بیشتر به خود جلب کرده است.
در همین راستا اقتصادآنلاین در گفتوگویی که در یک لایو اینستاگرامی با محمد صادق الحسینی، اقتصاددان داشته است از وی درباره چشم انداز بازارهای مالی، بهترین محل سرمایهگذاری و آینده بازار سرمایه پرسیده است. این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه خواهید خواند؛
اقتصاد ایران و بازارهای مالی در سال 99 چه ویژگیهایی خواهند داشت و چشمانداز آنها چیست؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید وضعیت اقتصاد ایران را در سالهای گذشته بررسی کرد. اولین متغیر در بررسی وضعیت اقتصاد ایران درآمد سالانه دولت از محل نفت است. درآمد نفت دولت ایران در سالهای 88، 89 و 90 به 110 و 120میلیارد دلار هم رسید اما با شدت گرفتن تحریمها درآمد نفتی دولت در سالهای گذشته به شدت تحت فشار قرار گرفت به طوری که تخمین زده میشود که درآمد نفتی دولت در سال 98 به کمتر از 10میلیارد دلار رسیده باشد حالا این را شما با درآمد نفتی 100میلیارد دلاری در 8سال قبل مقایسه کنید که کمتر از یک دهم است زیرا دلار 2020 با دلار 2002 متفاوت است.
تاثیر نقش نفت همواره به این صورت بوده که اشتباهات سیاستی و ناکارآمدی را با آن پوشانیدم ولی در سال98 و 99 نمیشود روی آن حسابی باز و ما از لحاظ درآمدهای نفتی در بدترین شرایط هستیم و به نظرم عملا بهتر است درآمدهای نفتی در سال99 را نزدیک به صفر در نظر بگیریم.
دومین متغیر اقتصاد ایران که باید به آن توجه شود نرخ ارز است که در سالهای مختلف در اقتصاد ایران در طول 5 دهه گذشته یک همبستگی با درآمدهای نفتی داشته به این معنا که هر سالی که درآمدهای نفتی ما افزایش یافته دولت با تزریق این درآمدها به اقتصاد باعث افزایش تورم و تعدیل نرخ شده است و با سرکوب نرخ ارز واردات به شدت ارزان میشود و صادرات گران شده و اولین آسیب این اتفاق به صنعت کشور وارد میشود به طوری که از سال 82 تا 90 که نرخ ارز ما تقریبا ثابت بوده است عملا صنعت ما در این سالها نابود شد و از بین رفت.
در شرایط فعلی که درآمدهای نفتی کاهش یافته است میشود امید به رونق تولید داشت؟
تولید صنعتی ما دو بخش دارد یک آن که به شدت وابسته به نفت است و با بودجه دولت به بقایش ادامه میدهد و دیگری صنایع کوچک و متوسط ما است که رانت خاصی ندارند ولی در مقابل واردات ارزان همیشه بازندهاند. در سال 97 و 98 صنایع کوچک و متوسط ما به دلیل نزدیکی نرخ ارز به قیمت واقعی رونق گرفتند اما چون موانع زیادی مثل فضای کسبوکار و مجوزها وجود دارد تا زمانی که این صنایع بتوانند به مرحلهای برسند که نقش خوبی در اقتصاد ایفا کنند طول میکشد البته به واسطه همین صنایع پیش بینی میشد رشد اقتصادی ایران در سال99 مثبت شود اما کرونا مانع تحقق آن شد.
به جز درآمدهای نفتی و نرخ ارز چه متغیر دیگری هست که در اقتصاد ایران مهم و موثر باشد؟
کسری بودجه دولت از دیگر موارد مهم است. دولت ایران همواره غیر از سالهایی نادر، کسری بودجه داشته است که در سال98 به حدود 90 تا 95هزار میلیارد رسیده است و در سال 99 پیشبینی این است که بیش از 100هزار میلیارد کسری بودجه داشته باشیم که در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه است. نکتهای باید ذکر شود و آن اینکه تورمهای بالا در اقتصاد ایران به سبب مشکلات بخش بودجه رخ خواهد داد و دولت باید فکر جدی برای کسری بودجه بکند.
شاید بتوان متغیر بعدی را نقدینگی دانست که دولت همواره برای جبران کسری بودجه خود به آن دامن زده است؟
بله. طی 40سال گذشته به طور متوسط سالانه 27درصد رشد نقدینگی داشتیم که در سالهای 75، 85 و 92 که سه سال کلیدی در اقتصاد ایران است همه بازارها نوسانات زیادی را تجربه کرد. سقف رشد نقدینگی را که حدود 38درصد بوده را تجربه کردیم و دلیل نوسانات بازارها هم همین رشد نقدینگی بوده است.
آیا در سال 98 در قله تاریخی رشد نقدینگی بودیم؟
خیر حدود 30 درصد تجربه رشد نقدینگی داشتیم که در اقتصاد ایران خیلی بالاتر از متوسط نیست اما مفروضات مدلهای ما نشان میدهد در سال99 رشد نقدینگی تاریخی را رد خواهیم کرد و رقم 38درصد و یا بالاتر از آن را تجربه خواهیم کرد.
دلیل این رشد نقدینگی استقراض دولت از بانک مرکزی یا همان چاپ پول خواهد بود؟
اصطلاح چاپ پول خیلی اصطلاح درستی نیست اما احتمالا استقراض مستقیم و غیرمستقیم دولت از بانک مرکزی به شدت بالا برود و درآمدهای نفتی هم که کاهش پیدا کرده و شرایط بین المللی هم همینگونه باقی خواهند ماند و همه این متغیرها نشان میدهد که نقدینگی افزایش شدیدی خواهد داشت. در مجموع پیشبینی ما برای سال 99 این است که 100 تا 120هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته باشیم. نقدینگی 40درصد یا بیشتر رشد خواهد کرد و نرخ تورم بین 40 تا 50 درصد خواهد بود و نرخ سود بانکی باید افزایش پیدا میکرد که اگر نکند رشد نقدینگی و تورم را بیشتر میکند و رشد اقتصادی ما هم حدود منفی 1.5 تا 3درصد خواهد بود.
با این شرایط یک سرمایه گذار معمولی در سال 99 باید چه مسیری را طی کند تا داراییاش دچار زیان نشود؟
اگر بخواهیم از بازار مسکن برای سرمایهگذاری شروع کنیم باید بگویم از سال 96 طی سه سال متوالی نرخ رشد مسکن نزولی نشده است یعنی هر سال بیشتر از سال قبل گران شده و از تورم هم بیشتر بوده است که کمی عجیب است و قاعدتا مسکن با وضعی که در سالهای گذشته داشته و رکودی که در معاملات وجود داشته است و در سال 98 یک رکود تورمی جدی را به خود خواهد دید. از سمت دیگر قیمت زمین و خانههای کلنگی نسبت به آپارتمان بیشتر بوده است و این نشان میدهد میل به ساخت و ساز کاهش پیدا میکند زیرا وقتی نقش قیمت زمین در تعیین ملک زیاد شود هزینه برای ساخت و ساز به صرفه نخواهد بود و با کمبود ساخت و ساز عملا عرضه کاهش پیدا میکند پس بخش مسکن در سال99 بخش جذابی برای سرمایهگذاری نخواهد بود اما در شهرهای مختلف متفاوت است و حکم کلی دادن در بخش مسکن ممکن است توضیح خوبی نباشد و پیشبینی میشود این تاخیر قیمت مسکن در رسیدن به تورم در سال99 ادامه داشته باشد اما وضعیت واحدهای مسکونی از تجاری بهتر خواهد بود و مناطق یک تا پنج تهران هم وضعیت خوبی نخواهند داشت زیرا رشدشان بیشتر از تورم بوده است.
شاید سرمایهگذاری در بخش مسکن برای هرکسی مقدور نباشد ولی همواره اقبال به سرمایهگذاری در بخش طلا برای افراد جذاب بوده است، وضعیت این بازار در سال 99 چگونه خواهد بود؟
بازار طلا درسال 99 همچنان بازار جذابی است و توصیه به سرمایه گذاران این است که بخشی از پرتفوی خود را در بازار طلا یا اوراق سپرده طلا یا صندوقهایی که به این منظور طراحی شده است سرمایه گذاری کنند یا طلای فیزیکی بخرند که البته این مورد خیلی توصیه نمیشود اما پیش بینی ما این است که بازار طلا بازدهی خوبی خواهد داشت و به شخصه میگویم بازار طلا از امروز تا 29 اسفند 99 بهترین بازار برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران خواهد بود.
بازار ارز که در دو سال گذشته نوسانات زیادی را تجربه کرده است چطور؟ آیا بردن داراییها به سمت آن را به افراد توصیه میکنید؟
من تحلیل عمومی از بازار ارز نمیکنم زیرا این بازار، بازار حساسی در اقتصاد است و در شرایط فعلی بهتر است که با تحلیلهای خود آن را متشنج نکنیم اما به افراد توصیه میکنم به هیچ وجه وارد بازار ارز نشوند زیرا ممکن است زیان زیادی بکنند و حتی این اقدام آنها ممکن است به اقتصاد کشور هم ضرر وارد کند.
سرانجام به بازار سهام میرسیم که این روزها رشد بیسابقهای را تجربه میکند و اقبال عمومی هم نسبت به آن افزایش یافته است. تحلیل شما از وضعیت امروز بازار سرمایه چیست؟
بازدهی بازار بورس در 4دهه گذشته درهر مقطع 5 ساله یا بیش از 5ساله از بازده همه بازارها بهتر بوده است و در کل اینکه خانوارهای ایرانی بخشی از سهم خود را در بازار سرمایه نگه دارند خوب است و بازار پر بازده و خوبی برای سرمایه گذاری بلندمدت است اما در سال گذشته اتفاقات عجیب و غریبی در بازار سرمایه رخ داده است که هیچ مدل اقتصادی آن را پیشبینی نمیکرد یعنی با هر مدلی شاخص نمیتوانست بیش از 850هزار واحد را ببیند ولی دید و رشد شاخص کل در سال گذشته بیش از 210درصد بوده است و رشد شاخص هم وزن بیشتراز 450درصد بوده است و امسال هم در همین کمتر از دو ماه رشد بسیار بالایی را مشاهده میمیکنیم که بی سابقه است و قطعا نشان دهنده تغییر پارادایم در بازار بورس است. وقتی به میزان معاملات روزانه و ورود حجم پول حقیقی در بازار نگاه میکنیم میبینیم میزان معاملات 3 یا 4ماه سال96 در یک روز 99 اتفاق نشان میدهد در بازار بورس اتفاقاتی افتاده است که عجیب است.
این یعنی اینکه افراد سرمایه خود را وارد بازار کنند خوب است؟ یا اینکه سهام خود را در بازار نگه دارند؟
آنچه از آن مطمئن هستیم این است که اتفاقات خاصی در بازار رقم خواهد خورد و توصیه نمیکنم کسی پول جدیدی وارد بورس بکند حتی صندوق های سهامی یا مختلط هم قابل توصیه نیستند ولی تا وقتی که این حجم ورود نقدینگی به بازار وجود دارد شاخص همچنان رشد میکند زیرا تبدیل به محلی برای سفته بازی شده است مثل همان اتفاقی که در سال 90 و 91 برای بازار ارز افتاد.
توصیه شما برای افراد مبتدی که میخواهند در بازار سرمایه فعالیت کنند چیست تا کمترین ضرر را متحمل شوند؟
باید به افراد نا آشنا به بازار بگویم اگر P/E سهامی زیر 7 بود به عنوان یک چیز دم دستی بدی نیست. اگر بالای ده بود خیلی در خرید آن دقت کنند و اگر بالای 15 بود اصلا سمتش نروند ولی در P/Eهای پایین هنوز فرصتهایی برای کسب سود وجود دارد. همچنین ارزش دلاری و اندازه شرکتها را در نظر بگیرند یعنی به سراغ سهام شرکتهای بزرگ و با سابقه بروند زیرا سهام شرکتهای کوچک که اتفاقا سود خوبی را هم نصیب افراد میکنند به شدت حباب دارد و در 80درصد موارد اگر این سه موضوع را در نظر بگیرند ضرر نخواهند کرد.
میشود توضیح بیشتری راجع به شاخص P/E بدهید؟
اگر بخواهم به سادهترین شکل بگویم پی به ای به این معناست که شما با سودی که از خرید یک سهام کسب کردید چند سال طول میکشد که بتوانید همان سهم را دوباره بخرید که محاسبه آن هم راحت است و هر کسی میتواند آن را انجام دهد و نیاز به تخصص ندارد.
آیا میتوان گفت بازار سهام وارد عصر جدیدی شده و ما دیگر باید به این اعداد عادت کنیم؟
به احتمال خیلی زیاد نقش بازار بورس در اقتصاد ایران تغییر خواهد کرد و سال 98 و 99 نقظه عطف بورس در اقتصاد است و بورس ایران به محلی مهم برای سرمایه گذاری وفعالیت سفته بازانه که البته آن را به معنی بد به کار نمیبرم تبدیل خواهد شد و حجم ورود افراد حقیقی به بازار و کدهای بورسی جدید صادر شده هم این را نشان میدهد.
چند درصد افراد وارد شده را وفادار و ماندگار در بازار بورس میدانید؟
من نمیتوانم حرف دقیقی بزنم چون مشخص نیست ولی خیلی از افرادی که سال 98 وارد بازار شدند سودهای خوبی کردند و کسی که سودهای خوب بکند بخشی از سرمایه خود را نگه میدارند و ضررهای آن را هم قبول میکند از طرفی تا وقتی پول وارد بازار بورس میشود میتوان گفت این حباب است و ارزش سهمها بیشتر از ارزش ذاتیشان تعیین شده است اما نمیتوان زمانی را مشخص کرد که بازار فرو بریزد ولی میتوان گفت خیلی با احتیاط عمل کنید، همه سرمایه خود را وارد بازار نکنید و از مشورت افراد متخصص استفاده کنید زیرا حداقل میتوانم با قطعیت بالایی بگویم سهام شرکتهای کوچک قطعا حباب دارد و سقوط میکند و سفته بازانی که سودشان را کرده به موقع از بازار خارج میشوند ولی مردم عادی هستند که ضرر میکنند در نتیجه متوجه باشید که شرکت هایی که ارزش بازاریشان کوچک است را دورشان را خط بکشید.
به طور کلی خوب است که افراد چند درصد داراییشان را برای سرمایهگذاری اختصاص بدهند؟
این سوال خوبیست زیرا من پیامهای بیشماری از مردم دریافت میکنم که میخواهند خانه، ماشین و یا حتی همه سرمایه خود را فروخته و آن را وارد بازار سرمایه بکنند که این کار به هیچوجه عقلانی و درست نیست. افراد مبتدی و غیر متخصص حداکثر باید 20درصد کل داراییشان را به سرمایهگذاری اختصاص بدهند و وارد بازارهای مختلف بکنند و تازه اگر تخصص کافی را داشتند میتوانند آن را به 50 درصد برسانند اما این که زندگی خود را فروخته و آن را صرف سرمایهگذاری بکنید اشتباهی است که تبعات جبران نشدنی خواهد داشت.
در پایان به نظر شما چه متغیرهایی در سال 99 میتوانند بر بازار سرمایه اثر بگذارند؟
بازار بورس ایران غالبا در چهاردهه گذشته به جز نفت با قیمت مس همبستگی خوبی داشته و وقتی نگاه میکنیم به دلیل کرونا قیمت کالاهای اساسی در جهان ریزش شدید داشته است و بورس ایران هم به شدت وابسته به کالاهای اولیه است. از آن طرف این اقدام که نرخ سود سپردهها را به 15 درصد کاهش دادند قطعا به ضرر اقتصاد است و نباید کاهش بیشتری اتفاق بیفتد که اشتباه محض است اما برای بازار سهام اتفاقی مثبت است زیرا سرمایهها به سمت آن سرازیر خواهد شد. نرخ ارز هم در کشور ما بالا رفتنش برای بورس خوب است اما باید توجه کرد اینکه ارزش دلاری بازار بالا رفته است نشان میدهد بازار سرمایه نرخ ارز را در قیمتهای بالاتر از 16 درصد پیش خور کرده است و این قیمتها با نرخ ارز بالاتر از 20 - 30 درصد فعلی قابل توجیه است و بازار تصورش این است تا پایان 99 تورم و نرخ ارز و رشد نقدینگی بالاتر خواهد رفت و چون بازار عقلایی رفتار میکند و آینده را پیشبینی میکند الان آن قیمتها را در خود نشان میدهد.