اگر نگاهی به ورزشکاران ایرانی که حالا هر کدام برای خود به واسطه مدالآوری در دنیا بِرند هستند و رقبا نیز از آنها بسیار ترس دارند بیندازیم، متوجه میشویم که استعداد خیلی از آنها توسط معلمان ورزش شناسایی شده است؛ در روزهایی که قدشان کوتاه و دستهایشان کوچک بود و نمیتوانستند توپ بسکتبال یا والیبال را به دست بگیرند یا بعضا به دلیل جثه کوچک و شاید هم لاغر، توانایی زیر توپ زدن را نداشتند، معلمان ورزش بودند که این دانشآموزان مستعد را به درستی به سمت ورزش هدایت کردند تا رشد کنند و به قلههای افتخار برسند. مثل حامد حدادی، بسکتبالیست لژیونر ایرانی و صدها ورزشکار افتخارآفرین ایرانی که استعدادهایشان توسط معلمان ورزش شناخته شد.
به گزارش ایسنا، هفته معلم بهانهای شد تا گفتوگویی با داریوش یزدی، دبیر ورزش و سرمربی سابق استقلال خوزستان در لیگ برتر فوتبال کشور داشته باشیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
20 سال کار به عنوان دبیر ورزش
در سیامین سال کاریام در آموزش و پرورش قرار دارم. ابتدا آموزگار بودم و پس از این که در رشته تربیت بدنی تحصیل کردم، کار به عنوان دبیر ورزش را آغاز کردم و 20 سالی است که در این بخش مشغول به فعالیت هستم؛ سالهای زیادی است ولی از کار خسته نشدهام زیرا واقعا علاقهمندم.
تفاوت کار در مدرسه و زمین فوتبال
کار در مدرسه با کار در زمین تمرین و مسابقه، با هم بسیار متفاوت است. اما کار در مدرسه و با شاگردانم را بسیار دوست دارم و یکی از دلایلی که باعث شده که باوجود این که در سیامین سال فعالیت قرار دارم، به فکر بازنشستگی نباشم؛ علاقه به کار دبیری، محیط مدرسه و بودن با بچهها است. واقعا بودن در کنار بچهها در مدرسه با بودن در کنار بازیکنانم تفاوت دارد زیرا در یک تیم فوتبال، همه علاقهمند به ورزش کردن هستند ولی در یک مدرسه همه علاقهمند به ورزش نیستند اما اولویت من در مدرسه، علاقهمند کردن دانشآموزان به ورزش است. در یک کلاس ممکن است یک تا 10 دانش آموز، علاقهای به فعالیت ورزشی نداشته باشند ولی تلاش میکنم آنها را به سمت و سوی ورزش هدایت کنم زیرا ورزش کردن جنبههای زیادی دارد و میتواند برای آنها زندگی سالمتر و بهتری را در بر داشته باشد.
از بیعلاقهگی به ورزش تا درخشش
شاگردانی داشتهام که علاقهمند به ورزش نبودند زیرا روحیات دانشآموزان با هم متفاوت است. مهمترین موضوع برای پیشرفت در یک کار نیز علاقهمندی است و همین باعث میشود که فرد سختیهای آن کار را تحمل کند. قطعا در مدرسه نیز دانشآموزانی هستند که همانطور که به ریاضی یا ادبیات علاقهمند نیستند، به ورزش هم علاقهای ندارند اما اولویت من علاقهمند کردن آنها به ورزش بوده است. من چنین دانشآموزانی داشتهام و توانستهام روی آنها تاثیر بگذارم. آنها بر حسب علاقه و توانمندی، رشتههای ورزشیای را انتخاب کردهاند و پیشرفتهای چشمگیری در بُعد حرفهای داشتهاند. حتی باتوجه به این که خود من در بخش فوتبال کار میکنم، شاگردانی را داشتهام که آنها را به عنوان استعداد شناسایی و به باشگاههای مختلف معرفی کردهام و خوشبختانه توانستهاند، قابلیتهایشان را نشان دهند و رشد کردهاند.
حرف شنوی دانشآموزان از معلمان ورزش
دانشآموزان دبیرستانی نسبت به دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی حرف شنوی خیلی کمتری دارند و بهترین زمان کار در ورزش روی دانش آموزان، مقطع تحصیلی راهنمایی است زیرا دانش آموزان در سن طلایی هستند، ضمن این که توجه بچهها بیشتر و یادگیری بهتری دارند. البته بحث حرف شنوی دانشآموزان از معلمان، در امر ورزش متفاوت است زیرا در هر دبیرستان و هنرستانی که حضور پیدا کنیم، دانشآموزان به نسبت معلمان و دبیران دیگر، حرف شنوی بیشتری از دبیر ورزش دارند و راحتتر با او ارتباط برقرار میکنند. روحیه ورزشکار بودن نیز میتواند این ارتباط را نزدیکتر کند.
از تماشای فوتبال تا آنالیز بازی در حیاط مدرسه
زمانی که سرمربی استقلال خوزستان بودم و شاگردانم میدیدند که فعالیت ما چشمگیر است، تاثیرات خیلی خوب هم روی آنها داشت. یادم هست که شاگردانم اکیپ میشدند و به ورزشگاه میآمدند و بازیها را میدیدند. در روزهای بعد از بازی نیز در کلاس یا حیاط مدرسه، سر آن مسابقه بحث میکردند و نقطه نظرات جالبی را هم در خصوص تیم و بازیکنانم داشتند و حتی تیم مقابل را هم آنالیز میکردند. خودم هم در بحث آنها شرکت میکردم و واقعا نکات خوب گفته میشد.
خاطرات شیرین و تلخ دبیری ورزش
کار در مدرسه همیشه توام با اتفاقات شاد و ناراحتکننده بوده است. بعضا آسیبدیدگیهایی که دانشآموزان در زنگ ورزش دچار شدهاند، همیشه برای من ناراحتکننده و تلخ بوده است. همیشه در چنین شرایطی به عنوان اولین نفر بالای سر دانشآموزان بودهام تا بتوانم به آنها کمک کنم تا خدایی نکرده مشکلی برایشان پیش نیاید. خاطرات خوبی هم از همراهی دانشآموزان در مسابقات بین مدارس، استانی و کشوری دارم. در مجموع بودن با بچهها در محیط مدرسه میتواند خاطرات خیلی خوبی را به همراه داشته باشد.
لذتِ دیدن ثمره تلاش
دانشآموزانی را داشتهام که به من اصرار میکردند که به آنها کمک کنم تا بتوانند به تیمی بروند و فعالیت کنند. من هم وقتی متوجه علاقه و استعدادشان شدم، آنها را به سمت باشگاههای فولاد، استقلال خوزستان و ... هدایت کردم و اکنون در حال فعالیت هستند. دیدن ثمره چنین کاری، خیلی برای من خوشایند بوده و باعث شده خستگی از تنم خارج شود. یادم میآید زمانی که معاون یک مدرسه ابتدایی بودم، حامد حدادی نیز در آن جا مشغول به تحصیل بود و قد او از همه دانشآموزان مدرسه بلندتر بود که البته آن چنان هم ورزش نمیکرد ولی در مقطع دبیرستان توسط یکی از همکاران ما به سمت بسکتبال هدایت شد که اکنون نیز یکی از چهرههای ماندگار این رشته است. چنین چیزهایی برای یک معلم واقعا لذتبخش است.
عدم توجه به نیازمندیهای معلمان
در دنیا برخی کشورها برای حقوق معلمانشان چک سفید دارند، برخی نیز همانند حقوق پزشکان به معلمان خود حقوق میدهند و برخی به نوع دیگر قدردان تلاشهای این قشر هستند که میبینید آن کشورها موفقترین کشورها در بخش آموزش هستند. بحث من حقوق یک معلم نیست، بحث من نیازمندیهای یک معلم است که توجهای به نیازمندیهای او نیست. وقتی یک معلم در مدرسهای که تدریس میکند، سرویس ایاب و ذهاب دانشآموزانش میشود، زیبنده نیست اما آن معلم چارهای جز این کار برای معیشت خود ندارد. مطمئنا جامعهای که به این شکل باشد و معلم آن نیازمند باشد، جامعهای شکست خورده است و پیشرفت نمیکند و میبینید که پیشرفتهای کشور ما به کُندی انجام میشود که دلیلاش، این است که باتوجه به اینکه معلمان نیازمند هستند، به خوبی نمیتوانند به آموزش که اولویت است، بپردازند.
بازهم معلمی را انتخاب خواهم کرد
من کار مربیگری و معلمی را دوست دارم، البته هیچ گاه در زندگی از طریق حقوق معلمی ارتزاق نکردهام ولی از نظر کاری قطعا اولویت من است و اگر به سالهای قبل برگردم نیز مجددا شغل معلمی را انتخاب میکنم. هر چند حقوق این شغل ناچیز هم باشد، اما من به کار در آموزش و پرورش، دبیری تربیت بدنی و بودن با بچهها علاقه بسیار دارم.
حرف پایانی
روز معلم را به تمام معلمانی که صادقانه در حال خدمت به فرزندان این مرز و بوم هستند تا در رشد و تحصیل خوبِ نسل آینده جامعه تاثیرگذار باشند، تبریک میگویم.