ماهان شبکه ایرانیان

کرسی آزاداندیشی با موضوع «جایگاه نظام‌های دموکراسی، اقتدارگرا و مردم‌سالاری دینی در مواجهه با بحران کرونا»؛

عامل موفقیت ایران در مواجهه با کرونا چیست؟

در این تحلیل بحث کارآمدی به هویت نظام‌ها مرتبط شده است، در حالی که به نظر می‌رسد باید بحث کارآمدی را پیش از هویت نظام‌ها به نوع مدیریت جامعه مرتبط بدانیم.

به گزارش مشرق، کرسی آزاداندیشی (میزگرد علمی) مجازی با موضوع «جایگاه نظام‌های دموکراسی، اقتدارگرا و مردم‌سالاری دینی در مواجهه با بحران کرونا» توسط گروه سیاست پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای جلسه، حجت‌الاسلام دکتر محمد ملک‌زاده به عنوان دبیر علمی این نشست گفت: ویروس کرونا یا همان کووید 19 در ماه‌های اخیر جهان را با چالش‌های عدیده‌ای در عرصه‌های مختلف سیاسی، ‌اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و بسیاری دیگر از عرصه‌های اجتماعی بشر مواجه کرده است. نحوه مواجهه با این چالش بی‌سابقه جهانی از سوی دولت‌ها و نظام‌های سیاسی موجود در جهان، متفاوت بوده و نتایج و پیامدهای گوناگونی نیز به دنبال داشته است. پدیده کرونا در روزگار ما فرصت مطالعاتی مناسبی در اختیار بشر قرار داد تا در خلال بررسی نحوه مواجهه دولت‌ها با این بحران و چگونگی مدیریت نظام‌های سیاسی با این پدیده، نقاط ضعف و قوت نظام‌های موجود را بهتر شناسایی کنیم و از این رهگذر به نقد و بررسی دقیق‌تر خود در یک آزمون عملی فراگیر بپردازیم. موضوع این نشست مطالعه و بررسی اجمالی ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و نوع مدیریت سه نظام سیاسی مطرح در جهان یعنی نظام‌های اقتدارگرا، لیبرال‌دموکراسی و نظام مردم‌سالاری دینی در مواجهه با بحران کروناست. نتایج این بررسی با برگزاری نشست‌ها و مطالعات متعدد درباره این موضوع قطعا می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار دهد.
 
وجه ممیزه نظام مردم‌سالاری دینی از نظام‌های دیگر
در ادامه حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدسجاد ایزدهی در ابتدای ارائه مطالب خود گفت: از حیث ساختار نظام‌های سیاسی، دو نوع مواجهه با بحران‌های فراگیر مانند بیماری همه‌گیر کرونا را می‌توان شناسایی کرد؛ یکی مواجهه نظام‌های اقتدارگرا و دیگری مواجهه نظام‌های دموکراتیک. نوع ارزیابی این ساختارهای سیاسی علاوه بر منطق مشروعیت فلسفی و پیشینی، تابع کارکرد مثبت و کارآمدی این نظام‌ها در شرایط بحرانی است و کارکرد مثبت و منفی این ساختارها را نیز نمی‌توان فارغ از رویکرد فلسفی آن دانست، زیرا منطق اقتدارگرایی ناظر به حل بحران‌ها و تأمین مصالح شهروندان است؛ چنانکه منطق مردم‌سالاری نیز ناظر به توانایی برای حل مشکلات شهروندان و حل بحران‌ها در راستای مصالح مردم است.
رییس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه با اشاره به ویژگی‌های نظام‌های اقتدارگرا به ویژگی‌های مثبت آن پرداخت و اضافه کرد: اقتدارگرایی مبتنی بر این منطق است که حاکمان، توانمندترین افراد برای حل مشکلات جامعه و اداره آن، فاقد رویکرد بوروکراسی هستند و با سرعت بیشتری قادرند به مواجهه با مشکلات بروند؛ همچنین تجمیع قوا و امکانات، به صورت مناسب‌تری در آن صورت می‌گیرد.

ایزدهی با بیان اینکه جامعه‌گرایی از دیگر ویژگی‌های مثبت این نظام‌هاست، به ویژگی‌های منفی آن اشاره کرد و افزود: نظارت‌ناپذیری یا کم‌نظارت‌پذیری و در اولویت نبودن آزادی‌های مردم از جمله این ویژگی‌هاست. همچنین فساد در این نظام‌ها، زیادتر و شفافیت در آن کمتر است. ایزدهی با اشاره به ویژگی‌های نظام‌های مردم‌سالار تصریح کرد: از جمله ویژگی‌های مثبت این نظام‌ها آن است که فاقد رویکرد استبدادی هستند؛ یعنی در آن تقدم خواست مردم بر اداره حاکمان، تأمین آزادی‌های مردم به صورت حداکثری و قانون‌محوری در اداره امور وجود دارد.
 
نظام‌های اقتدارگرا در شرایط بحران کارآمدتر هستند
وی با اشاره به ویژگی‌های منفی این نظام‌ها بیان کرد: عدم تمرکز بر نظام اداره کشور، حاکمیت بوروکراسی، عدم قدرت حداکثری کارگزاران برای مواجهه با بحران، ایجاد نهادهای موازی در کنار هم و عدم قرار ‌گرفتن مصالح مردم به ملاک نفس‌الامری و همچنین فردگرایی از جمله این ویژگی‌ها محسوب می‌شوند. طبیعتاً بر اساس این نقاط ضعف و قوت که در هر یک از این دو ساختار سیاسی وجود دارد، قدرت مواجهه این دو در مقابله با مشکلات و بحران‌ها نمایان می‌شود. برخلاف نظام‌های اقتدارگرا که در شرایط عادی زندگی، مورد اقبال قرار نمی‌گیرند، در شرایط بحران، از کارآمدی مناسب‌تری برخوردار هستند.

نظام‌های مردم‌سالار در شرایط عادی زندگی از مطلوبیت برخوردار هستند، ولی در زمان بحران، از توانایی مناسب برخوردار نیستند. ساختار مردم‌سالاری دینی به گونه‌ای است که از مزایای این دو نظام برخوردار بوده و از معایب آنها به دور است و توانایی مدیریت مطلوب‌تری در هر دو شرایط عادی و بحرانی دارد.

رییس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه با بیان اینکه در بحران کرونا، چین براساس منطق توتالیتر خود، منطقه ووهان را کاملاً قرنطینه کرد، افزود: مردم در خانه‌ها ماندند و ارتش و دولت نیازهای مردم را تأمین ‌کردند؛ دولت به گونه‌ای رفتار کرد که مصلحت مردم بر خواست آنها مقدم شود و این امر در نظام‌های اقتدارگرا وجود دارد؛ لذا حکومت‌ها براساس مصلحت‌سنجی، اموری را بر مردم تحمیل کنند؛ اما حکومت‌های عمدتاً لیبرال دموکراسی اصل را بر رای و نظر مردم می‌دانند و حکومت‌ها را متأخر از آن؛  و دولت‌ها بیشتر جنبه مدیریتی و اداری دارند تا اینکه بخواهند بر مردم تحکم کنند. شعار این حکومت‌ها آن است که خواست مردم بر مصلحت‌شان مقدم است و در واقع خواست مردم همان مصلحت‌شان است.
 
از بین رفتن دوگانه مصلحت و خواست در نظام مردم‌سالار
ایزدهی تصریح کرد: در این دوگانه که در مسائل بحرانی بیشتر از همیشه خودش را نشان می‌دهد، حکومت‌های توتالیتر معمولاً موفق‌تر هستند، زیرا در فضای بوروکراتیک قرار نمی‌گیرند و تحت تأثیر تشتت آرای مردم نیستند و لذا با یکپارچگی بیشتر مساله را حل و فصل کنند؛ اما در نظام‌های دموکراسی، قرار ‌گرفتن در فضای جلب نظر مردم و نظرخواهی از جامعه موجب شد که قدری دیر عمل کنند و کرونا در این کشورها تبدیل به یک فاجعه شود؛ مردم هم در فضای آزادی‌خواهی و فردگرایی خود را محق دانستند که کار دلخواه‌شان را بکنند و ابتدا اقدامات قاطع دولت را نپذیرفتند و همین اتفاق باعث شد که میزان رشد ابتلا به کرونا در اروپا و آمریکا سرعت بگیرد و دولت‌ها نتوانند مدیریت قاطعانه‌ای انجام دهند.

رییس پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه اظهار کرد: نظام اسلامی ساختاری را تعبیه کرده که هیچ‌یک از این دو الگو نیست؛ مردم‌سالاری دینی هم خواست مردم را مهم و اصیل می‌داند و از سوی دیگر نهاد ارشد و صالحی مانند ولایت فقیه وجود دارد که مصلحت مردم را در مسیر خواست آنها تنظیم می‌کند. این دوگانه که هم مصلحت و هم خواست جامعه رعایت شود، در ساختار مردم‌سالاری دینی وجود دارد و در مواجهه با کرونا خود را نشان داد؛ به عبارتی نظام یک اقتدار و فرماندهی واحد دارد که همه را از دولت، نیروهای مسلح و نیروهای زیرمجموعه رهبری کنار هم جمع می‌کند و همراه با هم کارها را انجام می‌دهند و تشتت و پراکندگی به حداقل می‌رسد و از طرف دیگر حضور مردم و فعالیت نیروهای مردمی هم مطرح و مورد توجه است؛ لذا سازمان‌های مردم‌نهاد، بسیج، مساجد و خیرین در کنار مجموعه حاکمیت و هماهنگ با آن به کمک‌رسانی در ابعاد مختلف پرداخته و می‌پردازند.
 
اقتدارگرایی یا شرق‌گرایی؟
در ادامه جلسه، حجت‌الاسلام دکتر منصور میراحمدی به عنوان اولین ناقد درخصوص مطالب ارائه‌شده دکتر ایزدهی به چهار نکته اشاره کرد.

وی گفت: تقسیم‌بندی سه‌گانه در دیدگاه فوق به سه نظام دموکراسی، اقتدارگرا و مردم‌سالاری دینی برای حل بحران‌ها قابل تامل است زیرا اگر منطقا بپذیریم که میزان اقتدارگرایی در مدیریت بحران‌ها و کارآمدی دارای اثر مثبت است، لذا باید نتیجه بگیریم که کارآمدی در نظام مردم‌سالاری دینی که قاعدتا در ردیف نظام‌های اقتدارگرا نیست بلکه در ردیف نظام‌های دموکراتیک است، کمتر است! زیرا کارآمدی را در اقتدارگرایی دانسته‌ایم.

میراحمدی ادامه داد: در برداشتی که از اقتدارگرایی از بحث مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد یک نوع معادل‌سازی بین اقتدارگرایی و توتالیتر انجام شده است، در حالی که بین این دو نظام تفاوت وجود دارد. آنچه در این بحث باید مورد سوال واقع شود، موضوع مصلحت مردم است؛ سوال این است که در نظام اقتدارگرا با چه شیوه و مبنایی مصلحت‌سنجی می‌شود؟ و از کجا معلوم که این تشخیص درست باشد؟

حجت‌الاسلام دکتر منصور میراحمدی همچنین افزود: کلیت بحث فوق اگرچه می‌تواند قابل قبول باشد اما یک نکته در آن نادیده گرفته شده است. نکته این است که شاید بتوان گفت عامل موفقیت نظام‌های اقتدارگرا در کشوری مانند چین، فقط مربوط به هویت اقتدارگرایی آنها نیست بلکه به‌نظر می‌رسد موضوع فرهنگ مردم شرق هم تاثیرگذار است که در این تحلیل مورد توجه قرار نگرفته است.

وی در پایان هم خاطرنشان کرد: در این تحلیل بحث کارآمدی به هویت نظام‌ها مرتبط شده است، در حالی که به نظر می‌رسد باید بحث کارآمدی را پیش از هویت نظام‌ها به نوع مدیریت جامعه مرتبط بدانیم؛ مثلا یکی از موارد نقض این تحلیل در بحران کرونا، مورد دولت آمریکاست. شکی نیست که جمهوریخواهان نسبت به دموکرات‌ها اقتدارگراتر هستند؛ بر اساس منطق این بحث قاعدتا باید جمهوریخواهان بهتر عمل می‌کردند و کارآمدتر از دموکرات‌ها می‌بودند، در حالی می‌بینیم اینگونه نیست؛ بنابراین در اینکه هویت نظام را به عنوان یک مولفه مستقل برای کارآمدی در نظر بگیریم جای تامل وجود دارد.

*صبح نو

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان