افشای ذات چپ ایرانی پس از ۴۱ سال؛ صندوق رأی به نفع مردم نیست! / تاکتیک حجاریان برای تبدیل ایران ۱۴۰۰ به "پایگاه جهنمی"

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.  

*** 

تاکتیک حجاریان برای تبدیل ایران 1400 به "پایگاه جهنمی"!

حجاریان در دو راهی مهاجرت یا انقلاب

سعید حجاریان، از فعالان و تئوریسین‌های اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد وابسته به حزب اتحاد ملت آنرا بازنشر کرده است از دروغگویی آقایان روحانی و احمدی‌نژاد سخن گفته و تأکید کرده است که "این بازتولید دروغ بالادست است"!

او در این گفت‌وگو همچنین مدعی گرسنگی و بیکاری بحرانی در ایران و بی‌اعتمادی مردم به نظام می‌شود و اظهار می‌کند:

"نتیجه آنکه با حکومت کوچک‌شده‌ای مواجه هستیم که نه تنها همه مردم بلکه حتی بنیان‌گذاران و کارگزاران خود را نمایندگی نمی‌کند تا جایی که مردم به‌گمانم کارگری در امارات و کویت را به شهروندی در ایران ترجیح می‌دهند. "[1]

حجاریان پیش از این نیز در اظهارات دیگری شرایط جامعه فعلی کشور را "عام‌البلوی" توصیف کرده بود، تأکید کرده است که بی‌اخلاقی در جامعه ایرانی از بالا تزریق می‌شود و همچنین بدون نکوهش اعتراض خیابانی از این گفته بود که قرار است در انتخابات 1400 شاهد اغتشاش باشیم. [2]

حجاریان تئوریسین تحریم انتخابات مجلس یازدهم که منجر به کاهش مشارکت کسانی از مردم شد نیز هست.

*دقت شود که آقای حجاریان عملا هیچ نکته مثبتی را در نظام جمهوری اسلامی نمی‌بینید و در همه حوزه‌ها اعم از سیاست، اجتماع، اقتصاد و... عملا در یک "جهنم ذهنی" و به قول خودش در یک "سیاه‌بهار" زندگی می‌کند.

جهنمی ذهنی که البته برخی معتقدند حجاریان و دوستانش در اردوگاه اصلاحات قصد دارند برای ایجاد "فتنه اقتصادی" آنرا به مردم نیز القا کنند.

دقت شود که هیچکس منکر مشکلات روز کشور و مثلا مسئله گرانی نیست. اما نکته اینجاست که اولا این گرانی‌ها تماماً نتیجه گزینه‌ای است که حجاریان و دوستان او با "تَکرار می‌کنم" در دامن رأی مردم گذاشتند، ثانیا تمام این مشکلات ریشه داخلی دارند و با نظارت بر قیمت‌ها و مدیریت جهادی قابل رفع هستند و ثالثا در کنار تمام این مشکلات که در همه کشورهای دنیا وجود دارد؛ نقاط مثبت زیادی هم هست.

ضمن اینکه باید دانست حجاریان متأسفانه در بحث گرسنگی و بیکاری نیز به مخاطبان خود نگفته است که ایران در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار دارد، نان و سوخت در ایران ارزان‌ترین نرخ‌ها را در میان کشورهای جهان دارد و نرخ بیکاری در ایران نیز بحرانی نیست. [3] 

مع‌الوصف و با توجه به جهنم ذهنی پدید آمده در نزد حجاریان؛ او هم‌اکنون در مقابل 4 راهکار قرار دارد:

_بماند و اصلاحات مد نظر خود را دنبال کند

_ تحمل کند

_مهاجرت کند

_انقلاب کند و هزینه‌های انقلابش را بدهد!

دقت شود که این 4 گزاره که بیرون از آنها هیچ گزینه دیگری متصور نیست؛ 4 گزاره فلسفی هستند برای کسانی که نظام جمهوری اسلامی را یک جهنم تمام عیار می‌پندارند و به عبارت دیگر این نظام را نمی‌خواهند!

با یک تدقیق ساده مشخص می‌شود که گزینه‌های تحمل یا ماندن و اصلاح در نزد حجاریان بی‌معنیست چون او سال‌هاست که به هیچ نکته مثبت یا نقطه امیدی اشاره ندارد و فقط بر القای جهنم ذهنی خود اصرار می‌ورزد.

بدیهیست که برای چنین کسی نه تحمل معنا دارد و نه اصلاح و اصلاح‌طلبی!

و می‌ماند راهکار مهاجرت از ایران یا گزینه انقلاب همراه با پذیرش هزینه‌ها.

اینکه حجاریان از بین این دو راهکار، کدامیک را انتخاب می‌کند در ظاهر امر مشخص نیست.

اما در باطن امر و بر اساس شواهد و قرائن می‌توان به نتایجی دست یافت...

ذکر این نکته با مخاطبان محترم ضروریست که به نظر می‌رسد همه اعضای هسته سخت اصلاحات سال‌هاست تصمیم خود را در قبال یکی از چهار گزینه بالا گرفته‌اند و البته نکته اینجاست که قصد پرداخت هزینه را ندارند.

به عبارت دیگر آنها قصد دارند هزینه انقلابشان علیه نظام اسلامی از کیسه مردم و توسط کسانی از مردم عادی پرداخت شود و آقایان هم در صورت شکست؛ پس از یک مصاحبه یا اعتراف ساده در دادگاه؛ زندگی جدیدی را شروع کنند.

کما اینکه مردم دیدند سعید حجاریان و دوستانش چگونه آتش فتنه 88 را روشن کردند و سبب ساز مرگ ده‌ها نفر شدند و بعد خیلی ساده مصاحبه کردند و گفتند تقلب نشده و...

اینکه در ادامه 4 راه ناگزیر مذکور، ایران اسلامی تبدیل به پایگاه جهنمی بشود یا آتشی که سال‌هاست حجاریان و دوستانش هیزم آنرا گرد آورده‌اند؛ دامن خودشان را بگیرد مقوله‌ای است که به روشنگری خواص و بصیرت مردم عزیز ایران ربط مستقیم دارد.

***

برای حل مشکلات اقتصادی و به جای نظارت بر قیمت‌ها؛

روحانی باید روی "برجام 2" ایستادگی می‌کرد!

محمدتقی فاضل میبدی، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک یادداشت که در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی منتشر شد، نوشته است:

"دکتر روحانی بعد از به ثمر رسیدن برجام از برجام 2 در زمان اوباما سخن گفت و باید روی این مساله می‌ایستاد. شیطنت آمریکایی‌ها با توجه به سوابق قبلی، قابل پیش‌بینی بود اما نکته مهم، حل اقتصاد کشور است و موقعی حل می‌شود که تحریم‌ها برداشته شود. رئیس‌جمهور باید در برابر عدم تصویب FATF  در مجمع تشخیص موضع محکم می‌گرفت چون مراودات مالی با سایر کشورها از طریق سیستم بانکی صورت می‌گیرد. شوخی نیست؛ بیمار روی تخت بیمارستان خوابیده و دارو نیست و پولی رد و بدل نمی‌شود. نمی‌توان دوپهلو حرف زد، رئیس‌جمهور هم می‌خواهد نهادهای انتسابی قدرت را از خود راضی نگه دارد و هم مسائل را کنترل کند. رئیس‌جمهور برای مردم شفاف سخن بگوید و موانع کار را بیان کند. "[4]

*ما قضاوت درباره این اظهارات را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

اما این سؤال را نیز می‌پرسیم که مگر ایستادگی آقای روحانی در برجام 1 چه عایدی برای کشور داشت که حامیان اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور از لزوم برجام 2 سخن می‌گویند؟

و یا چرا آقایان خود را در قبال این حقیقت که اثر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران به کمتر از 30 درصد رسیده است؛ به تجاهل می‌زنند!؟

آیا اینهمه دروغ ناشی از محاسبه غلط است یا ناشی از اینکه ستاد اصلاحات با القائات غلط در ذهن جامعه قصد ایجاد بلوا و اغتشاش دوباره را دارد!؟

چگونه است که اصلاح‌طلبان سکوت دولت در قبال نظارت بر قیمت‌ها را به رأی‌العین می‌بینند اما هنوز هم مایلند از اثر تحریم‌ها حرف بزنند!

شاید یکی از شفاف‌ترین حقایقی که در موضع کنونی باید به مردم گفت؛ نقش اصلاح‌طلبان در وضع موجود و شیطنت آنها در ارائه راه‌حل‌هایی است که قرار است جملگی به کف خیابانی منتهی شوند...

***

بودجه و اجرائیات کشور چگونه از چنبره اصلاح‌طلبان خلاص می‌شود؟

افشای ذات چپ ایرانی پس از 41 سال؛ صندوق رأی به نفع مردم نیست!

مصطفی درایتی، از فعالان اصلاح‌طلب و عضو حزب اتحاد ملت در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون انتخابات 1400 با اشاره به آمار پایین مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم، اظهار کرد: در حدود 42 سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته، تقریبا به همین تعداد انتخابات برگزار شده است. اما از آنجایی که مردم احساس می‌کنند کم‌کم انتخابات تغییر وضعیت داده به همین دلیل این ذهنیت را دارند که صندوق رای دیگر به نفع مردم نیست!

او می‌افزاید: این وضعیت در حالی به وجود آمده که مردم در بدترین شرایط هم به دلیل پشتیبانی از نظام در پای صندوق‌های رای حاضر می‌شدند. این را هم نمی‌توانیم هضم کنیم که ساز و کار فعلی انتخابات مردم را از انتخاب صحیح محروم کرده است. با این توضیح که تداوم ردّ صلاحیت‌ها به معنی تقابل با مردم است و همین موجب شده تا جامعه از صندوق رای مایوس شود. بنده هشدار می‌دهم، اگر قرار باشد در انتخابات 1400 هم فضا برای رقابت مسدود شود، ممکن است با فاجعه‌ ملی‌  رویگردانی مردم از انتخابات روبه‌رو شویم.

درایتی گفته است: برای گذر از این شرایط دشوار، نظام باید به مردم اعتماد کند و اگر دولت و مجلس و حتی دستگاه قضایی را کارآمد می‌خواهیم، لازم است قواعدی که در همه جهان تجربه شده را مو به مو اجرا کنیم. در واقع اگر انتخابات در فضای رقابتی برگزار شود، ‌ در صورت انتخاب غلط، ‌ جامعه تاوان اشتباه خود را پس خواهد داد.[5]

*دقت شود اینکه می‌بینیم درایتی اصرار دارد: "مردم این ذهنیت را دارند که صندوق رای دیگر به نفعشان نیست" و یا مشاهده می‌کنیم که حجاریان در یک مصاحبه می‌گوید: "مردم به حکومت بی‌اعتماد شده‌اند"! تماما القائاتی هستند که چپ‌های ستادی برای دمیدن بر آتش فتنه اقتصادی بر زبان می‌رانند.

و گرنه آنها نه تنها قادر به خوانش ذهن مردم نیستند بلکه هیچ آمار مستندی هم در این زمینه ندارند و جالب‌تر آنکه رخدادهایی مثل تشییع میلیونی سردار سلیمانی وجود دارد که نشان می‌دهد اتفاقا به مردم به نظام اسلامی و آرمان‌های آن باور عمیق دارند.

در این میان البته رخدادهایی مثل کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم وجود دارد که دلیل آنرا هم نه در حرف موهومی به نام بی‌اعتمادی مردم به حاکمیت که در طرح شریرانه "تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌ط‌لبان" باید جست و با آن تحلیل کرد.

دو دیگر اینکه اوج خیانت آنست که عده‌ای به مردم نگویند راه حل تمام مشکلات مبتلی‌به کشور صندوق رأی است و مشکلات را می‌توان با یک "رأی خوب" حل کرد. چه اینکه مگر جز با صندوق رأی می‌توان اصلاح‌طلبان را از چنبره‌ای که بواسطه دولت بر عمده اجرائیات و بودجه‌های کشور دارند جدا کرد!؟

و بلکه بر خلاف آن اصرار داشته باشند و این اصرار را نیز به مردم ربط دهند و نه به خود!

گفتنیست اصرار چپ‌ها مبنی بر اینکه ردّ صلاحیت‌ها به مثابه تقابل با مردم است به این معنی است که آقایان می‌گویند شورای نگهبان باید چهره‌های بدسابقه و اشرار سیاسی را تأیید صلاحیت کند و در معرض رأی مردم بگذارد!

اقدامی نشدنی که البته با عقلانیت هم سازگار نیست و هرکس بر آن اصرار کند به هیچ وجه نمی‌توان او را خیرخواه مردم دانست.

کما اینکه اصلاح‌طلبان با حمایت دو دوره‌ای از چهره‌های ناکارآمد نشان دادند که خیرخواه مردم نیستند و صرفا به گزینه فتنه، خیابان و اشغال مراکز حساس نظام می‌اندیشند.

اصرار درایتی به رعایت مو به موی قواعد جهانی هم اصراری درست و البته مورد خواست همه خواص کشور است. خاصّه اینکه موجب محاکمه براندازان و کسانی می‌شود که در یک رفتار رسمی و علنی مرتکب خیانتی به نام "تحریم انتخابات" شدند...

در اینجا لازم به اشاره است که باید در منابر و تریبون‌ها بر این گزاره تأکید شود که حیات یک انتخابات به قانون است و انتخابات با هر میزان مشارکتی اما در صورت رعایت مُرّ قانون برگزار می‌شود و نتیجه آن نیز لازم‌الاتباع است.

البته حضور بیشتر مردم نیز بعنوان یک امتیاز مثبت موجب حرکت سریعتر کشور در مسیر رفع مشکلات خواهد بود.

برخی محافل تحلیلی معتقدند جریان سیاسی خاص قصد دارد رفتار شریرانه تحریم انتخابات مجلس یازدهم را در انتخابات 1400 نیز تکرار کند...

***

1_https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%DB%8C-%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-09-23

2_ mshrgh.ir/1119442

3_ mehrnews.com/xx5C3

4_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/297775

5_ https://etemadonline.com/content/434736