تحریریه پزشک امروز
اعتیاد به عنوان یک آسیب و معضل اجتماعی بهداشتی اقتصادی و فرهنگی با پیچیدگیهای خاص خود حاکمیت ملی امنیت و استقلال کشور ما را تحت تاثیر قرار داده است با توجه به مسائل جنبی آن میتوان ادعا نمود که ارزشهای انسانی و اسلامی و نیز هویت ملی ما در معرض خطر و آسیب این آفت بزرگ قرار گرفته است.
آمارها نشانگر رشد روزافزون تعداد معتادین در اجتماع رو به پیشرفت ما دارد. مطابق پژوهش ارزیابی سریع وضعیت اعتیاد کشور تعداد معتادان در سال 86، یک میلیون و 200 هزار نفر بود که از این تعداد 18 درصد زیر 24 سال سن دارند. این موضوع که قشر جوان جامعه بیشتر در معرض آسیب و آماج اعتیاد میباشند وظیفه همگان را در موضع تقابل با این مشکل خطیرتر میسازد.همانگونه که میدانید مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است.
نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج میرسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال میبرد و سعی در ایجاد ارزشهای جدید برای خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد مینماید.
بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را بیشتر در معرض خطر مصرف مواد قرار میدهد. مهمترین این موقعیتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن. از طرف دیگر حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنشهای حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن به موادروی میآورد.
خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه، محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل تنشهای روحی و آسیبهای روانی است، منبعی برای استرس، مشکل و اختلال روانی نیز میباشد. نا آگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودک، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاری ها مانند سوء مصرف مواد را افزایش میدهد. همچنین فرزندان والدینی که مصرفکننده مواد هستند با الگوبرداری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه میکنند.
تقریبا در 60 درصد موارد، اولین مصرف مواد در جوانان و نوجوانان به دنبال تعارف دوستان رخ میدهد. ارتباط و دوستی با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد کننده قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد است. به خصوص معاشرت نوجوانان با گروه«همسالان» در شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثر میباشد. هر چه پیوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم بیشتر باشد، احتمال پیوند فرد با این قبیل گروهها کمتر و در نتیجه خطر ابتلا به سوء مصرف مواد کاهش مییابد. حال با این شرایط وظیفه ما و جامعه در قبال این دیو بد سیرت چیست؟
خانواده و والدین چه وظیفه و مسئولیتی در قبال جوانانشان بر عهده دارند؟ دستگاههای تعلیم و تربیت چطور ؟آیا مشکل اعتیاد با زدن و بستن و به زندان انداختن و یا اعدام کردن قابل حل است؟! و یا اینکه عزم ملی و جزم تکتک افراد این جامعه در هر لباس و در هر مکان و هر زمان را میطلبد؟ براستی کدام یک چاره کار است ؟