دکتر سارا کاشانچی؛ جراح دندانپزشک؛ عضو مرکز تحقیقات علوم دندانپزشکی(LADR)
رادیوگرافی به عنوان یک وسیله کمکی ارزشمند در تشخیص بیماریهای لثه، ارزیابی پیش آگهی بیماری و تعیین نتیجه درمان مطرح میباشد. رادیوگرافی تنها تغییرات ایجادشده در بافت کلسیفیه را نشان میدهد و توانایی آشکار کردن فعالیتهای سلولی فعلی را ندارد و فقط اثراتی را که تغییرات سلولی در گذشته بر روی استخوان و ریشهها گذاشتهاند، نشان میدهد. برای نشان دادن تغییرات بافت نرم لثه به روشهای خاصی نیاز است که در حال حاضر استفاده کلینیکی روزمرهای ندارند. ارزیابی رادیوگرافی تغییرات استخوان در بیماری لثه، عمدتا براساس نمای دیواره بین دندانی (Interdental septum) است، زیرا تراکم زیاد ساختمان ریشه اجازه به تصویر کشیده شدن استخوانهای باکال و لینگوال را نمیدهد.
تخریب استخوان در بیماریهای لثه
تخریبهای جزئی استخوان در رادیوگرافی قابل رؤیت نیستند؛ لذا هرگونه تغییرات جزئی اولیه بافتهای پریودنتال (لثه) در کلیشه رادیوگرافی به این معنی است که تخریب، مراحل اولیه خود را طی کرده است. پس اولین علائم بیماری لثه را باید به صورت کلینیکی تشخیص داد. تصاویر رادیوگرافی تحلیلهای استخوانی را با شدت کمتری نسبت به واقعیت نشان میدهند. رادیوگرافی یک روش غیرمستقیم در تعیین میزان تحلیل استخوان در بیماریهای لثه است ودر واقع به جای اینکه میزان استخوان تحلیل رفته را نشان دهد، میزان استخوان باقیمانده را نشان میدهد.
نمای رادیوگرافی تولیدی محل انشعاب ریشههای دندان
تشخیص قطعی درگیری ناحیه انشعاب ریشهها توسط معاینات کلینیکی. (یعنی پروب کردن دقیق ناحیه با پروبی که به این منظور طراحی شده است). استفاده از رادیوگرافی برای این منظور هم مفید است؛ اما آگاهی ممکن درگیری محل انشعاب ریشهها Forcation به سادگی در رادیوگرافی ملاحظه نشود. به عنوان یک قاعده کلی، تحلیل استخوان معمولا از آنچه در رادیوگرافی دیده میشود وسیعتر است. ممکن است در یک کلیشه رادیوگرافی درگیری فورکای دندان T6 داشته باشیم، ولی در عکس دیگر دیده نشده؛ لذا رادیوگرافی باید از زوایای مختلف تهیه شود.
1- تغییرات رادیوگرافی جزئی ناحیه فورکا باید از نظر کلینیکی بررسی شوند؛ به ویژه اگر ریشههای مجاور هم دچار تحلیل استخوان شده باشند.
2- کاهش دانسیته استخوان در محل فورکا به نحوی که حدود فضاهای استخوانی اطراف قابل مشاهده باشد، احتمال درگیری فورکا را مطرح میکند.
3- تحلیل شدید استخوان در ارتباط با یکی از ریشههای مولر ممکن است با درگیری ناحیه فورکا همراه باشد.
نمای رادیوگرافی آبسیه پریودنتال
نمای خاص آبسه پریودنتال به صورت یک رادیولوسسنی مجزا در نمای طرفی ریشه است؛ با این وجود، اغلب به دلیل تغییراتی نمای رادیوگرافی آن اختصاصی نیست.
مرحله ضایعه: در مراحل اولیه آبسه حاد پریودنتال شدیدا دردناک است؛ ولی هیچگونه تغییرات رادیوگرافی دیده نمیشود.
میزان تخریب استخوان و تغییرات مورفولوژیک ایجاد شده در آن
موقعیت آبسه ضایعاتی که در بافت نرم دیواره پاکت قرار دارند، نسبت به ضایعاتی که در بافتهای حمایتکننده دندان و به صورت عمقی ته قرار گرفتهاند، کمتر احتمال دارد تغییرات رادیوگرافی ایجاد کند. بنابراین رادیوگرافی به تنهایی در تشخیص آبسه پریودنتال قابل اعتماد نیست. ضربههای ناشی از اکلوژن میتواند تغییرات رادیوگرافیک واضحی را در لامینادورا استخوان و وسعت فضای لثهای و تراکم استخوان اسفنجی احاطهکننده به وجود آورد. در بعضی بیماریها اختلالات اسکلتی تغییراتی در فکین به وجود میآید که بر تفسیر رادیوگرافیک در ارتباط با بیماری پریودنتال اثر میگذارد. امکان تخریب استخوانهای حمایتکننده دندان در بیماریهای زیر وجود دارد:
هیپرپاراتیروئیدیسم پیشرفته اولیه و ثانویه
این بیماری باعث تحلیل استئوکلاستیک استخوان و جایگزینی آن باعث فیبروز و خونریزی با رسوب هموسیدرین شده و در نهایت موجب ایجاد حالت Brown tumor در استخوان میشود. تظاهر این بیماری اغلب به صورت یک ضایعه cystic درون فک است. بهبود پری پاراتیروئید معمولا باعث بازگشت استخوان به وضع طبیعی میشود. به طور کلی رادیوگرافی به تشخیص بیماری لثه کمک میکند، ولی به تنهایی کافی نیست.