شهادت سردار سلیمانی آغازی بر سقوط حکومت های شیطانی

مقدمه

شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی(رحمه الله)، فرمانده شجاع و مخلص نیروی قدس سپاه اسلام در سحرگاه سیزدهم دی ماه 1398ش، توسط نیروهای ارتش تروریستی آمریکا در کشور عراق، شهادتی عظیم و حادثه ای بسیار تلخ و تکان دهنده بود. حادثه ای که قلب میلیونها انسان آزاده و دلداده به جبهۀ مقاومت اسلامی را در سراسر دنیا سخت آزرده و غمگین ساخت.

اکنون سؤال مهمی پیش رویِ مردمان عاقل دنیا و تمام آزادی خواهان جهان، گشوده مانده است که: سردار قاسم سلیمانی چه کسی بود و چه کار بزرگی انجام می داد که شهادتش اینگونه دنیا را تکان داد و با رفتنش عالَم و آدم را مبهوت ساخت؛ به گونه ای که دشمنانش نیز سخن از تدبیر و شجاعت او به میان آوردند؟

یافتن پاسخی صحیح و قانع کننده به این نوع از سؤالات، نیازمند به گذر زمان و البته مطالعۀ گسترده پیرامون شخصیت وی و کارنامۀ رشادت ها و جانفشانی های او در چند دهۀ اخیر است.

در یک جملۀ کوتاه باید اینگونه گفت: شهید سردار سلیمانی(رحمه الله)، فرمانده ای کار آزموده و مسلّط بر عرصه های مختلف نظامی بود. وی سربازی مطیع و فداکار برای ولی امر مسلمین جهان بود.

او فرمانده و پیشرانِ مبارزۀ میدانی با دستگاه استکبار جهانی و حکومت های شیطانی بود و با تدبیر و رشادت های خود، نجات ملتهای تحت ستم و امنیت آنان را دنبال می کرد.

او به خاطر رضایت خدا با مجموعه ای از کمپانی ها و غارتگران دنیا و ستمکاران در کشورهای عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و... می جنگید.

به فرمودۀ مقام معظم رهبری(حفظه الله): «او به کمک ملّت های منطقه یا با کمک هایی که به ملّت های منطقه کرد، توانست همۀ نقشه های نامشروع آمریکا در منطقۀ غرب آسیا را خنثی کند. این آدم توانست در مقابل همۀ نقشه هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با توانایی های دیپلماسیِ آمریکایی، زورگویی هایی که آمریکایی ها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود، قد علَم کند و این نقشه ها را در این منطقۀ غرب آسیا خنثی کند».[1]

سردار قاسم سلیمانی(رحمه الله)، غیرت الهی و سنگر آرامش مردم تمام منطقه بود. به این دلیل دشمنان، کینۀ او را به دل خود داشتند و بارها درصدد کشتن او برآمده بودند. ولی آنان چون درک درستی از شهادت در راه خدا ندارند و نمی دانستند که سردار سلیمانی دشت به دشت و کوه به کوه، به امید شهادت در راه خدا و برای دفاع از حریم امنیت مردم در همۀ میدان های خطر، شجاعانه حضور می یافت.

همانگونه که حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری در خطبه های نماز جمعه تهران فرمودند: «دوستی می گفت که در جلسه ای به حاج قاسم سلیمانی گفتم که شرایط و مقبولیت اجتماعی شما ایجاب می کند که شما برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوید، پاسخ داده بودند که من نامزد گلوله و شهادت هستم و در این جبهه ها سال هاست که به دنبال قاتل خود می گردم.»[2]

بنابراین شهادت برای سردار سلیمانی، آرزویی بزرگ و مایۀ افتخار و عزّت بود. خداوند متعال به این وسیله، به زندگی جهادی و تلاشهای خالصانۀ او پاداش داد و وی را به آرزوی دیرینه اش رسانید.

آنچه در این میان، مهم و قابل توجّه است، آن است که؛ بهترین مرگ، آن مرگی است که هَدَر نرود و بی ثمر نباشد. مرگ مردان الهی، چنین است و برکاتی را برای جامعه به ارمغان می آورد. در ادامه به مواردی از برکات و آثار شهادت این مرد بزرگ اشاره می کنیم.

برکات شهادت سردار سلیمانی

شهادت سردار سرافراز سپهبد سلیمانی، برکات فراوانی را در پی داشت.

در پرتو شهادت سردار سلیمانی، پرچم اسلام و مقاومت اسلامی برافراشته تر گردید؛ خون شهید سلیمانی و هم رزمانش، عزّت اسلام و ایران، و ارزش زندگی جهادی برای خدا را با صدایی بلند فریاد زد؛ شهادت او عزّتی مضاعف به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در داخل کشور و بیرون از ایران بخشید؛ خون او تمام مردم دنیا را بیدار کرد و رستاخیزی عظیم پدید آورد و گویا خون تازه ای به پیکر امت اسلامی و سایر آزادی خواهان جهان تزریق نمود؛ شهادت سردار سلیمانی، باعث رشد میلیون ها سلیمانی در دنیا شد؛ شهادت مظلومانۀ او موجب رسواییِ آمریکا و آشکارشدنِ چهرۀ پلید دولت های استکباری گردید و معلوم شد مذاکره و سازش با کدخدا، غیرعاقلانه و حماقت است. ازاین رو شهادت سردار سلیمانی، یک رفراندوم و رأی عمومی برای مقاومت اسلامی به جای مذاکره با دشمنان اسلام در منطقه بود.

آنچه از همۀ اینها مهم تر است، آنکه؛ شهادت شکوهمندانۀ سردار سلیمانی(رحمه الله)، آغازی بر فتوحات عزتمندانۀ جبهۀ مقاومت اسلامی در سراسر دنیا است. سالیان طولانی است که دولت های شیطانی برای کسب منافع خود و بلعیدن ذخایر زیرزمینی (نفت و گاز) کشورها بر سرنوشت ملت های مظلوم منطقۀ آسیای مرکزی (خاورمیانه) و سایر مناطق جهان حکومت دارند. با توجّه به حوادثی که پس از شهادت این فرماندۀ شجاع در کشورهای مختلف رخ داد، می توان احتمال قوی داد که شهادت سردار سلیمانی، آغازی بر سقوط حکومت های شیطانی در منطقه خواهد بود. آنچه در ادامه می آید، شواهدی بر این واقعۀ باورنکردنی است.

1. تأییدی بر زنده بودن انقلاب اسلامی ایران

انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357ش قدمی بزرگ برای بیرون راندن آمریکا، انگلیس و دولت های استکباری از ایران اسلامی بود. شهید سردار سلیمانی(رحمه الله) این مسیر را دنبال کرد و بر اساس دستورات مقام معظم رهبری(حفظه الله) این راه را تا مرزهای عراق، سوریه، لبنان و فلسطین امتداد داد، به گونه ای که همگان باور کردند که هنوز انقلاب اسلامی زنده و بالنده و پیش رونده است. به فرمودۀ مقام معظم رهبری(حفظه الله): «[شهید قاسم سلیمانی] اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لیکن به شدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابی گری، خطّ قرمزِ قطعیِ او بود. او ذوب در انقلاب بود. شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همۀ دنیا کشید. عدّه ای می خواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده - البتّه عدّه ای هم سعی می کنند که این اتّفاق بیفتد - [اما] شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است. شهید سلیمانی با شهادت خود، چشم های غبارگرفته را باز کرد. دشمنان در مقابل عظمت ملّت ایران احساس خضوع کردند؛ ممکن است به رو نیاورند امّا چاره ای ندارند.».[3]

2. عامل قدرت افزایی و قدرت نمایی امت اسلامی

برای پیشبرد اهداف امت اسلامی، دو چیز بسیار مهم است: یکی از آن دو؛ انسجام دورنی و قدرت افزایی است، و دیگری؛ قدرت نمایی می باشد. به نظر می رسد شهادت مظلومانۀ سردار قاسم سلیمانی و هم رزمانش، مقدمات تحقق این دو امر مهم را به خوبی تأمین کرد. هم دل های مردم ایران و مردمان دوستدار اسلام در سایر نقاط جهان را منسجم و به همدیگر نزدیک و مهربان ساخت، و هم قدرت امت اسلامی را به رخ جهانیان کشید.

دشمنان اسلام از زمان ظهور اسلام تا به امروز همواره در چهره های گوناگون با روش ها و تاکتیک های مختلف، در پی تضعیف و نابودی اسلام و مظاهر آن بوده اند. به همین جهت یکی از راهبردهای مهم قرآن کریم در این شرایط؛ آمادگی، ایستادگی و مقاومت مستمر و همه جانبه در مقابله با انواع تهاجمات دشمنان می باشد.

لازمۀ دستیابی به چنین قدرتی، وجود اتحاد، همبستگی و انسجام در درون امت اسلامی است. ازاین رو قرآن کریم به اعضای جامعۀ اسلامی توصیه می کند ریشه های هرگونه اختلاف و تفرقه در صفوف افراد جامعه را قطع کنند! «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ علَیکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کنْتُمْ عَلی شفا حفْرَةٍ منَ النَّارِ فَأَنْقَذَکمْ مِنْها کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینهَوْنَ عنِ الْمُنْکرِ وَ أُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ. وَ لا تَکونُوا کالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیناتُ وَ أُولئِک لَهمْ عذابٌ عظیمٌ»[4]. «و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)] چنگ زنید و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که [پیش از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا اینگونه، نشانه های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می سازد تا هدایت شوید. و باید از شما گروهی باشند که [همه مردم را] به سوی خیر [اتحاد، اتفاق، الفت، برادری، مواسات و درستی] دعوت نمایند، و به کار شایسته و پسندیده وادارند، و از کار ناپسند و زشت بازدارند؛ و اینانند که یقیناً رستگارند. و [شما ای اهل ایمان!] مانند کسانی نباشید که پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند و [در دین] اختلاف پیدا کردند، و آنان را عذابی بزرگ است؛»

همچنین با عبارت: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً».[5] « ای اهل ایمان! [در برابر دشمنْ مهیا و آماده باشید و] سلاحها و ساز و برگ جنگی خود را برگیرید، پس گروه گروه یا دسته جمعی [به سوی جنگ با دشمن] کوچ کنید.» به مؤمنان دستور می دهد، قدرت درونی خود را افزایش دهید و در برابر دشمن هوشیار باشید، مبادا غافل گیر شوید و از ناحیۀ آنها خطری به شما برسد، بدین جهت، به علامت آمادگی، ابزارهای لازم را به همراه خود بردارید، سپس برای مقابله با دشمن از روش ها و تاکتیک های مختلف استفاده کنید، گاهی به صورت دسته های پراکنده و خودجوش، و گاهی همه با هم در جبهه ای واحد و تشکیلاتی مجهز برای دفع دشمن حرکت کنید.و از سرزنش هیچ ملامت گری، هراس نداشته باشید. «یا أَیها الَّذِین آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یجَاهِدُونَ فی سبِیلِ اللَّه وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍۚ ذَٰلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُۚ وَاللَّهُ وَاسعٌ عَلِیمٌ»[6]؛ «ای اهل ایمان! هر کسی از شما از دینش برگردد [زیانی به خدا نمی رساند] خدا به زودی گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد، و آنان هم خدا را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان فروتن اند، و در برابر کافران سرسخت و قدرتمندند، همواره در راه خدا جهاد می کنند، و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند. این فضل خداست که به هر کسی بخواهد می دهد؛ و خدا بسیار عطاکننده و داناست.»

از سوی دیگر قدرت نماییِ امت اسلامی در مواجهه با امت های دیگر، نیز مهم است، این مسئله در قرآن کریم، به خوبی ترسیم شده است. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا استَطَعْتُمْ منْ قوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَی ءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یوَفَّ إِلَیکمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»[7]؛ «و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو [و نفرات و ساز و برگ جنگی] و اسبان ورزیده [برای جنگ] آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را که نمی شناسید، ولی خدا آنان را می شناسد بترسانید. و هر چه در راه خدا هزینه کنید، پاداشش به طور کامل به شما داده می شود، و مورد ستم قرار نخواهید گرفت.»

البته هدف از قدرت نمایی، این نیست که امت اسلامی، مردم جهان و حتی ملت خود را به انواع سلاح های مخرب و ویرانگر درو کنند، و آبادی ها و زمین ها را به ویرانی بکشانند. هدف این نیست که سرزمین ها و اموال دیگران را تصاحب کنند، و اصول بردگی و استعمار را در جهان گسترش دهند؛ بلکه هدف این است که با این وسایل دشمن خدا و دشمن خود را بترسانند! زیرا غالب دشمنان گوششان بدهکار حرف حساب و منطق و اصول انسانی نیست، آنها چیزی جز منطق زور نمی فهمند، اگر مسلمانان ضعیف باشند، همه گونه تحمیل ها به آنها می شود؛ اما هنگامی که کسب قدرت کافی کنند دشمنان حق و عدالت و دشمنان استقلال و آزادی به وحشت می افتند و سر جای خود می نشینند.[8]

3. تغییر مسیر تاریخ منطقه و جهان

پس از شهادت سردار سلیمانی، فرماندۀ عالی جبهۀ مقاومت، عزم و اراده ای خاص در ایران و برخی از کشورها نسبت به مقابلۀ جدّی با سیاست های ظالمانۀ آمریکا و کشورهای هم پیمان با او به وجود آمد. این خود یعنی آمادگی برای تغییر مسیر تاریخ منطقه و جهان. مقام معظم رهبری(حفظه الله) در این خصوص فرمودند: «در این قضیّه[ی شهادت شهید سلیمانی و همراهانش] کار بزرگی انجام گرفت، حادثه بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و تاریخ را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را - که بعدها قضاوت خواهد شد - تغییر داد».[9]

تصویب اوّلین طرح سه فوریتی مجلس شورای اسلامی ایران که بر اساس آن همۀ فرماندهان و عاملان پنتاگون - وزارت دفاع آمریکا - تروریست شناخته شدند. همچنین مصوبۀ پارلمان عراق جهت اخراج نیروهای ارتش آمریکا از عراق، آغازی بر این تغییر مسیر بود.

افزون بر آن، در داخل آمریکا نیز حوادث جالبی رخ داده است. ازجمله؛ روز چهارشنبه (18 / 10/ 1398) «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد: در پی ترور سردار «قاسم سلیمانی» به دستور ترامپ و به تبع آن افزایش تنش ها در منطقه، این مجلس در مورد طرحی رأی گیری می کند که در صورت تصویب اختیار ترامپ برای درگیر کردن آمریکا در منازعات نظامی را محدود می کند. سرانجام مجلس نمایندگان آمریکا بامداد جمعه(20/ 10/ 1398) طرحی را که خواستار کاهش اختیارات جنگی رئیس جمهور این کشور است به تصویب رساند. این در حالی است که؛ «دونالد ترامپ» در روز پنج شنبه از اعضای حزب جمهوری خواه خواسته بود به این طرح رأی منفی بدهند. پایگاه خبری «ان بی سی» گفته که اعضای مجلس نمایندگان با رعایت وابستگی های حزبی خود با 224 رأی موافق، طرح مذکور را به تصویب رسانده اند.[10]

همچنین جالب است بدانید؛ «بَری مَک کافری» ژنرال بازنشسته و چهار ستارۀ ارتش آمریکا معتقد است: حضور دریای عزاداران ایرانی و مشارکت میلیون ها نفر در مراسم تشییع پیکر سردار «قاسم سلیمانی» فرماندۀ شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده را تا حد مرگ ترسانده است، امیدوارم او مسیر عاقلانه ای در پیش بگیرد. مک کافری، پیشتر هم با انتقاد از اظهارات رئیس جمهور این کشور مبنی بر عقب نشینی نکردن از عراق، گفت: ترور سردار سلیمانی، هیجانی، احمقانه و جاهلانه بود.[11]

نتیجه آنکه؛ شبکۀ خبری «سی اِن اِن» با اشاره به انتقام ایران از آمریکا با شلیک موشک های بالستیک به پایگاه آمریکایی عینُ الاسد عراق در بامداد چهارشنبه (18 / 10/ 1398) نوشته است: «تاریخ ثبت می کند که ترامپ، خاورمیانه را از دست داد.».[12]

پی نوشت ها: