با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

وقت آن است که با چند معما که شما را به فکر کردن وامی دارند قدرت ذهن تان را بسنجید. این چالش را دست کم نگیرید چون این معماها به آن سادگی که فکر می کنید نیستند. در ادامه چند معمای جالب برایتان آماده کرده ایم که جواب آن ها را در انتهای مطلب می توانید مشاهده کنید.

با چند معمای سرگرم کننده هوش و ذکاوت خود را محک بزنید

وقت آن است که با چند معما که شما را به فکر کردن وامی دارند قدرت ذهن تان را بسنجید. این چالش را دست کم نگیرید چون این معماها به آن سادگی که فکر می کنید نیستند. در ادامه چند معمای جالب برایتان آماده کرده ایم که جواب آن ها را در انتهای مطلب می توانید مشاهده کنید.

معمای شماره 1

مرد وقتی از اسکی پیش دوستانش بازگشت با نگاهی به وسایلش متوجه شد غذایش نیست به همین خاطر از دوستانش پرسید که می دانند چه اتفاقی افتاده. زن اول گفت تمام روز را سرگرم اسکی کردن بود و دیگری هم گفت از صبح کنار آتش نشسته و همان آبمیوه ای که دستش بود را خورده بود. مرد فوراً لبخند زد چون فهمید کدام زن دروغ می گوید. اما از کجا؟

معمای شماره 2

در این تصویر چند کبریت وجود دارد؟

معمای شماره 3

وزن شان را محاسبه کنید.

معمای شماره 4

این خرابکاری کار کی است.؟

معمای شماره 5

کدام شان باید فوراً به پزشک مراجعه کند؟

معمای شماره 6

فقط یکی از زنان این تصویر در خطر است. کدام شان؟

معمای شماره 7

این 4 نقطه را با تنها 3 خط و بدون بلند کردن انگشت تان به هم وصل کنید.

معمای شماره 8

کدام این زن ها باردار است؟

معمای شماره 9

آن چیست که هر چه بیشتر برمی دارید بیشتر پشت سر خود جا می گذارید؟

معمای شماره 10

آیا می توانید 3 روز متوالی را بدون استفاده از کلمات شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه یا جمعه نام ببرید؟

معمای شماره 11

آن چیست که فقط زمانی مفید است که شکسته باشد؟

معمای شماره 12

یک نفر را تبدیل می کنم به دو نفر. من چه هستم؟

معمای شماره 13

مایک در باران قدم می زد. نه چتری داشت نه کلاهی. با اینکه لباس هایش کاملاً خیس شده بود اما حتی یک تار مویش هم خیس نبود. چطور چنین چیزی ممکن است؟

معمای شماره 14

آدم ها یا دوستم دارند یا از من متنفرند. من چهره ی آدم ها و طرز فکرشان را تغییر می دهم. حتی اگر فرد تلاش کند پنهانم کند باز هم دیده می شوم. هر قدر هم که آدم ها تلاش کنند هیچوقت کم نمی شوم. من چه هستم؟

معمای شماره 15

ویلیام با ماشین قرمزش می راند. چراغ های ماشینش روشن نبودند. ماه هم بیرون نبود. خانم مسنی از خیابان رد می شد. ویلیام چطور زن را دیده بود؟

معمای شماره 16

آن چیست که کلیدهای زیادی دارد اما هیچ دری را باز نمی کند؟

معمای شماره 17

آن چه سؤالی است که نمی توان با «بله» به آن جواب داد؟

معمای شماره 18

آن چیست که هر بیشتر خشک می کند بیشتر خیس می شود؟

معماری شماره 19

یک پسر چند تا سیب می تواند بخورد تا معده اش دیگر خالی نباشد؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

جواب معمای شماره 1

زنی که لیوان در دست دارد دروغ می گوید. یخ های درون لیوان از صبح حتماً آب می شدند.

جواب معمای شماره 2

8 چوب کبریت

جواب معمای شماره 3

27 کیلوگرم

گربه + موش = 10  ؛  سگ + موش = 20  ؛  سگ + گربه = 24 .

گربه = 10 – موش  ؛  سگ = 20 – موش .

20 – موش + 10 – موش = 24  ؛  موش = 3 .

اگر موش = 3 ، گربه = 7 ، سگ = 17

پس موش + گربه + سگ = 27 .

جواب معمای شماره 4

کودک شماره 2

جواب معمای شماره 5

فرد شماره 3 چون پاهای قرمز و ورم کرده ممکن است نشانه ی وجود بیماری جدی به ویژه در خصوص قلب باشد.

جواب معمای شماره 6

زن شماره 3 چون ممکن است آدامسش را قورت دهد.

جواب معمای شماره 7

جواب معمای شماره 8

زن شماره 3 چون به خاطر برآمدگی شکمش نتوانسته بند کفش هایش را ببندد.

جواب معمای شماره 9

قدم

جواب معمای شماره 10

دیروز، امروز و فردا

جواب معمای شماره 11

تخم مرغ

جواب معمای شماره 12

آینه

جواب معمای شماره 13

ویلیام کچل است.

جواب معمای شماره 14

سن

جواب معمای شماره 15

هوا روشن و آفتابی بود.

جواب معمای شماره 16

پیانو

جواب معمای شماره 17

خوابی؟

جواب معمای شماره 18

حوله

جواب معمای شماره 19

تنها یکی. چون بعد از خوردن اولین سیب معده اش دیگر خالی محسوب نمی شود.

مطلب برای شما مفید بود؟

به مطلب امتیاز دهید

میانگین امتیازها 4.5 / 5. تعداد رای: 2

تاکنون رأی داده نشده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان