* مورد مهدی طارمی؛ در اردوی آبانماه سال گذشته، تیمملی فوتبال کشورمان در یک دیدار تدارکاتی به مصاف بوسنی رفت. به هر حال با توجه به اعتبار این تیم اروپایی و ستارگان پرشماری که در آن توپ میزنند، دیدار مورد نظر فرصت خوبی برای محک خوردن تیم اسکوچیچ بود. اتفاقا تیمملی آن بازی را با دو گل برد، اما مهدی طارمی بهدلایلی که هرگز در داخل کشور شفافسازی نشد در این مسابقه حاضر نبود. هیچکس در فدراسیون فوتبال توضیحی در مورد غیبت طارمی نداد و خود اسکوچیچ هم سکوت کرد، اما در نهایت رسانههای پرتغالی اعلام کردند مهاجم پورتو بنا به تمایل و درخواست خودش در این اردو شرکت نکرده است! در حقیقت موضوع مربوط به زمانی است که طارمی هنوز در تیمش جا نیفتاده بود؛ بنابراین او یک اردوی ملی را قربانی کرد تا بیشتر در تمرینات باقی بماند و خودش را بهکادرفنی ثابت کند. از قضا ترفند طارمی موثر بود و او بعد از آن اردو در پرتغال شرایط بهتری پیدا کرد، اما مساله اینجاست که با این تصمیم، تیمملی عملا به اولویت دوم بازیکن تبدیل شد. هنوز فراموش نکردهایم که حتی بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران هم در هر اردوی ملی حضور داشتند و برای سادهترین مسابقات دوستانه نیز تیم باشگاهیشان را ترک میکردند. طارمی چنین نکرد و اسکوچیچ هم چیزی نگفت. آیا اگر یک مربی سختگیرتر زمام کار را در دست داشت، باز طارمی میتوانست چنین امتیاز عجیبی از او بگیرد؟ فراموش نکنید در دوران کرونا، بازیهای دوستانه برای تیمملی هم کمیاب بود و غیبت طارمی برابر بوسنی بخشی از برنامههای اسکوچیچ را به هم زد.
* مورد محمدرضا اخباری؛ اتفاق عجیب دوم اما در همین اردوی کیش رخ داد. محمدرضا اخباری یکی از دروازهبانهای حاضر در اردو است، اما چون تراکتور یک بازی معوقه با ماشینسازی داشت، اسکوچیچ به این سنگربان اجازه داد با ترک جزیره کیش، در تبریز از دروازه تیمش محافظت کند و بعد از بازی به اردو برگردد! اتخاذ چنین تصمیمی واقعا باعث شگفتی بود و به نوعی نظم و دیسیپلین اردوی تیمملی را زیرسوال برد. اسکوچیچ خیلی راحت میتوانست از ابتدا به اخباری بگوید بعد از بازی با ماشینسازی خودش را به اردو معرفی کند. به این ترتیب احترام تیمملی بیشتر حفظ میشد، اما او سیاست دیگری در پیش گرفت و این گمان را بهوجود آورد که اردوی تیمملی، محله برو بیا است!
* یک مرز باریک؛ نمیدانیم که مثلا اگر کارلوس کیروش هنوز سرمربی تیمملی بود به طارمی اجازه غیبت در اردو را میداد یا «کلینشیت پروازی» اخباری را میپذیرفت یا نه؛ به هر حال اما مرز باریکی وجود دارد بین تساهل و سهلانگاری که باید رعایت شود. نزدیک بودن سرمربی تیمملی به بازیکنان بسیار خوب است، اما هیچگاه شرایط نباید طوری باشد که آنها تصور کنند هر زمان خواستند میتوانند بروند و بیایند و هر کاری دوست داشتند، انجام بدهند. چنین برداشتی، در درازمدت برای تیمملی یک زهر کشنده خواهد بود؛ طوریکه کمکم سنگ روی سنگ بند نمیشود.