ترجمه : اعظم اسلامی مجد
تحریریه زندگی آنلاین : بیشک، سلامت جسم و روان کودکان بیشتر از هر کسی در دنیا، برای والدین کودکان اهمیت دارد، ولی گاهی اوقات والدین بدون آگاهی و شاید بیفکرانه از برخی جملات و کلمههای مخرب استفاده میکنند که قطعا تاثیر آنها بر روح و روان و شخصیت کودکان بسیار منفی است و اولین تاثیرش، از بین رفتن اعتماد به نفس کودک است. کودکان گفتههای پدر و مادر خود را به همان زبان کودکی در دنیای کودکانه خود تحلیل میکنند و از آنها باورهای سختی در فکر خود میسازند. باورهایی که بعدها روی تکتک روزهای زندگیشان اثر میگذارد و آیندهسازشان میشود. دوران کودکی، دوران گیرندگی است. هر چه برای آنها به نمایش در میآوریم، میشوند همان چیزهایی که آنها سالیان سال به دوش میکشند و با خود به همراه دارند، نه برای چند ماه، بلکه برای سرتاسر زندگی و عمرشان، بنابراین اینکه نسبت به گفتارمان هشیارتر باشیم، یک توصیه ساده نیست، بلکه باید به آن اهمیت ویژهای داده شود. حواسمان باشد که با کلمههایمان آنها را زخمی نکنیم. حرفهای ما، دیدگاه و جهانبینی آنها را میسازد. رفتارهای سالم به آنها کمک میکند تا رشد سالمتری داشته باشند و همواره به خاطرشان میآورد که مورد عشق و حمایت ما هستند.
بیشتربخوانید:
در اینجا به چند نمونه از حرفهایی که نباید به کودکانمان بگوییم، اشاره کردهایم.
گریه نکن
اینکه به کودکتان بگویید «گریه نکن»، به این معنی است که نشان دادن احساساتش کار درستی نیست و باید عواطفش را پنهان کند. دیدن گریه کردن کودکان برای والدینشان دلخراش و ناراحتکننده است. گریه کردن یک واکنش عادی و طبیعی است و شما نباید از فرزندتان انتظار داشته باشید که از بزرگترها مستقل واکنش نشان دهد. به جای اینکه بگویید «گریه نکن»، به او بگویید که «چه اتفاقی افتاده؟» و «چرا گریه میکنی؟» کودک شما با شنیدن این گونه جملات سعی میکند راحتتر با شما ارتباط برقرار کند و احساساتش را بگوید.
من برای تو هر کاری انجام میدهم
البته این جمله تا حد زیادی درست است و والدین کارهای زیادی برای فرزندان خود انجام میدهند، ولی یادآوری مدام آن به فرزندان باعث میشود که بار عظیمی روی دوش آنها باشد، باری سنگینتر از احساس عشق و دوست داشتن بیقید و شرط شما. این گونه سخنان کمی خصمانه هستند. به جای آنها بهتر است بگویید که «تمام کارهایی که تا به حال برایت انجام دادهایم، به این خاطر است که تو برای ما خیلی عزیزی».
کارت خوب بود، ولی میشد که بهتر از این باشی
اولا، هر گونه جمله شکایتی که با لغت اما و اگر بیاید، باید حذف شود و مورد استفاده قرار نگیرد ، زیرا بار نالهای و گلهگذاری دارد. شادی کردن برای موفقیتهای کوچک به کودکان انگیزه زیادی میدهد تا سعی کنند پیوسته خوب باشند. استفاده از «اما» نشان میدهد که نتوانستهاند کاری کنند که شما به آنها افتخار کنید و به اندازه کافی خوب نبودهاند. پس باید تلاش کنند چیزی بهتر از خوب باشند. به جای این گونه جملات بگویید: «تو کارت را به خوبی انجام دادی و من به تو افتخار میکنم، حتی قول میدهم که اگر به تلاشت ادامه دهی، بهتر از این هم میشوی».
این را نخور، داری خیلی چاق میشی
این جمله را صد در صد حذف کنید و در برابرش یک «نه» بزرگ بگذارید. این گونه جملات به کودکان میآموزند که بیش از حد به بدن خود فکر کنند و به آن بها بدهند، حتی باعث میشود برخی از هم سن و سالان خود را به خاطر خوردن برخی خوراکیها، زیر سوال ببرند. تصویر بدن انسانها یک مساله کاملا حساس و شخصی است و ایجاد کردن چنین برداشتی از چنین سن و سالی باعث آسیبپذیری آنها میشود. به جای این جمله بگویید: «به نظرم خوردن این خوراکی ایده خوبی نیست و احتمالا برای سلامتی تو مضر است».
بیشتربخوانید:
این جوری نباش!
یکی از بدترین جملههایی که میتوان به کودکان گفت، همین است. معمولا وقتی که ناراحت هستید، از جملات این چنینی استفاده میکنید. با این جملات احساسات آنها را بیاعتبار میکنید و کاری میکنید که دیگر به راحتی حرفهای خود را به شما نگویند. کودکان باید برای ارتباط برقرار کردن با شما و بقیه احساس راحتی کنند و حرفهای خود را به شما بگویند. با گفتن این جور جملهها این سوءتفاهم برای آنها ایجاد میشود که «من خوب نیستم و باید یک جور دیگر باشم». به جای آن بگویید: «به من بگو چه احساسی داری و چرا این احساس را داری».
چرا باید هر حرفی را صد مرتبه به تو بگویم؟
این یک جمله کلاسیک است و سالیان سال است که کودکان زیادی آن را شنیدهاند. بهتر است به جای تقلید از اشتباهات گذشتگان خود بگویید: «من این را قبلا هم به تو گفتهام. یک بار دیگر هم میگویم، میتوانی لطفا ...»
یک دختر یا پسر بزرگ (خانم یا آقا) این کار را انجام نمیدهد
این جمله که بسیار هم رایج است، معمولا بعد از گریه کردن بچهها به کار میرود. مهم نیست که کودک برای چه گریه کند. چیزی که مهم است، به کار گیری چنین جملاتی برای آرام کردن موقتی او است. بگذارید کودک، کودک بماند و بچگیاش را بکند. اگر به خاطر چیزی ناراحت است، این موضوع را به سن و سالش ربط ندهید. به جای استفاده از این جمله به او بگویید که: «به نظرم انجام این کار برای تو مناسب نیست».
این کار مخصوص دخترها است یا برعکس آن
ایجاد احساس ناامیدی و یاس بسیار ناپسند است. این جمله به تنهایی بار منفی زیادی دارد. در واقع وحشتناک است. بسیاری از ما با این طرز فکر نادرست خانوادههای خود تربیت شدهایم و آن را به فرزندانمان انتقال میدهیم و احتمالا به طور ناخودآگاه این کار را انجام میدهیم. به جای آنکه کاری را جنسیت بدهیم و دخترانه و پسرانهاش کنیم، بهتر است بگوییم که «چیز مهمی نیست».
بیشتر بخوانید:
از تو ناامید شدم
این جمله بسیار بار منفی دارد و بسیار بیشتر از جملههای پیشین. این جمله را حتما حذف کنید و به جای آن بگویید: «از کاری که کردی، ناراحت هستم»، «لطفا دوباره این کار را انجام نده».
بهتر است همان کاری را انجام بدهی که من میگویم
بدون شک، این جمله بیشتر شبیه یک جور تهدید است و ترس ایجاد میکند. با همین یک جمله میشود فهمید که شما میخواهید همه چیز دقیقا آن چیزی باشد که شما میخواهید، بدون کم و کاست. به جای این جمله بگویید: «لطفا این کار را انجام بده، زیرا ...».
چون من این جوری میگویم، من بزرگتر تو هستم و تو بچه منی
با این جمله کودکان فکر میکنند که نظر و عقیدهشان هیچ اهمیتی ندارد. به همین سادگی. آنها سن و سال کمی دارند و اجازه بدهید که گاهی تجربه کنند. بهتر است که بگویید: «به من بگو به چه چیزی فکر میکنی و نظرت را در مورد آن به من بگو».
تا در خانه من زندگی میکنی، لازم است از قوانین من پیروی و اطاعت کنی
این را بسیاری از والدین میگویند، البته بیشتر به نوجوانان خود. مثل آن است که بگویید اینجا خانه من است و تو فقط در اینجا زندگی میکنی و حق اظهار نظر نداری. این گونه جملات باعث میشود که نسبت به خانه احساس ناخوشایندی داشته باشند. به جای آن بگویید: «که تو با قوانین خانه ما آشنایی. بهتر است که به آنها پایبند بمانی».
تو بهترین، جذابترین و تودلبروترین بچه دنیایی!
این گونه القاب مثبت و افراطی مانع از آن میشوند که کودک خودش را آن گونه که هست بشناسد و باور کند. در واقع با این کار به شخصیت او برچسب میزنید. عنوان و لقب مثبت افراطی هم مثل لقب منفی افراطی ویرانگر است. گاهی حتی باعث تنبلی زیاد او و سد راه موفقیتهای اصلیاش در زندگی میشود. بهتر است به جای آن ویژگیهای رفتاری خوب او را به او بگویید، بدون اغراق و افراط.
تو واقعا احمق هستی
ایجاد حس اعتماد به نفس، البته نه شکل کاذب، از اهداف تربیتی آنها است. برخی جملات، ترغیبکننده و مثبت هستند و برخی دیگر بر عکس منفی و تخریبکننده. با کلمات و جملات خود به آنها حس بیارزشی ندهید. در عوض آن گاهی که کار اشتباهی انجام داده به او بگویید که: «بعضی اوقات مرا ناراحت میکنی، وقتی که میدانم میتوانی بهتر باشی».
حرف نزن
با این گونه جملات او را به فردی ناتوان و ضعیف شبیه میکنید. شما الگوی رفتاری او هستید. اگر میخواهید که با ادب بودن را یاد بگیرد، باید با ادب بودن را به او نشان بدهید. به جای آن بهتر است بگویید: «میخواهم کمی ساکت باشی و فعلا حرفی نزنی».