مریم رضاخواه؛ ردپاهای یحیی در زمین سوزان روستای شیخان کرگ هنوز پاک نشده بود که صدای کمکخواهی آتنا و زلفا روستا را پر کرد. پای همبازی ٦ سالهشان لیز خورده بود و داخل عمق ٣ متری هوتگ دستوپا میزد.
همان هوتگی که شهریور ٩٩ هم فاطمه سه ساله و یحیی گرگیج دو ساله را بلعیده بود. دقایق از پس هم گذشتند، اما یحیی هم نجات پیدا نکرد و اسمش در کنار دو قربانی دیگر روستای شیخان کرگ جا خوش کرد. هوتگها شدهاند قتلگاه کودکان بلوچ.
گودالهای آبی که هم محلی برای شستوشو و تمیزکاری است، هم آبشخوری برای احشام و همچنین جایی برای زندگی گاندوها و هم محلی برای بازی کودکان روستا.
بازی مرگبار
دو روز از آن عصر آتشین روستای شیخان کرگ گذشته است. همبازی کوچک آتنا و زلفا دیگر تنها هستند. هوتگ یحیی را زیر خاک برده است. خاک سوزان دشتیاری. از همان خاکی که فراری بود برای گرمایش.
اما حالا زیر همان خاک برای همیشه خوابیده. وقتی یحیی زیر آب گلآلود هوتگ روستا دستوپا میزد، پدر نبود. به شهر رفته بود. مادر میهمان خانه دایی بود. دایی یحیی شد هاتف بدخبر و محمد اکرم بلوچ را خبردار کرد. پدری که حسرت آب سراسر زندگیاش را پر کرده است.
همه اجدادش در همین خاک نفس کشیدهاند و زندگی کردند. مدفنشان هم شد همین خاک خشک و محروم. حالا کودکانش میراثدار اجدادش هستند. صدای تشنگیشان را کسی نشنیده، در محرومیت هم که دستوپا میزنند.
نجات بی ثمر
یحیی پنجمین پسرم بود. ٦ پسر داشتم. همسرم با بچهها در خانه داییشان میهمان بودند و من به شهر رفته بودم. از خانه برادر همسرم تا هوتگ ١٠٠ متری فاصله دارد. اولین بار بود که یحیی برای بازی کنار هوتگ میرفت. با دو همبازی کوچکش کنار آب رفته بودند. آتنا و زلفا چهار و پنج ساله.
دخترها وقتی متوجه نبود یحیی میشوند، به سمت خانه دایی میروند. در راه فریاد میزنند. یک کارگر افغانستانی صدای این کودکان را میشنود و برای کمک میرود. یحیی را با کمک برادرم و دایی بچهها از آب بیرون میکشند. اما ٣٠ تا ٤٠ دقیقه طول کشید تا یحیی را از آب گرفتند.
یحیی را به مرکز درمانی نوبندان بردند. در مسیر برادر همسرم به من اطلاع داد. خودم را به درمانگاه رساندم، اما زندگی یحیی خیلی کوتاه بود. پسرم هم قربانی آب شد.
یحیی تنها نیست
هوتگ دو قربانی دیگر از جمعیت ٦٠٠ نفری روستا گرفته است. فاطمه پا سه ساله و یحیی گرگیج دو ساله دو کودک همین روستا بودند که شهریور ٩٩ در گودال آبشیخان کرگ جان دادند.
دو کودکی که در یک روز قربانی شدند. سوم شهریور ٩٩ تاریخی است که این کودکان بازیشان داغی شد بر دل روستا. در اعماق گودال آب نفسشان بند آمد و جانشان رفت. در آن روز فاطمه و یحیی تنها نبودند. همبازی داشتند. ١٠ همروستاییشان هم در کنارشان بودند، اما کوچک بودند.
کودکان دو ساله و سه ساله روستا. نه مرگ را میدانستند، نه حسی از خفگی داشتند. همین هم شد که دیر شد. زمان از دست رفت. رد دو کودک بعد از دو ساعت در هوتگ مرگ پیدا شد، اما بیجان.
سرنوشت تلخ کودک دو ساله
عبدالعزیز ٤٦ سال دارد. پدر یحیی دو ساله بود. مرد رانندهای که بیشتر اوقات در جادهها عمرش میگذرد. ١٢ دختر و پسر دارد. از یحیی که صحبت میکند، صدایش با غمی بزرگ همراه میشود. داغی فراموشنشده که هیچ مرهمی نتوانست آن را تیمار کند. بچههای زیادی کنار آب رفته بودند، اما همه کودک بودند. اینجا روستاییان هیچ تفریحی ندارند، کودکان از همه محرومترند.
هوتگ تنها تفرجگاه کودکان روستا شده است.
میگوید دمای ٤٠ درجه ناخودآگاه کودکان را به سمت هوتگ سوق میدهد که قتلگاهی است برای بچههای روستا. هوتگها سرنوشت روستاییان کوچک را در مشت دارند یا گاندوها از این گودالها سر بیرون میآورند و حمله میکنند که نتیجهاش یا مرگ است یا قطع عضو. یا خفگی در اعماق هوتگ میشود سرنوشت سیاه کودکان روستا.
عبدالعزیز هم از محرومیت شکوه دارد. «اگر آب بود خشکسالی نبود، پارکی برای کودکان بود، حالا یحیی و دیگر دوستانش زنده بودند.»
تکرار جزئیات روز حادثه برای پدر یحیی سخت است. جملاتش را کشدار بیان میکند: «من در روستا نبودم. یحیی با همبازیهایش از ١٠ صبح مشغول بازی بودند. مادرش گهگاهی سر میزد، اما ناگهان سکوت روستا را گرفت. دیگر کودکان به خانههایشان رفته بودند، اما از یحیی خبری نبود.
همزمان پدر فاطمه هم در روستا دنبال دخترش میگشت که به هوتگ رسیدند. مردان روستا وارد هوتگ شدند که یحیی و فاطمه را در کف ٣ متری هوتگ پیدا کردند.
فاطمه هم در لیست قربانیان
محرومیت در استان و روستا بیش از همه دامن پدر فاطمه را گرفته است. از کار بیکاری نصیبش است. مشکلات زندگیشان کم نیست. مشکل اعصاب هم به لیست شرایط وخیمشان اضافه شده است. خانهای که ندارند، اما خانواده هفت نفری پا در یک مخروبه ٩ متری زندگی میکنند که از هیچ امکاناتی برخوردار نیست.
یکی از همروستاییان خانواده پا میگوید: «وقتی فاطمه و یحیی سال گذشته در هوتگ جانشان را از دست دادند، خیلی از مسئولان به اینجا آمدند و از منطقه بازدید کردند. وعدههایشان بوی بهبود میداد. اما هنوز هیچ تغییری نکرده است تا جایی که کودک دیگری هم از دست رفت.»
هوتگها را حصارکشی کنید
کاظم گرگیچ؛ دهیار روستای شیخان کرگ از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتیاری معتقد است که تنها راه برای رفع این بحران و چالش حصارکشی هوتگهاست. حصارکشی اطراف هوتگها در راستای حفاظت از آب آن به صورت بهداشتی، جلوگیری از ورود حیوانات و حفاظت از جان کودکان باید هرچه سریعتر انجام شود.
در این روستا 130 خانوار و جمعیتی بالغ بر 600 نفر زندگی میکنند که آب لولهکشی آن غیرقابل شرب و بهداشتی است. ماهانه دو بار با تانکر آبرسانی آب شرب و سالم بهداشتی انجام میشود که برای تمامی اهالی روستا کفایت نمیکند و بسیاری از آنها مجبور هستند برای تأمین نیاز خود از آب هوتگها استفاده کنند.
قربانیان هوتگهای سیستان و بلوچستان
فاطمه، یحیی گرگیج و یحیی بلوچ هرچند آخرین قربانیان بیآبی در بلوچستان هستند، اما تنها قربانیان نیستند؛ یسنا پادیان پنج ساله اهل روستای هدار از توابع بخش مرکزی شهرستان راسک هنگامی که برای بازی در کنار رودخانه رفته بود، غرق شد و جان باخت.
علیاکبر بشکار ٦ ساله اهل روستای سند مراد از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتیاری بعدازظهر اول شهریورماه ٩٩ هنگامی که برای رفع حاجت به هوتگ رفته بود، غرق شد و جان باخت.
تقریبا یک هفته پیش ٢١ مرداد ٩٩ هم «امیرحمزه» هفت ساله اهل هوت گت بالا بازهم از توابع شهرستان دشتیاری هنگامی که برای برداشت آب کنار هوتگ رفته بود، طعمه تمساح پوزه کوتاه ایرانی «گاندو» شد. ٢٠ فروردین ماه امسال هم علیاصغر بهرا از روستای عارفآباد نوبندیان باز هم از دشتیاری در هوتگ غرق شد و جان باخت.
هشتم مرداد ١٣٩٨ یک کودک هشت ساله به نام «زکریا چرخ» ساکن روستای «کهیربرز» از توابع منطقه دشتیاری شهرستان چابهار مورد حمله گاندو قرار گرفت و از ناحیه پای چپ آسیب دید.
بیستم خردادماه ٩٨ هم فاطمه بلوچی از روستای زیارتجاه راسک در هوتگ غرق شد و جان باخت.
جمعه ٢٨ تیرماه ٩٨؛ حوا رئیسی دختری ١٠ ساله اهل روستای مولادآباد دهستان کشاری شهرستان راسک هنگامی که برای برداشت آب به همراه مادر و خواهرش برای شستوشو به یکی از برکههای پاییندست رودخانه باهوکلات رفته بود، طعمه گاندو شد و هرچند با تلاش مادر و خواهرش نجات یافت، اما بعد از چند روز دستش قطع شد.
هشتم خرداد ٩٧ یسرا دلشب، منیره و مریم خدمتی از توابع روستای کموبازار، بخش پلان شهرستان چابهار که برای برداشت آب به هوتگ رفته بودند، غرق شدند و جانشان را از دست دادند.
شهریور ماه ٩٧ چهار زن بر اثر سقوط در هوتگ در منطقه «زیردان» نیکشهر جانشان را از دست دادند.
تیرماه سال ٩٥ هم در روستای کشاریِ شهرستان راسک در جنوب بلوچستان، یک کودک ١٠ ساله هنگامی که برای برداشتن آب به رودخانه رفته بود، طعمه تمساح شد و جان خود را از دست داد.