سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** باید به آمریکا تضمین دهیم که در پی نابودی اسرائیل نیستیم
«فریدون مجلسی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«برجام تنها برای دفاع از موجودیت رژیم صهیونیستی تنظیم شد تا ایران بمب اتمی نسازد و نتواند اسرائیل را که قول نابودی آن را داده است با بمب اتمی تهدید و نابود کند. بعد از برجام مقامات ارتشی گفتند حالا بمب اتمی نمیخواهند بسازند اما با موشک اسرائیل را نابود میکنند و همین برنامه نابودی است که آمریکا را به مقابله وامیدارد. لزومی ندارد از اختلافات با اسرائیل دست برداشته شود بلکه تنها همین باور به نابود کردن اسرائیل است که سبب این واکنشها از غرب میشود. این امر نیز در نهایت باوری است که بین جنگ و صلح انتخاب میکند».
این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«بهتر است مستقیما با مقامات نظامی و شورای امنیت عالی مذاکره انجام شود... باید مقامات اصلی و مخالف برجام به میز مذاکرات بروند، یا مخالفت خود را قطعی کنند و یا شرایط جدید را بپذیرند و در نهایت بین جنگ و صلح یکی را انتخاب کنند. فکر میکنم تنها مقامات ارزشی و میدانی هستند که باید خود مستقیما به مذاکرات بروند.این از عهده وزارت امور خارجه ساخته نیست».
لقب «کاسبان تحریم» واقعا برازنده افراطیون اصلاح طلب است. برای این جماعت ایجاد گشایش اقتصادی برای مردم و بهبود معیشت جامعه اصلا هیچ اهمیتی ندارد. مسئله اصلی برای این طیف، تأمین خواسته های زورگویانه و غارتگرانه آمریکاست.
برای این طیف اصلا اهمیت ندارد که در قلب راکتور هسته ای بتن ریخته شد و غنی سازی 20 درصد متوقف شد و این اقدامات در حوزه های مختلف و از جمله تهیه دارو و تأمین برق اخلال ایجاد کرد.
این طیف معتقد است که باید برای رضایت خاطر آمریکا و تروئیکای اروپا، در صنعت دفاعی و قدرت منطقه ای ایران نیز بتن ریخته شود.
در شرایطی که رژیم اشغالگر اسرائیل، به کودک کشی اعتیاد داشته و همچنین به ترور دانشمندان کشورمان و خرابکاری در تاسیسات هسته ای اقدام کرده است، افراطیون اصلاح طلب مدعی هستند که این ما هستیم که باید به آمریکا تضمین بدهیم که خواستار نابودی این رژیم غاصب و کودک کش و جنایتکار نیستیم.
جریان تندروی اصلاح طلب به دفعات با دوگانه های دروغین از جمله «مذاکره- جنگ»، «هسته ای- معیشت» و...کاسبی کرده است.
همانطور که هسته ای بهانه بود، موشکی و منطقه ای و حقوق بشر و حتی به رسمیت شناختن اسرائیل نیز بهانه است. آمریکا و تروئیکای اروپا با موجودیت کشور مستقل ایران مشکل دارند. این دولت های سلطه گر در پی ان هستند تا منابع ایران را غارت کرده و آن را به لقمه ای راحت الحلقوم بدل کنند.
تنها راه ممکن برای احقاق حقوق مردم ایران در مقابل دولت های سلطه گر غربی، سخن گفتن با زبان زور است. آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن فقط زبان اقتدار را متوجه می شوند.
** اگر دولت میرحسین می آمد زلزله ای به نفع مردم رخ می داد
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «در غیاب هژمونی» نوشت:«تغییر دولتها در این چهار دهه گذشته صرفا در «صورت» رخ داده است؛ چیزی شبیه تغییرات روبنایی. شاید اگر دولت میرحسین موسوی در سال 88 به پیروزی میرسید جدال بین جماعتگرایی و جمهور مردم، از مرز صورتبندیها فراتر رفته و زلزلهای در محتوای سیاستورزی به وجود میآورد. پس بیدلیل نبود که میرحسین موسوی همچون بادام تلخی بود که اصولگرایان حاضر به بلعیدن و هضم آن نبودند و اصلاحطلبان نیز صرفا برای رسیدن به قدرت، تلخی آن را تحمل میکردند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگرچه میرحسین درصدد بود با جمهور مردم به قدرت برسد اما مترصد آن بود که محتوای این صورت را تغییر بدهد. اگر چنین چیزی محقق میشد، جای زیادی برای اصلاحطلبان در دولت او باقی نمیماند و بعید بود بازماندگان راست سنتی و اصولگرایان، دولت او را تا آخر برمیتافتند...احمدینژاد با هژمونی جماعتگرایی روی کار آمد و در طول هشت سال دولتداریاش خواست جماعت را از جماعتگرایان مصادره کند. جدال این دو موجب تضعیف جماعتگرایی شد و به جنگ منافع دامن زد».
روزنامه شرق در این مطلب تصریح کرد:«اگر دولت احمدینژاد جماعتگرایی را تضعیف کرد و آن را از ریخت انداخت، دولت روحانی آخرین تیر ترکش حامیان جمهور مردم بود. او ثابت کرد تا محتوا (اقتصاد) همان دری باشد که بر پاشنه قبلیاش میگردد، چیزی تغییر نخواهد کرد...دولت سیزدهم با ابتکار جماعتگرایان روی کار آمد تا در غیاب جمهور مردم و هژمونی جماعتگرایی، دولتی را پایهگذاری کند که صندوق رأی در آن دیگر نقش اساسی ندارد و با جماعتی هرچند اندک بتوان وضعیت موجود را حفظ کرد».
جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این جریان در «تحریف» ید طولایی دارند. البته وقتی مدیر نجومی بگیر را «ذخیره نظام» نامیده و مفسد گردن کلفت اقتصادی را «کارآفرین برتر» می نامند، اصلا عجیب نیست که «شورش علیه جمهوریت» را هم «زلزله به نفع جمهور» جا بزنند.
در سال 88 دو نامزد شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری- موسوی و کروبی- با دروغ تقلب، رأی مردم را لگدمال کرده و در ادامه با گردن کشی مقابل قانون و امتناع از طی کردن مسیر قانونی اعتراض به نتایج انتخابات، کشور را ماهها دچار آشوب کرده و قطعنامه 1929 را به مردم ایران تحمیل کردند.
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده که اگر در سال 88 دولت میرحسین موسوی روی کار می آمد، زلزله ای به نفع جمهوریت رخ می داد، این ادعا در حالی است که در سال 92 تمامی اعضای ارشد ستاد موسوی تحت عنوان دولت تدبیر و امید روی کار آمدند.
برای نمونه «عباس آخوندی» از اعضای ارشد ستاد میرحسین موسوی، به عنوان وزیر راه و شهرسازی انتخاب شد و زنگنه نیز وزیر نفت شد. نعمت زاده وزیر صمت شد و حسین فریدون و علی ربیعی و محمد شریعتمدار و ...در مناصب ارشد دولتی منصوب شدند.
در حقیقت دولت تدبیر و امید، ترکیب دولت های موسوی و کروبی در صورت پیروزی در انتخابات 88 بود. برای مثال اگر کروبی در سال 88 پیروز می شد، بر فرض «محمدعلی نجفی» از اعضای ارشد دولت وی بود.
اگر بر فرض موسوی در سال 88 در انتخابات پیروز می شد، آخوندی و زنگنه و حسین فریدون و نجفی و نعمت زاده و عیسی کلانتری و...چهارسال زودتر در مناصب ارشد دولتی حضور یافته و 4 سال زودتر شاهد تورم 43 درصدی و افزایش 10 برابری قیمت دلار بودیم.
** اذعان حامیان برجام به لزوم مقابله با سلطه گری آمریکا
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «راهبرد ریشه کنی تحریم ها» به قلم «محسن بهاروند» سفیر ایران در انگلیس نوشت:«زیادهروی دولتهای مختلف امریکا در تحریم، سلاحسازی دلار و سوءاستفاده سیاسی از جایگاه اقتصادی باعث شده است که اعتماد اولیه جهان به این کشور به تدریج تضعیف شود. تقریبا همه به این نتیجه رسیدهاند که در صورت عدم چارهاندیشی برای این معضل همواره ناچار خواهند بود که سلطه، زورگویی، رفتارهای یکجانبه و خودسرانه امریکا را تحمل کنند لذا باید چارهای اندیشید».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با اینحال بسیاری هنوز سعی میکنند متعرض سیستم بینالمللی موجود نشده و با راهحلهای موقت یا بده بستان سیاسی با امریکا منافع کوتاهمدت خود را حفظ کنند. در حالی که طبعا مهار سلطهگری و هژمونی جهانی امریکا با بازی در میدان و قواعد بازی که خود برای حفظ این شکل گرفته است نتیجهبخش نخواهد بود. تغییر در وضعیت فعلی نیازمند عزم و اراده جدی سیاسی کشورهای پیشرو است».
روزنامه اعتماد در این یادداشت تصریح کرد:«سازمان همکاری شانگهای با توجه به وزن اقتصادی و جمعیتی آن میتواند بستر مناسبی برای این کار باشد. ایجاد کانالهای موازی تبادلات ارزی و تجاری همچنین تاسیس بانکهایی که بدون وابستگی به نظام بینالمللی بانکی فعلی کارگزاری تبادلات اقتصادی و تجاری را به عهده بگیرند و در عین حال جانشینی ارز یا ایجاد یک ارز جدید با سبدی از پول ملی همه کشورهای عضو به عنوان معیار سنجش ارزش معاملات و تبادلات تجاری منطقهای راهی امن برای خروج تدریجی از سلطه جهانی امریکا ایجاد خواهد کرد. جهان در حال گذار به سوی چندقطبی شدن است».
رسانه های اصلاح طلب و مقامات ارشد وزارت خارجه پس از آنکه خسارت محض برجام به مردم تحمیل شد، حداقل با شش سال تاخیر تازه به این نتیجه رسیده اند که باید با سلطه گری امریکا مقابله کرد.
در هفته های گذشته «علی خضریان» نماینده مجلس در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «آنچه پیرامون پیوستن ایران به سازمان شانگهای جهت ثبت تجربه ملت ایران باید یاداوری شود، طرح ادعای جناب محمدجواد ظریف است که به منظور پیشبرد اهداف سیاسی جریان غربگرا در نامهای به مسولان نظام مدعی موانع توهمی مانند وضعیت ایران در نسبت با FATF جهت عضویت در این سازمان شده بود». نکته قابل توجه اینجاست که این اظهارنظر نمانیده مجلس از سوی وزیر خارجه سابق تکذیب نشد.
حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی- 29 شهریور- در دیدار با خانواده شهدا گفت: «متأسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی نیز بر موضع خود پافشاری میکردند».
در روزهای گذشته خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشته بود:«عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، مقابله با تحریم های غرب است».