مفهوم شناسی واژه بصیرت در قرآن کریم

قرآن کریم صحیفه نورانی خداست که تمام عصرها انسان ها را به محکم ترین و استوارترین راه ها هدایت می کند، و از آنجا که همه فضایل در قرآن ریشه دارند بصیرت نمونه ای از آن هاست که در پرتو این نور وحیانی چشم دل بینا می گردد

مفهوم شناسی واژه بصیرت در قرآن کریم

مقدمه

قرآن کریم صحیفه نورانی خداست که تمام عصرها انسان ها را به محکم ترین و استوارترین راه ها هدایت می کند، و از آنجا که همه فضایل در قرآن ریشه دارند بصیرت نمونه ای از آن هاست که در پرتو این نور وحیانی چشم دل بینا می گردد. انسان دارای دو جنبه می باشد یکی جنبه ظاهری یا ملکی که خداوند برای دیدن ظواهر بصر را به صورت بالفعل به انسان داده است ودیگری چهره باطنی وملکوتی است که برای دیدن بواطن وشهود و ملکوت نوری را به نام بصیرت در وجود او نهاده هست. و تا آن نوراز قوه به فعلیت در نیایید شهود و ملکوت میسر نخواهد شد. بصیرت شاخص معرفتی ودرون دینی است که هر کس تعقل وتقوی بیشتری داشته باشد بصیرتش نیز بالاتر خواهد بود. با توجه به این که مهمترین طراحی دشمن ضربه زدن به جمهوری اسلامی و دور نگه داشتن جوانان از اسلام و انقلاب، جنگ نرم است بصیرت از عوامل مهم خنثی سازی توطئه های دشمنان می باشد بصیرت قطب نمای شناخت دشمن و فتنه های پیچیده و نوین دشمنان است. جامعه در سایه بصیرت وروشن دلی رو به تکامل و سعادت رفته تا شرایطی فراهم شود در مسیر حق قرار گیرد و زمینه ساز حکومت حق قرار گیرد و زمینه ساز حکومت عدل الهی باشند.

1. مفهوم شناسی بصیرت

1-1. بصیرت در لغت و اصطلاح

در لغت به معنای هوشیاری، بینایی، زیرکی و یقین (معین، 1371، 1 / 546) و قوه و نیرویی که قلب به وسیله آن درک می کند (راغب، 1392، 46)، یا به گفته طبرسی «بینشی است که با آن، واقعیت آن گونه که هست مشاهده می شود» (طبرسی، 1406، 1/430) و در اصطلاح قوه قلبی یا نیروی باطنی است که به نور قدسی روشن گردیده و از پرتو آن صاحب بصیرت حقایق و بواطن اشیاء را می یابد، همانگونه که شخص به وسیله صور و ظواهر اشیاء را می بیند. (ابن منظور، 4/64). بنابراین بصیرت در اصل به معنای علم است اما باید توجه داشت هر علمی بصیرت نیست و هر عالمی بصیر نامیده نمی شود بلکه این واژه نوعی احاطه علمی و آینده نگری را بیان می کند.

2. بصیرت در قرآن

در قرآن کریم، مشتقات «بصر» 148 بار وواژه بصیرت دو بار تکرار شده است. واژه «بصر» در متون اسلامی، گاه در بینایی ظاهری و حسی، گاهی در بینایی عقلی و باطنی به کار می رود (همان، ص372). بصیرت در قرآن به سه معنا آمده است:

2-1. بصیرت به معنای بینایی دل

«وَ ما یستَوِی الْأَعمَی وَ الْبَصِیرُ»(فاطر، 64)؛ «نابینا وبینا یکسان نیستند». مقایسه خوبی و بدی ها، کمالات و کمبودها یکی از بهترین راه های آموزش و تعلیم است (قرائتی، 9/491). ایمان نور است است که در جهان بینی، اعتقاد و عمل و تمم زندگی به انسان روشنایی و آگاهی می دهد. ولی کفر ظلمت و تاریکی است و در آن بینش صحیحی از عالم هستی ، اعتقاد درست و عمل صالح نیست (مکارم شیرازی، 18/229).

2-2. بصیرت به معنای بینای چشم

یکی از بزرگترین مواهب خداست که به انسان کرامت فرموده واو را شایسته تکلیف ومسئولیت قرار داده است «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمشاجٍ نبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً»؛ «انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم ؛ بدین جهت ائ را شنوا و بینا قرار دادی». (طه/125)

از آنجا که ازمایش وتکلیف بدون آگاهی ممکن نیست و انسان با گوش خود اندرزها و آزمایشهای دیگران بهرهه مند شود و با چشم و بینش خود جنبه های گوناگون او را می بیند و به اختیار خود راه و روشی که خواستار آن است بر می گزیند و در پایان آیه ابزار شناخت، چشم و گوش را بیان کرده است. (مکارم شیرازی، 1374، 25 /335).

2-3. بصیرت به معنای بینایی با دلیل و برهان

اگر کسی در دنیا چشم جانش را بر روی حقایق بست در قیامت کور محشور خواهد شد. «قَالَ رَبِّ لِم حشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ کنْتُ بصِیرًا»؛ «می گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی، در حالی که [در دنیا] بینا بودم؟» (طه، 125). این آیه هشدار به رویگردانان حق می باشد، که اگر در دنیا با چشم بصیرت به حقایق نگاه نکنند در آخرت کور محشور می شوند. ودر روایات رها کردن خط اهل بیت یا ترک کردن حج مصداق اعراض از یاد خدا می باشد. (قرائتی/5/404).

3. واژه های معادل بصیرت قرآن در روایات

3-1. بصیرت معادل یقظه

یکی از واژه های معادل بصیرت (یقظه) است در این باره از امام علی (علیه السلام) نقل شده: «الیقظه استبصار» (ری شهری، قرآن و احادیث ، ج 13 ، ص 375)؛ «یقظه بصیرت یافتن است».

3-2. بصیرت معادل نور

دانشمندان مسلمان گاه از بصیرت به نور الهی تعبیر می کنند که به قلب مومن می تابد. (پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، دایره المعارف قرآن کریم / 578). بصیرت به معنی آگاهی و شناخت عمیق و اطمینان بخش و علمی و یقینی و به منزله نوری است که به انسان درک حقایق پشت پرده حوادث را می دهد به گونه ای که راه حق را از باطل تشخیص می دهد بصیر کسی که چشم دل او به نور الهی روشن گشته و از خواس ظاهری خود بهترین وجه استفاده نماید.

«... یجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» «... و برای شما نوری قرار داد که با آن راه روید، وشما را بیامرزد و خدا آمرزنده ومهرورزاست» (حدید/28). خداوند هر که را بخواهد به سوی نور خود هدایت کرده وچشم دلش را به نور معرفت خود روشن می کند که این سعادت جاودان را برای او در پی دارد (طباطبایی، 15 /120).

3-3. فرقان

قرآن در جای دیگر از مفهوم بصیرت با تعبیر فرقان یاد کرده و کسانی را شایسته آن دانسته که تقوی الهی پیشه کنند «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً...» (انفال، 29)؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! اگر خودتان را از مخالفت فرمان خدا حفظ کنید، برای شما جدا کننده حق از باطل قرار می دهد» (انفال، 29). این آیه یکی از مسائل سرنوشت ساز انسان را بیان کرده، در راهی که انسان به سوی پیروزی ها می رود همیشه پرتگاه ها و بیراهه هایی وجود دارد که اگر آن ها را به خوبی نبیند و نشناسد و پرهیز نکند چنان سقوط می کند که اثری از او باقی نماند. در این راه مهم ترین مسأله شناخت حق از باطل، شناخت نیک و بد، دوست و دشمن، شناخت مفید و زیان بخش، شناخت عوامل سعادت و بدبختی است. اگر انسان این را به خوبی بشناسد رسیدن به مقصد برای او آسان است. در بسیاری از این موارد انسان گرفتار اشتباه میشود و باطل را به جای حق می پندارد و دشمن را به جای دوست انتخاب می کند. در اینجا دید و درک نیرومندی لازم است نورانیت و روشن بینی فوق العاده که آیه فوق این دیده و درک را ثمرۀ درخت تقوی می داند (مکارم شیرازی، 7/141). ارتباط بصیرت با عقل و حکمت با توجه به تعابیری که در قرآن برای عقل به کار رفته، عقل را دارای مراتب شعور ، فقه ، ذکر و فکر دانسته اند. و بصیرت به معنای بینش عمیق در مرحله ای بالاتر ازاین ها قراردارد. و بصیرت عقلی است که به نور قدسی منوّر شده وبر برهان نیازی ندارد (سجادی، فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص169). ارتباط میان حکمت و بصیرت، حکمت معنای وسیعی دارد موهبتی الهی به شمار می رود و موجب زیاد شدن بصیرت و تهذیب و تمایز شر از خیر و باطل از حق می شود. در حقیقت می توان بصیرت را درجۀ از حکمت و بالاترین مرتبۀ آن دانست. بصیرت نوعی بکار گیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن است. کسی که دیده بصیرت دارد نگاه هایش به سوی خوبی کشانده شده و از بدی ها دور می شود. دارنده بصیرت و بینش درونی پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد عیب های خود را می جوید و می بیند و از گناهان و خطاهای خود دست بر می دارد او خوب می داند که دیدۀ کور بهتر از دل کور داشتن است. بنابراین دیده خود را از نارواها و گوش خود را از شنیده های باطل بسته، و دل را از گناه و هر چه غیر گناه پاک می کند.

4. جایگاه بصیرت در انقلابی ماندن

در گذر تاریخ، جوامع بشری با شرایطی روبرو شدند که حق و باطل در هم آمیخته بوده و مردم دچار فتنه های بزرگ شده بودند، فتنه هایی که پیامدش انحراف مردم از مسیر حق بود. جوامع اسلامی نیز از این حادثه مصون نماندند. دشمنان اسلام با آمیختن حق و باطل و ایجاد شک و شبهه در دل ها در پی آن بودند که اهداف شوم خود را با دور ساختن جوامع اسلامی از مسیر کمال و به تاراج بردن فکر و فرهنگ اسلامی عملی کنند (خامنه ای، پرتو ولایت بصیرت نافذ) و مکتب اسلام به انسان ها می آموزد که در صحنه های زندگی، حمایتها، دوستی ها، دشمنی ها و موضع گیری ها بر اساس شناخت عمیق و با بصیرت عمل نمایید (ر. ک: مجله حصون، بصیرت دینی و راه های کسب آن). کسانی که اهل بصیرتند همواره به یاری خدا و رسول و ولی او می شتابند آن ها با هر وسیله ای که اقتضا می کند طبق شرایط مکان و زمان یاوران راستین خدا و رسول، ولی و انقلاب هستند و بدون هیچ چشم داشتی و تنها برای رضای خدا و قرب به او به انقلابی ماندن و تلاش برای تداوم آن ادامه می دهند.

اهمیت بصیرت و روشن بینی و درک درست از شرایط و فضای آن، این است که قرآن کریم یکی از ویژگی های پیامبر (ص) و پیروانش راداشتن بینش صحیح در رفتارها وکردارها می داند. خداوند به پیامبرش فرموده است «قلْ هذِهِ سبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی. ..»؛ «بگو این راه من است من وپیروانم، همگان را در عین بصیرت به سوی خدا می خوانیم...». (یوسف، 108) روش رسالت من دعوت جامعه بشر است و بدون استثناء مردم را به توحید خالص و مکتب قرآن دعوت می نمایم و به آنچه دعوت می کنم با بصیرت و شهود هستم و این حقایق را به صورت شهود و بداهت می یابم و جامعه را با برهان قاطع به سوی حقایق آشکار دعوت می کنم (حسینی همدانی، 9/ا146). در این آیه دعوت با بصیرت به سوی ایمان محض و توحید خالص است و در این راه کسانی شرکت دارند که مخلص برای خدا و عالم برای رب العالمین و دارای بصیرت و یقین باشند (موسوی همدانی، 11/379). بصیرت محور همۀ اعمال انسان است و عکس العمل های متفاوت انسان بر اساس بینش و بصیرت او شکل می گیرد. و ارزش و اعتبار او نوع بینش اوست. بصیرت در صورتی حاصل می شود که شنیدن همراه تفکر و دیدن همراه تفکر باشد. با عبرت ها و قواعد و سنت های الهی تطبیق و سنجیده شود در این شرایط به ویژه در هنگام فتنه ها راه از بی راهه شناخته می شود (خامنه ای، پرتو ولایت، بصیرت نافذ دفتر 26). بصیرت قطب نمای حرکت صحیح در اوضاع اجتماعی پیچیده امروز است به گونه ای اگر کسی این قطب نما را نداشته و نقشه خوانی بلد نبود ممکن است ناگهان خود را در محاصره دشمن ببیند اگر بصیرت نباشد احتمال دارد انسان حتی با نیت خوب گمراه شود و در راه بد قدم بگذارد.

5. خاستگاه های بصیرت

5-1. خاستگاه های درونی

نیروی باطنی و درونی که قادر بر تشخیص حق و باطل و خیر و شر می باشد. انسان با الهام خدایی تقوی را از فجور و کار نیک را ار کار زشت تمیز می دهد و اگر بخواهد رستگار شود باید باطن خود را تزکیه کند وآن را با پرورشی صالح بپروراند. «وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تقْوَاهَا»؛ «قسم به جان آدمی و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته * سپس فجور و تقوا «خیر وشرش» را به او الهام کرده است» (شمس، 7-8). بنابراین رستگاری در سایه تهذیب است و اینکه خداوند تمام مقدمات آن را برای انسان فراهم کرده است و درک خوبی و بدی را به او الهام نموده تا با اختیار خود، راه تزکیه نفس را بپیماید. فطرت انسانی خاستگاه بصیرت می باشد.

5-2. خاستگاه های بیرونی

5-2-1. قرآن کریم

بصیرت نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گیری آن است قرآن با ترغیب و بینا کردن دل ها با نور عقل آن هایی را که از این نیرو استفاده نمی کنند کوران واقعی معرفی می کند «أَ فَلَمْ یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بها أَوْ آذان یسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکنْ تعْمَی الْقلُوبُ الَّتی فی الصُّدُورِ»؛ «آیا آنان که در زمین سیر نکردند، تا دل های داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند یا گوش های شنوایی که با آن (ندای حق) را بشنوند؟! چرا که چشم های ظاهر نابینا نمی شوند، بلکه دل هایی که در سینه هاست کور می شود» (حج/26). بنابراین اصرار در لجاجت و دشمنی با حق، انسان را مسخ می کند و او را به جایی می رساند که نه با عقل حقیقت را درک می کند و نه با چشم گوش. بدترین نابینایی، نابینایی دل است که با پند گرفتن بینا نمی شود.

«هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدی وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ»؛ «این قرآن دلیل های بینش آور برای مردم است و رهنمود و رحتمی است برای گروهی که یقین آوردند» (جاثیه/20). قرآن وشریعت بینایی های است یعنی عین بینایی است آن هم نه یک بینایی بلکه بینایی ها، نه در یک بعد بلکه در همه ابعاد زندگی به انسان بینش صحیح می دهد. آیات روشنگر و شریعت بینا کننده انسان را به سوی هدایت می برد و هدایت مایه رحمت پروردگار است. در این آیه بصائر را برای عموم مردم ذکر می کند. هدایت و رحمت را مخصوص کسانی که اهل یقین هستند. هدایت فرع بر یقین و رحمت الهی نیز مولود آن است (مکارم شیرازی، 1374، 21/256).

5-2-2. اسلام

اسلام برای پیروانش خاستگاه بینش و بصیرت می شود. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «إنَّ الله تبارکَوَ تعالی شَرَعَ الإسلامَ وَسهَّل شرائعهُ لِمن وَرَدَهُ، أَعَزَّ أرکانه لِمن حاربَهُ، وجَعَلَهُ عِزّاً لَمَن قَوَلّاهُ... وبصیرَةً لِمن عَزَم»؛ «خداوند متعال شریعت اسلام را مقرر داشته وآبشخورش را برای کسی که بخواهد بدان وارد شود، آسان و هموار ساخت و ارکان آن را در برابر کسی بخواهد با آن بجنگد استوار گردانید و برای کسی که از آن پیروی کند مایه عزت قرارش داد... و برای کسی که مصممّ باشد مایه بصیرت». بنابراین انسان می تواند با بهره گیری از آموزه های عقلی ، قرآنی و اسلامی به بینش و بصیرت در مسیر زندگی برسد و راه رسیدن به رستگاری و تکامل را طی کند.

6. آثار بصیرت

6-1. توحید

از جمله آثار بصیرت شناخت قدرت خدا و آفریده های او می باشد زیرا وقتی انسان به بصیرت دست یافت درک درستی از آفریده های الهی می یابد و از دام تکثرات به وحدت وجودی می رسد در حقیقت تفکر در آیات الهی و دقت و بصیرت موجب می شود تا آدمی به این نتیجه برسد که این همه کثرت جلوه های از یک حقیقت بی کران به نام خداست. «قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّورُ»؛ «...بگونا بیناوبینا مساویند؟! آیا تاریکی ها و نور برابرند...» (رعد/16). اینکه خدا مالک ومدبر عالم است وهر خیر ونیکی از ناحیه اوست وتوانایی بر دفع هر شر وبدی رادارد و وقتی قبول دارید خالق و پروردگار اوست بنابراین هر چه می خواهید باید از او باشد. و همانگونه که نابینا و بینا یکسان نیستند بت ها را نمی توان در کنار «الله» قرار داد. بنابراین کسی که دارای بصیرت باشد کسی را جز خداوند متعال خالق و مدبر جهان هستی نمی داند و اینکه غیر از خدا کسی چیزی از آفریده ها را خلق نکرده تا دچار اشتباه شویم.

6-2. عبرت آموزی

انسانها با فطرت و شخصیت متعادل با نگاهی به رخداد ها و دقت در آن ها به امور و حقایقی دست می یابند که مایه پند و عبرت می شود همانگونه که تاریخ مایه عبرت است هر واقعه ای در زندگی بشر نیز مایه پند و عبرت است آدمی با دقت در این امور می تواند دریابد چه کاری بهتر و چه کاری مفید و سازنده تر است ولی می تواند او را در مسیر آرامش و سعادت دنیوی و اخروی قرار دهد. اهل بصیرت به علت عبرت گیری از هر رخدادی هر تهدیدی را به فرصت تبدیل می کنند و به جای آن که تهدیدات عامل باز دارنده در مسیر شخص و جامعه باشد به یک فرصت بی مانند تبدیل می شود که توانایی و فرصت های وی و جامعه اثر را افزایش می دهد این گونه است که فتنه ها به آزمون های رشد و بالندگی تبدیل می شود و فرصت هایی را به شخص بصیر می دهد. (مقام معظم رهبری، بیانات در دیدار با فرماندهان بسیج سراسر کشور 71/8/27).

«قَدْ کان لَکم آیةٌ فی فِئَتَینِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَأُخرَی کافرَةٌ یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِک لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ»؛ «به چشم خود آن مومنان را دو برابر می دیدند و خدا، هر کس را شایسته بداند و بخواهد، با یاریش، تائید می کند قطعا در این ماجرا برای صاحبان بینش عبرتی است» (آل عمران/13). عبرت نمی گیرند اگر تنها فزونی نفرات و امکانات می توانست کار گشا باشد باید در جنگ بدر ظاهر شده باشد. چون سنت الهی تغییر ندارد اعمال یکسان نتیجه یکسان دارند انسانها بهتر است به جای آنکه خودشان اشتباهات را تجربه کرده و به نتایج تلخ برسند از سرنوست دیگران که وضع مشابهی با آن ها داشتند عبرت گرفته و در تحلیل مناسب شرایط امروزشان استفاده کنند.

6-3. کسب منفعت

حصول منفعت برای نفس آدمی از نتایج بصیرت و ژرف نگری او می باشد اینکه هر رخداد و آیه ای برای این دسته افراد نه تنها ایمان آفرین است بلکه با روشن گری که ایجاد می کند موجب می شود که بهترین بهره را از یک چیز حتی فتنه و بلا ببرند و منافع خویش راافزایش دهند. «قدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِی فَعَلَیها وَ ما أَنَا عَلَیکُمْ بِحَفیظٍ»؛ «در واقع بینش آوری از طرف پروردگارتان بر شما آمد؛ و برای هر کس با بصیرت بنگرد پس به سود خود اوست و هر کس که کور دل باشد پس به زیان اوست و من بر شما نگهبان نیستم» (انعام، 104). مجموعه دلایلی که در زمینه خدا شناسی در قرآن بیان شده، این دلایل، حقیقت را آشکار می سازد و جنبه منطقی دارد آنهایی که به وسیله این دلایل چهرۀ حقیقت را بنگرد به سود خود گام برداشته و کسب منفعت می نمایند. و آن ها همچون نابینایان از مشاهدۀ آن خود را محروم سازند به زیان خود عمل کرده اند. (مکارم شیرازی، 5/389)

6-4. ایمن ماندن از وقوع در شبهات

شناخت امام و رهبر از آثار بصیرت در جنگ و صحنه نبرد است. به تعبیر روایات آخر الزمان دوران ظهور شبهه ها و فتنه هاست در طول تاریخ مسئله اساسی و مهم در جریان مبارزه حق و باطل کمبود بصیرت و معرفت بوده است. اگر انسانی درنیابد که تنها راه سعادت پیروی از ولی خداست در فتنه ها و شبهه ها غرق می شود و نمی تواند حق را از باطل تشخیص دهد. آیةالله خامنه ای ولایت مداری راچنین تعریف می نمایند: «همه اجزای آن به یکدیگر و به محور ومرکز جامعه اسلامی، یعنی ولی متصل باشند واز درون دارای یک ائتلاف باشند» (مظفری، 85). «جوانان عزیز هر چه می توانید در افزایش و عمق بخشیدن به بصیرت خود تلاش کنید و نگذارید دشمنان از بی بصیرتی شما استفاده کنند دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل به جای حقیقت جلوه کند این است که بصیرت اولین وظیفه است که نگذاریم حق و باطل با هم مشتبه شوند (مقام معظم رهبری، بیانات، 1388).

6-5. شناخت دشمن

شناخت دشمن از طریق بصیرت نسبت به دشمن واقعی است که خدعه و نیرنگ استکبار را درک کند و بتواند راه مقابله با آن را به صورت صحیح تشخیص دهد و بر دشمنان غلبه کند. این همه تاکید روی بصیرت به این دلیل است که یکی ملتی که بصیرت دارد آگاهانه حرکت می کنند و قدم بر می دارند و همۀ سلاح های دشمن در مقابل آن ها سرد می شود. ولایت پذیری و پیرو اهل بیت بودن و انس با قرآن، ما را از قرار گرفتن در مسیر فتنه باز می دارد و با این دو راه سعادت بشر در این قرن پر از فتنه و فساد گرچه سخت است است اما میسر خواهد شد (خامنه ای، 3).

6-5-1. تدبر در آموزه های دینی

بر اساس سخنی که شیعه و سنی به تواتر از پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) نقل کرده اند قرآن و عترت پیامبراکرم (صلی الله وعلیه وآله) دو منبع اصیل فهم و بصیرت دینی اند بنابراین سخن قرآن و عترت همواره در کنار یکدیگر خواهند بود و تا هنگامی که مسلمان به قرآن و عترت در حوزه های گوناگون معرفت شناسی، ارزشی و رفتاری پایبند باشند از گمراهی در امان خواهند بود. حقیقت قرآن نزد معصومین (علیه السلام) است و آن ها الگوهای عملی تربیت قرآنی و آنچه در سیره و سخنان پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) آمده است می توان به بصیرت دینی دست یافت و از کجروی ها در امان بود. نخستین گام در بهره بردن از نور هدایت قرآن و باز شدن چشم بصیرت تلاوت و تدبر در آیات قرآن کریم است. خدای تعالی افزون بر تاکید مکرر بر تفکر، تعقل و اندیشه ورزی هدف نزول قرآن را تدبر، تذکر و پندگیری از آن معرفی می کند و مؤمنان را به تدبر در قرآن فرا می خواند. فراوان بودند کسانی که با شنیدن آیه ای از قرآن کریم و اندیشه در آن بصیرت یافته و دگرگون گشته اند. فضیل بن عیاض در آغاز راهزنی بود که همه از او وحشت داشتند شبی از دیوار مردم بالا مرفت آیه زیر را شنید (حدید، 16) این آیه در جان فضیل نفوذ کرد و او را به خود آورد و بیدار ساخت، و گفت: قسم به خدا که وقت آن رسیده است و از همانجا مسیر زندگانیش را عوض کرد و راه عبادت و زهد در پیش گرفت (بروسوی، 9 /365).

6-5-2. تفکر و تعقل

استفاده از تفکر و تعقل در زندگی باعث بدست آوردن و تقویت بصیرت می شود. کسانی که از رویدادهای بیشتر از قوۀ تعقل استفاده می کنند باعث می شود که در رویاروی با حوادث قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیحی داشته باشند. اینکه به محض شنیدن هر خبر یا مطلبی فوراً آن را نمی پذیرد بلکه پیرامون آن می اندیشد و آن را از صافی عقل و اندیشه اش می گذراند و بصیرت و بینایی می یابد. همانگونه که آینده نگری و به کار گیری خرد و فرجام امور باعث بصیرت و بینایی می شود.

6-5-3. تهذیب نفس

نیروی عقل انسان برای درک برخی حقایق آماده است، ولی گاهی انواع امیال و شهوات همچون دود سیاه و غلیظی برابر دیده عقل آشکار می شود. پیداست که در محیط تاریک، انسان نمی تواند چهره حق و باطل را تشخیص دهد. اما اگر این غبار با آب تقوی الهی زدوده شود این دود سیاه از میان می رود و دیدن چهره ی حق آسان است!

وقتی انسان به خدای متعاب متصل شد اعضاء و جوارح او تحت فرمان الهی بود و دل و جان خود را با یاد خدا روشن ساخت خداوند نیز او را در مشکلات و پیشامد ها تنها نخواهد گذاشت و بینش و بصیرت حقیقی به او عطا خواهد کردتا با مدد چشم بصیرت فریب رنگ و لعاب ظاهری را نخورد. بنابراین برای روشن ساختن چراغ بصیرت در وجودمان باید سدی محکم مقابل طوفان هوس کشیده شود. و تقوی همان سد نیرومند است که می توانند طغیان غرایز را در انسان مهار کند. حضرت علی (ع) راجع به نقش تقوی در ایجاد بصیرت می فرماید: همانا تقوی و پروای از خدا داروی درد قلب های شما ، بینا کننده کوری دل های شما، شفا بخش بیماری های بدن های شما، اصلاح کننده تباهی سینه های شما، پاک کنندگی آلودگی جان های شما و روشن بخش ضعف دیدگان شماست (رضی، 189).

نتیجه تقوی، شناخت خویشتن است که انسان را به مقام والای محبوبیت می رساند و این دنیا را با بصیرت کامل می نگرد و راهی را که باید برود با آگاهی و بینش صحیح انتخاب می کند.

6-5-4. نفی وابستگی مادی

عاملی را برای ایجاد روشن بینی و بصیرت دوری از وابستگی به مادیات است و آن زمانی است که نور بصیرت به جای علاقه های مادی در باطن و ضمیر انسان روشن گردد. وابستگی به دنیا باعث غفلت انسان می گردد اگر انسان بتوانند خود را از این قید ها و بندها برهاند دیگر برای او مقام و شهرت، حزب و ثروت معنا نخواهد داشت زیرا انسان با بصیرت ، مظاهر مادی را می بیند و دل نمی بندد.

6-5-5. بهره گیری از ابزار شناخت

یکی از عواملی که انسان را به بینش صحیح می رساند استفاده مطلوب از وسایل و ابزارهای بصیرت می باشد. وسایل مورد نیاز بصیرت شنیدن، نگریستن، اندیشیدن، عبرت گرفتن وقدم برداشتن در راه های روشن است. اینکه انسان هر چیزی را چشم و گوش بسته قبول نکند و اگر چیزی شنید یا حوادثی را دید با دیدۀ عقل و بصیرت به آن ها بنگرد و از نکات آن درس عبرت و پند بگیرد.

7. موانع بصیرت

برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد به گونه ای که با وجود یقین به حقانیت موضوعی آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد از جمله این امور عبارتند:

7-1. دنیا طلبی

از جمله اموری که می تواند سدی محکم در برابر بصیرت ایجاد نمایید دلبستگی به دنیا و لذت های آن است عنصر بصیرت مقوله هنجاری بوده و در راستای شناخت صحیح از جامعه تحقق جامعه مطلوب دینی و به دور ماندن از انحرفات وکژیهای صورت پذیرفته و تنها کسانی که دراین مسیرقادر به حرکت و وصول به حقیقت اند که دل در گرو آرمان های دینی داشته و دنیا و زیبایی های آن را غایت خویش قرار نداده باشند زیرا در صورتی که دنیا هدف آن ها باشد مادیگرایی و دنیا مداری محور تحلیل آن ها می شود. نگاهی به تاریخ نمونه های بسیاری از این گروه افراد را که همچون «عمر سعدها» به خاطر دلبستگی به دنیا چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند به نمایش می گذارد. بنا براین تمام افراد کشور در هر جای که هستند باید بصیرت خود را روز به روز زیاد کنند و نباید اجازه دهند که نیازهای مادی و مسائل کوچک جلوی بصیرت ها را بگیرد. (سخنان رهبری، 71).

7-2. گرفتار شدن به شهوات و لذت ها

هواپرستی همان عشق و علاقۀ افراطی به خواهشهای نفسانی و پیروی از خواسته های خود پرستانه ای است که با نیروی وسواس نفس مطرح می کند، نفس همان شیطان است که زمینه های فریب انسان را فراهم می سازد و در روح و ایمان وی نفوذ می کند. البته وقتی گفته می شود نفس هر نفسی یا ذات نفس نیست چون اسلام قائل به شرارت وجودی انسان و مذموم بودن نفس نیست بلکه منظور نفس اماره و سرکش است که باعث و مانع بصیرت در آدمی می شود (رضوی پور، 1389، 155). «أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هواهُ وَ أَضلَّهُ اللَّهُ علی علْمٍ وَ ختَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بصَرِهِ غشاوَةً فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» (جاثیه، 23)؛ «آیا اطلاع یافتی از کسی که هواسش را معبود خود گرفت؟! وخدا او رااز روی دانشدر گمراهی وا نهاد وبر گوش ودلش مهر نهاده وبر چشمش پرده ای قرار داد؟!وچه کسی بعد از خدا او را راهنمایی می کند؟! آیا غافلید ومتذکر نمی شوید؟!». مراد از هوا پرستی نادیده گرفتن وظیفه و پیروی از غریزه است. با وجود هوا پرستی چشم حقیقت را نمی بیند و گوش حق را نمی شنود دل درک صحیحی ندارد. «الهوی اسَّ المحن»؛ «هواپرستی اساس محنت هاست. (رسولی محلاتی، 2/589).

هوا پرستی سبب مهر خوردن بر گوش و دل است. و نوعی شرک و با اینکه هوس ها در درون است ولی باز تاب هواپرستی در اعمال انسان هویداست. اگر هواپرستی حاکم شد علم از کار آیی می افتد هواپرستی حتی دانشمندان را نیز منحرف می کند (قرائتی، 1383، 10/533). گناه چون غباری بر صفحۀ دل می نشیند و نمی گذارد حقایق بر آیینۀ دل منعکس شود. چشم دل نابینا و تشخیص حق از باطل برای انسان ناممکن می شود و این همان بی بصیرتی است. کفر ورزی و گناه باعث خاموش شدن نور الهی در قلب انسان و کم شدن چشم بصیرت وی می شود. تعبیرهای گوناگون در قرآن حاکی از دل بستن و هدایت ناپذیری آن هاست (جوادی آملی، 1389، 2/227). رویگردانی از آیات الهی، سرسختی در پذیرش ایمان، عدم توجه به قرآن و موارد دیگر به عنوان موانع هدایت پذیری و روشنی چشم بصیرت سخن آمده است (دایرةالمعارف، 1390، 5/580). در حقیقت انسان در آغاز تولد فاقد علم حصولی است و خداوند هم ابزار علم حصولی را به وی می بخشد و هم فطرت او را با الهام از علم حضوری بهره مند می سازد انسانی که از فطرت و شعور درونی خود بهره نبرد و در مسیر شهوات و غرایز نفسانی قرار گیرد و ابزار ادارکی را که باید معارف و اسرار عالم را بشناسد با گناه آلوده شود جایی برای تابش نور هدایت بر آن نمی ماند (جوادی آملی، 1389، 2/231).

نتیجه

بصیرت یکی از آموزه های مهم دینی است که مؤلفه های آن در قرآن و روایات تبیین شده ، چون انسان از آغاز تولد بصیرت ندارد و باید به مرور زمان و با دریافت های خود از محیط اطرافش و با تفکر و جستجو در امور به بصیرت دست یابد.

1. بصیرت به انسان شناخت عمیق از جهان هستی و عالم آخرت می دهد که موجب ارتباط کامل و جامع انسان با آن ها می شود.

2. بصیرت در دنیا موجب می شود که فرد تعادل خود را در سختی ها و مشکلات از دست ندهد و محزون نشود و درکامیابی ها و سعادت ها خودش را گم نکند.

3. بصیرت عامل دشمن شناسی است یکی از مهمترین وظایف مسلمانان، شناخت دشمنان و راه های مقابله با مکر و حیله های آنان است، چرا که اگر انسان در باره دشمن شناخت لازم نداشته باشد چه بسا برای رهایی از او به دشمن دیگری پناه ببرد که در نهایت موجب سرگردانی و شکست خواهد شد، لذا برخورداری از بصیرت در تمام عرصه های زندگی ضروری به نظر می رسد.

منابع

1. قرآن کریم.

2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، تهران، مؤسسۀ تحقیقاتی امیرالمؤمنین، چاپ هفتم، 1383ش.

3. انصاریان، حسین، ترجمه قرآن، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول ، 1383ش.

4. آیتی، عبدالمحمد، ترجمه قرآن، تهران، انتشارات سروش، چاپ چهارم، 1374ش.

5. پژوهشگاه فرهنگ وعلوم اسلامی، دایرةالمعارف قرآن کریم، قم، چاپ سوم ، 1390 ش.

6. تاج الدینی، سید علی بصیرت، تهران، نیروی انتظامی بازرسی کل ، 1389 ش.

7. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ سوم، 1389ش.

8. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تهران، انتشارات لطفی، چاپ اول 1404ق.

9. خامنه ای، سید علی، پرتو ولایت، دفتر بیست وششم، بصیرت نافذ.

10. ولایت، تهران، سازمان تبلیغات، 1370ش.

11. رضوی پور غفار، بصیرت وجنگ نرم، شیراز، انتشارات زرینه، چاپ اول، 1389ش.

12. رضایی اصفهانی وهمکاران، محمد علی، ترجمه قرآن، قم، انتشارات دارالذکر، چاپ اول، 1383ش.

13. طباطبایی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه سیدمحمدباقرموسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین قم، چاپ پنجم، 1374ش.

14. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار چاپ اول، 1362ش.

15. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکزفرهنگی درسهایی ازقرآن، چاپ یازدهم، 1383ش.

16. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن وحدیث، قم، انتشارات دار الحدیث، چاپ اول، 1390ش.

17. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، انتشارات آراد، چاپ اول، 1386ش.

18. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.

19. ترجمه قرآن، قم، انتشارات دار القرآن الکریم، چاپ دوم، 1373ش.

مقالات

20. شعبان سارویی، نقش بصیرت درهدایت انسانها، تهران، معاونت تربیتی وآموزشی سپاه، 1389ش.

21. مظفری، آیت، مبانی بصیرت، حکومت اسلامی ویژه اندیشه وفقه سیاسی اسلام، قم، شماره یک، 1389ش.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان