ماهان شبکه ایرانیان

صفت المتکبر در خداوند به چه معنا است؟!

متکبر به دو معنی آمده است؛ ممدوح که در مورد خداوند به کار می‌رود و آن دارا بودن کبریایی، عظمت، بزرگی و صفات پسندیده فراوان و دیگری نکوهیده و مذموم که در مورد غیر خدا به کار می‌رود به این معنی که افراد کوچک و کم مقدار ادّعای بزرگی کنند و صفاتی را که ندارند به خود نسبت داده و از این که خود را برتر از دیگران ببینند احساس آرامش کنند و از آن جا که عظمت ...

قرآن کریم «تکبر» را از زشت‌ترین صفات و بدترین اعمال و ناپسندترین خصلت‌های انسانی می‌شمارد، صفتی که می‌تواند سرچشمه انواع گناهان و حتّی سرچشمه کفر گردد و آن‌ها که گرفتار چنین صفتی هستند هرگز روی سعادت را نخواهند دید.
صفت «المتکبر» در خداوند به چه معنا است؟!

متکبر به دو معنی آمده است؛ ممدوح که در مورد خداوند به کار می‌رود و آن دارا بودن کبریایی، عظمت، بزرگی و صفات پسندیده فراوان و دیگری نکوهیده و مذموم که در مورد غیر خدا به کار می‌رود به این معنی که افراد کوچک و کم مقدار ادّعای بزرگی کنند و صفاتی را که ندارند به خود نسبت داده و از این که خود را برتر از دیگران ببینند احساس آرامش کنند و از آن جا که عظمت، بزرگی و کبریایی تنها شایسته مقام خدا است این واژه به معنای ممدوحش تنها درباره او به کار می‌رود و هر گاه در غیر خداوند استعمال شود به معنای مذموم خواهد بود.


قرآن کریم «تکبر» را از زشت‌ترین صفات و بدترین اعمال و ناپسندترین خصلت‌های انسانی می‌شمارد، صفتی که می‌تواند سرچشمه انواع گناهان و حتّی سرچشمه کفر گردد و آن‌ها که گرفتار چنین صفتی هستند هرگز روی سعادت را نخواهند دید و راه به سوی قرب خدا پیدا نمی‌کنند بنابراین سالکان الی اللّه قبل از هر چیز باید ریشه خودخواهی و خود برتر بینی را در وجود خود بخشکانند که بزرگ‌ترین مانع راه آن‌ها است. به همین جهت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:


«إحْذَرِ الکبْرَ فَاِنَّهُ رأسُ الطُّغیان ومَعْصیةُ الرَّحمنِ»[1].

از تکبّر بر حذر باش چرا که سرآغاز طغیان‌ها و معصیت و نافرمانی
خداوند رحمان است.

امّا معنای «تَخَلَّقوا باخلاقِ اللّه» این است که آنچه در شأن شما است از ذات مقدّس حق بگیرید او عادل است شما هم در زندگی عدالت را رعایت کنید او ظلم نمی‌کند شما هم ظلم نکنید او اهل تقوی است شما هم با تقوی باشید او دروغ نمی‌گوید شما هم دروغ نگویید موجودی که فقیر است باید داعیه فقر داشته باشد و این کلام مولی علی علیه‌السلام زمزمه او باشد که می‌فرمایند: «مَوْلای یا مَوْلای أَ نْتَ الْغَنِی وَأَ نَا الْفَقِیرُ»[2].


بنابراین اگر داعیه غنی داشته باشد دروغ گفته چرا که خداوند می‌فرماید:

«یا أَیهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللّهَ»[3].

ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا.


اگر متکبر باشد دروغ گفته چون کبریایی و بزرگی مخصوص خدا است او است که «لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ»[4] خداوند چون قیوم و قائم است خواب و غفلت در او راه ندارد ولی بقیه موجودات قائم به او هستند[5] پس معلوم شد بعضی صفات ویژه ذات خداوند می‌باشد و احدی در این صفات با خداوند شریک نیست.


امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: اظهار عزت و بزرگی و کبریایی به منزله دو لباس ویژه خدا است (یعنی چنانچه در لباس مخصوص سلطان کسی حقّ شرکت ندارد در این دو صفت هم هیچ مخلوقی حق شرکت با خدا را ندارد) پس هر کس به یکی از این دو صفت دست اندازد خداوند او را در دوزخ سرنگون می‌فرماید[6].


باز هم از آن حضرت رسیده که فرمود: کبر و بزرگی به منزله لباس مخصوص خداوند است و کسی که تکبر می‌کند در صفت ویژه خداوند با او ستیزه نموده است[7].


زیرا شخص متکبّر در حال تکبّر کردن بندگی خود و این که همه چیزش از خدا است را فراموش کرده و خود را مستقل می‌داند و فرعون وار می‌گوید من بزرگتر و بالاترم.


خلاصه کلام این که انسان می‌تواند به هر یک از صفات خدا که در شأن انسان است و انسان می‌تواند آن صفت را دارا شود متّصف گردد مانند: عفو ـ رحم ـ جود ـ احسان ـ حلم ـ محبّت ـ تقوی_و... بلکه درجات قرب به مقدار شدّت و ضعف ظهور این صفات است لیکن صفت و عظمت و کبریایی از صفات مختصّ خدایی است و هیچ بنده‌ای را نمی‌رسد که خود را به این دو صفت متّصف سازد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:


«وَلَهُ الْکبْرِیاءُ فِی السَّمواتِ وَالْأَرْضِ»[8].

و کبریایی و عظمت در آسمان‌ها و زمین ویژه اوست.


پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند:

انّما الکبریاءُ للّهِ ربِّ العالمین.

کبریا و بزرگی خاص خداوند، پروردگار جهانیان است[9].

 


[1]  غررالحکم : 309 ، حدیث 7122 .

[2]  بحارالأنوار : 91/110 ، باب 32 ، حدیث 15 .

[3]  فاطر 35 : 15 .

[4]  بقره 2 : 255 .

[5]  المیزان : 2/332 ؛ تفسیر نمونه : 2/265 و 264 .

[6]  الکافی : 2/309 ، حدیث 3 . 

[7]  بحارالانوار : 73/214 ، حدیث 4 ؛ میزان الحکمه : 11/5078 ، حدیث 17229 . 

[8]  جاثیه 45 : 37 .

[9]  کافی : 2/349 ، حدیث 6 .

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان