به گزارش خراسان - دخترها و پسرهای زیادی به جلسه خواستگاری به عنوان موقعیتی برای آشنایی بیشتر نگاه میکنند و در جستوجو برای نحوه رسیدن به شناخت دقیقتر، توجه افراد به سوالهایی که باید مطرح شود، جلب شده است. روز به روز افراد دمبخت بیشتری به دنبال سوالهای مناسب و سوالهایی که حداکثر شناخت را برای فرد به دنبال داشته باشد، میگردند. اما نکتهای که این جا وجود دارد این است که نه تنها فرد پرسشگر با سوالاتش به دنبال کسب اطلاعات است بلکه فردی که مورد پرسش هم قرار میگیرد، میتواند با توجه به نوع پرسشهای طرف مقابل به شناخت از او دست پیدا کند. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
چند مثال کاربردی برای شناخت خواستگار براساس سوال هایش
به طور مثال، زمانی که خانواده طرف مقابل با منزل شما تماس میگیرد و قبل از هر چیزی شروع به پرسیدن مشخصات ظاهری از قبیل قد، وزن و رنگ پوست میکند و مدام بر مشخصات ظاهری مد نظرش تاکید میکند، شما میتوانید به راحتی به این درک برسید که با خانوادهای طرف هستید که ظاهر برایشان مهم است و در صورت وصلت باید تلاش زیادی برای آراستگی ظاهری صرف کنید. یا اگر طرف مقابل در جلسه خواستگاری ادعا داشت که تحصیلات شما برایش مهم است، اما وقتی شما از دستاوردهای تحصیلیتان صحبت میکنید تمایل به شنیدن نداشت یا حاضر نبود برای تحصیل شما محدودیتهای موقتی را پذیرا باشد، احتمالا این فرد در بیان ملاکهای ازدواجش صادق نیست.
بدیهی است که کند و کاو در بعضی مسائل مانند جزئیات شغل (ساعات کاری، مرخصیها و نه فقط درآمد) یا مسائل اعتقادی نه تنها نادرست نیست بلکه دانستن جزئیات به شناخت بیشتر و ایجاد تصویر روشنتری از آینده مشترک که منجر به تصمیمگیری بهتر میشود، پسندیده هم هست.
واکاوی مطرح کردن سوالات جنجالی در خواستگاری
تا به این جا درباره موضوعات عادی که به طور معمول در جلسه خواستگاری مطرح میشود، بحث شد، اما همیشه موضوعاتی وجود دارد که پرسیدن و صحبت از آنها موجب تعجب و بروز حس سردرگمی در افراد میشود.
برای مثال موضوعاتی مانند چند همسری یا بچهدار شدن یا نشدن یا فرزند خواندگی و .... برای بررسی این موضوعات مهم است که در ابتدا بدانیم نیت و هدف فرد مقابل از مطرح کردن این سوالات چیست؟ آیا صرفا تلاش میکند با پرسیدن موضوعات جنجالی سر حرف را باز کند که اگر چنین باشد ایرادی ندارد و هر دو طرف با گفتن نظر خود میتوانند به بنیان و ساختار فکری هم پی ببرند، ولی اگر فرد هدف خاصی از پرسیدن این موضوعات دارد، واکنش مناسب این است که مستقیم سوال کنید که آیا شما قصد و برنامهای برای انجام این موضوع دارید؟ آیا این موضوع را به طور کلی قبول دارید و با آن موافق هستید؟ آیا چنان چه اکنون قصد انجام آن را ندارید، ممکن است در آینده به انجام آن متمایل شوید؟ در صورتی که نظرات شما در این موارد خاص با هم همخوانی ندارد بهتر است که آن را در همین ابتدا بدانید و بر اساس آن تصمیمگیری بهتری داشته باشید. درباره موضوعاتی مانند خیانت و پرسیدن واکنش طرف مقابل در برابر آن، خوب است که این واژه را برای هم تعریف و خط قرمزهای خود را روشن کنید تا در آینده به مشکل نخورید. مثلا در روابط کاری یا فامیلی یا فضای مجازی چه خط قرمزهایی دارید و آیا خط قرمزهای شما با هم منطبق است؟
خجالت نکشیدن از مطرح کردن سوالات مهمتان
در نهایت اگر ملاکی برای شما دارای اهمیت است اعم از ظاهری یا اقتصادی، مهم است که فارغ از انگ یا تشویق اجتماعی آن را مطرح کنید، زیرا صداقت در شناخت قبل از ازدواج مهمتر از مطلوب به نظر رسیدن است. هیچ چیز مانند صداقت برای ساختن یک زندگی مشترک ضروری به نظر نمیرسد و نباید از مطرح کردن سوالات مهم، خجالت کشید و در آینده، حسرت خورد که چرا نپرسیدیم.