امروزه استفاده از شبکه های اجتکاعی در بین اکثر افراد طرفداران زیادی را به خود جذب کرده است و در مورد فصل زمستان دلنوشته های زیبایی وجود دارد بنابراین، اگر شما نیز از این دسته افراد هستید بهتر است تا پایان مطلب دلنوشته زمستان همراه ما باشید.
مجموعه ای از دلنوشته برای زمستان
در مورد زمستان جملات ناب با مفاهیم زیباتیی وجود دارد که می توانید در شبکه های اجتماعی نیز از آن استفاده کنید به همین خاطر، در ادامه مطلب مجموعه ای از دل نوشته برای زمستان را گرد آوری کرده ایم و در اختیار شما دوستان عزیز قرار داده ایم تا بتوانید از بین آن ها جملات زیبا و نابی را انتخاب کنید.
دلنوشته های دلنشین و زیبا زمستانه
این روزها
حکایت من و عشق
حکایت زمستان و زردآلوست
وسط سرما و برف و بوران
دلم هوس آغوش کسی را دارد
که نمی آید
که نمی رسد
سوسن درفش
*****
در خیابان راه افتادم
در صورت تمام رهگذرها
دنبال مهربانی گشتم
و
نبود!! ما
کجای دنیایمان
«مهربانی» را گم کردیم
که اینگونه
تمام کوچه هایمان
زمستان است؟؟
*****
گرمم کن
به قدر یک آغوش
هوای نبودنت عجیب سرد است
*****
زمستانمان سرد نیست
هر چقدر هم که می خواهد برف ببارد
تو باید باشی
گرم عاشقی کنیم
تا زمستان را بفهمیم
نباشی
تضاد برف و دستانت را پس چه کسی برایم بسازد؟
مهدیه توکلی
*****
چقدر استقامتشان را دوست دارم
درختان سپید زمستان را می گویم
تن عریان خود را میهمان سردی برف زمستانی کرده اند
و چقدر زیبا و با شکوه اند این برهنگان سرما زده…
*****
برگ می افتد و درخت می تکاند دیروزش را
شاخه می فهمد عریانی را
و زمستان، پهن کرده است بساطش را در شهر
کودکی لبخندش را می پاشد روی یخ های زمین
و به آدم برفی می گوید: باز سلام
*****
من عاشق زمستانم
عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام آرام راه می روی که سُر نخوری
که گونه هایت از سرما سرخ شده است
سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای
دست هایت در جیبت به هم مچاله شده
معصومانه به زمین خیره ای
چه قدر دوست داشتنی شده ای
حرفم را پس می گیرم
من عاشق زمستان نیستم
عاشق توام!
*****
زمستان می آید تا به بهانه ی سرمایش،
با آغوش های گرم
جبران کنیم کمبود عاطفه ی اهالی این دیار را
*****
زمستان است
و من می خواهم تو را به دنج ترین کافه دنیا دعوت کنم
تا در گوش ات قصه هزار و یک شب نجوا کنم
*****
متن ناب کوتاه در مورد زمستان با مفاهیم دلنشین
سرد است هوا
بیرون اگر می روی
دست های مرا هم با خودت ببر
برف ببارد یا باران
برای من زمستانی را آرزو کن که کوچه هایش پر از برف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا
*****
شکوفه های انار را ببین
در برف زمستان!
دور از تو
فقط بید،
مجنون نیست
شمس لنگرودی
*****
زمستان،
می تواند زیبا ترین فصل تقویم باشد
وقتی سرما می گیردم وَ بعد
توی تنور آغوشت گرم می شوم
وقتی شب های سیاه و طولانی
من باشم
و
تو باشی
و
پرده ی اتاق،
که از غروب تا صبح کشیده می ماند
*****
دلم تنگ می شود گاهی
برای یک دوستت دارم ساده
دو فنجان قهوه ی تلخ
سه روز تعطیلی در زمستان
چهار خنده ی بلند
و پنج انگشتِ دوست داشتنی
*****
زمستان بود وُ
برف بود وُ
سرما بود
زمستانی که جز خاطراتِ محوِ تو
دلم گرمِ هیچ ردپایی نبود
نیکی فیروزکوهی
*****
کاش آدم ها مثل فصل ها بودند..
زمستان که مى شدند
سرد که مى شدند
مى رفتند..
بهار ى مى شدند
تازه مى شدند..
گرم مى شدند
بر مى گشتند..
*****
زمستان که بیاید
اوضاع بهتر میشود
کسی به دو عاشق که از سرما
هم دیگر را بغل کرده اند
کاری ندارد
*****
دلنوشته برای زمستان با مفاهیم زیبا
دلم تنگِ تو بود
که پاییز را عاشقانه سرودم.
و حالا به اندازه ی
تمام روزهای زمستان
اتاقم گرم است!
******
مـن این صحنه را
از بچگی دوست داشتهاَم
زنی کہ در پاییـز
برای مَردی در زمستان
شال گردن می بافد ….
*****
برای من
مثل آخرین قطره ی آب میمانی
برای قمقمه ها
و تو چه میدانی
بر سر هویت گلدانها
چه میآید
بدون داشتن حتی
یک شاخه ی گل
تو
با رفتن
جفت میشوی..
زمستان یک سرو
از افتادن آخرین برگ
آغاز میشود …
*****
تابستان که بود
جان از هر چه می کندم
که هوای ِ تو را داشته باشد
این آغوش حالا زمستان شده
هر چه تن می کنم
نکند کم شود
ان چه از دمای ِ تو
درمن جا مانده…
*****
دلم تنگ میشود گاهی
برای یک دوستت دارم ساده
دو فنجان قهوه ی تلخ
سه روز تعطیلی در زمستان
چهار خنده ی بلند
و پنج انگشتِ دوست داشتنی
*****
عشق من به تو
اگر پرنده بود…
نه چکاوک
نه کبوتران جلد
و نه حتی مرغان مهاجر
که میروند و باز میگردند
*****
عشق من به تو
گنجشکی تنهاست!
که در زمستان چشم هایت
پشتِ پنجره ای برف آلود و سرد
دست هایت را
همان گونه نظارهگر است.
*****
تمامِ این پاییز را
صرف جمع آوری کلمه خواهم کرد
که وقتی زمستان رسید
طولانیترین قصیدهی عاشقانه را برایت بنویسم…
*****
چند ساعت ان طرفتر
روسریات را برداشتهای
بهار در ریههایم قدم می زند
سنگفرشها پاهایت را بوسه باران میکنند
دل زمین میلرزد
من خانهام را روی فعالترین گسل دنیا ساختهام
چرا هیچ کس نتوانست رفتار لبهایت را پیشگویی کند؟
زمستان به موهایم رسوخ کرده
من با دستهایی که پس لرزههایت رهایشان نمی کند
از تو می نویسم.
*****
امیدواریم مطالعه متن های گفته شده نهایت بهراه را برده باشید شما دوستان عزیز در صورت تمایل با کلیک بر روی متن زیبا می توانید جملات ناب با مفاهیم دلنشینی را مطالعه کنید و در صورت تمایل در شبکه هاس اجتماعی از آن استفاده کنید.