نماگرهای اصلی تالار شیشهای سعادتآباد در روز سهشنبه عمدتا قرمزپوش شدند. هرچند انتظار میرفت در این روز معاملاتی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران تا حدودی به تثبیت برسد؛ اما تشدید فشار فروش در جریان معاملات، فضایی به عرضاندام متقاضیان نداد و در نهایت خریداران مغلوب فروشندگان شدند.
در این روز معاملاتی شاخصهای اصلی از سوی فروشندگان تحت فشار قرار داشتند و هریک بهطور مجزا با کاهش چندهزار واحدی مواجه بودند. انعکاس این رفتار معاملهگران را میتوان در آمار و ارقام بهخوبی مشاهده کرد. در شرایطی که از ابتدای بهمنماه سالجاری تاکنون رقمی بالغ بر 8هزار و 583میلیارد تومان خروج پول از سوی سرمایهگذاران حقیقی به ثبت رسیده و مشاهده میشود که بهطور میانگین روزانه 505میلیارد تومان فرار سرمایه از بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است؛ اما شاهد کاهش انگیزه سهامداران در حوزه فروش نیستیم. نیمنگاهی به وضعیت صندوقهای سرمایهگذاری (درآمد ثابت، مختلط و سهامی) حاکی از این است که دیروز 35میلیارد تومان ورود و روز دوشنبه 74میلیارد تومان خروج در کلیت صندوقها به ثبت رسیده است.
همسویی بورس و صندوقها
حال قیمت سهام شرکتها در سطوحی حتی کمتر از ارزش ذاتی در حال نوسان است؛ موضوعی که بهطور سنتی میتواند سیگنال ارزندگی قیمت سهام شرکتها را به معاملهگران و حتی فعالان سایر بازارهای مالی ارسال کند. اما آنچه پیداست، اغلب سرمایهگذاران چندان واکنش مثبتی به این مهم از خود نشان نمیدهند و عمدتا شناسایی سود را در دستور کار معاملاتی خود قرار میدهند. چرایی این مهم نیز دقیقا به رفتار سیاستگذار در اقتصاد کلان کشور بازمیگردد. در حالی که رئیس کل بانکمرکزی با دستورالعملی خلقالساعه، سیاستی از پیش شکستخورده را در حوزه نرخگذاری طی فرآیند اجرای قوانین و مقررات لحاظ کرد و خروجی چنین تصمیمی توزیع رانت برای قشری از ذینفعان و تحمیل خسارت برای دیگر سرمایهگذاران شد، دقیقا اینجاست که دیگر انگیزهای برای معاملهگر در جریان خرید و فروش سهام نخواهد ماند.
به هر ترتیب، فارغ از شوک نیمایی به صنایع کامودیتیمحور بورس تهران، مداخلات شورای رقابت در جریان نرخگذاری صنعت خودرو، ابهامات متعدد در چگونگی تصویب بودجه سال 1402 و تدوین برنامه هفتم توسعه اقتصادی که همگی روند دادوستدها در بازار سهام را بارها با تشنج مواجه کردهاند، حال مشاهده میشود که عمده سرمایهگذاران، بهخصوص حقیقیها، رمقی برای انجام معاملات در تالار شیشهای ندارند. در این میان صندوقهای سرمایهگذاری که در زمان اوجگیری ریسک در فضای اقتصاد کشور مامن جذب نقدینگی بودند، مدتی میشود که با خروج سرمایهگذاران مواجهاند. دقیقا میتوان به این نکته اذعان کرد که از 12بهمنماه تاکنون صندوقها با رکود همراه بودند و وزن خروج سرمایهگذاران از صندوقهای سرمایهگذاری در ترازوی ورود و خروج بیشتر ارزیابی میشود. به عبارتی اکنون واحدهای صندوقها نیز دیگر مانند گذشته پناهگاه جذب پول سرگردان نیستند؛ چرا که با وجود تورم 50درصدی معاملهگران عمدتا سرمایهگذاری در صندوقها را با توجه به عملکرد چند وقت اخیر، مطلوب ارزیابی نمیکنند.
به این ترتیب خروج نقدینگی بهطور روزانه از بورس تهران و مکمل این مهم فرار سرمایه از صندوقهای سرمایهگذاری در جای خود میتواند سیگنال تشدید نقدینگی را در کلیت فضای اقتصاد کشور به فعالان بازارهای مالی ارسال کند. در شرایطی که پول سرگردان مامنی ندارد و سیاستگذار با اتخاذ قوانین و مقرراتی نظیر تثبیت نرخ نیما در رقم 28هزار و 500تومان مانع یکسانسازی نرخها و بازگشت آرامش به معاملات میشود، بنابراین طبیعی است صاحبان نقدینگی صرفا به دنبال نوسانگیری باشند. از آنجا که فقط از بورس تهران طی ماه جاری روزانه بهطور میانگین 505میلیارد تومان پول حقیقی خارج شده و صندوقهای سرمایهگذاری نیز شرایطی مشابه را در فرار پول تجربه میکنند، تزریق بخش عمده منابع مالی به بازارهایی مانند ارز و سکه در راستای کسب بازدهی دور از انتظار نیست.
تردید معاملهگران
حال فاصله نرخ نیما با قیمت اسکناس آمریکایی در بازار آزاد به رقم 7/ 60درصد رسیده است و همچنان حاشیه سود شرکتها زیر تیغ سیاستگذار قرار دارد. در این شرایط که بخشی از معاملهگران بورسی با زیان هنگفت مواجه شدند، شناسایی سود نمیتواند بهعنوان راهبردی صحیح از سوی کارشناسان بازار سرمایه در نظر گرفته شود؛ اما ماندگاری در سهم هم نمیتواند مصونیتی برای مانده سرمایه معاملهگران ایجاد کند. این دوراهی بیشک میتواند شرایط را برای معاملهگران نسبت به گذشته سخت کند؛ زیرا در شرایطی که فعالان سایر بازارهای مالی با افزایش بازدهی همراه هستند، سرمایهگذاران بورسی با دشوارترین حالت ممکن دست به جابهجایی سهام میزنند. در این میان سیاستگذار نیز با اظهارات متعدد و مقررات بیپایه در واقع دستاندازهایی را در مسیر سوددهی شرکتها ایجاد میکند؛ رفتاری که مشابه آن در هیچیک از بازارهای مالی موازی وجود ندارد.
بیتوجهی به حرفدرمانی
در باب اظهارات اخیر سکاندار بانکمرکزی که اخیرا صورت گرفت هم مشاهده میشود که سیگنال مثبتی به بازار سرمایه ارسال نشد و معاملهگران همچنان با ریسکهای قبلی در جریان معاملات همراه هستند. اما سفر رئیس دولت به چین موضوع دیگری است که میتواند در صورتی که دستاوردهایی را به همراه داشته باشد، مثبت ارزیابی شود. همراهی وزیرانی نظیر اقتصاد، نفت، راه، کشاورزی و صمت و رئیس بانکمرکزی نکته حائز اهمیت این سفر است. باید دید در ادامه مجموع توافقات میتواند فضای اقتصادی را بهبود بخشد و اساسا پس از اظهارنظر رئیس دولت چین در خصوص جزایر سهگانه، پکن به دنبال عادیسازی روابط خواهد بود یا خیر.
برندگان و بازندگان اسفندماه
به هر ترتیب شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با فرض تثبیت شرایط فعلی نظیر قوانین و مقررات، ریسکهای سیستماتیک و... به باور برخی از فعالان تا پایان سال نمیتواند سقف تاریخی گذشته خود را بازپس بگیرد؛ مگر اینکه با بروز توافق سیاسی یا محرکی جدی در فضای اقتصادی شرایط تا حدودی تعدیل شود. به هر روی آنچه پیداست با توجه به اینکه کمتر از یکماه معاملاتی تا پایان سالجاری زمان باقی است، احتمالا تشدید فشار فروش از جانب صندوقهایی نظیر بازنشستگی و هلدینگها در بازار سهام را شاهد باشیم. در این شرایط که احتمالا در پی عرضه سهام در راستای شناسایی سود و پرداخت معوقات، پاداش، عیدی و... صورت میپذیرد طبعا میتوان شاهد تعمیق فشار فروش و افت نماگرهای بورسی بود.
برخی از معاملهگران با همراهی جریان فروش به نوعی به تشدید نزول قیمت سهام دامن میزنند و برخی دیگر با بهرهبرداری از فرصت خرید به استقبال کسب سود در ماههای ابتدایی سال 1402 خواهند رفت. نباید فراموش کرد که نرخ کالاهای اساسی در بازارهای جهانی همچنان در سطوح ارزنده قرار دارد و شرایط بهمنظور مطابقت نرخهای داخلی با بازارهای جهانی هموار است. در صورتی که شاهد سیگنال مثبت از پکن به تهران باشیم و از سویی سیاستگذار نیز به دنبال رفع موانع پیشروی معاملهگران بورسی در حوزه سیاست تثبیتی و تعدیل اعداد و ارقام ذکرشده در بودجه باشد، میتوان انتظار داشت که بازار سهام هم رفتهرفته به سمت انعکاس تورم در نرخها و جبران عقبماندگی از سایر بازارهای مالی حرکت کند.