رضا ملاحسینی اردکانی فعال میراث فرهنگی معتقد است مساله بافت تاریخی یزد فراتر از سیل است و ما باید نگاه کلانتری نسبت به آن داشته باشیم، زیرا بافتهای تاریخی نه تنها در یزد و اردکان و میبد بلکه در تمام ایران با مجموعه مسائلی درگیرند که وجه مشترک آنهاست. او در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» با اشاره به اینکه بخشی از این مشکلات کالبدی هستند و بخش دیگر زیرساختی، اضافه میکند: در گزارشهای مطبوعاتی عموما به بخش کالبدی توجه میشود، به این معنا که خبرهای مرتبط با تخریب یک بنا یا مجموعه بنا مورد توجه قرار میگیرند. با این حال زمانی که از بافت تاریخی صحبت میکنیم منظورمان یک مجموعه بناست. به عنوان مثال در بافت تاریخی یزد حداقل 1500 بنا داریم که هر کدام مسائل خاص خودشان را دارند.
این فعال میراث فرهنگی با اشاره به اینکه میان بافت تاریخی و بنای تاریخی تفاوتهای جدی وجود دارد، ادامه میدهد: در بنای تاریخی زندگی جریان ندارد در حالی که در بافت تاریخی مردم زندگی میکنند و مستقیما با روزمره و زندگی آنها ارتباط دارد، همین موضوع سبب پیچیدگیهایی در بافت تاریخی میشود. او با برشمردن انواع تخریب در بافت تاریخی میگوید: بخشی از تخریب به شکل شخصی توسط ساکنان اتفاق میافتد. در این وضعیت مالک خانهای که در این بافت قرار گرفته، عنوان میکند، ملک اوست و اختیارش را دارد و میتواند تغییراتی در آن دهد. در شکل دوم تخریب به واسطه عدمتوجه و رسیدگی اتفاق میافتد و شکل دیگر تخریب به شکل سازمان یافته است که مشابه آن را در بحثهایی که درباره بافت تاریخی شیراز وجود دارد میبینیم.
چرا بازسازی در بافت تاریخی گاهی دچار مشکل میشود؟ ملاحسینی در این باره توضیح میدهد: یکی از عوامل که باعث میشود پس از تخریب بازسازی دشوار باشد به نداشتن مالک یا مجهولالمالک بودن برمیگردد، ضمن اینکه در مقابل آن در مواردی ما چند مالک داریم. چالشهای حقوقی مرتبط با این دو موضوع بلای جان بافت شده است. به عنوان مثال زمانی که مالک فوت میکند به یکباره 10 وارث و حتی در مواردی 50 وارث پیدا میکند، بنابراین اگر حتی یکی از مالکان بخواهد سرمایهگذاری و بازسازی کند با چالش حقوقی مواجه میشود، همین موضوع باعث میشود در این بناها سرمایهگذاری نداشته باشیم، همچنان که در سیل سال گذشته برخی بناها دچار آسیب شدند و امکان بازسازی آنها به واسطه همین مشکل از بین رفته است. او با بیان اینکه زمانی که از بافت تاریخی یزد صحبت میکنیم، منظورمان یک بافت با مساحت چند هکتاری است، اضافه میکند: همه بافت تاریخی یزد مسیر گردشگری نیست، اغلب گردشگران در دو یا سه مسیر تردد میکنند و در سایر محلات ساکنان زندگی میکنند که گردشگری هم در آنها جریان ندارد و عدمتوجه به این بخش در مواردی به تخریب میانجامد.
این فعال حوزه میراث فرهنگی ادامه میدهد: سبک زندگی مردم دچار تغییراتی شده که اثر آن را در معماری خانهها میبینیم. بسیاری از مردم ترجیح میدهند که ماشینشان را جلوی خانه پارک کنند، اما کسی که ساکن کوچه پسکوچههای بافت است از چنین امکانی برخوردار نیست. علاوه بر آن خدمات شهری مانند آتشنشانی یا حتی جمعآوری زباله در این منطقه به دشواری انجام میشود، در واقع بیتوجهی به نیاز کسانی که ساکن این مناطق هستند باعث میشود آنها موافق تخریب بخشی از بافت برای اختصاص فضایی برای پارکینگ و... باشند. به گفته ملاحسینی در بافتهای تاریخی گاهی بنا از بیرون دست نخورده است در حالی که در داخل آن مداخلههای جدی بر اساس سبک جدید زندگی برای رفع نیاز ساکنان صورت گرفته است. او میگوید: این بخش از تخریبها معمولا در گزارشهای خبری نمیآید هر چند در بلندمدت بافت را تحتتاثیر خود قرار میدهد. این فعال میراث فرهنگی یزد با اشاره به اینکه در بخشهایی از بافت تاریخی که به مکانهای گردشگری بدل شدهاند تخریب کمتر است، اضافه میکند: با این حال در این مناطق شاهد تغییر کاربری هستیم که روح بافت را از بین میبرد. ما معتقدیم بافت تاریخی کالبد دارد و زنده است ولی زمانی که بنا تبدیل به رستوران، کافه یا گالری میشود عملا زندگی در آن شکل مصنوعی پیدا میکند. این موضوع یکی از چالشهایی است که اگر به شکل بیرویه و بدون برنامه صورت گیرد به بافت صدمه میزند هر چند کمتر به آن توجه میشود.
تخریب سازمانیافته بافت تاریخی برای خدماترسانی به سایر بخشها از دیگر مواردی است که ملاحسینی از آن نام میبرد و میگوید: تخریبهایی که به بهانه توسعه صورت میگیرد نیز باعث میشود این مناطق با چالش مواجه شده و دامنه تخریب در آنها بالا باشد. زمانی که مالک خانهای در بافت فوت میکند یا ساکنان یک خانه برای دریافت خدمات به محلههای دیگر نقل مکان میکنند، خانههای درون بافت یا متروکه میشوند یا در اختیار مستاجرانی قرار میگیرند که اغلب بومی آن منطقه نیستند. ملاحسینی درباره تبعات این پدیده توضیح میدهد: ساکنان جدید یا بومی آن محله نیستند یا از شهر و کشور دیگری مهاجرت کردهاند که همین موضوع برای بافتهای سنتی یک چالش جدی است. اتباع کشورهای دیگر یا مهاجران صنعتی که از شهرهای دیگر ساکن بافت شدهاند اغلب با فرهنگ آن جغرافیا آشنا نیستند و با آن کالبد، روحیهشان سازگار نیست که همین موضوع چالش اجتماعی در این مناطق ایجاد میکند. در گذشته در بافت افرادی ساکن بودند که همدیگر را میشناختند و مراوداتی با هم داشتند، در حالی که امروز شاهد گسست اجتماعی در این مناطق هستیم و همسایهها با هم آشنا نیستند و همین موضوع به بروز ناامنی منجر شده و مسائل متعددی را برای ساکنان ایجاد کرده است.
به گفته این فعال میراث فرهنگی بحث دیگری که به کالبد بافت تاریخی برمیگردد این است که معمولا برای این مناطق برنامهریزی وجود ندارد که همین موضوع باعث شده در بافت تاریخی یزد شاهد صدمات بالا به واسطه سیل باشیم. او اضافه میکند: علاوه بر این ما با چالش فاضلاب مواجه هستیم. در یزد مسیر قنات زارچ را پاکسازی و فاضلاب را مسدود کردند، ولی این اتفاق برای بقیه قناتها نیفتاده است. با این حال برخی مقنیها با توجه به حجم فاضلاب و گازهای مرتبط با آن درباره انفجار هشدار میدهند. علاوه بر آن خشک شدن قناتها باعث فروریزش در بافت میشود در حالی که اگر فاضلاب وارد قنات شود، ضوابط بافت تاریخی رعایت نشده است. او با بیان اینکه در تمام مناطق یزد شبکه فاضلاب وجود دارد و بافت تاریخی از آن مستثناست، میافزاید: علاوه بر آن در دو سوی یک خیابان که یک طرف بافت تاریخی است شما جز با خشت نمیتوانید خانه بسازید، در حالی که در خارج از بافت و سوی دیگر خیابان طبق آییننامههای شهرداری و نظام مهندسی حق استفاده از خشت را برای ایمنی ندارید. همین موضوع سبب میشود ساکنان بافت احساس تبعیض کرده و در نهایت به سمت بازسازی بروند.
ملاحسینی معتقد است وضعیت بافت تاریخی یزد نسبت به سایر بافتهای تاریخی که ثبت جهانی نشدهاند بهتر است. او میگوید: به واسطه ثبت جهانی رسیدگی بیشتری به این بافت میشود که سایر شهرها که دارای بافت تاریخی هستند از آن بیبهرهاند. با این حال حفاظت از این بافتها نیازمند بودجه و برنامه است تا بتوان هم موضوع ایمنسازی را در آنها پیگیری و هم با رفع نیازهای اهالی و ساکنان، آنها را به حفاظت از خانههایشان تشویق کرد.