ماهان شبکه ایرانیان

«دنیای‌اقتصاد» ابهامات در مورد کریدور صادراتی هند به اروپا را شفاف‌سازی کرد

کریدور جدید زیر ذره‌بین

شماره روزنامه: ۵۸۲۶ تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۰۶/۲۷ ...

 توافق بر سر کریدور جدید که هند را از طریق کشورهای عربی و رژیم اسرائیل به اروپا متصل می‌کند، باعث ایجاد سوالاتی در بین افراد علاقه‌مند به حوزه تجارت شده‌است.

از زمان اعلام توافق بر این مسیر در اجلاس سران20، بسیاری با تاکید بر اینکه انتقال کالاهای هندی از این کریدور بسیار زمانبر است و مسیر ایران به هیچ‌وجه قابل جایگزین‌کردن نیست، به انتقاد از این توافق پرداختند. همچنین برخی معتقدند که گران‌‌‌‌‌‌تر تمام‌شدن انتقال کالا، به‌زودی هندی‌ها را از استفاده از این مسیر ترانزیتی منصرف خواهد کرد.

واقعیت آن است که برخی از علاقه‌مندان به حوزه تجارت و حتی متخصصان این حوزه، در تحلیل هزینه-فایده این پروژه، به تصویر کوچک‌تر به‌جای تصویر بزرگ تاکید می‌کنند؛ در واقع توافق بر سر این کریدور جدید یکی از نشانه‌ها از تغییر نگاه کشورهای غربی به مقوله تجارت است. همچنین با درنظر گرقتن چالش‌ها و ریسک‌های بلندمدت در تحلیل هزینه-فایده این پروژه مشخص می‌شود این مساله که پروژه کریدور توجیه اقتصادی ندارد، چندان دقیق نیست.

تجارت با دوستان

سیاست تجاری آمریکا در حال تغییر است. چند سال‌قبل زمانی‌که رئیس‌جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ، جنگ تجاری با چین را در دستور کار قرار داد، برخی گمان کردند که این تقابل تعرفه‌‌‌‌‌‌ای بخشی از سیاست‌های کوتاه‌مدت رئیس‌جمهور سابق است. حالا اما سه سال‌پس از خروج ترامپ از کاخ‌سفید، به‌نظر می‌رسد که بایدن گرچه شاید با تاکتیک‌های ترامپ چندان موافق نبوده، اما در لزوم تغییر سیاست‌های تجاری این کشور اختلافی با او ندارد. در سال‌های اخیر دلایل متعددی باعث شده‌است که تجارت آزاد، آنطور که سال‌ها تبلیغ می‌‌‌‌‌‌شد، دیگر در دستور کار کشورهای غربی نباشد. شاید مهم‌ترین دلیلی که کشورها را به لحاظ‌کردن تبصره ‌بر تجارت آزاد ترغیب کرد، مساله جنگ روسیه و اوکراین بود. نگرانی از وقایعی مانند جنگ روسیه و اوکراین و تمایل دنیای غرب به کنترل بیشتر چین باعث شده‌است تا «تجارت با دوستان» جایگزین «تجارت آزاد» شود.

در سال‌های اخیر اصطلاح «تجارت با دوستان» (Friendshoring) در محافل علمی مورد‌توجه قرارگرفته‌است. معنای ساده این اصطلاح آن است که در تجارت، دوستان سیاسی باید در اولویت قرار گیرند. تغییر مسیر آمریکا به سمت تجارت با دوستان و پیروی احتمالی اروپایی‌ها از این مسیر می‌تواند به این معنی باشد که ‌بار دیگر بلوک‌های تجاری تشکیل خواهند شد، اما ارتباط این تغییر مسیر با کریدور هند-کشورهای عربی- اروپا چیست؟

بر اساس شواهد آمریکا به دو دلیل مشخص اقدام به تسهیل این توافق کرده‌است. دلیل اول آن است که آمریکا تمایل دارد تا تمرکز خود را بر جنوب‌شرق آسیا معطوف کند، بنابراین حفظ ثبات بلندمدت در منطقه خاورمیانه، بدون دخالت مستقیم آمریکا ضروری به‌نظر می‌رسد. ایجاد منفعت مشترک اقتصادی میان کشورهای عربی و رژیم اسرائیل می‌تواند این روند را سرعت بخشیده و در عین‌حال تحکیم کند.

دلیل دوم آن است که آمریکا تمایل دارد در بازار اتحادیه اروپا رقیبی جدی برای چین پیدا کند. برای این منظور هند گزینه مناسبی به‌نظر می‌رسد زیرا بر اساس تخمین‌ها به‌زودی هند یکی از سه اقتصاد بزرگ جهان خواهد شد، در نتیجه کمک به احداث یک مسیر پایدار برای صادرات کالاهای هندی به اروپا، برای آمریکا امری ضروری است؛ در واقع آمریکا تلاش دارد تا در فاز‌اول کشورهای دوست را به‌هم نزدیک کرده، بین آنها منافع اقتصادی مشترک ایجاد کند تا در فاز‌بعدی با ایجاد یک بلوک تجاری، مبادلات تجاری بین کشورهای دوست افزایش پیدا کند.

در کنار همه این‌ها احداث این کریدور جدید اثراتی بر منطقه خاورمیانه خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که برخی از کشورهای منطقه با هم دچار تضاد منافع بیشتری شوند. به‌عنوان مثال زمانی‌که هند تصمیم می‌گیرد تا به‌جای ایران از مسیر کشورهای عربی کالاهای خود را به اروپا صادر کند، تنها شانس ایران برای استفاده از منافع ناشی از ترانزیت، مسیر چین به اروپا است، بااین‌حال در سال‌های گذشته ترکیه تمام توان خود را به‌کار بسته تا با نفوذ در منطقه آسیای‌میانه و قفقاز، یک مسیر جدید را به چین پیشنهاد دهد. این مسیر به دلیل هزینه پایین‌تر و امنیت بیشتر همواره یکی از گزینه‌های چین بوده، اما دلایل دیگری وجود دارد که چین استفاده از مسیر ایران را نیز در دستور کار قرار دهد. با توافق بر سر کریدور هند- کشورهای عربی- اروپا و دور خوردن ایران و ترکیه دراین مسیر، حالا رقابت این دو کشور برای استفاده از منافع ترانزیت کالاهای چینی به اروپا افزایش خواهد یافت.

کشور دیگری که در همین رابطه با ایران دچار تضاد منافع خواهد شد، عراق است. این کشور تمایل دارد تا خود را در مسیر کریدورهای شمال-جنوب (به‌جای شرق به غرب) تعریف کند، به‌همین‌دلیل مسیر عراق هم به‌زودی به‌عنوان جایگزینی برای ایران ارزیابی خواهد شد. دقیقا به همین دلیل بود که چندی پیش نخست‌وزیر عراق تاکید کرد در صورت اتصال راه‌آهن ایران به عراق، از این خط‌آهن فقط برای انتقال مسافر استفاده خواهد شد و کالایی از این مسیر حمل نخواهد شد. البته عراق برای اتصال خلیج‌فارس به شمال با چالش‌های جدی مواجه است که مهم‌ترین آنها بحث نبود امنیت در مرزهای عراق است، بااین‌حال دیر یا زود مشکلات امنیتی عراق بهبود خواهد یافت و آن زمان ایران با یکی از نزدیک‌ترین متحدان تجاری خود دچار تضاد منافع خواهد شد.

افزایش سرعت صادرات هند

هند برای صادرات به اروپا گزینه‌های زیادی ندارد. در غرب این کشور پاکستان واقع شده‌است که از زمان تاسیس روابط تیره‌‌‌‌‌‌ای با هند دارد، بنابراین استفاده از مسیرهای زمینی برای هند غیرممکن است، از این‌رو برای این کشور تنها دو مسیر جایگزین باقی می‌ماند که یکی از ایران به روسیه و از این طریق به اروپا و مسیر دیگر مسیر کشورهای عربی و رژیم اسرائیل است. انتقال کالا از هر دو مسیر مستلزم استفاده از روش ترکیبی زمینی‌- دریایی است، با این‌وجود استفاده از مسیر ایران، روسیه و اروپا، هند را مجبور خواهد کرد تا کالاهای خود را از مناطقی عبور دهد که به‌صورت تاریخی دچار تنش هستند.

از این‌رو زمانی‌که تحلیل هزینه- فایده در مورد‌استفاده از مسیرهای جایگزین انجام می‌شود، باید این ریسک‌ها را نیز مدنظر قرار داد. هند تمایل دارد که در بلندمدت صادرات پایدار به اروپا داشته‌باشد و به همین دلیل ریسک‌های بلندمدت را در تحلیل‌های بلندمدت خود منظور می‌کند. علاوه بر این مساله، زمانی‌که سران کشورها در اجلاس گروه20 توافق بر سر این طرح را اعلام کردند، مزایایی همچون افزایش سرعت هند برای صادرات کالا را مورد تاکید قرار دادند. بر اساس محاسبات انجام شده، این کریدور زمان ترانزیت کالا از هند به اتحادیه اروپا را تا 40‌درصد کاهش خواهد داد. همچنین مقامات هندی ادعا دارند که انتقال کالا از این مسیر باعث خواهد شد که سوخت کمتری مصرف شود. بنابراین ادعای برخی مبنی‌بر پر هزینه بودن این مسیر برای هند و طولانی‌شدن پروسه برای صادرات کالاهای این کشور چندان دقیق نیست.

جایگزینی مسیر ایران

با وجود مزایای قابل‌توجه کریدور جدید برای هند و کشورهایی که در این مسیر قرار دارند، برخی اعتقاد دارند که استفاده از مسیری به غیر‌از ایران توجیه ندارد و امکان‌پذیر نیست. واقعیت این است که کشورها برای استفاده از مسیرهای ترانزیتی تنها به بعد مسافت توجه نمی‌کنند. مثالی که می‌تواند تصویر روشنی از این مساله به نمایش بگذارد مساله جابه‌جایی مسافر از طریق خطوط هوایی ایران است. بدیهی است که ایران با توجه به ویژگی‌های جغرافیایی خاص خود می‌توانست پایگاه مناسبی برای انتقال مسافران هوایی باشد، اما آمارها چیز دیگری را نشان می‌دهد. در سال‌2002 نزدیک به 10میلیون نفر از طریق خطوط هوایی ایران جابه‌‌‌‌‌‌جا می‌‌‌‌‌‌شدند؛ این رقم دقیقا‌ برابر با میزان جابه‌‌‌‌‌‌جایی مسافر از طریق خطوط هوایی امارات‌متحده‌عربی بود. با گذشت 17 سال، در سال‌2019 میلادی، تنها یازده‌‌‌‌‌‌میلیون نفر به مسافران پروازهای ایرانی اضافه شده‌است؛ این در حالی است که در همین مدت شرکت‌های اماراتی با افزایش 9برابری، شمار مسافران خود را به رقم 94میلیون نفر رسانده‌اند.

همچنین قطر میزان مسافران خود را در سال‌2018 به 30‌میلیون نفر رسانده و تعداد مسافران ترکیه در سال‌2019 به رقم خیره‌کننده 111‌میلیون رسیده است. این ارقام نشان می‌دهد که کشورها آسمان ایران را دور زده و قطر، ترکیه و امارات را برای ترانزیت هوایی جایگزین ایران کرده‌اند، بنابراین این مثال نشان می‌دهد که این فرضیه که امکان جایگزینی ایران امکان‌پذیر نیست نمی‌تواند درست باشد. نکته دیگر آن است که کشورها آمارهای رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری متحدان اقتصادی و نیز کشورهایی که امکان همکاری اقتصادی با آنها وجود دارد را رصد می‌کنند. در شرایطی که وضعیت سرمایه‌گذاری و آمارهای رشد بلندمدت در ایران نسبت به کشورهای همسایه چندان مثبت نیست، کشورهایی مانند هند تمایل دارند که تخم‌مرغ‌های خود را در سبد کشورهایی مانند عربستان‌سعودی و امارات قرار دهند که وضعیت جذب سرمایه بهتری دارند.

در نتیجه می‌توان گفت تمرکز بر روی جغرافیا برای تعیین بهترین مسیری ترانزیتی روش درستی نیست؛ در واقع ممکن است مسیری از نظر فاصله نزدیک‌تر و از نظر ساختار جغرافیایی مناسب باشد، اما به دلایل دیگر بهترین انتخاب نباشد. مسیر ترانزیتی بهتر آن است که کشورهای مسیر، بیشترین سرمایه‌گذاری را در زیرساخت‌ها داشته باشند. همچنین مسیر مناسب باید در بلندمدت امن باشد و ریسک‌هایی مانند جنگ در آن حداقلی باشد. برای اینکه ایران بتواند بهترین استفاده را از ترانزیت کالا داشته‌باشد نیاز است تا با تلاش برای رفع تحریم‌ها امکان جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای توسعه زیرساخت‌ها فراهم شود تا از این طریق کشورها به استفاده از مسیر ایران ترغیب شوند. برای این منظور باید دیدی  واقع‌گرایانه به وضعیت ژئوپلیتیکی و تجارت‌جهانی داشت تا تصمیم‌گیران دچار خطای شناختی نشوند.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان