رحمتاله بیگدلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
آقای دکتر دینانی در اظهاراتی احساسی در دفاع از ایران باستان میگوید*:
«حدیث جعل میکنیم و میگوییم؛ "اَلاِسلامَ یَجُبُّ مَا قَبلَه" قبل از اسلام هیچ خبری نبوده، نخیر خیلی خبر بوده. ما کورش داریم ...!»
این بیان نادرست از جناب دکتر دینانی در باره حدیث نبوی مشهور بین شیعه و سنی واقعا جای تعجب دارد...!
رسول خدا(ص) در حدیثی که مشهور بهحدیث جب است میگوید:
«اَلاِسلامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَه؛
ایمان آوردن بهاسلام، ماقبل اسلام [یعنی گناهان قبل از اسلام آوردن شخص] را برمیدارد.»
ظاهرا جناب دکتر دینانی معنای زیبای این حدیث شریف و قاعده مهم فقهی جَبّ را که از این حدیث مشهور گرفته شده است فراموش و در نتیجه، این تعبیر نادرست را در باره آن ارائه کردهاند!
قاعده جَبّ، از جمله قواعد مهم فقهی است که مورد اتفاق فقهای اسلامی اعم از شیعه و سنی است.
این قاعده هم در حقوق کیفری مورد استناد قرار میگیرد و هم در حقوق مدنی.
بر اساس این قاعده، لغزشها و خطاهای افراد با پذیرش اسلام مورد چشمپوشی قرار میگیرد.
قاعدۀ جَبّ، مورد قبول همه فقهاى اسلام از مذاهب مختلف است و در موارد فراوان، چه در حقوق جزاى اسلامى و چه در حقوق مدنى، بدان استناد کردهاند.
در موارد متعددی از ناحیۀ اهل سنت و از ناحیۀ شیعه، از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودهاند:
«اَلاِسلامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَه.»
همانطور که عرض شد قاعده فقهی مهم جَبّ نیز از این حدیث مشهور گرفته شده است.
مقدار دلالت و موارد تطبیق قاعده جَبّ
در خصوص دلالت قاعده مىتوان احتمالات متعددى را ذکر کرد.
براى مثال آیا قاعدۀ جَبّ در برگیرندۀ حق اللّه و حقالناس است و حتى دیون و ضمانات را هم در بر مىگیرد و یا قصاص و دیات و ... را؟
بهطور خلاصه عرض میشود که مفهوم عرفى قاعدۀ «اَلاِسلامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَه.» چنین دلالت دارد که هر فعل یا ترک فعل و اعتقاد یا عدم اعتقاد و هر قولى که در جاهلیت بر آن عقوبت و اثرى مترتب نبوده است، اگر در اسلام داراى آثار و کیفر است مشمول قاعده خواهد بود و با اسلام آوردن، همۀ جرایمى که در حال کفر صورت گرفته است، کأن لم یکن محسوب مىشود و قهرا اثرى بر آن مترتب نخواهد بود.
بنابراین، اگر فردى در زمان کفر، مرتکب زنا، سرقت و قتل شود، عموم قاعدۀ جَبّ شامل این موارد خواهد بود و بر او حدى جارى نخواهد شد.
براساس مفاد حدیث جَبّ مىتوان گفت که حقوق اللّه مطلقا اعم از واجبات بدنی و مالی یا مرکب از همدیگر مشمول قاعده است و اسلام همۀ جرایمى را که موضوع حد است و در زمان کفر صورت گرفته، بلااثر مىکند.
نکتهاى که ذکر آن بایسته است این است که قاعدۀ جَبّ یک حکم اِمتنانى است و بهمنظور تشویق و تحریض کفار در گرایش بهاسلام و هراس نداشتن از گذشتۀ آنها جارى شده و معمولا از موضع اقتدار اعمال شده است.
اما این قاعده، شامل حقالناس نمیشود و اگر کافری در زمان کفر، حقالناسی بر گردن دارد باید آن را جبران کند.
نتیجه:
1. از آنچه که مذکور افتاد مشخص شد که حدیث جَبّ هیچ ربطی بهاظهارات احساسی و نادرست جناب دکتر دینانی ندارد و معنای آن سر مویی شباهت بهآنچه که جناب دینانی گفتهاند ندارد و هیچکس نگفته و در هیچ حدیث و اثر اسلامی نیامده که قبل از اسلام خبری نبوده است...!
2. ضمنا براساس برخی تحقیقات انجام شده، بعضی از متفکران مدعی هستند که کورش همان ذوالقرنین مذکور در قرآن و مورد احترام است.
علامه طباطبایی چندین دهه پیش در تفسیر المیزان و پروفسور عبدالکلام آزاد دانشمند نامدار هندی و ... بر این نکته که کورش همان ذوالقرنین قرآن است تصریح و بر برخی کشفیات باستانشناسی در این زمینه استدلال میکنند.
درخواست از علاقمندان به اسلام و حقیقت
متأسفانه این روزها این فایل تصویری بیان نادرست جناب دکتر دینانی توسط کسانی که نه دانش اسلامی دارند و نه دانش تاریخی بهصورت گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر میشود و بهانهای برای جسارت بهاسلام و حدیث شده است که امیدوارم در راستای رفع این شبهه ایجاد شده، توضیحات من توسط علاقمندان بهاسلام و حقیقت در شبکههای اجتماعی منتشر شود.
----------------------
* من قبلا این یادداشت را نوشته و منتشر کرده بودم که مورد استقبال مردم قرار گرفته بود.
اینک مجددا آن را در قبال انتشار وسیع و مجدد این بیان بهغایت نادرست جناب دکتر دینانی بازنشر میکنم.