با این حال، روایتهای متناقضی درباره این حمله وجود دارد. اسرائیل پرتاب راکت را کار جهاد اسلامی دانست و گروههای مقاومت هم انگشت اتهام را به سوی اسرائیل نشانه رفتند. بر همین اساس گفته شده است بمبی که به بیمارستان مذکور اصابت کرد از نوع «MK84» بوده است که فقط میتواند از طریق هواپیما پرتاب شود که گروههای مقاومت بهویژه حماس فاقد آن هستند. روایت دیگر آن را موشکی از نوع «R160» با کلاهک 175کیلوگرمی میداند. «عمران خان»، گزارشگر الجزیره مینویسد که برخی ناظران ادعای اسرائیل را زیر سوال بردهاند. او گفت برخی از این ناظران بر این باورند که با توجه به سابقه دروغهای اسرائیل و جعل اخبار و نسبت دادن برخی حملات به گروههای اسلامگرا در غزه، این حمله ممکن است کار خود اسرائیلیها باشد.
او میگوید: «فقط به مورد شیرین ابوعاقله بنگرید. اسرائیل مبارزان در اردوگاه جنین را مقصر مرگ او اعلام کرد؛ اما پس از فشارها در نهایت اسرائیل پذیرفت که این خبرنگار را کشته است.» پل آدامز، گزارشگر بیبیسی هم در گزارشی نوشت، اسرائیل میگوید شواهد محکمی دارد که پشت حمله هوایی به بیمارستانی در شهر غزه نبوده و این شلیک نادرست موشک توسط گروه جهاد اسلامی فلسطین بوده است. تحقیقات مستقل در این رابطه انجام نخواهد شد؛ زیرا غزه یک منطقه جنگی فعال است. همه ما شاهد از بین رفتن فلسطینیان و تراژدی تاریخی در منطقه هستیم. آدامز بر این باور است که در خیابانهای غزه، کرانه باختری و منطقه خاورمیانه ادعای اسرائیل بیاعتبار است و اسرائیل مسوول حمله تلقی میشود. در زمانی که اسرائیل غزه را بیامان بمباران میکند، آیا حزبالله فقط نظارهگر است؟
در هر حال، وزارت بهداشت فلسطین میگوید که این حمله کار اسرائیل است. الجزیره در گزارش 18اکتبر در همین رابطه نوشت: «این یکی از بزرگترین تلفات انسانی در یک روز طی جنگ جاری میان اسرائیل در غزه است.» وزیر بهداشت فلسطین هم این اقدام اسرائیل را «قتل عام» توصیف کرد. این بیمارستان که از سوی مسیحیان بیتالمقدس اداره میشود، در حالی آسیب دید که هزاران نفر هم در آن پناه گرفته بودند. آمارها حاکی است که بسیاری زیر آوار گرفتار ماندهاند و همین ممکن است تعداد تلفات بیمارستان را بالا ببرد.
«صفوت الکهلوت» هم در گزارشی که از غزه برای الجزیره فرستاده بود نوشت، وضعیت سوخت در غزه فاجعهبار است. منابع بیمارستانی نمیتوانند سوخت لازم برای بیمارستانها را فراهم کنند. این در حالی است که بیمارستانها هم هدف حملات موشکی قرار میگیرند. این گزارشگر افزود: بیمارستانها عاجزانه از هر کسی که حتی چند لیتر سوخت داشته باشد، درخواست کمک دادهاند. هماکنون بیمارستان الشفا برخی از بخشهای خود را بهدلیل کمبود سوخت تعطیل کرده است. چند لیتر سوخت میتواند جانهایی را نجات دهد. برخی بیمارستانها اعلام کردهاند که در ساعات آینده تعطیل خواهند شد. به نوشته گزارشگران الجزیره، کرانه باختری هم ساکت ننشسته است. در این مناطق هم دستکم 65فلسطینی دستگیر شدهاند. از 7اکتبر و آغاز حملات، اسرائیلیها در کرانه باختری حدود 750فلسطینی را بازداشت کردهاند. این رقم البته شامل کارگران نهادهای امدادی نمیشود.
واکنشهای بینالمللی به تراژدی 17 اکتبر
«عصید صدیقی»، «حمزه محمد» و دیگران در گزارش 17 اکتبر در الجزیره که پیوسته بهروزرسانی میشد نوشتند، دیروز چهارشنبه بایدن در حالی وارد تلآویو شد که شب قبل از آن (سهشنبه شب) بیمارستان الاهلی یکی از دهشتناکترین شبهای جنگ را رقم زده بود. نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل خطاب به بایدن اعلام کرد که «سفر شما اولین سفر رئیسجمهور آمریکا در زمان جنگ است.» این در حالی است که قبل از بایدن مقامهای اروپایی از جمله شولتز (صدراعظم المان) و دیگر مقامهای اتحادیه اروپا و نیز وزیر خارجه بریتانیا هم به اسرائیل سفر کرده بودند. کاخ سفید اعلام کرد که «بایدن پرسشهای سختی از اسرائیل درباره بمباران بیمارستان الاهلی خواهد پرسید.» بایدن پس از ورود به تلآویو گفت: «من از انفجار دیروز در بیمارستان باپتیست ناراحت و عصبانی هستم.» رئیسجمهور آمریکا خطاب به مقامهای اسرائیلی گفت: «به نظر میرسد که طرف مقابل (حماس) پشت آن است نه شما.» بایدن در عین حال افزود: «میخواستم به اسرائیل بیایم تا مردم آنجا و تمام دنیا بدانند که ما در کنار اسرائیل هستیم.» به گزارش الجزیره، بایدن در عین حال «عمیقترین تسلیتهای خود را به خانوادههای بازماندگان فلسطینی اعلام کرد.» المانیتور هم در گزارش زنده خود به نقل از بایدن افزود که وی روایت اسرائیلیها از بمباران را قبول کرده است. به نوشته المانیتور، بایدن افزود: «بر اساس آنچه دیدهام، به نظر میرسد که این اقدام از سوی طرف دیگرانجام شده است.»
بمباران این بیمارستان البته بدون تبعات نبود. نه تنها رهبران خاورمیانه بلکه مردم هم اعتراضات خود را بیان کردند. در همین راستا، دیدار چهارجانبه و برنامهریزیشده بایدن با رهبران مصر، اردن و محمودعباس لغو شد. وزیر خارجه اردن گفت که این دیدار به وقتی موکول خواهد شد که تمام طرفها حاضر باشند «جنگ و قتل عام علیه فلسطینیها» را خاتمه دهند. رئیسجمهور مصر هم اعلام کرد که «با شدیدترین عبارات این حمله را محکوم میکند.» عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر گفت که ادامه عملیات نظامی و تشدید تنشها در غزه تهدیدی علیه کل منطقه است. السیسی در ادامه گفت: آنچه اکنون در غزه رخ میدهد سعی در آواره کردن فلسطینیها به مصر دارد و افزود: «ایده آواره کردن فلسطینیان به شبهجزیره سینا به معنای کشاندن پای مصر به جنگ با اسرائیل است.» عربستان سعودی هم در بیانیهای با تندترین الفاظ «جنایت دهشتناک رخداده از سوی نیروهای اسرائیلی علیه بیمارستان الاهلی» را محکوم کرد. محمود عباس هم با محکومیت این حمله به رامالله بازگشت. عباس با کوتاه کردن سفرش به اردن و بازگشت به رامالله افزود هدف قراردادن این بیمارستان، «جنایت شنیع جنگی است که نمیتوان درباره آن سکوت کرد یا اجازه داد بدون پاسخگو بماند.» او خاطرنشان کرد: «این یک جنایت نابخشودنی است و به این ترتیب دولت اشغالگر از تمام خطوط قرمز عبور کرد. نمیگذاریم از پاسخگوشدن و مجازات فرار کند.» در هر حال، کشورهای ترکیه، عربستان، قطر و دیگر کشورهای عربی خواستار توقف بدون شرط درگیریها و بازگشایی گذرگاههای امن و کمکرسانی به غزه شدهاند. اتحادیه آفریقا، کانادا، پزشکان بدون مرز، فرانسه، فنلاند و اتحادیه اروپا هم حمله به بیمارستان را محکوم کردند. افزون بر این، بعدازظهر دیروز چهارشنبه یک منبع امنیتی عراقی اعلام کرد که پایگاه «الحریر» آمریکا در استان اربیل هدف حمله پهپادی قرار گرفت. گروه مقاومت عراقی موسوم به «تشکیل الوارثین»، مسوولیت حمله به پایگاه نظامیان آمریکایی را بر عهده گرفته است.
المانیتور هم در گزارش زنده خود افزود: مفتی اعظم عمان «احمد بن حمد الخلیلی» هم با محکوم کردن حمله به بیمارستان افزود که این نشاندهنده ناتوانی رهبران عرب برای متوقف ساختن بمباران غزه است. بر اساس این گزارش، رهبران غربی هم اگرچه انگشت اتهام را به سوی اسرائیل نشانه نبردند، اما حمله به بیمارستان و کشتار غیرنظامیان را محکوم کردند. المانیتور همچنین با اشاره به موضعگیریهای پوتین افزود که رئیسجمهور روسیه حملات به بیمارستان الاهلی را «تراژدی» توصیف کرد. او افزود این اتفاق دهشتناک نشان داد که این نبرد باید به زودی خاتمه یابد؛ اما خیابانهای کشورهای عربی هم ساکت نبود. در همان شب حمله (حوالی نیمه شب سهشنبه) معترضان در خیابانهای امان، مسقط، کویت، دوحه و استانبول دست به اعتراض زدند. در امان مردم با پلیس درگیر شدند. در ترکیه مردم به مغازههای مکدونالد حمله کردند و قصد تسخیر سفارت اسرائیل در این کشور را داشتند که با پلیس درگیر شدند. تظاهرات خودجوش در سرزمینهای عربی تکان سختی به دولتها وارد کرده است و احتمالا تا مدتی پروژه عادیسازی متوقف خواهد شد.
الجزیره در گزارش دیگری به قلم «مازیار معتمدی» نوشت، سفر بایدن پس از سفر دیپلمات ارشد او – بلینکن- به سرزمینهای اشغالی و کشورهای عربی صورت میگیرد که نتوانست اعراب را ترغیب به محکوم کردن حماس کند. بایدن نه تنها درباره اقدامات نظامی اسرائیل توجیه شد و اطلاعاتی به او داده شد بلکه تعهد بی قید و شرط واشنگتن به امنیت اسرائیل را هم تایید کرد. به نوشته این گزارشگر، بایدن نه تنها از «حق دفاع اسرائیل از خود» تاکید کرده بلکه تا کنون خواستار خویشتنداری اسرائیل هم نشده است. معتمدی به نقل از تحلیلگران نوشت که حمله زمینی اسرائیل تا پس از اتمام سفر بایدن به اسرائیل به تعویق افتاده است تا مبادا اسباب شرمساری برای رئیسجمهور آمریکا فراهم شود. با این حال، وی افزود که نشانههایی در سفر بایدن وجود دارد دال بر اینکه طرف اسرائیلی-آمریکایی مواضع خود را درباره نحوه جنگ در غزه تنظیم کرده و به درک مشترکی رسیدهاند. «الن فیشر» هم در الجزیره نوشت، سفر بایدن نشاندهنده حمایت قاطع آمریکا از اسرائیل است. در این سفر بایدن «چراغ سبز» را برای انجام هر کاری به اسرائیل نشان داد.
غزه: استالینگرادِ اسرائیل
«زوران کوسواچ» در گزارش 18اکتبر برای الجزیره نوشت که بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه خشم بسیاری را در اقصی نقاط جهان برانگیخت. طرف فلسطینی بر این باور است که این رویداد فقط از عهده اسرائیل برمیآید که با بمبهای هوشمند خود از جنگندههای اسرائیلی پرتاب کرده است. با این حال، اسرائیل به روال معمول توپ را به زمین فلسطینیها انداخت. این گزارشگر بر این باور است که تنها با بررسی بازماندههای آن بمب میتوان به یک نتیجهگیری روشن از حمله دست یافت. با این حال، پیش از این حمله هم شواهد روزافزونی وجود داشت که اسرائیل دست به حملاتی «فراتر از حد انتظار» زده است. یک نشانه این پرسش است که چه چیزی باعث شد اسرائیل از فلسطینیها بخواهد به جنوب غزه بروند؟ کوسواچ معتقد است که از منظر نظامی درباره این درخواست اسرائیل میتوان حداقل دو پاسخ احتمالی داد.
احتمال اول: اولین احتمال میتواند تمایل به ایجاد چنان هرج و مرجی در جادههای نوار غزه باشد که حرکت نیروهای حماس را دشوار یا تقریبا غیرممکن سازد. این منطق از تفکر نظامی کلاسیک پیروی میکند که بارها در جنگهای مختلف اثبات شده است. اما این یک جنگ کلاسیک با دو طرف برابر نیست و نیروهای حماس هم یک تشکیلات نظامی کلاسیک نیستند. هر رویکرد اسرائیلی که آن را به رسمیت نشناسد، نمیتواند موفقیت حتی محدود را تضمین کند. در طول سالهای محاصره این منطقه توسط اسرائیل، نیروهای حماس تونلهایی شبکهای مانند در زیر نوار غزه حفر کردهاند. به دلایل نظامی آشکار، وجود آنها یک راز نظامی فلسطینی بود که بهشدت محافظت میشد و حتی زمانی که دیگر نمیتوان حضور آنها را انکار کرد، تنها مبهمترین اطلاعات اجازه یافت به بیرون درز کند. بنابراین آنها هنوز در هالهای از رمز و راز هستند.
به نظر میرسد که روش حفر گذرگاهها در زیرزمین ابتدا با نیاز به غلبه بر اشغال سرزمینی توسط اسرائیل آغاز شد که تا سال2005 ادامه داشت. اولین گمانهزنیها مبنی بر اینکه فلسطینیان غزه ممکن است کالاها، تجهیزات نظامی و کالاهای کلاسیک قاچاق را قاچاق کنند در دهه1990 ظاهر شد زمانی که نوار هنوز تحت کنترل سیاسی فتح بود. در ابتدا تصور میشد که آن تونلها بسیار ابتدایی هستند، به اندازهای که از زیر حصارهای مرزی با مصر با ورودیهایی در دو طرف که توسط خانهها پنهان شده بود، عبور کنند. آنها چند صد متر کشیده شدهاند و آنقدر کوچک هستند که مردم برای استفاده از آنها مجبور بودند خم شوند. هر کس که از تونل سارایوو بازدید کرده باشد، سازهای که ارتش بوسنی و هرزگوین در اواسط سال1993 با عجله حفر کرد تا محاصره شهر را تسکین دهد، میتواند تصور کند که تونلهای اولیه مصر-غزه چه شکلی بودند: یک لوله باریک و تنگ که با دست حفر شده بود، با سقف کم ارتفاع که توسط تیرها پا بر جا نگه داشته شده است. با گذشت زمان، تونلهای مرزی به ابزار بسیار موثری برای قاچاق کالا به غزه تبدیل شدند. این شبکه در داخل خاک فلسطین نیز گسترش یافت و امکان جابهجایی آزادانه را به غیرنظامیان کنجکاو که میتوانستند مخبران دشمن و تجهیزات نظارتی اسرائیل از ماهوارهها، هواپیماها و هلیکوپترها گرفته تا پهپادهای بدون خلبان باشند، میدهد. در این فرآیند حفارها مهارت بالایی پیدا کردند و کیفیت تاسیسات زیرزمینی را بهبود بخشیدند.
ویدئوهای حماس که در هفته گذشته منتشر شد، تونلهایی با اندازه و پیچیدگی شگفتانگیز را نشان میدهد که از عناصر بتنی پیشساخته مناسب، بلند و به اندازه کافی عریض ساخته شدهاند تا نه تنها ارتفاع ایستاده و عرض کافی برای عبور مبارزان با سرعت بالا، بلکه فضای کافی برای حرکت را فراهم کنند و در عین حال بهعنوان یک انبار محافظتشده برای اسلحه و مهمات، از جمله موشک، عمل میکند. وسعت و محل دقیق تونلها مشخص نیست؛ اما شکی نیست که این شبکه گسترده است و امکان جابهجایی موثر نیروها و مهمات در زیرزمین را فراهم میکند. برای تمام اهداف عملی، نیروهای نسبتا کوچک رزمی حماس میتوانند از یک درگیری به درگیری دیگر از طریق تونلها- هم در عملیات دفاعی و هم در عملیات تهاجمی- مجددا مستقر شوند. بنابراین، اگر دستور اسرائیل برای خروج مردم شمال غزه با هدف کاهش سرعت استقرار نیروهای حماس بود، این یک برداشت نادرست از واقعیت زمینی - یا بهتر بگوییم زیرزمینی - است.
احتمال دوم: دومین خط فکری احتمالی فرماندهان نظامی اسرائیل برای دستور تخلیه میتواند تمایل به خالی کردن منطقه از غیرنظامیان و سادهتر و آسانتر کردن تهاجم باشد. در تئوری، منطق درستی در این مورد وجود دارد: اگر اکثر غیرنظامیان تخلیه شوند، مهاجمان میتوانند فرض کنند هر کسی که هنوز روی زمین حضور دارد یک مبارز و در نتیجه یک هدف نظامی قانونی است. حتی اگر همه غیر مبارزان از دستور تخلیه پیروی کنند و بهطور معجزهآسایی موفق به ترک مناطق شمالی شوند، حمله زمینی اسرائیل با وجود مزیت نامتناسب آنها در پیاده نظام آموزشدیده، مسلح و مجهز و کنترل کامل بدون چالش بر هوا و تسلط در تجهیزات پیشرفته نسل آخر روی آنها به هیچ وجه راهگشا نخواهد بود.
یک اصل نظامی قدیمی میگوید که یک فرمانده تنها زمانی میتواند قلمرو را تصاحب کند که چکمههای سربازان خودش در هر گوشه و در مرکز آن منطقه روی زمین باشد. یک زمین متراکم شهری پر از آوار که در آن ساختمانها قبلا تا حد زیادی توسط بمباران هوایی و آتش توپخانه تخریب شده یا آسیب دیدهاند، احتمالا سختترین و چالشبرانگیزترین نوع زمین برای پیشروی نظامی است. وقتی به دنبال یک سابقه میگردیم، استالینگراد به ذهن متبادر میشود. ارتش آلمان با وجود آموزش بهتر و تجربه نظامی و برتری فنی گسترده، 8ماه برای تصرف شهر ویرانشده تلاش کرد تا با عزم و فداکاری مدافعان شوروی بر آنها غلبه کند.
«اندرو میتروویکا» ستوننیس الجزیره هم در یادداشتی مورخ 14اکتبر نوشت، فاجعهای که من و شما در غزه شاهد آن هستیم، یک نسلکشی وحشتناک است. این یک «هجوم» نیست. این یک «تهاجم» نیست. این حتی یک «جنگ» نیست. این یک نسلکشی است. صحنهها و صداهای آخرالزمانی در غزه گواه این است که ارتش اشغالگر قصد دستیابی به هدف اصلی خود را دارد: نابودی آنچه از یک قطعه زمین از هم گسیخته باقی مانده و کشتار بیرویه کودکان، زنان و مردان بیپناه و خسته. طی دههها، مجموعهای از دولتهای اسرائیلی مصون و نیروهای نیابتی مفیدشان - شبهنظامیان شهرکنشین- نسلکشی فزایندهای را به راه انداختهاند. بنیامین نتانیاهو همراه با وزرای نژادپرست کابینه خود برای مدت طولانی و ناامیدکنندهای درصدد از میان بردن نوار غزه بود. این نقشه هیولایی به اندازه شخصیت نتانیاهو واضح است: کار غزه را با پاکسازی تمام کنید. این یهودیان غیرقابل تحمل دوباره فلسطینیها را بهعنوان «مهاجمان شیطانی» معرفی میکنند و در عین حال از اسرائیلیها بهعنوان «قدیسهای طلبکار» تمجید میکنند.
«غسان الکهلوت» هم در یادداشت دیگری برای الجزیره نوشت، عملیات بیسابقه 7اکتبر پیامدهای عمیقی هم برای اسرائیلیها و هم برای فلسطینیها داشت. بهعنوان یک فلسطینی که در محدوده یک اردوگاه آوارگان در نوار غزه بزرگ شده است، معتقدم که اکنون در نقطه عطفی در مبارزه خود قرار داریم. عملیات طوفان الاقصی که برخاسته از انگیزه غریزی برای بقای مردمی است که دهها سال در معرض تحقیر و بدرفتاری ناعادلانه و غیرانسانی قرار گرفتهاند، بار دیگر ثابت کرد که اسرائیل نمیتواند فلسطین را محو کند و به مبارزات عدالتخواهانه مردم فلسطین برای آزادی پایان دهد. همچنین قدرت فزاینده و تدبیر غافلگیرکننده مقاومت فلسطین را نشان داد. اگرچه جزئیات آن هنوز بهطور کامل فاش نشده است، اما این عملیات نشان داد که فلسطینیها بهرغم مواجهه با چیزی جز ظلم، پاکسازی قومی، محاصره و قتل عام سالها، همچنان میتوانند با استفاده از منابع اندکی که در اختیار دارند، در مقابل اسرائیل بایستند. این عملیات گواهی است بر تحول قابل توجهی که مقاومت فلسطین طی سه دهه گذشته داشته است، از گروههای کوچک و غیرسازماندهی که کوکتل مولوتوفهای اولیه را در اردوگاههای آوارگان پرتاب میکردند تا جنگجویان مسلح پاراگلایدر سوار به سمت اسرائیل و موشکهایی که به «گنبد آهنین» نفوذ کردهاند.
نظرکارشناسی درباره بمب استفادهشده
کارشناسی به نام ماریو نافال، کارشناس مسائل نظامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بزرگی این انفجار در حد راکتهای حماس نیست. هیچ انفجاری دومی انجام نشده و این به آن معنی است انبار تسلیحاتی وجود نداشته است. ما برای واکاوی بیشتر نیاز به آنالیز مواد منفجره داریم؛ اما این انفجار خیلی شبیه بمبهای «JDAM 1000-IB» است. ممکن است حماس در بیمارستان پنهان شده باشد، اما بهدلیل اینکه انفجار دومی رخ نداده، بیمارستان مرز انبار حماس نبوده است.» کارشناس دیگری در شبکه ایکس، اشاره کرده است که کوچکی گودال ایجادشده در محوطه بیمارستان و در مقابل شعاع گسترده تخریب بمب، گمانهها را برای استفاده از بمبهای ترموباریک، سری «CBU» احتمالا با کیت ماهوارهای تقویت میکند.