من هنگامی که بهطور تصادفی به رشته اقتصاد علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم رشته تحصیلی قبلی را رها کنم تا در اقتصاد ادامه تحصیل دهم، قبل از ورود به رشته اقتصاد و در بازدید از کتابفروشی دانشگاه تهران در خیابان 16آذر اولین کتابی که از رشته اقتصاد دیده بودم، کتاب «پول» تالیف زندهیاد دکتر قدیری بود که بعدها فهمیدم چرا استاد آن اسم کوتاه را برای کتاب خود انتخاب کرده است و 35سال پس از اولین کلاس درسی خود با آن استاد فرزانه، کتابی با همین عنوان نوشتم و به او تقدیم کردم؛ گرچه آن کجا و این کجا. دکتر باقر قدیریاصل به قول ظریفی از نسلی بود که قبای استادی دانشگاه تهران برازندهاش بود.
او که در فرانسه علم اقتصاد آموخته بود در دهه1340 به ایران برگشت و در دانشگاه تهران به شغل معلمی اقتصاد مشغول شد و نقش مهمی در تاسیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران بهعنوان اولین دانشکده اقتصاد ایران داشت. او از بدو شاغل شدن در دانشگاه تهران تلاش کرد تا علم نوپای آن زمان اقتصاد در ایران را به فرزندان این سرزمین کهن بیاموزد و پیش و بیش از هر موضوع دیگری در علم اقتصاد به موضوع «پول و تورم» علاقهمند شد، گویی در آن زمان حس کرده بود که دهه1350 در پیش است و تورم آن به زودی دامن اقتصاد ایران را بدجوری خواهد گرفت. استاد قدیری گرچه در مقطعی به فعالیت سیاسی مختصری مشغول بود، اما خیلی زود دریافت که پوشیدن قبای سیاست مناسب او نیست و همانطور که کتاب آسمانی ما تاکید کرده است «لا یکلفالله نفساً الی وسعها» تکلیف او نه در سیاست بلکه در معلمی است و تمرکز خود را بر شغل معلمی گذاشت.
اولین کار تحقیقی دکتر قدیری مقالهای در نقد نظریه مقداری پول بود که در آن مقاله شاید متاثر از تحصیل در فرانسه به تشریح دلایل صدق نکردن نظریه مقداری پول در ایران پرداخت. اما بعدها آنهایی که محضر استاد را درک کردهاند، میدانند که استاد از نتایج آن تحقیق خود چندان راضی نبود؛ چراکه میدانست برخی نظریات آن اندازه محکم هستند که هسته مرکزیشان قابل رد و ابطال نیست و فقط فرضیههای پیرامونی آن نیاز به بازنگری دارد. دکتر باقر قدیریاصل تمام دوران تدریس و تحقیق و نوشتن خود را حول موضوع پول، تورم و سیاستهای پولی متمرکز کرد و بسیار نوشت. در روحیه عمیق تحقیقی ایشان همین بس که در جایی خوانده بود نظریه مقداری پول ابتدا توسط ابنخلدون مطرح شده است و او تمام نوشتههای ابنخلدون را زیر و رو کرد تا اثری از این موضوع بیابد که البته نیافت و کاملا طبیعی بود که در نوشتههای ابنخلدون چنین چیزی نباشد.
استاد قدیری آن اندازه به موضوع تورم و عوامل موجد آن علاقهمند بود که تا سالها پس از بازنشستگی هر سال با شور و اشتیاق فراوان لایحه بودجه را زیر و رو میکرد تا ببیند چگونه عملیات مالی دولت بسترساز تداوم تورم ایران خواهد بود و با حد اعلای ملایمت و اعتدال در نقد بودجه و پیامدهای تورمی آن صحبت میکرد. در آخرین کتاب استاد قدیری تحت عنوان «پول و بانک» چاپ انتشارات دانشگاه تهران در سال1376 و بنا به همان روحیه تحقیقی بینظیر ایشان، قسمتی از کتاب (از صفحه 471 تا 581) به بررسی صد سال تجربه تورمی و کنترل قیمتها در ایران و واکنش دولتهای مختلف به تورم تا نیمه دهه1370 با توجه به تیترهایی که در روزنامهها در این باره نوشته شده، اختصاص داده شده است. خواندن این قسمت از کتاب استاد برای هر دانشجوی اقتصاد بسیار ضروری است. او در قالب این نقل تیترهای روزنامهها در دورهای طولانی از تاریخ ایران نشان میدهد که چگونه دولتهای مختلف با اقدامات خود اسباب افزایش قیمتها و تورم را فراهم کردهاند و چگونه سعی کردهاند به جای تصحیح سیاستگذاری به شکل کاهش سلطه مالی و بهبود سیاستگذاری پولی و نظارتی، به سرزنش و در مواردی آزار و اذیت فعالان اقتصادی بپردازند. او به ما آموخت که مشکل تورم زیر سر پول است و مشکل پول هم زیر سر سیاستگذاری دولت است. تیترهای زیر مربوط به روزنامههای تیرماه1354 در راستای مهار و کنترل تورم است که در این کتاب استاد قدیری نقل شده است:
«250خانم بازرس ضد گرانفروشی، فردا معرفی میشوند»، «8گروه مخفی مامور مبارزه با احتکار شدند»، «توصیه دولت به مالکان: خانههای خالی را زود اجاره دهید»، «یک میلیون خیار توقیف شد».
تیترهای بالا به اندازه کافی گویا است که گویی درباره تورم و نحوه برخورد با آن در ایران، تاریخ متوقف شده است. استاد قدیری نه تنها به تحلیل اقتصادی تورم میپرداخت، بلکه چون همانند همنسلهای خود دارای دانش گستردهای در حوزههای مختلف علوم بود، به موضوعات جامعهشناسی و پیامدهای اجتماعی تورم نیز بسیار علاقهمند بود. کوتاهترین و زیباترین توصیفی که از پلیدی تورم تاکنون دیدهام، جملهای است که از کلاس درس دوره کارشناسی ایشان بهعنوان یادگاری از استاد برای من و همنسلیهای من باقی مانده است و البته سالها طول کشید تا معنای دقیق آن جمله کوتاه را درک کنم. این جمله زیبا و پرمعنا در وصف زیان تورم چنین است:
تورم اخلاق معامله را فاسد میکند.
در اینجا به نمایندگی از خیل شاگردان پرورشیافته آن استاد فرزانه به او میگویم معلم عزیزم با آرامش رهسپار سفر ابدیت شو که عمر پربرکتی داشتهای و شاگردان بسیار تربیت کردهای. اطمینان داشته باش که شاگردان بسیارت درس تو درباره عوامل ماندگاری تورم ایران را به خوبی آموختهاند و همانطور که تو خواسته بودی زوایای مختلف رابطه پول و تورم را با دقت مطالعه کردهاند و بر آن مسلط شدهاند و اگر نتوانستهاند مهار تورم را به سیاستگذاران بقبولانند، اما در مواردی متعدد اقتصاد ایران را از سقوط به دره ابرتورم نجات دادهاند. اگر در حیات تو و حتی برخی از شاگردان تو پدیده پلید و تیشه به دین و دنیا زن تورم درمان نشده است، مطمئن باش شاگردان تو یا شاگردان شاگردان تو تورم پلید را از اقتصاد این سرزمین خواهند زدود. ما شاگردانت تا زندهایم جمله معرف اعتدال و ادب تو را که در خلال تدریس در اتاقهای طبقه چهارم دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران مرتب میفرمودی «توجه میفرمایید» به خاطر میآوریم.
*عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران