در بریتانیا رشد دستمزد در پایینترین سطح بازار کار بیشتر ملموس بوده و در قاره اروپا افزایش بیشتری در قراردادهای افراد کمدرآمد دیده شده است. عصر طلایی کارگران تنها محصول آمارها و اعداد نیست، بلکه به طور شهودی نیز قابلدرک است. سه عامل اصلی تقاضا، جمعیتشناسی و دیجیتالیشدن که بازارهای کار را شکل میدهند، هرکدام به روشهایی تغییر کردهاند که به نفع کارگران است.
پس از تورم مدیریتشده و آرام در اواسط دهه 2010، فدرال رزرو آمریکا تمام تلاش خود را متمرکز بر پررونق ساختن اقتصاد کرد و این امید را داشت که در نهایت این امر به سر کار رفتن افراد بیشتری منجر شود. پس از شیوع کووید-19، دولتها در سراسر جهان ثروتمند، سیاستهای انبساطی بیشتری به کار گرفتند و اقدامات حمایتی بیشتری را پی گرفتند. اگرچه اختلالات زمان همهگیری به خاطرات پیوسته است اما کسری بودجه آمریکا که معمولا در دوران رکود یا زمان جنگ دیده میشد، ادامه داشته است. در نتیجه چنین وضعیتی، حتی با وجود افزایش نرخ بهره توسط بانکهای مرکزی، تقاضا برای نیروی کار همچنان بالا بوده است.
نرخ بیکاری در کشورهای توسعهیافته با ثبت اعدادی کمتر از 5درصد درحال ثبت رکوردی تاریخی است و در عین حال در بیش از نیمی از کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت در سن کار نزدیک به بالاترین آمار ثبت شده است. از نگاه اکونومیست، با کاهش جمعیت، در سالهای آتی کمبود نیروی کار به قدری گسترده خواهد شد که دشوار است تصور کنیم سیاستمداران به اندازه نیاز بازار به مهاجران اجازه ورود دهند.
در همین حال، تغییرات دنیای دیجیتال نیز به نحوی رقم خورده است که اینبار برنده میدان در بازار کار امروز تغییر کرده است. در پایان قرن بیستم، انقلاب اطلاعاتی تقاضا برای فارغالتحصیلان دانشگاهی باسواد و مهارتهای محاسباتی را بهشدت افزایش داد. بااینحال، در اواسط دهه 2010، انقلاب اطلاعاتی به بلوغ خود رسیده بود و تفاوت میان دستمزد دانشگاهیان با سایرین شروع به کاهش کرد. در سال 2015، یک کارمند با مدرک لیسانس یا بالاتر از آن، به طور میانگین دوسوم بیشتر از فردی با تحصیلات متوسطه حقوق دریافت میکرد؛ چهار سال بعد اما این شکاف به نصف کاهش یافت.
از نظر اکونومیست، دوران طلایی کارگران هنوز جوان است و ممکن است آسیبپذیر باشد. یکی از خطراتی که میتواند برای بازار کماکان تهدیدآمیز باشد رکود است که میتواند تقاضا برای کارگران را کاهش دهد. در شرایط رکود، افرادی که کمترین حقوق را دریافت میکنند، بیشترین آسیب را متحمل میشوند. تهدید دیگر نیز میتواند خواست خود دولتها در پایان دادن به دوران طلایی کارگران با سیاستهای خود باشد.